تاریخ ایران باستان در شاهنامه،جمشید
باستانشناسی شاهنامه
بخش چهارم عصر جمشید
1. دوران پارینهسنگی، عصر کیومرث
2. دوره میانسنگی، عصر هوشنگ
3. دوره نوسنگی، عصر طهمورث
4. دوره مس، عصر جمشید
5. دوره مفرغ، عصر ضحاک
6. دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان
باستانشناسی شاهنامه: دوره مس، عصر جمشید
دوره مس یا کالولیتیک (Chalcolithic/ Copper Age) را با نامهای عصر اِنِئالیتیک (Eneolithic/ Æneolithic)، عصر سنگ و مس، و عصر پیش از شهرنشینی نیز میشناسند.
در این دوره انسان موفق به کشف مس میشود و برای نخستین بار با یک فلز و چگونگی استخراج و بهرهبرداری از آن آشنا میگردد. او در آغاز مس را با چکشکاری به شکل دلخواه حالت میدهد و سپس فنآوری ریختهگری و ساخت قالب را ابداع میکند. کشف مس و فعالیتها و حرفههای متعدد مرتبط با آن موجب دگرگونی در نیروهای تولیدی جامعه میگردد.
در همین دوره، چرخ به عنوان یکی از بزرگترین اختراعات بشری ساخته میشود. کشتیرانی رایج میگردد. پیشرفتهای متعددی در پزشکی روی میدهد که نمونهای از آن تراش دندان پوسیده با متههای سنگی یک میلیمتری و جراحی جمجمه برای معالجه ئیدروسِفالی است.
نظام زراعت آبی و حفر راهآبهها متداول میگردد. معماری و خانههای بزرگ اشتراکی بنیاد میپذیرند. کشاورزی و تولید غذای فراوان گسترش مییابد و برای نخستین بار در سرگذشت بشری، موجب پیدایش مازاد محصول، و در نتیجه موجب تقسیم نیروی کار ناشی از پیشههای تخصصی و دگرگونی در روابط تولیدی میشود. اقتصاد مبتنی بر گاوداری رشد مییابد. نخستین نمونههای ابتدایی گاهشماری خورشیدی و قمری پایهگذاری میشوند. مبادلات تجاری سنگ لاجورد، فیروزه و درّ کوهی از شمال به جنوب و سنگ مس از جنوب به شمال تداول و گسترش مییابد.
رواج پوشاک و زیورآلات مرغوب، بزکسابها و عطرسابها، گسترش نگارگری بر روی آثار سفالین و انواع تولیدات هنری، از زندگی توأم با رفاه و آرامش حکایت میکند. آرامش و همزیستیای که پیدا نشدن نشانههای خشونتورزی و ابزار و ادوات جنگی، و نبود حکومت مرکزی و دین رسمی سراسری بر آن صحه میگذارند.
همزیستی توأم با رفاه در جامعه عصر مس موجب رشد جمعیت و بنیاد روستاهای کوچک اما پُرشمار در سراسر فلات ایران میشود و موجبات خوشبختی و آسایش همگانی را فراهم میسازد.
نمونه سکونتگاههای برجای مانده از زندگی انسان در دوره مس عبارتند از:
- دالماتپه در نقده. در این روستای باستانی نمونههایی از اتاقهای کوچکی که بر گرد یک حیاط مرکزی ساخته شدهاند، به دست آمده است. اجاق و انبار اشتراکی روستا در بیرون از اتاقها و در فضای عمومی جای داشتهاند. همین نقشه در تپه یحیی و تپه تل ابلیس در جنوب کرمان نیز دیده شده است.
- تپه حاجیفیروز در نقده. در این سکونتگاه عصر مس شواهدی از سوزاندن مردگان شناسایی شده است. این شواهد در قرهتپه شهریار نیز دیده شده است.
- تپه مهرگاره در بلوچستان پاکستان. در کاوشهای این تپه نمونهای از دندان پوسیده تراش داده شده با مته یک میلیمتری پیدا شده است.
- تپه چُغابَنوت در دزفول. در این محوطه باستانی یکی از کهنترین نمونههای خط در فلات ایران به دست آمده است. این آثار عبارتند از علائمی با نظم تعریف شده که با فشار ناخن بر روی گل ایجاد شدهاند.
- تپه موندیگک در ساحل ارغنداب در جنوب افغانستان. تپه موندیگک در بردارنده شمار فراوانی از پیکرکهای گلی عصر مس است.
- تپه آنو [7] در نزدیکی شهر اشکآباد (در ایران با نام نادرست «عشقآباد») در ترکمنستان. در این سکونتگاه عصر مس انواعی از بناهای خشتی، ابزار سنگی بزرگ برای کشاورزی، اشیای آرایشی مسین، ابزار مسی قالبریزی شده، آوندهای سفالین دستساز، درفش، کارد و تعداد زیادی دوکهای سفالین مخروطیشکل بدست آمده است.
