ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۱۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

به‌آفرید

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۲۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

به‌آفرید یک ایرانی خراسانی بود که در زمان ابومسلم خراسانی (در قرن اول و دوم هجری) آیینی جدید آورد و جنبش به‌آفریدان را ایجاد کرد.

جنبش به‌آفرید 

به‌آفرید، فرزند ماه فرودین بود. به‌آفریدیان به عنوان نخستین شورشیان ایرانی ضد عرب و ضد اسلام شناخته شده‌اند، که در ناحیه بین نیشابور و هرات شروع به فعالیت کردند. مردم بسیاری به او گرویدند و کارش بالا گرفت.

موبدان زردتشتی با او مخالفت کردند و شکایت نزد ابومسلم بردند و گفتند وی نه مسلمان است و نه زرتشتیبادغیس بگرفت و نزد ابومسلم برد و او را کشتند. و موجب اخلال هر دو آیین است. عبدالله، شعبه او را در کوه‌های بادغیس بگرفت و نزد ابومسلم برد و او را کشتند.نویسندگان تا اوایل قرن پنجم هجری به وجود پیروانان به‌آفرید اشاره کرده‌اند.

  • سوشیانت

الکی

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

الکی

کارهای بدون مطالعه و نقشه و اعمال ظاهری را که حقیقتی نداشته باشد الکی گویند. این اصطلاح در رابطه با دروغ و دروغگویی هم به کار برده می شود و به طور کلی هر چه که واقعیت نداشته باشد و متکلم یا عامل عمل تظاهر به حقیقت و راستی کند در اصطلاح عامیانه گفته می شود : «الکی می گوید» یا به عبارت دیگر : «کارهایش الکی است»

  • سوشیانت

اندرین صندوق جز لعنت نبود

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

اندرین صندوق جز لعنت نبود

مصراع بالا از مولانا مولوی بلخی است که چون در میان افراد وجماعات بشری مصادیق زیادی پیدا می کند لذا به صورت ضرب المثل درآمده است.

 در المثل وقتی انسان رنج فراوان می برد و به دفینه یا صندوقچه ای دست می یابد از کثرت ذوق و شعف سر از پا نشناخته برای زندگانی آینده خود نقشه ها می کشد ولی همین که صندوق را باز می کند جز یک مشت خاکستر و قراضه چیزی نمی بیند.

اینجاست که کفرش بالا آمده به زمین و زمان لعنت می فرستد و در مقابل کنجکاوی دیگران که از محتوای صندوق سئوال می کنند جواب می دهد :
«اندرین صندوق جز لعنت نبود»

  • سوشیانت

آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است

چون مطلبی آنقدر واضح و روشن باشد که احتیاج به تعبیر و تفسیر نداشته باشد، به مصراع بالا استناد جسته ارسال مثل می کنند.

این مصراع از شعر زیر است که ناظم آن را نگارنده نشناخت :

پرسی که تمنای تو از لعل لبم چیست     آنجا که عیانست چه حاجت به بیانست

  • سوشیانت

آنکه شتر را به پشت بام برد خودش باید پایین بیاورد

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

آنکه شتر را به پشت بام برد خودش باید پایین بیاورد

اگر چه عبارت مثلی بالا به همین صورت بر سر زبانهاست ولی با توجه به جریانی که روی داده فکر می کنم به این صورت باید تغییر داده شود «آنکه الاغ را به پشت بام برد خودش باید پایین بیاورد» و شاید همین واقعه موجب شده باشد که عبارت بالا جز امثله سائره در آید.

در اوایل سلسله قاجاریه یک نفر پهلوان کشتی از شهر اسلامبول به ایران آمد و در منطقه آذربایجان با هر پهلوان ایرانی که کشتی گرفت همه را مغلوب کرد. در شهر تهران هم مبارز و هماوردی برایش باقی نمانده بود وقصد مراجعت به خاک عثمانی - ترکیه امروز - را داشت که به وی خبر دادند در شهر یزد پهلوان نامداری به نام پهلوان عسگر – اصغر - زندگی می کند که تا کنون کسی نتوانسته پشت او را به خاک رساند.

  • سوشیانت

اگر برای من آب نداشته باشد برای تو نان دارد

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

اگر برای من آب نداشته باشد برای تو نان دارد

عقیده و نظر بعضی ها در اموری اظهار می شود که اگر دیگران را احتمال زیان و ضرر باشد آنها را از آن سود و فایده می برند. پاسخ این دسته از مردم همان است که در عنوان این قسمت آمده است.

