ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخنگاران» ثبت شده است

قیام استاسیس

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

خیزش استاسیس

 

استاسیس . [ اُ ] (اِخ ) استادسیس . یکی از مخالفین سلطه ٔ عرب در ایران . استاسیس بسال 150 هَ . ق . در خراسان بنام ابومسلم قیام کرد و درمدتی اندک چنانکه طبری و ابن اثیر روایت کرده اند، سیصد هزار مرد بدو گرد آمدند. از نسب استاسیس در منابع موجوده چیزی بدست نمی آید، اما ابن اثیر در کامل التواریخ می نویسد: «گفته اند که او جد مادری مأمون و پدر مراجل مادر مأمون است

  • سوشیانت

ایران در دوران صفویه

سوشیانت | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۴۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

ایران در دوران صفویه

اوضاع سیاسی:

در اوایل قرن دهم هجری، برابر قرن شانزدهم میلادی، سلسلۀ صفوی به حکومت رسید و شاید بتوان گفت پس از نهصد سال سلسله ای قدرتمند سرنوشت کشور را به دست گرفت. در این دوره شهرهای مختلف مانند تبریز، قزوین و اصفهان به عنوان پایتخت انتخاب می‌شود. شهر اصفهان از لحاظ شکل گیری و بافت شهری، نوع بناها و تزئینات معماری مبین رشد و توسعه فضاهای شهری، شکوفایی اندیشه و خلاقیت و توخه به هنر و حرفه‌های متعدد در این دوره است.
هنگام بر تخت نشستن شاه عباس کشور بسیا ضعیف و آشوب زده بود. عثمانیها در غرب و شمال غربی و ازبکان از شرق مشغول تاخت و تاز بودند. در داخل نیز ضعف شاهان قبلی و دسته بندی نیروهای قزلباش و تقابل آنها با عناصر ایرانی دولت، وضعیت وخیمی به بار آورده بود.
شاه عباس پس از سرکوب شورش های داخلی به سر و سامان دادن به اوضاع خارجی پرداخت. برای مقابله با ارتش عثمانی از دولت انگلیس کمکهای مالی و نظامی دریافت کرد و تسلط خود بر بنادر و جزایر خلیج فارس را گسترش داد که این خود مناسبات جدیدی میان ایران و دول شرق و غرب در زمینه ی تجارت و بازرگانی ایجاد کرد.در داخل هم برای جلوگیری از قدرت گرفتن بی اندازه ی قزلباش ها نیروی سوی مرکب از چرکس ها، گرجی ها و ارامنه ایجاد کرد که در سپاه شاه تعلیم می دیدند.این افراد اغلب از اسیرانی بودند که در زمان شاه طهماسب از قفقاز به ایران آمده بودند و ارتشی دایمی با نام شاهسون تشکیل دادند.

  • سوشیانت

فلسفه تاریخ

سوشیانت | يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

فلسفه تاریخ از دیدگاه ابوالفضل بیهقی

تاریخ و نگارش آن در روزگار اسلامی رشد فزاینده­ای پیدا کرد. این امر جز با همت تاریخنگارانی که بیشترین آنان ایرانی ­تبار بودند میسر نشد. آنچه روشن است، مورخان مسلمان رویدادهای تاریخی را مخلوق اراده و مشی پروردگار می ­دانستند، با این وصف نگرش این تاریخ­ نویسان به تاریخ و دیدگاه فلسفی آنان، جدا از برخی نظرگاه­ های متفاوت آنان، از دو حالت خارج نبود:

الف: انگاره ­ای که مبین همگامی و همراهی تاریخ با رسالت دینی بود و تاریخ را فنی از فنون علم حدیث نبوی محسوب می­ داشت.

ب: انگاره ­ای که تاریخ را سلسله تجارب برای آیندگان برمی­ شمرد و بدین روی بر ضرورت درک عقلانی رخداد ها تاکید داشت.

اما به راستی ابوالفضل بیهقی به عنوان یکی از برجسته­ترین تاریخنگاران تمامی ادوار ایران درباره تاریخ چگونه می ­اندیشید؟ از منظر او اهمیت و فایده تاریخ چه بود؟ به باور وی رسالت تاریخ را در چه مواردی می­ بایست جستجو کرد؟

  • سوشیانت

شاه منصور

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۱۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

شاه منصور

واپسین پادشاه سلسلهٔ آل مظفر که در سال ۷۹۵ (قمری) در نبرد با تیمور لنگ کشته شد و با مرگ وی، سلطنت آل مظفر به سرانجام خود رسید.

