ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۸۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسطوره‌ای» ثبت شده است

جشن اسفندگان

سوشیانت | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان

ماه اسفند و به ویژه روز پنجم آن که در همه تقویم‌های ایرانی «اسفندروز» نامیده می‌شود؛ از روزگاران کهن، ماه و روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان در فرهنگ ایرانی دانسته می‌شده است.

واژه فارسی اسفند یا سپندارمذ، از واژه پهلوی «سپندارمد» و اوستایی «سپَـنتَـه‌آرمَـئیتی»، برگرفته شده است. اصل این نام همانا «آرمئیتی» است که واژه سپنته/ سپند برای احترام و گرامیداشت بیشتر، به آن افزوده شده است.

معمولاً آرمئیتی را به معنای «فروتنی و آرامی» می‌دانند، اما این معنا درست به نظر نمی‌رسد و بسیاری از پژوهشگران آنرا نمی‌پذیرند. ل. مولتون در Early Zoroasrianism  آنرا در اصل «آرا ماتا» به معنای «مادر زمین» می‌داند که با واژه سانسکریت و ودایی «اَرامتی» به معنای «زمین» نزدیکی دارد. در «گاتها»ی زرتشت (سرود ۴۵، بند ۴)، این واژه در معنای زمین و با توصیف «دختر اهورامزدا» (دوگِـدَر) آمده است. همان واژ‌ه‌ای که زرتشت برای دخترش «پوروچیستا» هم بکار گرفته است (ترجمه‌های بارتولومه، دارمستتر و پورداود). همچنین در ترجمه سانسکریت «نریوسنگ» از همان بند اوستا، آرمئیتی به معنای زمین برگردان شده و در متن پهلوی «زند وهومن یسن» نیز به همین ترتیب بکار رفته است. این نام در زبان و فرهنگ ارمنیان ایرانی نیز تداول دارد. آنان سپندارمذ را بگونه «سپندارمت» می‌شناسند و او را «ایزدبانوی باروری» می‌دانند.

  • سوشیانت

روزهای هفته در ایران باستان

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

روزهای هفته در ایران باستان

کاربرد هفته و روزهای هفت‌گانه آن اهمیت فراوانی در نظام‌های گاهشماری (خورشیدی یا مهی) دارد. با اینکه گاهشماری‌های گوناگون جهان در بسیاری از جزئیات محاسباتی و دیگر ویژگی‌ها با یکدیگر متفاوت هستند؛ اما شیوه روزشماری بر مبنای هفت روز هفته در همه آنها یکسان است. می‌دانیم که شمار روزهای ماه و سال در گاهشماری‌های گوناگون و حتی در هر گاهشماری خاص، با یکدیگر یکسان نیستند و گاه در طول تاریخ و برای اصلاح آن، تغییراتی در شمار آنها داده شده است. همچنین ممکن است که شمار روزها در سال‌های کبیسه دچار افزودگی‌هایی شوند. اما اهمیت دیگر روزشماری بر مبنای روزهای هفته در این است که هیچگاه و به هیچ علتی، ترتیب و توالی روزها و تعداد آن تغییر نمی‌کند و پیوستگی روزهای آن تابع نظام‌های گاهشماری نیستند. به عبارت دیگر «هفته‌شماری» خود به تنهایی و بدون ارتباط با هر گاهشماری دیگری، یک نظام ساده، دقیق و فراگیر در محاسبه‌های تقویمی در سراسر جهان دانسته می‌شود. این ویژگی ممتاز، اهمیت فراوانی در تطبیق مناسبت‌های تاریخی و درک میزان درستی یا نادرستی داده‌های تاریخی دارد. تنها تفاوت موجود در هفته‌شماری‌، روز تعطیل قراردادی آن است که از روز آدینه تا روز دوشنبه در میان ادیان و فرهنگ‌های گوناگون، متغیر است.

  • سوشیانت

رصدخانه زیگورات چغازنبیل

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

رصدخانه مجاور زیگورات چغازنبیل

زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش و ۲۰ کیلومتری هفت‌تپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است.

