ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۹۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

افترای آتش پرست بودن زرتشتیان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

زرتشتیان آتش پرست نیستند!!! قبله زرتشتیان به سوی نور است…

برای بسیاری از مردم ، اعم از عامی و فرهیخته این پرسش مطرح است که چرا زرتشتیان به هنگام نماز و نیایش رو به فروغ و روشنایی می نمایند؟

آنچه که در این نوشتار آمده ، چکیده نکاتی است که به هنگامه ای گوناگون نوشته یا گفته شده و هدفشان این بوده که توجه زرتشتیان را ، به ویژه به هنگام نماز و نیایش ، به سوی نور و فروغ روشن سازد.
هنگامی که نمازگزار ، در برابر نور و فروغ آتش ، آفتاب ، چراغ ، شمع ، آذرخش ، ماه و ستاره و دیگر فروغها ، به نیایش اهورامزدا می پردازد می داند که اهورامزدا نیازی به نماز نیست ، بلکه خود نیاز دارد تا با نیایش و نماز ، روان و درون خود را پاک و شادمان ساخته و به آن نیروی پرواز داده و تنگخانه دل را به فروغ اهورایی روشن سازد ؛ کما اینکه اشوزرتشت ، تن و روان ، و نیز اندیشه نیک و همه نیروی خود را به پیشگاه اهورامزدا نیاز میکند.

  • سوشیانت

آموزش و پرورش در ایران باستان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

دوران های پیش از اسلام

 

در بحث و بررسی درباره ی آموزش و پرورش عصرهای باستانی ایران، کمبود شدید مدارک و اسناد وجود دارد و هر اندازه به تاریخ ورود اسلام به ایران نزدیک می گردیم اسناد این چنینی افزایش می یابد. با این حال افزایش چنین اسنادی هرگز بدان حد نیست که بتوان مستقیماً به آموزش و کیفیت آن در عصرهای باستانی دست یافت.
لیکن با توجه به نوشته های مورخان غربی دوران باستان و همچنین اسناد و کتیبه های بر جای مانده از آن دوران و با اندکی تعمق و تحلیل تا حدی میتوان از آموزش و پرورش عصرهای باستانی ایران و ویژگی های آن ها آگاه گردید.
با نگاهی به شواهد بر جای مانده از دوران های باستان میتوان گفت که در ایران باستان عوامل اولیه ی آموزش و پرورش به قرار زیر بوده اند:
١- طبیعت و وضع جغرافیایی کشور.
٢- آرا و عقایدی که آریایی ها با خود آورده بودند و زرتشت آنها را پیراسته و اصلاح کرده بود، به عبارتی نقش دین در روند آموزش.
٣- دولت و نقش ویژه ی آن در پرورش دادن دانش آموزان (صدیق، برگ ۵٢).

  • سوشیانت

آموزش و پرورش در دوران مـادها و هخامنشیان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ق.ظ | ۲دیدگاه

 

آموزش و پرورش در دوران فرمانروایی مادها :


مدارک موجود درباره ی تمدن و فرهنگ مادها آن چنان اندک است که امکان اظهار نظر قطعی را درباره ی اوضاع فرهنگی مادها دشوار میسازد. در واقع درباره ی “معارف مادها” اطلاعاتی در دست نیست زیرا که نه سنگ نبشته ای از آنان تاکنون کشف شده است تا مدرک قرار داده شود و نه از یونانی ها و یا ملل دگر در زمینه ی اوضاع فرهنگی آنان اطلاعات جامعی به دست آمده است (بیژن، برگ١٢٠). حتا تاکنون هیچ مدرک مستقیمی که بر آشنایی مادها با خط و کتابت دلالت کند به دست نیامده است (دیاکونوف، برگ ٣٣٩). لیکن تا حدی آموزش و پرورش اجتماعی مادها را میتوان از کیفیت آموزش و پرورش عصر هخامنشی حدس زد، زیرا که پارسها در بادی امر از نظر تمدن و معارف در رتبه ای پایین تر از مادها قرار داشتند، لیکن همنژاد و همکیش و همزبان آنان بودند و وقتی که پارسیان بر آنان سلطه یافتند تمدن آنان را نیز گرفتند (با توجه به این نکته که تمدن هخامنشی از تمامی تمدنهای تابع خود از جمله تمدن ایلامی برای رشد خویش استفاده نموده است).

  • سوشیانت

راه‌یابی آریایی ها به ایران و برپایی دولت ماد

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۷ ق.ظ | ۱دیدگاه

 بخش نخست
جایگاه گیتاشناسیی ایران در درازنای کهن نگاری , چهار راه پیشامدها و گذرگاه تندبادهای گوناگون بوده است , چنان که در پیش نام برده شد جایگاه دو شکاف زره کوهستانی , یکی در شمال‌شرقی ( خراسان ) و دیگری در شمال‌غربی ( اذربایجان ) انگیزه میگردید که تیره‌های تازنده به آسانی بتوانند از این گذرگاه گذشته درون ایران شوند.

