ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۳۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ ایران» ثبت شده است

مزدکیان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

مزدک کیست؟

« مزدک‌ کسی‌ است‌ که‌ در روزگار قباد ، پدر انوشیروان‌، ظهور کرد، و قباد را به‌ مذهبش‌ فراخواند و قباد دعوت‌ او را اجابت‌ کرد. و انوشیروان‌ بر خواری‌ و افتراء او آگاهی‌ یافت‌، پس‌ او را طلب‌ کرد، او را یافت‌، او را کشت‌. ابوعیسی‌ وراق‌ حکایت‌ کرد که‌ قول‌ مزدکیان‌ در دو عالم‌ و دو اصل‌ مانند قول‌ بسیاری‌ از مانویان‌ است‌، جزء این‌ که‌ مزدک‌ می‌گفت‌ که‌ نور به‌ قصد و اختیار عمل‌ می‌کند و ظلمت‌ به‌ خبط‌ و اتفاق‌ عمل‌ می‌نماید. و نور عالم‌، حساس‌ و لمت‌ جاهل‌، کور است‌ و آمیزش‌ نور و ظلمت‌ به‌ اتفاق‌ و خبط‌ بوده‌ است‌ نه‌ به‌ قصد و اختیار، و همچنین‌ رهایی‌ ( نو از ظلمت‌ ) به‌ اتفاق‌ رخ‌ می‌دهد، نه‌ به‌ اختیار. 

  • سوشیانت

دلایل ظهور مزدکیان و مانویان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

نظام طبقاتی زرتشتیان عامل اصلی ظهور مزدکیان و مانویان

آقای سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران در خصوص ظهور فرقه های انقلابی در عهدساسانی می گوید: امتیاز طبقاتی و محروم بودن عده کثیر از مردم ایران از حق مالکیت ناچار اوضاع خاصی پیش آورده بود و به همین جهت جامعه ایرانی در دوره ساسانی هرگز متحد و متفق الکلمه نبوده و توده های عظیم از مردم همیشه ناراضی و نگران و محروم زیسته اند، این است که دو انقلاب که پایه هر دو بر این اوضاع گذاشته بود و هر دو برای این بود که مردم را به حق مشروع خداداد خود برساند، در این دوره روی داده است: نخست در سال ۲۴۰ میلادی در روز تاجگذاری شاپور اول، یعنی چهارده سال پس از تأسیس این سلسله و نهادن این اساس،مانی دین خود را که پناهگاهی برای این گروه محروم بوده است اعلان کرد و پیش برد. 

  • سوشیانت

آداب و عقاید و نحوه زندگی مذهب مزدکی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

دین مانوی نظر آداب و مقررات، بر نوعی زهد و بدبینی به حیات و زندگی مبتنی بوده است.
کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان می گوید:
… نزد این طایفه (مزدکیان)، چنانکه نزد مانویه، اصل آن است که انسان علاقه خود را از مادیات کم کند و از آنچه این علاقه را مستحکمتر می سازد اجتناب ورزد، از این رو خوردن گوشت حیوانات نزد مزدکیه ممنوع بود، و درباره غذا همواره تابع قواعد معینی بودند و ریاضتهایی می کشیدند… 
شهرستانی روایت می کند که مزدک امر به قتل نفوس می داد تا آنان را از اختلاط با ظلمت نجات ببخشد، ممکن است مراد از این قتل، کشتن خواهشها و شهوتها باشد که سد راه نجاتند. مزدک مردمان را از مخالفت و کین و قتال باز می داشت. به عقیده او چون علت اصلی کینه و ناسازگاری، نابرابری مردمان است، پس باید ناچار عدم مساوات را از میان برداشت تا کینه و نفاق نیز از جهان رخت بربندد در جامعه مانوی ” برگزیدگان ” بایستی در تجرد بمانند و بیش از غذای یک روز و جامه یکسان چیزی نداشته باشند.