زندگی نامه

شاه منصور، فرزند شرف‏الدین مظفر و برادر زاده شاه شجاع بود. تاریخ نویسان، ولادت او را ۷۴۵ یا ۷۴۶ ق/ ۱۳۴۵ یا ۱۳۴۶م نوشته‏اند. شاه منصور پیش از آن که به جای سلطان زین العابدین بر تخت فرمانروایی مظفریان بنشیند، امارتشوشتر را داشت.

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش پنجم)

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۲دیدگاه

 

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

پایان کار یک سردار (بخش پنجم)


مدت کوتاه و کارهاى زیاداصلان غفارى در کتاب خود فصلى را به ناممکن بودناقدامات اسکندر در زمانى کوتاه ۱۲ سال اختصاص داده است و مى گوید: ممکن نیست کسىبتواند در مدت کوتاه عمر اسکندر مقدونى این همه کار انجام دهد.وى ابتدا به نقلاز کتاب مجمع التواریخ و القصص مى نویسد: پادشاهى اسکندر رومى ۱۴ و به روایتى ۱۲سال بود. اسکندر به مغرب و مشرق رسید و عالم بگردید و پادشاهان را قهر کرد و بروبحر به زیر پاى آورد و این به جز به عمر دراز نتوان کرد و الله اعلم 
وى سپس نقل دیگرى از یاقوت حموى نویسنده معجم البلدان مى آورد که او نیز اسکندر رازیر سؤال برده است . در کتاب مذکور جلداول صفحه ۲۳۵ آمده است: «اهل سیر گفته اند کهاسکندر بن فیلفوس رومى پادشاهانى را بکشت و بر بسیارى چیره گشت و کشورهاى بیشمارىرا تا اقصاى چین فتح کرد و سد را بنا و کارهاى زیادى نموده بمرد در حالیکه عمر او۳۲سال و ۷ ماه و در این مدت دمى نیاسوده بود. مؤلف گوید: اگر این موضوع راست باشدعجیب و مخالف عادت است. آنچه به گمان من مى رسد و خدا داناتر است اینکه مدت پادشاهىاو اوج نیکبختى او این مقدار بوده وعلما آن را به حساب عمر او گذاشته اند. سیر آفاقو طى منازل به همراهى لشگریان بخصوص اگر کندى حرکت قشون و احتیاج به کسب آذوقه وعلوفه و دفاع مدافعین قلاع وشهرها در نظر گرفته شود احتیاج به زمان دارد. این محالاست که با وجود داشتن سنى کمتر از ۲۰ سال بتواند در کشور خودنظم و نسق برقرار وهیبتش در دلها جا بگیرد و لشگریان گرد او جمع آیند و سردارى و سرورى به دست آورد واینکه تجربه و عقلى به هم رساند که آن همه حکمتها یى که به او نسبت مى دهند براى اوقابل درک باشدمحتاج به زمان دراز دیگرى است. پس در چه زمانى او سیر جهان و کشورگشایى ها و ایجاد شهرها و گماشتن دست نشاندگان را انجام داده است...« 

  • سوشیانت

اسکندر: یک‌ نام‌ و دو چهره (بخش دوم)

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

اسکندر: یک‌ نام‌ و دو چهره (بخش ۲) 
(از: امید عطایی فرد / بخش 2) 

درخور نگرش‌ اینکه‌ در تاریخ‌های‌ هندوستان‌ نامی‌ از آلکساندر مقدونی‌ نیست‌. باستان‌شناسان‌ هیچ‌ گونه‌ اثر واقعی‌ و هیچ‌ سکه‌ای‌ از این‌ بُت‌ برساختة‌ غرب‌ به‌ دست‌ نیاورده‌اند. اینجاست‌ که‌ همنوا با شادروان‌ استاد احمد حامی‌ لشگرکشی‌ اسکندر مقدونی‌ به‌ بخش‌های‌ شرقی‌ ایران‌ و نیز سرزمین‌های‌ چین‌ و هند را می‌بایست‌ بزرگترین‌ دروغ‌ تاریخ‌ بخوانیم‌. اما آن‌ اسکندری‌ که‌ به‌ پایة‌ پیامبری‌ رسید و تا دل‌ شرق‌ و دوردست‌ شمال‌ پیش‌ تاخت‌ که‌ بود؟ نظامی‌ در «اقبال‌نامه‌» در بیان‌ اینکه‌ چرا اسکندر را ذوالقرنین‌ گویند، پس‌ از اشاره‌ به‌ چند قول‌ و روایت‌ می‌گوید: «دو گیسو پس‌ پشت‌، پیچیده‌ داشت‌.» این‌ گیسوآرایی‌، ویژة‌ اشکانیان‌ بود. همچنین‌ به‌ نقل‌ از «ابومعشر» آورده‌ است‌: :

  • سوشیانت

پارس ها و امپراتوری هخامنشیان

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پارس ها پیش از امپراطوری هخامنشیان

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است . اینان دولتی تاسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان تحت سلطه خود در آوردند . وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول ۲۵ قرن متوالی بلندی ها و پستی ها را پیمودند .