این زیگورات نیایشگاهی است که در سال۱۲۵۰ پیش از میلاد در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی به نام «اونتاش‌ گال» (۱۲۶۵- ۱۲۴۵ پیش از میلاد) در میانه شهر «دور اونتاشی» ساخته شده است.

زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار می‌رود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت ۱۱۰۰۰ متر مربع و در ۵ طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب ۵۰ متر و سطح زیربنای آن به ۲۵۰۰۰ متر مربع می‌رسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.

زیگورات چغازنبیل، تقویم آفتابی، شوش

تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
عکس از غیاث آبادی، خرداد ۱۳۷۹

  • سوشیانت

 

مهاجرت‌های آریاییان 

بیشتر منابع تاریخی، مردمان امروزه ایران را بازماندگان آریاییانی می‌دانند که از سرزمین‌های دوردستِ شمالی به سوی جنوب و سرزمین فعلی ایران کوچ کرده‌اند و مردمان بومی و تمدن‌های این سرزمین را از بین برده و خود جایگزین آنان شده‌اند.

تاریخ این مهاجرت‌ها با اختلاف‌های زیاد در دامنه وسیعی از حدود ۳۰۰۰ سال تا ۵۰۰۰ سال پیش؛ و خاستگاه اولیه این مهاجرت‌ها نیز با اختلاف‌هایی زیادتر، در گستره وسیعی از غرب و شمال و مرکز اروپا تا شرق آسیا، حوزه دریای بالتیک، شبه‌جزیره اسکاندیناوی، دشت‌های شمال آسیای میانه و قفقاز، سیبری و حتی قطب شمال ذکر شده است. دامنه وسیع این اختلاف‌ها، خود نشان‌دهنده سستی نظریه‌ها و کمبود دلایل و برهان‌های اقامه شده برای آن است.

  • سوشیانت

آناهید ستاره آب‌های روان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

آناهید

در باورهای ایرانی ستاره یا به تعبیر امروزی، سیاره «آناهید/ ناهید/ آناهیتا» ستاره آب‌های روان دانسته شده است و از همین رو نیایشگاه‌های ناهید نیز در کنار جویباران و چشمه‌ساران برساخته شده بوده است. همچنین برای آناهید شخصیتی مؤنث قائل بوده‌اند که در نتیجه آب‌های چشمه‌ها و قنوات را متعلق به او و او را حامی و پشتیبان آن‌ها می‌دانستند. اینکه در اندیشه‌های کهن ایرانی، مظهر چشمه‌ها جایگاه آناهید دانسته می‌شد و مردان را اجازه نزدیک شدن بدان نبود، از همین باور سرچشمه می‌گیرد.

اما پرسش اینجاست که چه رویدادی در طبیعت موجب پیدایش باورهای ارتباط ستاره آناهید با آب‌های روان شده است؟

از ستاره آناهید در متون مکتوب ایرانی همراه با نامی دیگر موسوم به «اَردویسور» یاد شده است و در سراسر آبان یشت اوستا که در ستایش و گرامی‌داشت او سروده شده؛ از او با نام «اردویسور آناهید» یاد شده است. به گمان نگارنده، این نام و شخصیت منسوب به آن پیش از آنکه در دوره‌های بعدتر به ایزدبانوی بزرگ آب‌ها تبدیل شود؛ نامی برای یک رود و برای یک ستاره بوده است. «اَرِدْوی» یا «اردویسور» نام یک رود، و «آناهید» نام یک ستاره و نیز لقب آن رود بوده‌اند.

  • سوشیانت

سده جشن بزرگ آتش با خاستگاه کیهانی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جشن سده: جشن بزرگ آتش با خاستگاه کیهانی

این گفتار در کتاب «نوروزنامه: پنجاه گفتار در زمینه پژوهش‌های ایرانی» (تهران، ۱۳۸۶) از همین نگارنده منتشر شده است.

