آتش در آیین زردشتی
- ۰دیدگاه
- ۲۱ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۱۶
چکیده
خط و کتابت یکی از افتخارات ایران زمین است که از دیرباز تاکنون پیوسته مورد عنایت هنروران و صاحبنظران قرار گرفته است.
انتخاب مانویان ازین روست که مانویت یکی از پایهگذاران هنر کتابت و تذهیب است.نگارگر نور ایران باستان،ازین اعجاز برای بیان دیدگاه عرفانی بهره گرفته است.در حقیقت اهمیت مانویت در هنر ایران ازین روست که به هنر نقاشی و کتابآرایی نوعی اصل اخلاقی بخشیده،آن را زنده نگه داشته و شیوهای سنتی و قراردادی در آن پدید آورده است.
مقدمه
یکی از عمدهترین آیینهای قدیمی در ایران باستان،مانویت است که در زمان ساسانیان،توسطمانی پایهگذاری شد.
مانی،بنیانگذار و مروج آیین روشنی،برای آنکه آیین خود را جهانی کند،عناصر بومی ملیت مختلف را به عاریت گرفته و در آیین خود گماشته بود.همچنین برای درک بهتر مردمان هر نقطه،به زبان آن منطقه به تبلیغ و تشریح آییناش میپرداخت.
برخلاف سنت شفاهی رایج ساسانیان در ایران،مانویان یکی از ابزار مهم تبلیغی خود را کتابت میدانستند،زیرا از این طریق بهتر میتوانستند آموزههای خویش را گسترش دهند و مروجان نیز ناگزیر سنجیدهتر سخن میگفتند.
جالب توجه اینکه،پیروان مانی به آثار نوشتاری بسیار اهمیت میدادهاند.هیچ آیینی نیست که این همه آثار از آن باقیمانده باشد.به هر زبانی از آنها آثاری به جاست.از جمله:دستنوشتههای قبطی -فارسی میانه و پارتی-سغدی-چینی-ترکی(اویغوری)و نظایر آنها.و این دال بر وفور نویسندگان و روشنفکران توانا در این کیش است.
مانی هنر را در خدمت مذهب به کار بسته بود.در حقیقت،پیامآور روشنی دنیای باستان دریافته بود که چگونه کلمه و تصویر را به هم آمیزد و در جهت تبلیغ آییناش،به کار گیرد.مانی ذوق هنری خود را در تعالیم آیینیاش سازماندهی کرده و از هنر در راستای تزئینات خط و کتابت برای اشاعه تفکرات مذهبی خود بهره گرفته بود.
در این مقاله سعی بر این داریم تا گوشه ای از ادیان ایرانی که در گذشته و در مواردی تا کنون رواج دارند را،هر چند خلاصه، بررسی کنیم .
میترائیسم
مِهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم، آیینی راز آمیز بود که بر پایه پرستش مهر (میترا) ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. این آیین بعدها دگرگون شده و به سرزمینهای امپراطوری روم برده شد و در طول سدههای دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین محو شد، اما تاثیری بهسزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت.
مانی فراتر از اسطوره گرایی
۱- مانی در چه پایه ای از استدلال منطقی قرار میگیرد؟ شرق شناس آلمانی هانس هاینریش شیدر که تمام وقت خود را در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ صرف تحقیق در مانویت کرده است در اثر خود کیفیت های ابتدایی نظام مانوی بر این سؤال تأکید کرده و بنظر او جواب این سوال کلید راهنمایی برای شناسایی شخصیت مانی و مانویت است .
قبلاً باید خاطرنشان ساخت که کوشش برای روشن ساختن شخصیت و کارهای یک بنیانگذاردین از طریق پاسخ به این پرسش که او در چه پایه ای از استدلال قرار میگیرد ، یک برداشت و روش کاملاً انفرادی است.
اما اگر مطلب را در همینجا رها نکنیم و سعی کنیم بیشتر به آن نزدیک شویم مسلماً اولین سؤال ما نیز همین خواهد بود که آیا مانی در جهتی که بتوان آن را استدلال منطقی نامید گام برداشت؟ آیا ‹‹ منطق ›› عامل مسلط در آیا ‹‹ عقل ›› ، ناظر بر شکل گیری مکتب مانوی بود؟ ظاهراً به نظر میرسد که چنین بوده است . به خاطر داریم که آگوستین بنا بر گفته خودش مجذوب مانویت شد زیرا آنها قادر بودند هر پدیده ای را که میتوانست در دنیا وجود داشته باشد ، توجیه منطقی کنند و نیز به خاطر داریم که انتقاد مانویت از مسیحیت این بود که مسیحی پیش از آنکه عقل خود را به کار اندازد باید اول خود را وادار به ایمان آوردن سازد . ( رک ص ۱۶۳ همین کتاب ) بدون تردید آنها همه به یک ستمگیری علمی ، اگر نگوییم منطقی ، دلالت میکند .
دیدگاه مانی نسبت به جهان
مانى در راه بهره گیرى از منطق بودائى گرى فراتر هم رفت ، به حدى که تولید مثل را بر خود و گروه برگزیدگان مانوى حرام کرد و احتراز از زناشویى را بر ازدواج برتر دانست … مانى از زرتشت اندیشه تقسیم نیروهاى جهانى را به دو مبداء نیکى و بدى که دُوبُن نامید، اقتباس کرد و روشنایى را مظهر نیکى و تاریکى را مظهر پلیدى دانست . بعدها مانى این تعبیر را بدین صورت درآورد که خداىِ ترسایان ، خداى نیکى هاست و یَهْوَه خداى تورات ، خداى بدى هاست .
مانى ؟
مانى یا مانس از پدر و مادرى ایرانى در بابل به سال ۲۱۵ میلادى متولد شد. پدر و مادر او با خاندان اشکانى خویشاوندى داشتند. نام پدر مانى فَتَکْ بود و نام مادرش نُوشیتْ یا پُوسیتْ یا مریم و از خانواده کمسرکان بود. مانى بى شک ایرانى بوده است . ولادت او در بابل دلیل بیگانه بودن او نیست ، زیرا که در آن روزگار منطقه بابل و پیرامون آن جزء شاهنشاهى ساسانى بود. برخى تصور کرده اند که نام مانى سریانى است ، ولى این قطعى نیست . احتمال دارد که مانگ به معنى ماه باشد؛ زیرا در لهجه ایرانى سنگسرى به ماه مانگ گفته مى شود.
تصویر خیالى موجود از مانى با هلالى احاطه شده که قرینه اى بر صحت این ادعا است . هر چند آثار مانى به زبان سریانى نوشته شده ، ولى او ایرانى است . باید دانست که زبان سریانى تا حدى جنبه زبان علمى در ایران باستان داشته است .
دین مانى یکى از شاخه هاى دین زرتشت بود و عقیده به دوگرائى مسلما از دین زرتشت اقتباس شده بود، ولى از گنوز یا عرفان ترسائى هم تاءثیر پذیرفته بود. مبلغان دین مانى هر جا مى رفتند، دین مانى را با مقتضیات محلى تطبیق مى دادند؛ در شرق خود را زرتشتى و در غرب ترسائى معرفى مى کردند. به این دلیل در جهان غرب مانى به عنوان یکى از بدعت گذاران مسیحى معرفى شده است .
مانی
۱-۱- مانی ، یک روحانی زرتشتی بود که مدعی وحی شد و مذهبی التقاطی پدید آورد. او آراء ادیان زرتشت و بودا و مسیحیت و عرفان سویی را در هم آمیخت. وی وجود شر را با نظریه دوئالیسم خود توجیه کرد. به نظر او، نور همانا خداست و شیطان از شر برخاسته است و ماده، اساس شر است و خواهش های نفسانی، شرّند. مانی شعوت و ریاضیت و تجرد از رواج نکردن) و رزوه گرفتن را توصیه مینمود.
مانی و بهرام
۱-۲- نیمهی دوم سدهی دوم و نیمه اول سدهی سوم میلادی در تاریخ ایران دورهای است، که دولت اشکانی رو به سقوط داشت و دولت ساسانی پایههای حکومت خود را استوار میساخت. در این دوره مانیزاده شده و دین جدیدی را پایهگذاری کرد.
آیین مزدک که به خُرّم(«شاد» و «خوش») یا درست دین نیز شهره است، در دوره حکومت قُباد ِ(اول) (۴۸۸ ـ ۵۳۱)، شاهنشاه ساسانى، در ایران شکوفا شد. نام این دین برگرفته از نام مزدک، بنیادگذار آن است. مفاهیم اجتماعى آیین مزدک مهم است، به ویژه به این خاطر که اغلب مى اندیشند شکل آغازین و شرقى ِ سوسیالیسم و کمونیسم را داشته است (نولدِکه، ۱۸۷۹; کریستن سِن، ۱۹۲۵; و دیگران)، اما این یک مبالغه است که مى خواهد آیین مزدک را به یک نهضت اساساًاجتماعى تقلیل دهد (کِلیما،۱۹۵۷).
منابع آشنایى با آیین مزدک (بیزانسى، سِریانى، پهلوى، عربى و فارسى) اندک است و تقریباً همه دشمن این دین به شمار مى آیند. محض نمونه، مزدک ـ نامگ (نامه ى مزدک)، اثرى کوتاه به پهلوى که ابن مُقَفَّع آن را به عربى برگرداند، خطاکارى ها و فریبکارى راهبر بدعت گذاران را نکوهش مى کند. بخش هایى از این متن را نویسندگان مسلمان، از جمله ابوریحان بیرونى، نظام الملک، ابن بلخى و ابن اثیر در آثار خود آورده اند. فردوسى نیز نسخه اى از سرگذشت مزدک را به نظم درآورد.
مزدک کیست؟
« مزدک کسی است که در روزگار قباد ، پدر انوشیروان، ظهور کرد، و قباد را به مذهبش فراخواند و قباد دعوت او را اجابت کرد. و انوشیروان بر خواری و افتراء او آگاهی یافت، پس او را طلب کرد، او را یافت، او را کشت. ابوعیسی وراق حکایت کرد که قول مزدکیان در دو عالم و دو اصل مانند قول بسیاری از مانویان است، جزء این که مزدک میگفت که نور به قصد و اختیار عمل میکند و ظلمت به خبط و اتفاق عمل مینماید. و نور عالم، حساس و لمت جاهل، کور است و آمیزش نور و ظلمت به اتفاق و خبط بوده است نه به قصد و اختیار، و همچنین رهایی ( نو از ظلمت ) به اتفاق رخ میدهد، نه به اختیار.
نظام طبقاتی زرتشتیان عامل اصلی ظهور مزدکیان و مانویان
آقای سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران در خصوص ظهور فرقه های انقلابی در عهدساسانی می گوید: امتیاز طبقاتی و محروم بودن عده کثیر از مردم ایران از حق مالکیت ناچار اوضاع خاصی پیش آورده بود و به همین جهت جامعه ایرانی در دوره ساسانی هرگز متحد و متفق الکلمه نبوده و توده های عظیم از مردم همیشه ناراضی و نگران و محروم زیسته اند، این است که دو انقلاب که پایه هر دو بر این اوضاع گذاشته بود و هر دو برای این بود که مردم را به حق مشروع خداداد خود برساند، در این دوره روی داده است: نخست در سال ۲۴۰ میلادی در روز تاجگذاری شاپور اول، یعنی چهارده سال پس از تأسیس این سلسله و نهادن این اساس،مانی دین خود را که پناهگاهی برای این گروه محروم بوده است اعلان کرد و پیش برد.