بهرام پنجم
بهرام پنجم
بهرام گور در سال 420م. تا سال 438م. حکومت کرد او پسر یزگرد اول بود بعد مرگ پدرش موبدان راضی نبودند که پسرش جانشین شود چون میترسیدند او نیز مثل پدرش باشد.
شاپور پسر یزگرد می خواست به تخت شاهی بنشیند او ساتراپ خراسان بود به پایتخت آمد اما به دست بزرگان و موبدان کشته شد.
خسرو یکی از شاهزادگان ساسانی به عنوان پادشاه انتخاب شد.
بهرام گور در جایی به نام حیره (نجف فعلی) پدر او را کنار نعمان فرستاده بود وظیفه ی نعمان این بود که از حمله ی اعراب جلوگیری کند .
بعد از پادشاهی خسرو نعمان سپاه خود را به بهرام داد تا بتواند به پادشاهی برسد او نیز به کمک سپاه خود و سپاه نعمان به پایتخت آمد و خسرو را شکست داد بر خلاف خواسته ی بزرگان در سال 420م. پادشاه ایران شد .
بیشترین افسانه ها وداستان ها در در تاریخ ساسانی برای بهرام گور ساخته شده است.او طبعی شاعرانه داشت خوش گذران و ایاش بودو به شراب نیز علاقه داشت
او به مردم توصیه کرده بود که نصف روز را کار کنند و نصف دیگر روز را به عیش و نوش بپردازند.
دستور داد از هند برای ایران مطرب بفرستند که آن ها را با نام های کولی و لولی میشناختند.
او بر خلاف نظر موبدان که اعتقاد داشتند او نیز مثل پدرش از مسیحیان دفاع می کند با مسیحیان مقابله کرد تا حدی که بعضی از مسیحیان به روم پناه بردند و این باعث نارضایتی امپراتوری روم شرقی شد.
جاثلیق ایران در زمان بهرام کسی بود به نام دادشیوع او در سال 424م. شورای تشکیل داد از روحانیون کا بر اساس آن کلیسایایران از کلیسای بیزانس جدا شد و استقلال پیدا کرد و این باعث شد که فشاری که بر مسیحیان ایران بود کم شود.
درمورد مرگ بهرام داستان های مختلفی وجود دارد .
که بعضی می گویند در حال شکار به داخل گودال افتاده است و برخی دیگر عقیده دارند که ناپدید شده است.