از فراوان ترین و کهن ترین کوچ های کهن نگاریی به سوی ایران کوچ آریاییان می باشد , همین تیره‌ها چهره این سرزمین را دگرگون کردند. در اینکه این تیره‌ها به چه انگیزه و از کجا به ایران روی آوردند دیدگاهات گوناگون و گاهی ناهمسان , از‌سوی کاردانان ارائه شده است اما آنچه آشکار میباشد این است که این تیره‌ها چنانکه گفته شد از دو گذرگاه از پیش گفته شده , گذشته و بیشتر در بخش های غربی ایران زندگی آغاز کرده و شهرنشینی های شگفت انگیزی را مایه شدند.

برای روشن شدن خاستگاه این تبار جنجال بر انگیز به نگرش های رایمندان میپردازیم.

  • سوشیانت

یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک

کسی که چند بار کارهای خطرناک کرده باشد و به تصادف از کیفر نجات یافته باشد و به همین سبب شیرک شده با گستاخی بخواهد باز هم به چنان کارها دست بزند به او گویند: یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک. 

در عهد پادشاهی روزی یک زن به حمام رفت، اتفاقاً زن رمال‌باشی پادشاه در حمام بود و آن زن آمد و رختش را پهلوی رخت او بیرون آورد و وارد حمام شد. زن رمال شاه از حمام بیرون آمد و گفت: "این رخت کیست؟" گفتند: "این رخت فلان زن است". گفت: "بریزید توی آب" رخت آن زن بیچاره را به دستور زن رمال به آب ریختند. چون آن زن از حمام بیرون آمد و دید دلش سوخت و کینه آن زن را به دل گرفت و هر طور بود به خانه برگشت. شب شد. شوهرش به خانه آمد زن به او گفت: "از فردا سر کار نرو!" شوهرش گفت: "چرا؟" گفت: "میگم نرو" گفت: "پس چکار کنم؟" زن گفت: "فردا یک کتاب رمالی می‌گیری و فال‌بین و رمل‌تران میشی". شوهر گفت: "چرا؟" گفت: "میخوام شوورم رمل‌تران باشه" خب پافشاری زن بود و دلیل و برهان نمی‌خواست گفت: "باشه فردا صبح میرم و رمالی بلد میشم" اما کجا به سر کار می‌رفت؟ ریشخند زنش می‌کرد و او هیچ از رمل‌ترانی نمی‌دانست و نمی‌آموخت. 

  • سوشیانت

هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی

چون کسی به دیگری بدی کند یا در مجلسی یک نفر از بدی‌هایی که با او شده صحبت کند مردم می‌گویند آنکه برای تو چاه می‌کند اول خودش در چاه می‌افتد. 

در زمان حضرت محمد(ص) شخصی که دشمن این خانواده بود هر وقت که می‌دید مسلمانان پیشرفت می‌کنند و کفار به پیغمبر ایمان می‌آورند خیلی رنج می‌‌کشید. عاقبت نقشه کشید که پیغمبر را به خانه‌اش دعوت کند و به آن حضرت آسیب برساند. به این منظور چاهی در خانه‌اش کند و آن را پر از خنجر و نیزه کرد آن وقت رفت نزد پیغمبر و گفت: "یا رسول‌الله اگر ممکن میشه یک شب به خانه من تشریف ‌فرما بشید". حضرت قبول کرد، فرمود: "برو تدارک ببین ما زیاد هستیم". شب میهمانی که شد پیغمبر(ص) با حضرت علی(ع) و یاران دیگرش رفتند خانه آن شخص. آن شخص که روی چاه بالش و تشک انداخته بود بسیار تعارف کرد که پیغمبر روی آن بنشیند. 

  • سوشیانت

باختر

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۲۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

باختر ، باخذی، باختریش، باکتریانه ، باکتریانا ، باکتریا یا در زمان متأخرتر تُخارستان یا طُخارستان نام سرزمین باستانی وسیعى که قسمت‌های وسیعی از مناطق شرقى ایران باستان را دربر می‌گرفت. باختر از شمال با سرزمین سُغد و آمودریا و از مشرق با چین و از جنوب با هندوستان و رشته‌کوه هندوکش محدود بوده‌است.پایتخت آن شهر باختر ،باکترا یا زاریاسپا بوده که اکنون بلخ می‌گویند و امروزه شهری کوچکی است در ولایت بلخ (به مرکزیت مزار شریف) در شمال افغانستان امروزی.