  • سوشیانت

قیام مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تیسفون ، شهر بیکرانه ، مکعب ها و چهارگوش هائى از سنگ و گل تا بى نهایت ، میلیونها آبراهه ، کوى ها و کوچه هاى بیشمارش تا دل شب کشیده شده بود. شهر کاخ ‌ها و آتشکده ها…
انبوه مردم ، به دور مکعب سیاهى گرد آمده اند که آتشکده اى بسیار بزرگ و بى در و پنجره است . همه نگاهها به آن سو است . سپس مردم تکانى مى خورند و پس مى روند…
آى مزدک … آى !… آى !
آوایى که در یک زمان از هزاران سینه بیرون مى آید… مردى سرخپوش پدیدار مى شود؛ چشمان درشت کبودش با حالتى هوشمندانه و زیرکانه انبوه مردم را در مى نوردد. مزدکخطاب به انبوه جمعیت مى گوید:
این اهریمنان ناپاک را دروغ و کینه و ویرانى زنده مى کند. اما از این ها نیز بدتر، زردوستى و خواسته اندوزى است . همان گونه که الگ آسیابان پر از گندم و خس و خاشاک است که سرانجام از هم جدا خواهند شد، جهان امروز نیز آمیزه اى از روشنائى و تیرگى ، خوبى و بدى است …
مزدک در این هنگام با دست اشاره به مرده اى در میدان مى کند:
نان این مرد را که خورده ؟ زنى را که آفریدگار براى او فرستاده بود، چه کسى از او گرفته ؟
مزدک در جمع موبدان و دبیران و اسپهبدان فریاد زد:
… آئین ما به ما مى آموزد که هر چه هست ، از سه گوهر است که مزدا به مردم ارزانى داشته ؛ این سه گوهر جاودان آتش ، آب و خاک است . خداوندگار، در آفرینش گیتى ، این سه گوهر را پخش نکرد تا از آن به یکى اندک ، و به دیگرى بیشتر دهد؛ میوه هاى برآمده از این سه گوهر را نیز به همگان داد. شادى زیستن را به برابرى به همه داد. نظم مزدا این است . هر چه جز این ، آشفتگى و تیرگى است .

  • سوشیانت

قلع و قمع مزدکیان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

کشتار مزدکیان

کریستن سن این محقق دانمارکى عقیده دارد که جریان قلع و قمع مزدکیان در آخر سال ۵۲۸ یا اوائل ۵۲۹ میلادى اتفاق افتاده است . قباد فرزند کوچک خود انوشیروان را ولایت عهد خود کرد. کاووس فرزند ارشد قباد علیه این تصمیم به یارىمزدکیان که خود از آنان بود، آشوب کرد تا جاى برادر را بگیرد و این حادثه قباد را عصبانى کرد. این گزارش تِئُوفانْس است که در این رابطه نباید زیاد دقیق و درست باشد، اگر چه او و مالالاس گزارشهاى خود را از یک ایرانى گرفته اند: انجمنى از روحانیون آراستند و مزدکیان را فراخواندند. جمعى از پیروان سایر ادیان را نیز دعوت کردند تا در این مجلس مناظره حاضر شوند. قباد شخصا مجلس را اداره مى کرد. خسرو انوشیروان که ولى عهد بود و حقوق خود را دستخوش توطئه و دسته بندى مزدکیان و کاووس مى دید و کوشید تا بر مزدکیان ضربه اى بزند…

  • سوشیانت

پیشینه زبان پارسی باستان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

پارسی باستان

زبان ایرانیان دوره هخامنشی را به نام فرس باستان یا فرس هخامنشی یا پارسی باستان میشناسیم. این زبان از یک سو  با زبان سانسکریت همان زبانی که نسک های (کتاب های) دینی برهمنان هند  بدان نوشته شده همانندی دارد و از سوی دیگر با زبان اوستایی  و هر سه از یک ریشه هستند . برجسته ترین نوشتارهایی که از زبان پارسی باستان در دست استسنگ نبشته  های هخامنشی است که از دوره ی کوروش بزرگ و پس از آن  بر  سینه کوههابا واج های میخی نوشته شده است. از این سنگ نبشته ها دورو بر پانسد واژه به زبان پارسی باستان دیدهمیشود.
افزون بر سنگنبشته ها شماری کاسه و کوزه به دست آمده که بر آنها نیز واژه هایی کنده شده است. پس از سنگنبشته ها  و مهرهای دوره ی هخامنشی‚ سرچشمه ی دیگری برای آشنا شدن با واژه های پارسی باستان هست‚ که در ارزشمندی همتای بن مایه ی نخستین میباشد.

  • سوشیانت

ویسپَرَد و آیین یزشن گاه

سوشیانت | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

ویسپَرَد

« آثـرونان ( موبدان ) را ایستاده خواهم، ارتشتار را ایستاده خواهم،… شهریار کشور را ایستاده خواهم، جوان نیک اندیش، نیک گفتار و نیک کردار بهدین را ایستاده خواهم، جوان سخنگوی ایستاده خواهم،… زنی را ایستاده خواهم که در اندیشۀ نیک سرآمد، در گفتار نیک سرآمد، در کردار نیک سرآمد،… مرد پاکی را ایستاده خواهم که در اندیشۀ نیک سرآمد، در گفتار نیک سرآمد، در کردار نیک سرآمد،… که از کردار ایشان جهان راستی برفزاید.»
کرده سوم
یکی از پنج جزء باقیمانده از اوستای بزرگ ساسانیان ویسپرد نام دارد. این واژه که در اوستا « ویسپرتو » آمده از دو واژۀ ویسپ + رتو تشکیل شده است. « ویسپ » یک واژۀ بسیار رایج در زبان های ایران باستان است که همراه با « هر » به صورت « هرویسپ » هم به کار میرود که به معنی « همه » یا « هماک » میباشد.