جشن «سَـدَه» بزرگترین جشن‌ آتش و یکی از کهن‌ترین آیین‌های گروهی و اشتراکی شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن و در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه، همه مردمانِ سرزمین‌های ایرانی بر بلندای کوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هایی برمی‌افروخته و هنوز هم کم‌‌وبیش بر می‌افروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعله‌های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌های گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می‌کنند. همچنین در برخی نواحی، به جشن‌خوانی، بازی‌ها و نمایش‌های دسته‌جمعی نیز می‌پردازند.

گستره جشن

در گذشته، جشن سده در گستره پهناوری از آسیای کوچک (آناتولی) تا استان سین‌کیانگِ چین یعنی در سرتاسر فلات ایران، در بین همه مردمان، فارغ از هر قومیت یا گرایش دینی رواج داشته و به مانند نوروز در روایت‌های مکتوب تاریخی به آن اشاره شده است.

امروزه تا آنجا که نگارنده آگاهی دارد، این مراسم در میان روستا‌نشینان شمال شرقی کشور (همچون آزادوَر و روستاهای دشت جوین)، در بخش‌هایی از افغانستان و آسیای میانه (با نام «خِـرپَـچار»)، در کردستان (پیرامون سلیمانیه و اورامانات)، نواحی مرکزی ایران (با نام‌های «هله‌هله»، «کُـرده»، «جشن چوپانان») و در میان برخی روستانشینان و عشایر لرستان، کردستان، آذربایجان و کرمان رواج دارد.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،جمشید

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۲۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

باستان‌شناسی شاهنامه

بخش چهارم عصر جمشید

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.       دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

باستان‌شناسی شاهنامه: دوره مس، عصر جمشید

دوره مس یا کالولیتیک (Chalcolithic/ Copper Age) را با نام‌های عصر اِنِئالیتیک (Eneolithic/ Æneolithic)، عصر سنگ و مس، و عصر پیش از شهرنشینی نیز می‌شناسند.

در این دوره انسان موفق به کشف مس می‌شود و برای نخستین بار با یک فلز و چگونگی استخراج و بهره‌برداری از آن آشنا می‌گردد. او در آغاز مس را با چکش‌کاری به شکل دلخواه حالت می‌دهد و سپس فن‌آوری ریخته‌گری و ساخت قالب را ابداع می‌کند. کشف مس و فعالیت‌ها و حرفه‌های متعدد مرتبط با آن موجب دگرگونی در نیروهای تولیدی جامعه می‌گردد.

در همین دوره، چرخ به عنوان یکی از بزرگترین اختراعات بشری ساخته می‌شود. کشتی‌رانی رایج می‌گردد. پیشرفت‌های متعددی در پزشکی روی می‌دهد که نمونه‌ای از آن تراش دندان پوسیده با مته‌های سنگی یک میلیمتری و جراحی جمجمه برای معالجه ئیدروسِفالی است.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،کاوه و کیانیان

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۵۶ ب.ظ | ۱دیدگاه

باستان شناسی شاهنامه

بخش ششم عصر آهن و کیانیان

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.       دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

 باستان شناسی شاهنامه: دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان 

دوره آهن (Iron Age) پس از یک دوره رکود ناشی از خشکسالی که اوج آن حدود دویست سال (از ۴٫۰۰۰ سال تا ۳٫۸۰۰ سال پیش) به طول انجامید، آغاز می‌شود. این دوره به سه زیردوره آهن ۱ (۳٫۸۰۰ تا ۳٫۳۰۰ سال پیش)، آهن ۲ (۳٫۳۰۰ تا ۳٫۰۰۰ سال پیش) و آهن ۳ (۳٫۰۰۰ تا ۲٫۷۰۰ سال پیش) تقسیم می‌شود.

در این دوره انسان موفق به کشف آهن و بکارگیری آن می‌شود. پیدایش آهن به عنوان سخت‌ترین فلزی که انسان بدان دست یافته بود، موجب انقراض قطعی ابزارهای سنگی می‌شود که هنوز کم و بیش در دوره‌های مس و مفرغ تداول داشت. کشف آهن خود محصول توانایی انسان در دستیابی به حرارات ۱۵۰۰ درجه بوده است. با اینکه پیدایش آهن خود موجب پیدایش شیشه و شیشه‌گری و برخی حرف وابسته بدان می‌گردد، اما در مجموع تأثیر چندانی بر روی بهبود زندگی انسان و رفاه او نمی‌گذارد. بلکه موجبات ساخت ابزار جنگی سخت‌تر را فراهم می‌کند.