پیشینهٔ نام

در ادبیات سانسکریت به شکل (بالهیکه) آمده‌است. اصل و ریشه این کلمه (بهلی یا باهلی) است. در اوستا به نام بخدی آمده که با صفت (بخدیم سریرام اردو درفشام) که به معنی (بلخ زیبا و دارای پرچم های بلند) است، آمده و جزء سرزمین‌های اهورامزدا آفریده‌است. در پارسی پهلوی بامیک صفت آن است. که به معنی درخشان و باشکوه و زیبا و روشن آمده و بنابر عقیده پرفسور دارمستتر در زنداوستا ریشهٔ این کلمه (بامیه) است که به معنی درخشان است. بختری در اوستا (بخگی) است و این واژه در پارسی میانه بخل و در پارسی دری بلخ شده و در پارس قدیم در زمان هخامنشیان درسنگ‌نبشته بیستون داریوش بزرگ (بختریش و بختریا) آمده و در ایلامی (بکه شی اش و یا بکتوری ایش) خوانده شده و نیز در زبان آکادی که آنهم بصورت خط میخی است بصورت (باهاتر) آمده و در یونانیبکترا آمده‌است و از آن بکتریا ساخته شده‌است.

  • سوشیانت

تخارستان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تُخارستان یا طُخارستان نام سرزمینی کهن و نام ولایتی در خراسان بزرگ در نخستین سده‌های اسلامی، واقع در امتداد کرانه‌های جنوبی جیحون (آمودریا) علیا و وسطا بود که از خاور به بدخشان، از شمال به کرانه‌های جنوبی رود جیحون و از جنوب به رشته‌کوههای هندوکش محدود بوده‌است و در برخی از ادوار تاریخی در مفهوم وسیع‌تری همهٔ نواحی مرتفع وابسته به بلخ، واقع در دو کرانهٔ رود جیحون را در بر می‌گرفته‌است و به عبارتی دیگر در برگیرندهٔ استانهای فاریاب، جوزجان، بلخ، سمنگان، قندوز، تخار و بدخشان در افغانستان امروزی بوده‌است. این نام در نخستین سده‌های اسلامی بر بخشی از سرزمین باختر باستان در نواحی خاوری بلخ اطلاق می‌شده‌است.

نام این سرزمین برگرفته از نام مردمی است که تُخار خوانده می‌شدند. تخارها از اقوام آریایی بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می‌بردند.

  • سوشیانت

پَیشیاوادا

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

پَیشیاوادا یکی از شهرهای ایران باستان بود.بنا بر سنگ‌نوشته بیستون گئومات مغ در سال ۵۲۲ پ.م بر کوهی به نام آراکادریش نزدیک شهر ایرانی پیشیاوادا خود را به دروغ بردیا نامید و اعلام شاهنشاهی کرد.پیشیاوادا محل بایگانی‌ها و متون مقدس احتمالاً مربوط به پاسارگاد بوده‌است. ریشه نام آن مشتق از واژه‌های پارسی باستان نوشتن و آبادی، اقامتگاه است. صورت فارسی امروزی این نام را می‌توان وشت‌آباد نوشت. نام این دژ در رونوشت آرامی سنگ‌نوشته بیستون که در جزیره الفانتین نیل در مصر پیدا شده و توسط دانشمند انگلیسی، کولی، زیر عنوان پاپیروس‌های آرامی از سدهٔ پنجم پیش از میلاد چاپ شده، ذکر شده‌است.

  • سوشیانت

پیامبران مدفون درایران

سوشیانت | جمعه, ۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

پیامبران مدفون درایران

ایران زمین از دیرباز مدفن پیامبرانی بوده که آنجا را برای زندگی انتخاب کرده اند.

 تاریخ زندگى وفوت پیامبران، همانند محل زندگى ومدفن شان کاملاً مشخص نیست. با این همه از جستجو در کتابهاى تاریخى ومقدس مى توان به هنر اقوى تاریخ زندگى پیامبران نقب زد و با کنار هم قرار دادن اطلاعات درست، از اسرارى آگاه شد.

سرزمین بین النهرین وفلسطین به عنوان سرزمین هایى شناخته شده اند که پیامبران بسیارى در آن دفن هستند هم چنین ایران نیز کشورى است که در طول تاریخ هم محل ظهور وهم محل حضور پیامبران بوده است.

ایران در طول تاریخ، گاهى چنان کشور امنى به حساب مى آمده که مهاجران بسیارى را به خود پذیرفته است. گروهى از این مهاجران پیامبرانى بوده اند که ایران را براى زندگى در نظر گرفته اند.

در زیر اطلاعات پیامبرانی که در ایران مدفون هستند یا احتمال می‌رود که مقبره آنها در ایران باشد ، آمده است:

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