مزاج ها در پزشکی کهن
سرشت ها در پزشکی کهن
در پزشکی کهن به هرکدام از چگونگی های چهارگانه در کالبد آدم یا خوراکی ها مزاج گفته می شود که بدین گونه هستند: سرد، گرم، خشک، و تر. سرشت (مزاج) کیفیتی است در پزشکی باستان، که از آمیخته شدن عناصر چهارگانه در کالبد پیدا میشود و دارای ۹ بخش است. دانش شناخت آمیزه (مزاج) ، از گفتگوهای مهین و بنیادین در پزشکی چهار آمیزه (مزاج) است (که در اذهان همگان به «گرمی» و «سردی» شناخته است). گذشتگان بر این باور بودند مزاجها از واکنش رو در رو پارههای عناصر چهارگانه ناسازگار ، هستی می یابند .
این 9 گونه مزاج اینگونه می باشد:
1. گرم
2. سرد
3. خشک
4. تر
5. معتدل
و همچنین چهار مزاج در هم آمیخته:
1. مزاج گرم و خشک
2. مزاج گرم و تر
3. مزاج سرد و خشک
4. مزاج سرد و تر
عناصر چهارگانه و مزاج ها
بنابر دانش پزشکی کهن و باستانی، گرمی، سردی، تری و خشکی مزاج دستاورد نیروهای نخستین عناصر است.
مزاج گرم (آتش)
مزاج سرد (خاک)
مزاج تر (آب)
مزاج خشک (باد)
راه های شناخت مزاج ها
درباره سرشت (مزاج)های گرم و سرد، قانوندر پزشکی مینویسد: سرشت (مزاج)ها را از ده راه میتوان شناخت.
برای شناخت سرشت (مزاج)ها در خلاصه الحکمه آمده است بساوایی (لامسه) بهترین و تندترین راه شناسایی سرشت (مزاج)ها است. یادگیری این روش هتا برای مردمان ساده نیز تا اندازهای آسان است. از همین روی این راه را بر دیگر راهها پیشرو داشتهاند. پزشک باید خود سرشت (سرشت (مزاج)) میانه داشته باشد، و اگر از مالش آگاه دوگانگی دما نگردد، خواهد دانست که آن کس ، دارای نهاد (سرشت (مزاج)) میانه است و به همین روی برای سرشت (مزاج) های دیگر. اگر آدمی که دست میزند خود سرشت (سرشت (مزاج)) میانه نداشته باشد و بر این چگونگی خود آگاهی داشته باشد، باز میتواند به شناسایی سرشت مردم دیگر بپردازد. به ای چَم که اگر پزشکی خود دمای کالبدش گرمتر از سرشت (مزاج) میانه باشد و دست به کالبد کسی که سرشت (مزاج) میانه دارد بزند، با اینکه دریافت سردی میکند، ولی چون نگرش به این نکته دارد که خودش گرم سرشت (مزاج) است، و به چگونگی میانگرایی سرشت (مزاج)هم از راه ریزبینی و پیگیری در اندریافت بساوایی آشنا است، پس فرمان نادرستی درباره سرشت (مزاج) آن کس نخواهد داد.
مزاج و سالهای عمر
پیشینیان بر این باور بودند که پیوستگی تنگاتنگی میان سالهای زندگی آدمیو سرشت او هستی دارد.
کودکی، مزاج کودک گرم و تر است (خون)
جوانی، جوانان مزاجی گرم و خشک دارند (صفرا)
میانسالی، مزاجدر میانسالها سرد و خشک است (سودا)
پیری، در پیری مزاج کس به سوی سردی و تری میگراید (بلغم)
سرشت و هنگامههای سال
در روزگار کهن و باستانی بر این باور بودند که:
بهار، گرم و تر است. در این هنگامه (فصل) چیرگی سرشت خونی فراوان روی میدهد. دگرگونی خون در این هنگام نمودی رسا دارد.
تابستان، گرم و خشک است و هم سرشت صفراء است. از نشانههای این سرشت، تشنگی است.
پاییز، سرد و خشک است و به سرشت سوداء نزدیک است. خشکی پوست از نشانهها این هنگام است.
زمستان، سرد و تر بوده و چیرگی بلغم در این هنگام فراوان بروزمیکند. کندی گوارش و بیماری سرماخوردگی بیشتر در این هنگام دیده میشود.
بن مایگان:
1.واژه نامه دهخدا.
2.واژه نامه عمید.
3.ابن سینا، حسین. قانون در طب. ج. ۵. ترجمه عبدالرحمن شرفکندی.
4.علوی، محمد حسین. خلاصه الحکمه.
5.
جرجانی، اسماعیل. ذخیره خوارزمشاهی. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی.