مزدک کیست؟
« مزدک کسی است که در روزگار قباد ، پدر انوشیروان، ظهور کرد، و قباد را به مذهبش فراخواند و قباد دعوت او را اجابت کرد. و انوشیروان بر خواری و افتراء او آگاهی یافت، پس او را طلب کرد، او را یافت، او را کشت. ابوعیسی وراق حکایت کرد که قول مزدکیان در دو عالم و دو اصل مانند قول بسیاری از مانویان است، جزء این که مزدک میگفت که نور به قصد و اختیار عمل میکند و ظلمت به خبط و اتفاق عمل مینماید. و نور عالم، حساس و لمت جاهل، کور است و آمیزش نور و ظلمت به اتفاق و خبط بوده است نه به قصد و اختیار، و همچنین رهایی ( نو از ظلمت ) به اتفاق رخ میدهد، نه به اختیار.
مزدک مردم را از مخالفت و دشمنی و جنگ نهی میکرد. و چون اکثر آن، به سبب زن و اموال روی میدهد، زن را حلال و اموال را مباح گردانید و مردم را در آنها شریک کرد، چنان که در آب و آتش و علف شریک هستند. و از او روایت شده است که امر به قتل نفوس داده تا آنها را از شر و آمیختگی با ظلمت رها کند.
و مذهب او در اصول و ارکان این است که آنها سه هستند: آب و خاک و آتش. و هنگامی که با هم درآمیختند، از آمیزش آنها مدبر خیر و مدبر شر و وجود آمدند، پس آنچه از پاکیزگی آنهاسا، مدبر خیر است و آنچه از کدری آنهاست، مدبر شر.
از او روایت شده است که معبودش در جهان برین بر کرسی نشسته است، مانند نشستن خسرو در جهان زیرین، و در برابر او چهار نیرو است: نیروی تمیز، و فهم، و حفظ، و سرور، چنان که در برابر خسرو چهار شخص هستند: موبد موبدان، و هیربد بزرگ، و سپهبد، و رامشگر.
و آن چهار، کار جهان را به یاوری هفتی که فروتر از آنهاست اداره میکنند: سالار، و بیشکار، و بالوان، و براون، و کازران، و دستور، و کودک. و این هفت در دوازده روحانی میگردند: خواننده، و دهنده، و ستاننده، و برنده، و خورننده، و دونده، و کشنده، و زننده، و کننده، و آبنده، و شونده، و باینده.
و هر انسانی را که این قوای چهار و هفت و دوازده جمع شود در جهان زیرین ربانی میشود، و تکلیف از او برمیخیزد. گوید، پادشاه جهان برین فرمانروایی میکند با حرفهایی که مجموع آنها نام مهین است. و کسی که از آن حرفها چیزی تصور کند راز بزرگ بر او گشوده میشود. و کسی که از آن محروم بماند، در برابر قوای چهارگانهی روحانی، در کوری جهل و نسیان و بلادت و غم میماند».
شهرستانی، مزدکیان را در فرقههای متعدد معرفی میکند از جمله: کودکیان ، ابوسلیمان ، ماهانیان و سپیدجامگان . و کودکیان در نواحی اهواز فارس و شهر زور هستند و دیگران در نواحی سغد، سمرقند و چاچ و ایلاق هستند.
- ۹۱/۱۲/۲۱