ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اردشیر بابکان» ثبت شده است

کرانه اشکانیان

سوشیانت | جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۲۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻭﻟﺖ ﭘﺎﺭﺗﻬﺎﯼ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ ﺭﺳﯿﺪ؟

 

ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺭﺩ ﺍﻭﻝ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﺍﻧﻪ ﯼ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻥ ...ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺭﻭﻡ ﭘﻨﺠﻪ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﻪ ﺍﻓﮑﻨﺪ .

 

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎﯾﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﺍﻗﺒﺎﻟﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ...ﯾﮏ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺭﻭﻣﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻻﺑﯽ ﻧﯿﻮﺱ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ

  • سوشیانت

زنان در شاهنامه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

ز یزدان و از ما بر آن کس درود 
که تارش خرد باشد و داد پود 


زن در شاهنامه 

داستان‌های اساطیری و حماسی شاهنامه بازگو کننده آیین‌ها، رسوم و باورهای خردمندانه و پندآموز مردمان دیرین است که با کشف و نگهداشت نمادها و سمبل‌های رمز گونة آن، می‌توان به سررشته و دیدگاه دانایِ توانای توس نزدیک گشت و پژواک فراز آمدن یا فروپاشی دوره‌های گوناگون را بررسی نمود که این گفت‌وگو خود پژوهشگرانی خردمند و بردبار را خواهان است که روزگار مفید بر این نگاشتة منظوم نهند و راز و چم پنهان آن را دریافته و دیگران را بیاگاهند تا با پشتوانه و بهره‌گیری از این دژ فنا ناپذیر زبان پارسی، دگر باره به بهروزی دست یابیم. 
شاهنامه یادآور واگویه حماسه‌آفرینانی چون رستم، اسفندیار، سهراب، سیاوش و رستم فرخزاد است. پهلوانانی که با پیروزی بر دیوان آشکار و پنهان وجود آدمیان، افتخار و سربلندی را برای مردمان‌شان به یادگار نهادند. اما در این میان غریب و گمنام مانده‌اند بانوانی که در پی سال‌های بسیار، به آیین انیرانیان به دست فراموشی سپرده شده‌‌اند. 
با کمی ژرف‌نگری می‌توان بانوانی را یافت که داستان‌شان در پس رویدادها بازگو می‌شود اما برگزار کنندگان و راهنمایان بنیادین بوده‌اند. آنان در هر دوره، بی‌نیاز از تیغ شمشیر و دلاوری‌های مردانه، استوار و پابرجا، دشواری‌های ویژة خویش‌ را به شکیبایی پذیرا گشتند و راه آزادی و آزادگی را برای مردمان خود هموار ساختند چنان که در پیروزی‌ها بهرة سترگی داشته‌ و سبب دگرگونیِ سرنوشت ناهنجار و تحمیل شدة‌شان، بوده‌اند. بدون آن که در این میان در پی یافتن جایگاه یا پایگاهی برای خود باشند. 
بانوان ایرانی در برابر دشواری‌ها، جایگاه خویش را بازشناخته و از همان جایگاه، نقش سازنده و بنیادین خویش را ادامه دادند. دخترکان آریایی که از مادران خویش سالاری را فراگرفته بودند، پس از دربند شدن، خویش را نباخته و فرهنگ‌ خود را به فراموشی نسپردند بلکه با خردمندی و پاک‌منشی در پناه فرة ایزدی پایة ستم را از درون سست نمودند و با پرورش پادشاهان دادگر و فرزندان دادجو تمدن و فرهنگ ایرانی را دگربار زنده و جاودان ساختند. 

  • سوشیانت

رخدادهای تاریخی در نوروز

سوشیانت | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۰۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

رویدادهای تاریخی رخ داده در نوروز

 

نوروز روز ملی و جشن همه کسانی است که در فلات ایران (ایران زمین) خود و یا نیاکانشان به دنیا آمده اند و تاریخ و فرهنگ مشترک دارند، از جمله تاجیک ها، افغان ها، کردها و ... و ساکنان سرزمین هایی که در طول قرون و اعصار، امپراتوری ایران را تشکیل داده بودند.

