تاریخ ایران باستان در شاهنامه،کاوه و کیانیان
باستان شناسی شاهنامه
بخش ششم عصر آهن و کیانیان
1. دوران پارینهسنگی، عصر کیومرث
2. دوره میانسنگی، عصر هوشنگ
3. دوره نوسنگی، عصر طهمورث
4. دوره مس، عصر جمشید
5. دوره مفرغ، عصر ضحاک
6. دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان
باستان شناسی شاهنامه: دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان
دوره آهن (Iron Age) پس از یک دوره رکود ناشی از خشکسالی که اوج آن حدود دویست سال (از ۴٫۰۰۰ سال تا ۳٫۸۰۰ سال پیش) به طول انجامید، آغاز میشود. این دوره به سه زیردوره آهن ۱ (۳٫۸۰۰ تا ۳٫۳۰۰ سال پیش)، آهن ۲ (۳٫۳۰۰ تا ۳٫۰۰۰ سال پیش) و آهن ۳ (۳٫۰۰۰ تا ۲٫۷۰۰ سال پیش) تقسیم میشود.
در این دوره انسان موفق به کشف آهن و بکارگیری آن میشود. پیدایش آهن به عنوان سختترین فلزی که انسان بدان دست یافته بود، موجب انقراض قطعی ابزارهای سنگی میشود که هنوز کم و بیش در دورههای مس و مفرغ تداول داشت. کشف آهن خود محصول توانایی انسان در دستیابی به حرارات ۱۵۰۰ درجه بوده است. با اینکه پیدایش آهن خود موجب پیدایش شیشه و شیشهگری و برخی حرف وابسته بدان میگردد، اما در مجموع تأثیر چندانی بر روی بهبود زندگی انسان و رفاه او نمیگذارد. بلکه موجبات ساخت ابزار جنگی سختتر را فراهم میکند.
انسان در این دوره و در حدود ۳۵۰۰ سال پیش موفق میشود تا برای نخستین بار اسب را اهلی کند. اما اهلی کردن اسب برخلاف اهلی کردن حیوانات دیگر در دورههای قبل، کمکی به بهبود زندگی انسان نمیرساند، بلکه به دلیل استفاده روزافزون جنگاوران و غارتگران از آن، شرایط زندگی انسان را سختتر و ناامنتر میکند.
دوره آهن در شرایطی آغاز میگردد که عمده سکونتگاههای انسان بر اثر خشکسالی از میان رفته بودند و انسان مجدداً به شرایط زندگانی کوچنشینی روی آورده بوده است. این شرایط خشکسالی و کمبود مواد غذایی، به ناچار موجبات گسترش لشکرکشیها و جنگهای دائمی و بیپایان و حملات مداوم سرزمینها به یکدیگر را فراهم ساخته بود. لشکرکشیهایی که هر دو نوآوری تازه انسان، یعنی آهن و اسب، به تمامی در خدمت آن قرار گرفته بود. از این دوره برخلاف دورههای پیشین شواهد چندانی از سکونتگاههای انسانی مشاهده نشده است. سکونتگاههای اعصار پیشین اکنون جای خود را به گورستانهای بزرگ دادهاند.
نمونه سکونتگاهها و گورستانهای برجای مانده از زندگی انسان در دوره آهن عبارتند از: تپه حسنلو در نقده، تپه زیویه در سقز، گورستان قیطریه در تهران، گورستان چراغعلیتپه (مارلیک) در رودبار، گورستان کلورز در رودبار، گورستان صرم در کهک، گورستان بَردبال در ایلام، گورستان شورابه در هرسین و گورستان آقاولر در تالش.
مقایسه دوره آهن با عصر کاوه و کیانیان
مهمترین عامل قابل قیاس میان دادههای باستانشناسی عصر آهن فلات ایران با عصر کاوه و کیانیان در شاهنامه فردوسی، توقف سیر تکامل جامعه بشری است که در هر دو جا در این زمینه به سکوت گذشته است. تنها عامل قابل قیاس میتواند داستان کاوه آهنگر باشد.
در شاهنامه فردوسی، آهنگری به نام کاوه علیه ضحاک طغیان میکند و راه را برای غلبه فریدون بر ضحاک هموار میسازد. فریدون با اسب به بارگاه ضحاک وارد میشود (به اسب اندر آمد به کاخ بزرگ/ جهان ناسپرده جوان سترگ) و این نخستین باری در شاهنامه است که از اسب یاد شده است. فریدون پس از غلبه بر ضحاک شهر کوس را به پایتختی خود انتخاب میکند (کجا کز جهان کوس خوانی همی/ جز این نامش ندانی همی). این نام در نسخ گوناگون شاهنامه به شکلهای کوس و کوش و گوش آمده است.
این مشخصهها مطابق است با عصر آهن و غلبه کاسیان بر بینالنهرین. سرگذشت کاوه آهنگر در شاهنامه، به احتمال روایتی داستانگونه از کاسیان/ کاشیان زاگرسنشین است که به تازگی هم به آهن و هم به اسب دست یافته بودند و از آنها بهره میبردند. نام کاوه میتواند شکل تطوریافته نام کاسی/ کاشّو باشد و نشانهای از کشف آهن و آغاز عصر آهن در ثلث نخست هزاره دوم پیش از میلاد بشمار رود. غلبه فریدون بر ضحاک و ورود او با اسب به کاخ او میتواند روایتی از غلبه اَگوم دوم و دیگر کاسیان بر بابل باشد که در ۳۶۰۰ سال پیش اتفاق افتاد و برای نخستین بار آهن و اسب را با خود به بینالنهرین بردند. نام کوس (پایتخت فریدون) در شاهنامه فردوسی شاهد دیگری است که میتوان از آن برای طرح تطابق نام کاوه با نام کاسی و مقایسه رویدادهای عصر فریدون با کاسیان/ کاشیان بهره برد.
با توجه به مقایسه دادههای باستانشناختی با رویدادهای شاهنامه فردوسی، به نظر میرسد که عصر کاوه و کیانیان با دوره آهن مطابقت دارد.
اکنون عصر آهن پس از یک دوره طولانی ناهنجاریهای اجتماعی و خشکسالیهای متعاقب آن که مطابق با عصر ضحاک در شاهنامه است، آغاز شده است. کشتزارها وسیع و روستاهای آباد و زندگی توأم با همزیستی بشر به مرور و در طی یک روند بیش از هزار ساله جای خود را به میدانهای جنگ و جنگاوری میدهند. ساخت و استفاده از ابزارهای زراعی و دامی جای خود را به جوشن و خود و سپر و نیزه و گرز و شمشیر میدهند. آهن و اسب در خدمت لشکریان مسلح قرار میگیرد. معماری تدافعی و نظامی رایج میگردد و در شاهنامه نیز اثری از دستاوردهای تمدنی انسان به چشم نمیخورد. دوره پهلوانی و جنگهای بیپایان عصر آهن (عصر کیانیان شاهنامه) آغاز میگردد و تداوم مییابد.
نام کاوه آهنگر بعد از پیروزی برای همیشه از شاهنامه ناپدید میشود. چنانکه نامهای زال و خاندان رستم و کیخسرو ناپدید میشوند. و چنانکه بعدها نام اگوم کاسی و دیگر کاسیان در گزارشهای تاریخی ایرانیان به فراموشی سپرده میشود.