ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخنگاران» ثبت شده است

مثل قوز بالا ی قوز

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۰ ق.ظ | ۰دیدگاه
قوز بالا ی قوز
یک قوزیی بود که خیلی غصه میخورد که چرا قوز دارد؟یک شب مهتابی از خواب بیدار شد خیال کرد سحر شده.بلند شد و به حمام رفت.از در حمام که رد شد صدای سازو آواز شنید اعتنا نکرد و رفت داخل حمام .. هنگامی که داشت لخت میشد حمامی را خوب نگاه نکرد نفهمید کیست .
وارد گرمخانه شد دید جماعتی بزن و بکوب دارند و مثل اینکه عروسی داشته باشند می زنند و میرقصند.او هم بنا کرد به آواز خواندنو رقصیدن و خوشحالی کردن.در حالی که میرقصید دید پاهای آنها سم دارد .آن وقت فهمیده بود آنها از ما بهتران هستند .اکر چه خیلی ترسیده بود اما خودش را به خدا سپرد و به روی آنها هم نیاورد .
  • سوشیانت

آل بویه

سوشیانت | چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

آل بویه

در سالهای ضعف و انحطاط بغداد که امراء ترک و کرد و گیل و دیلم خلیفه را هم در تختگاه وی دست نشانده قدرت و غلبه خویش ساخته بودند، با آن که در ایران اندیشه ایجاد یک قدرت پایدار همراه با احیاء مرده ریگ باستانی در خاطر بسیاری از داعیه داران عصر، از گیل و دیلم و طبریشکفته بود، تحقق این رویا آن هم در یک مدت کوتاه، تا حدی فقط برای آل بویه ممکن شد که آن نیز به سبب اختلافات خانگی، تقید به تقلید از دعوت زیدیان، و برخورد با انقلابات خراسان خیلی زود مثل یک رویای صبحگاهی پایان یافت، مع هذا بنیانگذار این سلسله علی بن بویه دیلمی ملقب به عمادالدوله و برادر زاده‏اش فنا خسرو بن حسن معروف به عضدالدوله، با وجود محدود بودن امارت خویش و با آن که در زمان آنها فرصتی هم برای احیاء فرهنگ فارسی در قلمروشان پیدا نشد، باز استعداد خود را برای بازسازی وحدت از دست رفته قرن های دور نشان دادند. هر چند دولت آنها به رغم انتسابی که بر وفق رسم عصر به یک پادشاه باستانی مثل بهرام گور هم موفق به ایجاد تعادل پایدار عصر از یاد رفته بهرام در قلمرو یزدگرد نشد، باری طی چندین دهه فرمانروایی آنها، قدرت اخلاف سعد بن ابی وقاص و مروان و معتصم، نقش فعالی را که پیش از آن در سرنوشت مردم ایران داشت به نقش انفعالی مبدل ساخت و بدینگونه عناصر تازه‏ ای از طوایف و اقوام مردم ایران بار دیگر آنچه را ایران طی سالها به اعراب و ترکان اهل سُنت واگذاشته بودند، این بار همراه آیین شیعه، دیگر بار، و گرچه برای مدتی کوتاه، به دست آوردند.

  • سوشیانت

نبرد میکال

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

نبرد میکال

بنابر تاریخ هرودوت در همان روز جنگ پلاته یونانی های سامس و ینیانی سفیرانی را نزد فرمانده نیروی دریایی اسپارت قرستادند و از او خواستند که آنها را از دست پارسیان نجات دهند. او نیز به طرف سامس حرکت کرد. سپس پارسیان از مسئله اطلاع پیدا کردند و قرار شد که بطرف میکال حرکت کنند تا در حمایت نیروی زمینی خشایارشا قرار بگیرند. آنها کشتی ها را به خشکی کشاندند و دور آنها دیواری از سنگ و چوب کشیدند تا مثل سنگری از سربازان حمایت کنند. ولی اسپارتیها به سنگر پارسیان حمله کردند و توانستند که سنگرها را خراب کنند و به داخل آنها نفوذ کنند. در این جنگ ینیان ها که قبلا جز کشور های تابع ایران بودند، کمک زیادی به یونانی ها کردند و علاوه بر آن گروه های دیگری هم به پارسیان خیانت کردند. در نتیجه ایرانی ها شکست خوردند. پس از جنگ یونانی ها به طرف هلسپونت حرکت کردند تا پل آنجا را خراب کنند ولی این پل قبلا خراب شده بود. لازم به ذکر است که از نبرد میکال به ندرت در دیگر نوشتارهای تاریخی یاد شده و برخی از اساس آن را رد میکنند.

  • سوشیانت

سامانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۵۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

پیشینه ی مختصری از سامانیان

سامانیان که منسوب به سامان خدا، دهقانی زرتشتی از نواحی بلخ و به قولی سمرقند و مالک قریه سامان در آن نواحی بودند، از زمان خلافت مأمون در خراسان، یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهای مستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند.

آنها نسب خود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - به بهرام چوبینه، سردار معروف عهد ساسانیان می‏رساندند.

روی کار آمدن سامانیان

انقراض حکومت طاهریان و ضعف و فترت تدریجی که از غلبه ترکان در دستگاه خلافت پدید آمد، سرزمینهای شرقی خلافت را از نفوذ خلیفه و از امکان اعمال قدرت عملی او آزاد کرد.

در چنین ایمنی و فراغی که به ویژه دوری از بغداد آن را بی دغدغه می‏ساخت، ولایت ماوراءالنهر که از عهد طاهریان یا پیش از آن به سامانیان واگذار شده بود، تحت رهبری امیران این خاندان، مرکز یک دولت قدرتمند شد و خراسان و ری، و مدتی هم، جرجان، طبرستان، و سیستان، از جانب خلیفه یا به حکم استیلاء و غلبه، ضمیمه قلمرو آنها شد. با آن که استیلای این خاندان بر جرجان، طبرستان و سیستان مستمر نبود و چندان دوام نداشت، ولی خراسان و ماوراء النهر در بخش عمده دوره امارت سامانیان، از مداخله مستقیم عمال خلیفه آزاد ماند و باقی مانده دنیای باستانی ایران، در شکل اسلامی خود، در تمام این نواحی، حیاتی تازه یافت.

  • سوشیانت

خلاصه تاریخ اشکانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۴ ق.ظ | ۴دیدگاه

سلسله اشکانیان( پارت ها): ۲۵۰ پ.م تا ۲۲۰ ب.م (۴۷۰سال)

 

پارت در بر گیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می باشد.در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن ها اتفاق های بزرگی افتاده اشاره می کنم.

سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند.پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزدا پرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود. که بر حسن سلوک و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تاکید می ورزید. یکی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق کشور به پارتیان در قیام بر ضد حکومت سلوکی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوک آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حکومتی سلوکیان بود که تاکید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.

چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته بود. که در سوارکاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند.شجاع ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت.هر شخصی که به این مقام نایل می شد. مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیکو نیز می بود.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