هدف از گرامی داشت نوروز و وقایعی که در طول قرون و اعصار در این روز روی داده است در خور توجه فراوان است. در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی؛ نوروز به جمشید، شاه افسانه ای و در پاره ای دیگر به کیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانسته اند.

  • سوشیانت

نقش رجب

سوشیانت | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

نقش برجسته رجب در 50 کیلومتری شیراز و ۳ کیلومتری شمال تخت جمشید قرار دارد
 

در این محوطه شماری نقش‌برجسته از زمان ساسانیان برجای مانده‌است. این کنده‌کاری‌ها پیرامون اردشیر اول، شاپور اول و کرتیر موبد هستند. آرایش و لباس آن دوره به وضوح مشخص هستند، اما نقش اهورامزدا و صورت شاهان ساسانی در حمله اعراب تخریب شده‌اند.

به نظر می رسد شاهان اشکانی علاقه چندانی به ایجاد نقش برجسته نداشتند و تنها نقش برجسته هایی از شاهان محلی در جنوب غربی ایران (اکثرا در خوزستان) برجای مانده است. با انقراض سلسله اشکانی و روی کار آمدن شاهنشاهی ساسانیان، ایجاد نقش برجسته بار دیگر رونق گرفت.

  • سوشیانت

آتشکده فیروزآباد یا کاخ اردشیر بابکان

سوشیانت | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

کاخ اردشیر بابکان یا آتشکده فیروزآباد در روزگار اردوان پنجم واپسین پادشاه اشکانی به دست اردشیر بابکان بنیان‌گذار کیادان (خاندان) ساسانی در سده ۳ میلادی ساخته شد. کاخ اردشیر بابکان کاخ بزرگی است در سوی باختری شهر کنونی و آنطرف رودخانه. اندازه زیربنا 55×104 متر میباشد، و اردشیر پس از گشودن همه بخش‌های پارس و کرمان و شکست شاهان بومی این بحش ها، دستور داد تا در فیروزآباد افزون بر نوسازی بنای شهر، آتشکده و کاخی باشکوه بسازند و آنرا «ایران را شکوه افزاید» نام گذارد.

کاخ فیروزآباد نخستین بنای ایوان(طاق) و گنبددار روزگار ساسانی است که با یک راه و روش مهرازی(معماری) تبارمند میهنی با سنگهای نیمه تراش میخکی ساخته شده، و ایوان و گنبد هم از سنگ و روال آن هم ایرانی میباشد. ستونهای چهارگوش و نیمه ستون همه از سنگ میخکی در این ساختمان بکار رفته، و این گونه ستون سازی در بناهای اشکانی نیز دیده شده است. درون بنا و روی سنگها را با گچ‌بریهای شگرف که ویژه مهرازی روزگار ساسانی است آراسته گردیده، و بالای ایوانچه‌ها و درگاهها گیلوئی‌هائی است به روال گیلوئی‌های بالای درگاه‌ها در تخت جمشید.

  • سوشیانت

باسمنچ

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

باسمنچ

باسمنج یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان تبریز واقع شده‌است. این شهر در ۱۰ کیلومتری جنوب شرق کلان‌شهر تبریز قرار گرفته‌است.

از قرن هشتم به‌بعد، واژهٔ باسمنج به‌صورت‌های اوسبنج، وهوسفنج، فهوسفنج، اسفنج، در بعضی متون دیده می‌شود. در باب ریشه نام باسمنج (بهوسپنج) گفتنی است:اجزاء فهو و وهو و بهو در پهلوی به معنی خوب می باشند که در توصیف سپنج هستند.اما خود معنی سپنج در پهلوی جایگاه استراحت است. اصطلاح فارسی سپنج سرای هم باید در رابطه با همین معنی سپنج (استراحت) پدید آمده باشد.

به‌نوشتهٔ رشیدالدین فضل‌الله، در دورهٔ او، قریهٔ اوسبنج مشهور به ترک‌دیه، از ده‌های ناحیهٔ مهران‌رود شمرده می‌شد و حدودش متصل به‌شارع خراسان و به‌اراضی زرنق و شادباد علیا و شارع قریهٔ مرده‌ناب و فتح‌آباد بود. در یکی از قباله‌های مانده از ۹۸۷ هجری، از همنام آن، مزرعه یا ده .اُسفنج در ناحیهٔ بروانان (در مسیر جادهٔ قدیمی (میانه-بستان‌آباد-تبریز) نام برده‌شده‌است. در منابع تاریخی دورهٔ صفویه نیز نام فهوسفنج آمده‌است. به‌نوشتهٔ اسکندرمنشی در ۹۸۹ هجری، سلطان محمد خوارزمشاه از سعیدآباد کوچ کرد و وارد فهوسفنج شد.

  • سوشیانت

ایزدبانوی آسمان ایران باستان

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

اشی

صورت فلکی ذات‌الکرسی/ کرسی‌نشین (Cassiopeia/Cassiopee) یکی از صورت‌های فلکی پیراقطبی است که در سراسر هر یک از شب‌های سال در آسمان شمالی دیده می‌شود. ذات‌الکرسی نسبت به ستاره قطبی (جدی) با صورت فلکی خرس بزرگ/ دب اکبر قرینه است و این دو، در دو سوی ستاره قطبی در حال چرخش همیشگی‌اند.

نسبت ستاره‌های قدر دوم و سوم ذات‌الکرسی بیشتر از دیگر صورت‌های فلکی بوده و از همین رو یکی از درخشان‌ترین صورت‌های فلکی آسمان دانسته می‌شود. برخی از ستارگان این صورت فلکی در دوران گذشته بسیار پر نور‌تر از امروز بوده‌اند و حتی «اَبَـر نو اخترانی» نیز در آن دیده شده‌اند. یکی از این ابر نو اختران، ستاره «تیکو» است که در حدود چهارصد سال پیش ناگهان به اندازه‌ای نورانی شد که حتی در روز روشن هم دیده می‌شد. دانش امروز تقریباً معلوم ساخته است که ستاره کاپا- ذات‌الکرسی در گذشته پر نورترین ستاره سراسر آسمان بوده، اما زمان دقیق آن هنوز به درستی مشخص نشده است. چشمه‌های قوی تشعشعات امواج رادیویی ناشی از انفجارهای کیهانی در صورت فلکی ذات‌الکرسی دیده و شناخته شده است. 

  • سوشیانت

مردادماه

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

مردادماه: ماه آرزو برای پایندگی ایران و اهمیت آن در آیین‌ها و سالشماری‌های ایرانی

واژه «اَمِـرِتات» در اوستا به معنای نمیرندگی و بی‌مرگی، و در اوستای نو به چهره امشاسپند بانوی نگاهبان گیاهان و خوراک‌های گیاهی در می‌آید. این واژه با تغییرات آوایی که در گذر زمان روی می‌دهد، در متون پهلوی متأخر به گونه «اَمُـرداد/ اَمُـردات» و در زبان فارسی به شکل «مرداد» تغییر می‌یابد که از ظاهر هیچکدام از آواها و نگارش‌های سه‌گانه اخیر، معنای اصلی اوستایی آن برنمی‌آید. اما با این وجود، تمامی نویسندگان متون پهلوی و ادبیات فارسی، معنای امرداد و مرداد را همچنان «بی‌مرگی/ نمردنی» دانسته‌اند.

نگارش واژه «مرداد» به شکل «امرداد» (آنگونه که برخی بر آن اصرار می‌ورزند) در زبان و ادبیات فارسی سابقه‌ای ندارد و در شاهنامه فردوسی و دیگر آثار ادبی، تاریخی و نجومی، این نام بگونه «مرداد» نوشته شده و از آنجا که آثاری همچو شاهنامه، خود مرجع و معیار زبان فارسی است، بعید است که حق دستکاری در آنرا داشته باشیم و بخود اجازه اشتباه دانستن گفتار گزارنده شاهنامه‌ای را بدهیم که نه تنها سخنش بنیاد و داور زبان فارسی، که گستره ادبیات پهلوی نیز مرجع واژگان سروده‌های او بوده است. تغییر آوای امرتات به امرداد و مرداد محصول تطور و پیشرفت زبان است و بسیاری از واژگان دیگر، و از جمله آوا و تلفظ نام تمامی یازده ماه دیگر سال نیز دیگرگون شده است. واژه اوستایی «امرتات» خود شکل دگرگون شده آغازین هندواروپایی آن، یعنی «نْـمِـر/ نْـمُـرتو» بوده است.

  • سوشیانت

تنسر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تنسر یا توسر روحانی زرتشتی در اواخرِ عصرِ اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان بوده‌است. ظاهراً تنسر از اشراف‌زادگان اشکانی بود اما او به عقاید نوافلاطونی و دیانت روی آورد. نام تنسر در منابع مختلف به اشکال گوناگون مانند، لوسر، دوسر و غیره آمده‌است. تنسر پس از ظهور اردشیر بابکان به او پیوست و سمت هیربدان هیربد که بالاترین مقام در میان هیربدان بود، را داشت.

پیشینه

دورهٔ ظهور اردشیر بابکان و بدل کردن ملوک الطوائفی به شاهنشاهی واحد و بنیاد نهادن سلسلهٔ شاهان ساسانی و تجدید حیات و تقویت دین زرتشتی یکی از دوره‌های سرنوشت ساز دولت ایرانست. بنابر روایات متعدد پهلوی و عربی و فارسی یکی از مردانی که در همراهی با اعمال اردشیر بابکان و به کرسی نشاندن منظور او سهم مهمی داشت زاهدی بود تَنسَر نام که شاهی را از پدرش به میراث یافته بود لیکن به ترک آن گفته و گوشه‌نشینی اختیار کرده بود.

  • سوشیانت

پیامبر نقاش

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانى ؟
مانى یا مانس از پدر و مادرى ایرانى در بابل به سال ۲۱۵ میلادى متولد شد. پدر و مادر او با خاندان اشکانى خویشاوندى داشتند. نام پدر مانى فَتَکْ بود و نام مادرش نُوشیتْ یا پُوسیتْ یا مریم و از خانواده کمسرکان بود. مانى بى شک ایرانى بوده است . ولادت او در بابل دلیل بیگانه بودن او نیست ، زیرا که در آن روزگار منطقه بابل و پیرامون آن جزء شاهنشاهى ساسانى بود. برخى تصور کرده اند که نام مانى سریانى است ، ولى این قطعى نیست . احتمال دارد که مانگ به معنى ماه باشد؛ زیرا در لهجه ایرانى سنگسرى به ماه مانگ گفته مى شود.
تصویر خیالى موجود از مانى با هلالى احاطه شده که قرینه اى بر صحت این ادعا است . هر چند آثار مانى به زبان سریانى نوشته شده ، ولى او ایرانى است . باید دانست که زبان سریانى تا حدى جنبه زبان علمى در ایران باستان داشته است .
دین مانى یکى از شاخه هاى دین زرتشت بود و عقیده به دوگرائى مسلما از دین زرتشت اقتباس شده بود، ولى از گنوز یا عرفان ترسائى هم تاءثیر پذیرفته بود. مبلغان دین مانى هر جا مى رفتند، دین مانى را با مقتضیات محلى تطبیق مى دادند؛ در شرق خود را زرتشتى و در غرب ترسائى معرفى مى کردند. به این دلیل در جهان غرب مانى به عنوان یکى از بدعت گذاران مسیحى معرفى شده است .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