« رد » در اوستا به دو معنی به کار رفته است، نخست به معنی « گاه » و « هنگام »، دوم به معنی « داور دادگاه ایزدی ». واژۀ « رد » در پارسی هم به کار رفت بر این اساس بیشتر به معنی « سردار » و « دستور » به کار رفته است. در اوستا واژۀ « رتو » بیشتر همراه با واژۀ « اهو » به کار رفته است، چنانکه در پاره ۱ از یسنا ۲۷، اهورامزدا، اهو و رتو پاکی خوانده شده است. ولی در بخش هایی از تیریَشت و فروردین یَشت، اشو زرتشت اهو و رتو و نخستین آموزگار دینی سراسر جهان خاکی خوانده شده است.

  • سوشیانت

زبان‌ها و گویش‌های کهن ایرانی

سوشیانت | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه
زبان‌ها و گویش‌های کهن ایرانی
زبان‌های ایرانی از نظر تاریخی به سه دسته تقسیم می‌شوند:
۱٫ زبان‌های ایرانی باستان
۲٫ زبان‌های ایرانی میانه
۳٫ زبان‌های ایرانی نو

زبان‌های ایرانی نو

زبان‌های ایرانی نو به دو دسته بخش می‌شوند:
۱٫ شرقی
۲٫ غربی
زبان‌های ایرانی نو با این که اساساً در ایران، افغانستان و تاجیکستان متمرکز شده‌اند اما حقیقتاً گستره جغرافیایی بسیار وسیع تری را در بر می‌گیرند شامل مناطقی در قفقاز، آسیای میانه، ترکستان چین، پامیر، ترکیه، سوریه، عراق و شبه قاره هند.در قسمت زبان ها و گویش های معاصر ایران به این زبان‌ها می پردازیم.

زبان‌های ایرانی‌تبار شرقی

نمونه زبان‌های شرقی ایرانی تبار این‌ها هستند: پشتو، آسی، زبان‌های پامیری، پاشایی، یغنابی

زبان‌های ایرانی‌تبار غربی
زبان‌های ایرانی تبار غربی به دو گروه دسته بندی می‌شوند:
• غربی شمالی
• غربی جنوبی
نمونه‌های غربی شمالی
زبان آذری، تالشی، تاتی، تبری، گیلکی، دیلمی، سمنانی، سنگسری، زبان‌های کردی‌تبار (سورانی، کرمانجی، کلهری، لکی)، بلوچی، زازا- گورانی، زبان‌های ایران مرکزی
نمونه‌های غربی جنوبی
فارسی، لری، لارستانی، بشاکردی، کومزاری
  • سوشیانت

آذرمی دخت و فرخ هرمز زاد

سوشیانت | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

تقریباً همۀ مورخان دورۀ اسلامی آذرمی دخت خواهر بوران دخت را پادشاهی فوق العاده زیبا و عادل گزارش کرده اند. در مجمل التواریخ و القصص آمده است که نام آذرمی دخت در اصل خورشید بوده است ولی پدرش خسرو پرویز، او را آذرمی می خوانده است. او ظاهراً وزیری انتخاب نکرد و به رأی و تدبیر خود حکومت می راند. رواج توطئه های درباری سبب پیدایش افسانه های چندی در ارتباط با این خاندان شده است.

در هیچ کدام از منابعی که به آذرمی دخت پرداخته اند خبر چندانی از فعالیت سیاسی و اجتماعی این شاه ساسانی به چشم نمی خورد و حجم اصلی گزارش ها را داستان عشق فرخ به او و توطئۀ کشته شدن این سردار به دست آذرمی دخت است. باید گزارش های طبری جانمایۀ همۀ گزارش های بعدی بوده باشد؛

  • سوشیانت

حق همسر گزینی برای زنان در ایران باستان

سوشیانت | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

در گاثاها,هات۵۳,بند۳ سخنی از سوی زرتشت به جوانترین دختر او آمده است که همواره در آیین های گواهگیران,برای دختران خوانده می شود و داستان آن چنین است:دختر می باید همسر آینده را با بررسی خرد خود برگزیند.و در شاهنامه نیز هرگاه به پیوند همسری دو جوان بر می خوریم,دیده میشود که همواره دختر گام پیش می نهد و خواهان زناشویی می شود و از آن میان,دلدادگی و همسری رودابه با زال,پیشنهاد همسری تهمینه دختر پادشاه سمنگان به رستم,پیشنهاد همسری منیژه به بیژن و پیشنهاد همسری آرزو دختر ماهیار گوهرفروش به پدرش برای بهرام گور!

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