پارسیها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمدند . برای نخستین بار در سالنامه آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق.م نام کشور پارسوآ در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است . بعضی از محققان مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوآ همان پارسی ها بوده اند . البته کاملا محقق نیست که این نظریه درست باشد . تصور می شود اقوام پارسی پیش از اینکه از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند ؛ در این ناحیه توقف کوتاهی کردند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد درناحیه پارسوماش ؛ روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود ؛ مستقر شدند . از کتیبه های آشوری چنین استنباط می شود که در زمان ؛؛ شلم نصر ؛؛ ( ۷۳۱-۷۱۳ ق.م) تا زمان سلطنت  ؛؛ آسارهادون ؛؛ (۶۲۲ ق.م )‌پادشاهان یا امرای پارسوآ ؛ تابع آشور بوده اند . پس از آن در زمان فرورتیش ( ۶۵۵-۶۳۳ ق.م ) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود . هرودوت می گوید : پارسی ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادر نشین تقسیم شده اند . شش طایفه اول عبارتند از ::پاسارگادیان ؛ مرفیان ؛ ماسپیان ؛ پانتالیان ؛ دژوسیان و گرمانیان . چهار طایفه دوم عبارتند از :: داییها ؛ مردها ؛ دروپیک ها و ساگاریتها . از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر برتری داشته اند و دیگران تابع آنها بوده اند .

  • سوشیانت

زندگی نامه کمبوجیه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

کمبوجیه دوم یا کمبوزیه (کامبیز) (‎KA‎‎BA‎‎U‎‎JI‎‎YA‎) از سال ۵۳۰ تا سال ۵۲۲ پیش از میلادی، پادشاه هخامنشی بود. وی بجای پدر، کوروش، بر تخت سلطنت نشست.

کشتن بردیا

کورش دو پسر داشت یکی کمبوجیه که بزرگتر بود( گونه ی یونانی نام وی کامبیز است) و دیگری بردیا که کهتر بود. کورش کمبوجیه را جانشین خود کرد و وی را پس از مرگ گئوبروو گمارده ی کورش در بابل ، شاه بابل کرد. همچنین بردیا را به فرمانروایی بسیاری از کشورهای ایران خاوری گمارد.

کمبوجیه با فیدایمیا دختر هوتن، یکی از بزرگان پارسی ازدواج کرد. بردیا پس از برتخت نشستن، وی را به همسری خود درآورد و برپایه ی گاهنویسان یونانی وی کسی بود که دریافت آنکه برتخت نشسته، بردیا نیست.
کمبوجیه در جنگ واپسین کورش بزرگ با بیابانگردان، همراه وی بوده و پس از کشته شدن کورش به عنوان جانشین وی راهی پارس شده است. این احتمال هست که کمبوجیه برای جلوگیری از تاخت وتاز بیابانگردان چند ماه نیروهای خود را  درانجا نگاه داشته است.
باری پس از کشته شدن کورش ،کمبوجیه شاهنشاه شد و بردیا همچنان فرمانروای ایران خاوری ماند.

کمبوجیه  به ولایتعهدی معین شده بود و حکومت بابل را داشت و در زمان غیبت کورش از ایران نیابت سلطنت را نیز عهده دار می بود و پسر دیگر را یونانیها (اِسمِردیز) گفته اند ولیکن داریوش در کتیبهٔ بیستون او را بردیا می نامند. اخلاق تند و غرور فوق العادهٔ کمبوجیه، او را وامی اشت تا به اقوام تابع، به چشم بندگان خویش بنگرد، همین ناچار برادرش بردیا را، در انظار، از او، محبوب تر می کرد.

بردیا حکومت بعضی از ایالات شرقی ایران مثل خوارزم و باختر و پارت و کرمان را داشت و چون طرف توجه مردم شده بود، کمبوجیه او را رقیب خود دانسته، طبق روایت داریوش بزرگ در کتیبهٔ بیستون مخفیانه کشت.  کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی که جز چند تن از نزدیکانش بدان واقف نشدند، مخفی نگهداشت. 

