پایه گذاری عزاداری حسینی
آل بویه، نخستین سوگواران حسینی
گاهی گفته می شود که تاریخچه نخستین سوگواری رسمی بر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای حماسه عاشورا به زمان حکومت صفویه – که مذهب تشیع به رسمیت شناخته شد- باز می گردد. حال اینکه بنا بر منابع متقن تاریخی، اولین عزاداری رسمی بر کشتگان عاشورا در دوران حکومت آل بویه در سده چهارم شکل گرفت و پرچم سوگ سالار شهیدان برای نخستین بار در تاریخ در زمان خلیفه بر بام منازل به اهتزاز درآمد.
سنتی را که دیلمیان پایه گذاری کرده بودند، قریب به 60 سال تداوم یافت، و پس از آن در زمان سلجوقیان_سده پنجم تا هشتم هجری- این سنت عمومیت یافت و شاعران و نوحه گران بدون تقیه و پروا به سوگ خاندان عصمت می نشستند.
أبوریحان بیرونى، در کتاب آثارالباقیه که در حدود سنه سیصد و نود تألیف شده است، شرحى مىنویسد، مبتنى بر این که روز عاشورا تا پیش از واقعه کربلا روز میمون و مبارکى محسوب مىشد و بعد از آن که حادثه کربلا اتفاق افتاد، روز عزادارى و سوگوارى گردید. بنى أمیه این روز را باز (به مناسبت انتقامى که از بنى هاشم گرفته بودند) مبارک و میمون مىداشتند و جشن مىگرفتند اما شیعیان در این روز نوحهسرایى و عزادارى مىکنند .
به طورى که از نوشته أبوریحان مستفاد مىشود، عزادارى عاشورا از قدیم یعنى خیلى جلوتر از زمان أبوریحان و تألیف آثار الباقیة (390هجرى) معمول و مرسوم بوده و در زمان خود أبوریحان نیز آن مراسم به پا مىشده است.1
پیش از قرن چهارم، برگزاری مراسم عزاداری برای امام حسین ـ علیه السّلام ـ آشکار نبود و پنهانی انجام میگرفت. اما از اوائل قرن چهارم به بعد، عزاداریها از گوشه خانهها و کنج خفا بیرون آمده و عیان گشت و پدیداری آن به صورت دسته جمعی و با حرکت هیأتهای عزاداری در خیابانها نمایان شد و شیعیان در این ایام به صورت آشکار به عزاداری پرداختند.
مرحوم کاشف الغطاء در این مورد مینویسد: «... آغاز بیرون آمدن دستههای عزاداری برای سیدالشهدا، در زمان معزالدوله و رکن الدوله بود، که دستههای عزاداران، در حالی که برای حسین ـ علیه السّلام ـ ندبه میکردند و شب مشعلهایی به دست داشتند، بغداد و راههایش یکباره پر از شیون میشد. و این به نقل «ابن اثیر» در تاریخ خودش، اواخر قرن چهارم بود. 2
نوحه سرائی و نوحه خوانی نیز در زمان اهلبیت رواج یافت. تأکید فراوان پیامبر و امامان شیعه در مورد گریستن بر اهلبیت به ویژه حضرت سیدالشهداء و یاد کردن مصائب خاندان پیامبر و عزاداری برای آنان و مرثیه سرودن بر ایشان، بیانگر ریشهای بودن مسئله نوحه سرایی در وصف اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ است.
