صوفیان طریقت مولویه بخش 2
طریقتهای مرتبط با مولویه
مولویه - بکتاشیه
طریقتی است که به نام حاجی بکتاش معاصر مولانا تأسیس شده است. عارفی بوده که به قیوم شریعت چندان پایبند نبود.
مولویه - اهل فتوت
مولوی و اطرافیان وی از همان آغاز با اهل فتوت جوش خورده بودند. علیرغم اینکه بعضی از مشایخ اهل فتوت جوش و خروش مولوی را نتوانستند تحمل کنند به ایراد از وی پرداختند. اکثر مشایخ و اهل فتوت مولانا را قبول داشتند و وی را از خود میدانستند. در زمان سلطان ولد و اولو عارف چلبی هم این پیوند و یگانگی دوام پیدا کرد.
مولویه - ملامتیان
این طریقت عکسالعملی بود علیه صوفیانی که دل به آیین بسته بودند و با لباس جداگانه، محل اجتماع جداگانه، حتی اصطلاحات جداگانه هم به ظاهر هم از جهت بینش و دانش خود را جدا از مردم میانگاشتند. این گروه چون از قرن سوم به بعد در خراسان گرد آمده بودند خراسانیان، اهل خراسان و بعد رجال خراسان و واصلان خراسان خوانده شدند. اینان اساس اعتقادات صوفیانی را که بیش از دیگر جاها در عراق تمرکز داشتند و از این رو عراقیان خوانده میشدند و برای رسیدن به خدا ذکر، ریاضیت، فرونهادن دنیا و نظایر آن اعمال را پذیرفته بودند، قبول نمیکردند. برعکس کناره نگرفتن از دنیا را توصیه میکردند و میگفتند هر کس باید به کارهایی مشغول شود و با دست رنج خود امرار معاش کند. نمیخواستند که پیروان از حال اوقاف استفاده کنند و معتقد بودند که وصول به حق تنها از راه عشق و جذبه امکانپذیر است.
مولویه - حروفیان
بنیانگذار حروفیان شهابالدین فضلالله حروفی بود. این طریقت که تحت تأثیر اسماعیلیه بود و به نحوی از ادیان کهن هند متأثر شده و تناسب و ارتباط حروف و ارقام از فیثارغورث اخذ کرده و براساس قداستی که برای حروف قایل بوده است به تأویل تمام احکام شرح و تطبیق آن بر انسان پرداخته است، تأثیر زیادی بر مولویان داشته است. حروفیه تمام اساس هستی را صوت و کلمه میدانند. مولویه- خلوتیه: خلوتیه که با ملاّ طریقت ذکر است، مولویه را پذیرفته و بر آن شده است که این طریقت مشهور را یکی از شاخههای خود به حساب آورد.
مولویه - نقشبندیه
این طریقت متکی به عقاید اهل سنتاند و از پیروان خواجه محمد نقشبند عارف نامی قرن هشتم هستند. مولویه- گلشنیه: بنیانگذار آن ابراهیم گلشنی دیار بکری بود. عقاید آزاد و رفتار مغایر با شرع او و کسانی که اطراف او گرد آمده بودند توجه دیگران را به خود جلب میکرد.