ایران در دوره امویه و عباسیان
دوران امویه و عباسی
سقوط دولت ساسانی نزد طبقات زیر ستم ایران همچون مژده رهاییبخش به نظر آمد. رهایی از غلبه اهریمنی نجبا و اهل بیوتات که از عهد هرمزد خسرو انوشیروان و رقابتهای قدرتجویانه آنها سراسر ایران زمین را از تیسفون تا خراسان و از آذربایگان تا سیستان به دست هرج و مرج و ستیز و آشوب سپرده بود و پادشاهان را هم مثل سایر شهروندان از آن امنیتی در بین نبود، رهایی از قدرت خشونتآمیز ملکان ملکا که از روزگار دش خوتائیه اسکندر و پیش از آن هر گونه فکر روشنی را از افق فرهنگ عام رانده بود، و آنگونه که عربی هوشمند از اردوی حضرت سعدابن وقاص در بارگاه رستم فرخزاد گفته بود برخی انسانها را در برابر برخی دیگر به بندگی و نیایش وادار کرده بود. رهایی از سلطه فریبآمیز و جابرانه مغان و آتوریانان که آذر مقدس خوانده آتشگاه آنها از عهد خسرو انوشیروان باز، همه چیز را از شهر تا روستا در کام سیریناپذیر خویش ربوده بود، و جز خشم و آز و فریب و دروغ چیزی برای مردم باقی نگذاشته بود.
- ۰دیدگاه
- ۲۲ آذر ۹۲ ، ۲۲:۴۲