- تپه گئوکسیور در شمال کوپتداغ در ترکمنستان. در مجاورت این سکونتگاه، طولانیترین کانال آبرسانی باستانی فلات ایران به طول سه کیلومتر شناسایی شده است.
- نمونه سکونتگاههای دیگر دوره مس عبارتند از: تپه گیان نهاوند، تپه حصار دامغان، تپه سیلک کاشان، آلتینتپه و نمازگاتپه در جنوب شرقی دریای کاسپی/ مازندران و در جمهوری ترکمنستان،
مقایسه دوره مس با عصر جمشید
مشخصههای زندگی انسان در عصر جمشید که در شاهنامه فردوسی آمده، عبارت است از:
کشف فلز (به فر کئی نرم کرد آهنا/ چو خود و زره کرد و چون جوشنا)، پوشاک مرغوبتر (ز کتان و ابریشم و موی قَزّ/ قَصَب کرد پر مایه دیبا و خَزّ)، معماری و خانهسازی بهتر (چو گرمابه و کاخهای بلند/ چو ایوان که باشد پناه از گزند)، استفاده از گوهر و زیورافزار (ز خارا گُهر جست یک روزگار/ همی کرد ازو روشنی خواستار)، استفاده از بوی خوش و آرایش (دگر بویهای خوش آورد باز/ که دارند مردم به بویش نیاز)، پیدایش گاهشماری (سر سال نو هرمز فرودین/ بر آسوده از رنج، دل ز کین) کشتیسواری (گذر کرد ازان پس به کشتی در آب/ ز کشور به کشور بر آمد شتاب)، توسعه پزشکی (پزشکی و درمان هر دردمند/ در تندرستی و راه گزند)، تقسیم کار اجتماعی (ز هر پیشهور انجمن گرد کرد/ بدین اندرون نیز پنجاه خورد)، نبود حکومت و سرور (تن آزاد و آباد گیتی بروی/ بر آسوده از داور و گفتگوی، ز فرمان سر آزاده و ژندهپوش/ وز آواز بیغاره آسوده گوش)، زندگی اشتراکی و همزیستی همگانی و اطاعت از فرمان وجدان بجای دستورات حکومتی یا دینی (که تا هر کس اندازه خویش را/ ببیند بداند کم و بیش را).
این مشخصهها مطابق است با چگونگی زندگی انسان در دوره مس (از ۷٫۰۰۰ سال تا ۶٫۰۰۰ سال پیش). در این دوره انسان نخستین فلز را کشف میکند، خانههای مقاومتر و مناسبتر میسازد، از پوشاک مرغوبتر و انواع گوهر و زیورآلات و مواد آرایشی بهره میجوید، در گاهشماری و کشتیرانی و پزشکی به شیوهها و فنون جدید و پیشرفتهتری دست مییابد، آبیاری و کانالکشی را توسعه میدهد، پیشهها را به دلیل نیاز به نیروی کار تخصصی و نیز وجود مازاد محصول زراعی تقسیمبندی میکند، و هنوز خبری از حکومت و دین مرکزی و هر نوع سروری بر جوامع بشری وجود ندارد و انسان با در نظرداشت وجدان خویش متکی به تفاهمهای عمومی و قراردادهای اجتماعی است.
با توجه به مقایسه دادههای باستانشناختی با رویدادهای شاهنامه فردوسی، به نظر میرسد که عصر جمشید با دوره مس مطابقت دارد. این دوره از نظر شواهد ملموس باستانشناسی، درخشانترین دوره زندگی بشر است و به نظر میرسد که انسان در این دوره بیش از هر دوره دیگری احساس خوشبختی کرده باشد. در شاهنامه فردوسی نیز عصر جمشید (با توصیف «دارنده فرّه ایزدی») درخشانترین اعصار و روزگار طلایی زندگی انسان است
اما با این حال در پایان دوره مس یعنی در حدود ۶٫۰۰۰ سال پیش یک دوره آبوهوایی مرطوب و پر باران با بارشهای سیلآسا پدید میآید که موجب نابودی تمامی سکونتگاهها و تمدنهای فلات ایران و تمامی دسترنج بشری میگردد (برای آگاهی بیشتر به کتاب «مهاجرتهای آریاییان و چگونگی آبوهوا و دریاهای باستان ایران» [8] از همین نگارنده). خاطره خوشبختی عصر جمشید و نیز تغییرات آبوهوایی آن زمان در فرگرد دوم وندیداد نیز ثبت شده است. خاطره مشابه با جمشید با نامهای «مانو»، «یو» و «نوح» در متون کهن هندیان، چینیان و یهودیان (به تأسی از سومریان و بابلیان) نیز بر جای مانده است.