ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۸۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسطوره‌ای» ثبت شده است

نبرد کوناکسا

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۰۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

نخستین نبرد میان برادران در روزگار هخامنشی

نبرد کوناکسا در 4 سپتامبر 401 پ.م در منطقه ای به همین نام در میان رودان (33 و 19 شمالی، 44 و 5 شرقی) در صد کیلومتری شمال بابل، میان کوروش کوچک و برادرش، اردشیر دوم هخامنشی روی داد و با شکست کوروش کوچک به پایان رسید.

داریوش دوم هخامنشی در بهار سال 404 پ.م، پس از 19 سال فرمانروایی، درگذشت و جای خود را به پسر سی ساله اش، اردشیر دوم، داد. برادر کوچکتر اردشیر، که کوروش نام داشت، مدعی بود که چون در زمان پادشاهی پدرش زاده شده است، حق جانشینی با اوست و نه با اردشیر.

  • سوشیانت

پادشاهان اساتیری ایران بخش نخست

سوشیانت | دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

کیومرث پادشاه اساتیری

با توجه به اسناد تاریخی ایران کهن و به ویژه شاهنامه که غنی‌ترین منبع تاریخی مکتوب است پی برده می‌شود که دوران کیومرث یکی از مهمترین دوره‌های تاریخی این سرزمین است.

براساس قصه های شاهنامه در گذشته های دور انسان ها میان کوه ها زندگی می کردند. در آن موقع که کسی لباس پوشیدن بلد نبود و مردم برهنه زندگی می کردند، کیومرث لباس پوشید و لباس پوشیدن را به فرزندانش و بقیه انسان ها یاد داد. کیومرث و یارانش لباسی از پوست پلنگ می پوشیدند. کیومرث برای خودش در کوه مسکنی درست کرد. او اولین کسی در جهان بود که تاج بر سر گذاشت و حکومت تشکیل داد.

کیومرث همچنین به زندگی مردم نظم داد. به عنوان مثال غذا خوردن مردم که موقع مشخصی نداشت به صورت وعده های غذایی ناهار و شام تنظیم شد.

  • سوشیانت

دیوبند و زیناوند در اسطوره ی تهمورث شاهنامه فردوسی

سوشیانت | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۰۶ ب.ظ | ۲دیدگاه

در شاهنامه ی فردوسی، یکی از ویژگی های تهمورث مسخّر کردن دیوان و آموختن خط و خواندن و نوشتن زبان های دیگر در عهد اوست ولی در تمامی متون معتبر دوره ی باستان و میانه زبان فارسی، ویژگی مشترک تهمورث دیوبندی و زیناوندی است و ذکری از آموزش خط و خوانش زبان های دیگر به میان نیامده است. در این پژوهش، سعی شده است تا به این پُرسش اصلی پاسخ داده شود که ویژگی آموزش خط و خواندن و نوشتن از سوی دیوان چگونه و از کجا وارد منابع مورد استفاده فردوسی شده و علت یا علل زبانی و تاریخی و ریشه شناختی این ویژگی از کجا سرچشمه گرفته است.

   

  • سوشیانت

تهمورث دیوبند

سوشیانت | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

تهمورث

طهمورث یا تهمورث یا تهمورس از شخصیت‌های اساطیری ایرانی است. وی از پادشاهان پیشدادی و در شاهنامه پسر هوشنگ به شمار می‌آید.
پادشاهی از سلله داستانی پیشدادی . وی که ملقب به (( دیو بند )) است پس از کشته شدن هوشنگ پادشاهی یافت و بر دیو غلبه کرد و چون در زمان او قحطی عظیم روی داد حکم کرد اغنیا غذای روز خود را بفقرا دهند و هردو طبقه شبانروزی یک بار غذا بخورند .

در اوستا

صورت اوستایی نام طهمورث تخمو اوروپَ است. جز اول این نام همان است که در فارسی تهم شده‌است و در ترکیباتی چون تهمتن دیده می‌شود. معنی جزء دوم دقیق معلوم نیست در اوستا طهمورث مزین به صفت «زیناوند» (مسلح) است. مطابق اوستا وی بر هفت کشور فرمانروایی داشت و سی سال بر اهریمن سوار بود. در رام یشت بندهای ۱۱ تا ۱۳ ذکر او رفته‌است. در این بندها طهمورث از ایزد اندروای طلب پیروزی بر دیوان و مردمان دروند و همهٔ جادوان و پریان و درآوردن اهریمن به پیکر اسبی و سواری بر او را می‌کند و ایزد اندروای وی را کامیابی می‌بخشد. همچنین در زامیاد یشت، بندهای ۲۸ و ۲۹، و یشت ۳۲، بند ۲، ذکر طهمورث رفته‌است.

  • سوشیانت

تهمورث

سوشیانت | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۵۰ ق.ظ | ۰دیدگاه
تهمورث، شاهنامه

تهمورث پسر دانا و گرانمایه ی هوشنگ پس از پدر بر تخت پادشاهی نشست .ابتدا موبدان را فرا خواند و برایشان از اندیشه ها و نقشه هایش سخن گفت .گفت که جهان را از بدی ها خواهد شست و دست نابکاران را از سرنوشت انسان ها کوتاه خواهد ساخت.راز های طبیعت را خواهد گشود و سودمندی هایش را به مردم خواهد ناساند .

با درایت تهمورث ، ایرانیان آموختند با پشم و موی میش و بز نخ بریسند و با آن زیر انداز و جامه ببافند . پرندگان را اهلی ساخته و از توانشان بهره مند برند.

تهمورث را وزیری بود روشن ضمیر و دادگر به نام شیداسب که با کاردانی به امور ملک و ملت می رسید . در پارسایی او چنین گویند که اوقاتش را در روز صرف رتق و فتق امور کشور می کرد و حتی خوراک نمی خورد . شیداسب را نزد ایرانیان احترامی شایسته بود و گرامی اش می داشتند .

  • سوشیانت

هوم مقدس

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۴۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ستایش بر ستیغ کوهی که تو بر آن می‌رویی، ای هوم! اوستا، هوم یشت

هوم نامِ نوشابه‌ای مقدس بود که دینداران زرتشتی در زمان‌هایی ویژه می‌نوشیدند. همچنین هوم در زمان ساسانیان نامِ معمولی اشخاص بوده‌است. در هوم یشت از پارسایی بنامِ هوم نام برده شده که به ظنِ ابراهیم پورداوود می‌توان وی را از پیامبرانِ پیش از عهدِ زرتشت شمرد. در شاهنامه هوم نام عابدی پهلوان است که افراسیاب را در کنار چیجست دستگیر کرد و کیخسرو تسلیم کرد تا انتقام خون پدرش سیاوش را از او بگیرد.

هوم که در اوستایی «هَـئـومَـه» و در سانسکریت «سومَـه/ سوم» خوانده می‌شود، سپندترین و گرامی‌ترین گیاه نزد ایرانیان و هندوان باستان بوده است. از این گیاه در بسیاری از متون ایرانی و هندو به فرخندگی و با گرامیداشت فراوان یاد کرده شده و آنرا سرور، رد و شهریار همه گیاهان و رستنی‌ها می‌شناخته‌اند. 

  • سوشیانت

نگاهی به پیشیه دریا نوردی در خلیج پارس

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

پیشینه‌ دریانوردی در خلیج فارس به گذشته‌های بسیار دور، دست‌کم دو هزار سال پیش از میلاد، می رسد. مردمان تمدن‌های سومر، آکاد، عیلام، همواره بین میان‌رودان(بین‌النهرین) و موهنجودارو در دره‌ سند، از این راه دریایی در رفت و آمد بودند...

 

کاوش‌ها و پژوهش‌های چند دهه‌ کنونی نشان داده است که فینیقی‌ها، مردمانی آریایی‌نژاد که در سرزمین‌های ساحلی دریای مدیترانه (لبنان، بخش‌هایی از سوریه و فلسطین) زندگی می کردند، نخست در جزیره‌ها و سرزمین‌های پیرامون خلیج فارس زندگی و دریانوردی می کردند. پس از روی کار آمدن هخامنشیان در ایران، داریوش اول برای کشف سرزمین‌های تازه از دریانوردان برجسته‌ ایرانی، فینیقی و ساتراب‌های یونانی‌نشین امپراتوری پارس خواست که برای شناخت بیشتر آسیا و دیگر سرزمین‌ها به دریانوردی بپردازند. به نظر می‌رسد در زمان همین پادشاه بود که شناخت ایرانیان از خلیج فارس بیش‌تر شد.
با این همه، کهن‌ترین سند پیرامون دریانوردی در خلیج فارس به سده چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد . در آن زمان، دریانوردی به نام نیارخوس به فرمان اسکندر مقدونی برای کاوش در سرزمین‌های نه چندان شناخته به سفر دریایی پرداخت. او سفر خود را در یازدهمین سال فرمان‌روایی اسکندر آغاز کرد و از مصب رود سند به دهانه‌ی تنگ هرمز و از آن‌جا به آب‌های خلیج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او در این سفر از راهنمایی چند دریانورد ایرانی، از جمله بگیوس پسر فرناکه، هیدارس بلوچ و مازان قشمی بهره‌مند بود و ماجرای سفر دریایی 146 روزه‌ی خود را در سفرنامه‌ای نوشت که اصل آن از بین رفته، اما چکیده‌ای از آن در کتاب یکی از تاریخ‌نگاران سده‌ی نخست پیش از میلاد به عنوان لشکرکشی اسکندر، برجای مانده است. او هنگام دریانوردی در خلیج فارس با فانوس‌های دریایی بزرگی رو‌به‌رو شده بودکه تا آن زمان مانند آن را ندیده بود و در سفرنامه‌ی خود از آن‌ها به عنوان یکی از شگفتی‌های سفرش یاد کرده است.

  • سوشیانت

ابیانه دریچه ای به شگفتی‌های ایران باستان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ابیانه پنجره‌ای به شگفتی‌های ایران باستان

روستای تاریخی ابیانه استان اصفهان را می‌توان پنجره‌ای به شگفتی‌های ایران باستان دانست که حکایت زنده‌ای از ایران باستان و نجابت و سرزندگی قومی پایمرد و سختکوش است.

شهر باستانی نطنز براساس جستارهای تاریخی نخستین شهر صنعتی ایران باستان بوده و دارای جاذبه‌های بی‌نظیری است که ابیانه در میان آنها همچون نگینی می‌درخشد. این روستای زیبای باستانی حکایت زنده‌ای از ایران باستان و نجابت و سرزندگی قومی پایمرد و سختکوش است که در طول سالیان فراوان میراث آباء و اجدادی خود در فرهنگ و تمدن را فراموش نکردند.

آنچه امروزه ابیانه خوانده می‌شود، روستای بکر و دست‌نخورده‌ای است که با چهره‌ای گشاده و معماری خشت و گل و آجر بر هر رهگذر لبخند می‌زند.

برای تماشای این روستای باستانی باید مسیر جاده قدیم نطنز را در پیش بگیریم و در مسیر پل قدیمی هنجن به سمت غرب پیش رویم تا به دره‌ای سرسبز وارد شویم و رودخانه زیبای فصلی برزرود را هم پشت سر بگذاریم که همین تفرج قبل از رسیدن به ابیانه خود عالمی دارد .

  • سوشیانت

شهر باستانی کَبنَک

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کبنک

 

محوطه تاریخی هفت‌تپه شامل بقایای یک شهر و اجتماع بزرگ مربوط به دوران ایلام میانه (حدود قرن چهارده پیش از میلاد) بوده که از تپه‌های متعددی تشکیل شده است که با توجه به آثار و لوح‌های به دست آمده از این محوطه احتمالا نام این شهر باستانی "کَبنَک" بوده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خوزستان این شهر در اواخر سده چهاردهم پیش از میلاد تخریب و بخش‌هایی از بناها بر اثر آتش‌سوزی نابود شد. این محوطه در دوره محدودی مسکونی بوده و پس از ویرانی هیچ گاه رونق قبلی خود را به دست نیاورد و فقط سکونت‌های کوچک و استقرارهایی موقتی در دوران‌های متأخرتر پارتی و ساسانی در آن ایجاد شد.

پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل و هفت‌تپه در سال 1998 میلادی (1377 خورشیدی) برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این شهر کهن طی توافق به عمل آمده بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و همکاری موسسه کراتر فرانسه (موسسه بین‌المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل را در زمینه‌های مختلف علمی آغاز کرد.

در این رابطه یک پایگاه دایمی پژوهشی شامل بخش‌های آزمایشگاه، ‌حفاظت و مرمت، کتابخانه، رایانه، تالار کتیبه، بانک سفال و بخش اداری در موزه هفت‌تپه با عنوان مرکز مطالعات پایگاه چغازنبیل و هفت‌تپه ایجاد و تجهیز شده است.

چارچوب کلی این مرکز به دو بخش مطالعاتی و اجرایی تفکیک می‌شود که در بخش مطالعاتی آن مواردی همچون مستندسازی، مطالعات باستان‌شناسی، معماری، زمین‌شناسی، شناخت مواد و مصالح، ‌زیست‌محیطی، حفاظت و مرمت، ژئوفیزیک و غیره گنجانده شده و در بخش اجرایی نیز انجام اقدامات حفاظتی و مرمتی مجموعه تاریخی بر مبنای اطلاعات به دست آمده در نظر گرفته شده است.

  • سوشیانت

جنگ بهرام گور با ترکان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۳۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جنگ بهرام گور با خاقان تُرک

در میان منابع بومی، طبری گزارش میکند که جنگ با خاقان تُـرک ( شاه اقوام بیابانگرد شمال شرقی، خیونان یا هون ها ) در سال هفتم حکومت بهـرام پنجم، حدود ۴۲۴ میلادی، آغاز شد. در این هنگام بهرام نگران از دریافت تدارکات جنگیِ فرمانروای آن سوی شمال شرقی ایران، بی درنگ به فکر مقابلۀ به هنگام با خطر افتاد. او برای پنهان داشتن برنامۀ خود، با بی تفاوت نشان دادن خود به گزارشهای شمال کشور، پس از سپردن بخش بزرگ سپاه و همچنین ادارۀ کارهای کشور به یکی از برادران خود به نام نَرسی، با سپاه کوچکی در ظاهر برای زیارت آتشکده و معبد آذرگشنسپ به آثورپاتگان ( آذربایجان ) و سپس برای شکار به ارمنستان رفت.

معبد آذرگشنسپ ( معبد شاهان و ارتشتاران ) در آثورپاتگان، بویژه در زمان ساسانیان، پرستشگاهی بود که شاهان اغلب در مناسبت های گوناگون به زیارت آن میرفتند. بزرگان ایران، ناآگاه از برنامۀ بهرام، سفر شاه را فرار از جنگ تلقی کردند و به رغم مخالفت نرسی، با فرستادن سفیری نزد خاقان، که در حال نزدیک شدن بود، از او خواستند تا با دریافت خراج از یورش به ایران صرف نظر کند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