امام باقر ـ علیه السّلام ـ به کسانی که نمیتوانند روز عاشورا به زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در کربلا بروند، دستور میدهند که در خانهها برای امام حسین ـ علیه السّلام ـ گریه و ندبه کنند و اهل خانه را هم به گریستن و اقامه سوگواری برای آن حضرت سفارش کنند.3
پس از واقعه عاشورا ، نخستین مرثیه سرایان سیّد الشهدا علیه السلام و یارانش ، فرزندش امام زین العابدین علیه السلام ، خواهر بزرگوارش زینب کبرا علیهاالسلام ، دختران امام علیه السلام (اُمّ کلثوم و فاطمه صغرا) ، و همسرش رَباب بوده اند که در کربلا ، کوفه و شام ، با مرثیه سرایى هاى هدفمند خود ، راه سالار شهیدان را ادامه دادند. 4
امّا در مدینه ، نخستین مرثیه سرا پس از شهادت امام حسین علیه السلام ، اُمّ سَلَمه ، همسر بزرگوار پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بود . یعقوبى ، در این باره مى نویسد : نخستین ضجّه زننده اى که در مدینه، ضجّه اش [بر حسین علیه السلام ] بلند شد، اُمّ سَلَمه ، همسر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بود . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ، شیشه اى را که در آن ، خاکى قرار داشت، به اُمّ سَلَمه داده و به او فرموده بود که: إذا صارَت دَما عَبیطا فَاعلَمی أنَّ الحُسَینَ قَد قُتِلَ ؛ هر گاه این خاک ، تبدیل به خون تازه شود ، حسین علیه السلام کشته شده است . روز عاشوراى سال 61 هجرى ، آن خاک ، تبدیل به خون تازه شد . اُمّ سَلَمه نیز با دیدن آن ، فریاد کشید : وا حُسَینا! واى از مصیبت پسر پیامبر خدا! شیون و زارى و مرثیه سرایى اُمّ سَلَمه براى امام حسین علیه السلام به گونه اى بود که به دنبال آن ، مدینه ، یکپارچه عزادار شد : و زنان ، شیون کردند تا این که در مدینه ، چنان وِلوله اى بر پا شد که تا آن زمان ، شنیده نشده بود . سال 61 هجرى ، سال حُزن نامیده شد. 5
همچنین طبق گزارشى دیگر از ایشان ، تا به هلاکت رسیدن ابن زیاد ، خانواده امام علیه السلام از عزا بیرون نیامدند : هیچ یک از زنان ما خضاب نکرد و روغنى استفاده نکرد و سُرمه نکشید و [مویش را ]شانه نزد تا این که سرِ عبید اللّه بن زیاد را برایمان آوردند . ما همواره، پس از آن ماجرا ، گِریان بودیم .6
بر پایه گزارش دعائم الإسلام از امام صادق علیه السلام ، پس از واقعه عاشورا ، سه سال تمام بر امام حسین علیه السلام مرثیه سرایى مى شد.7
اما این مراسم، با توجه به فشار حکومت عباسی و خفقان موجود، در خفا صورت میپذیرفت. تا آنکه ـ همان طوری که گفته شد ـ معزالدوله دیلمی دستور به برپایی مراسم علنی عزاداری را صادر کرد. وی مرام بغداد را به نوحه، ماتم و عزاداری بر امام حسین ـ علیه السّلام ـ تشویق میکرد و در زمان او این آداب سالها ادامه داشت.8 البته روش او به معنای آن نیست که عزاداری در آن زمان پدید آمد، بلکه با پیدا شدن زمینههای مناسب، مجالس عزاداری از حالت پنهانی خارج شده و نمود اجتماعی یافت. از سال 352 تا اواسط قرن پنجم که حکومت آل بویه از میان رفت ـ در بیشتر سالها مراسم عاشورا به ترتیب مزبور کم و بیش انجام میگرفت.
در روز دهم محرم سال 352 معز الدوله دیلمی مردم بغداد را امر کرد که دکان ها و بازار ها را ببندند و طباخین طبخ نکنند و قبه هایی در بازار ها نصب کنند . پس زن ها با موهای آشفته بیرون شدند و لطمه بر صورت زدند و اقامه ماتم برای جناب حسین بن علی علیه السلام نمودند . و این اول روزی بود که نوحه گری شد برای آن حضرت در بغداد .
بنابراین حرف کسانی که می گویند عزاداری از زمان صفویه مرسوم شده است نادرست است زیرا این واقعه یک نمونه از عزاداری ها است که در سال 352 و 555 سال قبل از شروع سلطنت سلسله صفویه بوده است.