  • سوشیانت

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

وندیداد یکی از نوشته های اوستایی است که در کنار دیگر ادبیات اوستا به نام های یسنا، یشت ها، ویسپرد وخرده اوستا جای دارد. این نوشته هرچند به خط وگویش اوستا نگارش شده ولی بسیاری از بخش های آن با اندیشه وفلسفه زرتشت، پیام آور ایرانی هماهنگی ندارد. وندیداد همچون کشکولی ازدانش، آگاهی وباورهای ایرانیان است که از گذشته های دوربه تدریج از تاریخ، باورها، سنت ها وفرهنگ اجتماعی مردم ایران واقوام گوناگون این سرزمین گردآوری شده است.

این نوشته ازآموزه های گوناگونی درباره تاریخ و جغرافیای سرزمین پهناور ایران باستان و قوانین ویژه بهداشتی، درمانی، مدنی، کیفری، پزشکی، دامپزشکی ودانش های دیگرسخن گفته است. این احکام وقوانین اززمانهایی بسیاردوروپیش از پیام آوری زرتشت درمیان اقوام گوناگون ایرانی متداول بوده وکاربرد داشته است.

واژهً وندیداد پارسی شده واژه “وی دَاِوَه دَاتَه” اوستایی (وی دیو داد) یعنی قانون ضد دیو است. در یَسنای هفتاد ویک بند پنجم ویسنای بیست وپنج، بند ششم وسروش یشت هادُخت از دو قانون به نام ” داتام ویدی وام” به معنی قوانین ضد دیو که همان وندیداد است و “داتام زَرَه توشتریم” یعنی داد زرتشت یا قانون زرتشتی نام برده شده است که قوانین نخستین را مربوط به زمان پیش از زرتشت و داد بعدی را به زمانِ پس از آن پیام آور می داند. از این روی قوانین وندیداد را نمی توان داد زرتشت یا آموزش های دین زرتشتی دانست بلکه باید آن را به نخستین گروه های آریایی که مخالف دیو پرستی بودند نسبت داد که پیش از پیدایش بینش زرتشت، آنان پیشوای اندیشه وباور مردم ایران بودند. آنها دیوان یا پروردگاران بد را در برابر اهوراها ” اهورانیش”، پروردگارانِ نیک قرا داده بودند.

  • سوشیانت

شهر باستانی کَبنَک

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کبنک

 

محوطه تاریخی هفت‌تپه شامل بقایای یک شهر و اجتماع بزرگ مربوط به دوران ایلام میانه (حدود قرن چهارده پیش از میلاد) بوده که از تپه‌های متعددی تشکیل شده است که با توجه به آثار و لوح‌های به دست آمده از این محوطه احتمالا نام این شهر باستانی "کَبنَک" بوده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خوزستان این شهر در اواخر سده چهاردهم پیش از میلاد تخریب و بخش‌هایی از بناها بر اثر آتش‌سوزی نابود شد. این محوطه در دوره محدودی مسکونی بوده و پس از ویرانی هیچ گاه رونق قبلی خود را به دست نیاورد و فقط سکونت‌های کوچک و استقرارهایی موقتی در دوران‌های متأخرتر پارتی و ساسانی در آن ایجاد شد.

پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل و هفت‌تپه در سال 1998 میلادی (1377 خورشیدی) برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این شهر کهن طی توافق به عمل آمده بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و همکاری موسسه کراتر فرانسه (موسسه بین‌المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل را در زمینه‌های مختلف علمی آغاز کرد.

در این رابطه یک پایگاه دایمی پژوهشی شامل بخش‌های آزمایشگاه، ‌حفاظت و مرمت، کتابخانه، رایانه، تالار کتیبه، بانک سفال و بخش اداری در موزه هفت‌تپه با عنوان مرکز مطالعات پایگاه چغازنبیل و هفت‌تپه ایجاد و تجهیز شده است.

چارچوب کلی این مرکز به دو بخش مطالعاتی و اجرایی تفکیک می‌شود که در بخش مطالعاتی آن مواردی همچون مستندسازی، مطالعات باستان‌شناسی، معماری، زمین‌شناسی، شناخت مواد و مصالح، ‌زیست‌محیطی، حفاظت و مرمت، ژئوفیزیک و غیره گنجانده شده و در بخش اجرایی نیز انجام اقدامات حفاظتی و مرمتی مجموعه تاریخی بر مبنای اطلاعات به دست آمده در نظر گرفته شده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