راجع به «حاج میرزا آقاسی» صدر اعظم محمد شاه قاجار در برنامه این مرد عارف و روحانی دو موضوع توپ ریزی و حفر قنوات در صدر مسائل قرار داشت. افزایش توپ را موجب تقویت ارتش و حفر قنات را عامل اصلی توسعه کشاورزی می دانست. هر وقت فراغتی پیدا می کرد به سراغ مقنیان می رفت و آنها را در حفر چاه و قنات تشویق و ترغیب می کرد.

  • سوشیانت

الله وردی خان سردار دلیر شاه عباس

سوشیانت | شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

الله وردی خان 

الله وردی خان حاکم فارس و سردار دلیر شاه عباس اول صفوی است. وی یکی از چهره های بسیار ممتاز دوران سلطنت شاه عباس صفوی بود و از جمله مقاماتی که بدست آورد، فرماندهی سپاه و ارتش در زمان شاه عباس بود. در بسیاری از تواریخ نام پرآوازه او را آورده اند و وی را یکی از سرداران نامی و فداکار و کاردان شاه عباس دانسته اند.

از سال ولادت او آگاهی نداریم. از ارمنی های مسیحی گرجی بود که در نوجوانی به بردگی فروخته شد و سرانجام در زمره غلامان دربار شاه تهماسب اول درآمد و پس از آن اسلام آورد. سپس به خدمت حمزه میرزا، پسر بزرگ سلطان محمد خدابنده درآمد و پس از قتل حمزه میرزا در 994 ق، به هواداری از شاه عباس اول برخاست. 
 شاه عباس در ابتدای فرمانروایی، برای مقابله با قدرت روزافزون قزلباش ها، سپاهی دائمی متشکل از غلامان گرجی و ارمنی تازه مسلمان تشکیل داد که این گروه «غلامان خاصه شریفه» نامیده می شدند و تنها به شخص شاه وفادار بودند. هنگامی که شاه عباس با کمک این سپاه به جنگ با قزلباش ها پرداخت، الله وردی خان نیز از جمله کسانی بود که در قتل مرشد قلی خان استاجلو، یکی از رهبران قدرتمند قزلباش، در 997 ق شرکت داشت و به این سبب مورد توجه بسیار شاه قرار گرفت. وی مدتی نیز منصب قوللرآغاسی (فرمانده غلامان خاصه) یافت. 

  • سوشیانت

هفت خط

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

هفت خط

 

افراد بسیار زیرک و باهوش و در عین حال رند و حقه باز و حیله گر را در عرف اصطلاح عامه به «هفت خط» مثل می زنند و فی المثل می گویند :«فلانی از آن هفت خط هاست».

هفت خط استاد چیره دستی بود که از هفت خط به بالا را که نگارش آن برای سایر خطاطان و خوشنویسان خالی از اشکال نبود در نهایت زیبایی و هنرمندی می نگاشت.

  • سوشیانت

هرگز از کف دست مویی نمی روید

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

هرگز از کف دست مویی نمی روید

وقتی که کسی مورد تهدید قرار گیرد و بخواهد متقابلا جواب دندان شکنی به تهدید کننده بدهد تا طرف مقابل، او را آدمی عاجز و زبون تصور نکند غالبا کف دستش را به او نشان می دهد و عبارت مثلی بالا را بر زبان می آورد.

در سال 56 و 57 قبل از میلاد مسیح ارد اشک سیزدهم به تخت سلطنت ایران نشست. ارد نخستین پادشاه ایران است که در زمان سلطنش دولت ایران مجبور شد با امپراطوری مقتدر روم دست و پنجه دلیرانه نرم کند.

  • سوشیانت

هالو گیر آوردن

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

هالو گیر آوردن

این مثل در مورد افراد زودباور و ساده لوح به کار می رود و از آن معانی و مفاهیم احمق و نفهم استنباط می کنند.

مثلا گفته می شود : «فلانی را هالو گیر آوردم» یا اینکه : «خیال می کنی هالو گیر آوردی که می خواهی بنجل آب کنی ؟»

هالو محرف خالو یعنی دایی است که لرها و بختیاری ها تلفظ می کنند، زیرا مخرج «خ» ندارند و به همین قیاس خدا را هدا و خرما را نیز هرما می گویند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