  • سوشیانت

سنگ‌نبشته کن‌چرمی

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۱۲ ب.ظ | ۱دیدگاه

 

سنگ‌نبشته کن‌چرمی: کتیبه صخره‌ای کهن و نویافته در ایران

در بهار سال گذشته، با گزارش‌‌های شفاهی مردمان محلی نواحی شرقی کردستان از وجود نگارکندهایی در نزدیکی روستای «کَـن‌چَـرمی» در شمال شهر بیجار باخبر شدم. آن گفتارها به اندازه‌ای روشنگر نبود تا بتوان تشخیص داد که آیا در آن ناحیه، با سنگ‌نگاره‌ای روبرو خواهیم شد یا با سنگ‌نبشته‌ای. تصمیم گرفتم که پیش از سفر به منطقه، آگاهی‌هایی از آن بدست آورم. موضوع را با برخی از دوستان و سپس با آقای دکتر سعید عریان، دانشمند برجسته زبان‌ پهلوی و رئیس وقت پژوهشکده خط و زبان در میان نهادم. اما هیچکدام از آنان، نام و گزارشی از چنین نگارکندی را نشنیده و نخوانده بودند. در تیرماه سال ۱۳۸۴ با راه‌بلد جوانی از اهالی همان روستا بنام رحیم کن‌چرمی، موفق شدم تا به دیدار آن صخره‌کند بروم و عکس و گزارش‌هایی مقدماتی از آن تهیه کنم.

سنگ نبشته های کن چرمی، کردستان

عکس‌های سنگ نبشته نویافته «کن چرمی«

ویژگی‌های منطقه و راه دستیابی به آن

  • سوشیانت

چکیده‌ای در باره گاهشماری جلالی

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

گاهشمار جلالی

گاهشماری جلالی که به نام‌های «ملک‌شاهی»، «سلطانی» و «محدث» نیز نامیده می‌شود، یک نظام گاهشماری خورشیدیِ اعتدالی است که در زمان سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی (۴۸۵ تا ۴۶۵ هجری قمری) آغاز به تنظیم شده و نام‌های گوناگون آن نیز از نام و لقب‌های ملک‌شاه برگرفته شده است.

ساختار بنیادین این گاهشماری بر مبنای سنت‌های دیرین گاهشماری‌های ایرانی و با تأکید خاص بر انطباق نوروز یا روز نخست سال با نقطه اعتدال بهاری بوده است.

گاهشماری جلالی را می‌توان نتیجه و محصول نهایی کوشش‌های بسیار دیرینه و پرسابقه‌ ایرانیان برای دستیابی به تقویمی اعتدالی که حداکثر دقت و انطباق با تقویم طبیعی را داشته باشد، دانست. این گاهشماری، شکل نهایی‌ و اصلاح شده گاهشماری‌های «معتضدی»، «فارسیه»، «خراجی» و دیگر سامانه‌هایی است که در سده‌های سوم تا پنجم هجری برای تثبیت نوروز در اعتدال بهاری به کار می‌رفته‌اند و فاقد دقت کافی، و یا بدون قابلیت محاسباتی نظری برای سال‌های پیشین و پسین بوده‌اند. در آن زمان (یعنی در اواخر سده پنجم) تقویم یزدگردی نیز به دلیل فقدان کبیسه‌گیری‌های یک ماه در هر صد و بیست سال، عملاً از قاعده محاسباتی خود خارج شده؛ در حالیکه  در نظام اصلی خود نیز بدون دقت کافی بوده و تا یک ماه با تقویم طبیعی دچار اختلاف می‌شده است. گاهشماری هجری خورشیدی فعلی ایران نیز ادامه همان گاهشماری جلالی است و تاکنون دقیق‌تر از آن در جهان به وجود نیامده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