بـراسـاس مدارک متقن تاریخی، معزّالدّوله دیلمی فرمان داد تا برای اوّلین بار در روز عاشورای سال 352 ه. ق مراسم عزاداری حسینی به صورت آشـکـار و عزاداری عمومی و فراگیر در ایالات تحت سیطره او انجام پذیرد، وی در روز عـاشـورای سال 352 ه. ق خود موی پریشان سـاخت و لطـمـه بـر سـر و صـورت زنان، بر قـتـل حـسین بن علی (ع) شیون کرد و مردم را نیز امر به این مهم کرد. این اوّلین بار بود که در ملا عام در بغداد بر مصیبت شهادت حسین بن علی (ع) نوحه کردند و این سنت دیلمیان شصت سال دوام داشت تا اینکه از زمـان سـلجـوقـیـان 700 ـ 429 سـوگـواری بـرای خـانـدان رسـول اکـرم (ص) و خاصه حضرت سید الشهدا عـمـومـی شـد و در این زمان و پس از این زمان است که سنت تقیه از میان شاعران شیعی برداشته می شود و ایشان قادر می گردند که بدون تقیه و ترس و جان از مصیبت بزرگ کربلا در اشعارشان بگویند و بسرایند.9
معزالدوله در محرم سال 352 ه.. ق. دستور برپایی مراسم عزاداری امام حسین(ع) را صادر کرد. مردم بغداد مغازه ها را بستند و کار و کسب را تعطیل کردند. همه لباس سیاه پوشیدند و سوگواری کردند. در ذی حجة همان سال نیز معزالدوله دستور داد جشن عید غدیر برپای دارند و آتش بازی کنند. 10
برگزاری مراسم عزاداری عاشورا و جشن عید غدیر در بغداد، بعد از معزالدوله هم ادامه یافت.
همچنین گفته شده است11 که در همان دوره که دورهی حکومت آل بویه بود، رؤسای شیعه، شیخ مفید، شیخ طوسی و سید مرتضی، این قضیه را سنت کردند. حتی در برخی نقلها هست که علمها را در منزل سید مرتضی نگهداری میکردند. در تاریخ آمده که اهل تسنن خیلی با این سنتها مبارزه کردند ، اما موفق نشدند.
در مقابل ، سنیها روز دوازدهم محرم، به عنوان سالروز شهادت مصعب بن زبیر، دستهی عزاداری راه انداختند. انتخاب این شخص هم زیرکانه و درست در جهت مخالف شیعه بودهاست؛ زیرا بعد از خروج مختار و کشتن قتلهی سیدالشهدا، مصعب خروج کرد و مختار را کشت و سپس خود توسط عبدالملک کشتهشد.
در هر صورت، اهل تسنن نیز دستهی عزاداری را در روز دوازدهم محرم به راه انداختند و تا چند سال هم تکرار کردند ولی با تدابیر شیخ طوسی، منحل شد.
بعد از دورهی حکومت آل بویه، شیعه تحت فشار قرار گرفت و عزاداری را در خانهها برگزار کرد تا این که در دولت صفوی، قضیهی عزاداری ظهور بیشتری یافت؛ بنابراین ریشهی عزاداری به دورهی صفویه برنمیگردد.
پینوشتها:
[1] .زمینه های قیام امام حسین(ع)(ج2) عاشورا شناسى، جمعی از نویسندگان
[2] . محمد حسین کاشف الغطاء، مواکب الحسینیه، ص 15.
[3] . کامل الزیارات، ص 175.
[4] .ر. ک : ص 397 به بعد از دانشنامه امام حسین، ری شهری (فصل یکم / نخستین برگزار کننده سوگوارى) و ج 10 ص 203 (بخش دوازدهم / فصل یکم : نمونه مرثیه هاى که در قرن نخست ، سروده شده اند) .
[5] . مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمى : ج 2 ص 40 ، التذکرة ، قرطبی : ج 2 ص 453 .
[6] .ر. ک : ص 427، دانشنامه امام حسین(9)، ری شهری
[7] .ر.ک : ص 427، دانشنامه امام حسین، ری شهری
[8] . شمس الدین ذهبی، دول الاسلام، ص 195
[9] .بررسی تاثیر شخصیت امام حسین (ع)در ادبیات فارسی، علی معروفی
[10] .ابن جوزی، 1415 ه.. ق./ 1995م. : ج8، ص333
[11] در این باره ر.ک: پایگاه اطلاع رسانی فطرت
[12] نوشته شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان