ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زرتشتی» ثبت شده است

راه‌یابی آریایی ها به ایران و برپایی دولت ماد

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۷ ق.ظ | ۱دیدگاه

 بخش نخست
جایگاه گیتاشناسیی ایران در درازنای کهن نگاری , چهار راه پیشامدها و گذرگاه تندبادهای گوناگون بوده است , چنان که در پیش نام برده شد جایگاه دو شکاف زره کوهستانی , یکی در شمال‌شرقی ( خراسان ) و دیگری در شمال‌غربی ( اذربایجان ) انگیزه میگردید که تیره‌های تازنده به آسانی بتوانند از این گذرگاه گذشته درون ایران شوند.

از فراوان ترین و کهن ترین کوچ های کهن نگاریی به سوی ایران کوچ آریاییان می باشد , همین تیره‌ها چهره این سرزمین را دگرگون کردند. در اینکه این تیره‌ها به چه انگیزه و از کجا به ایران روی آوردند دیدگاهات گوناگون و گاهی ناهمسان , از‌سوی کاردانان ارائه شده است اما آنچه آشکار میباشد این است که این تیره‌ها چنانکه گفته شد از دو گذرگاه از پیش گفته شده , گذشته و بیشتر در بخش های غربی ایران زندگی آغاز کرده و شهرنشینی های شگفت انگیزی را مایه شدند.

برای روشن شدن خاستگاه این تبار جنجال بر انگیز به نگرش های رایمندان میپردازیم.

  • سوشیانت

زمان زرتشت بر پایه گزارش‌های ایرانی

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

زمان زرتشت 

 

زادروز زرتشت
۳۰ یا ۲۹ اسفند (آخرین روز سال) ۱۲۸۳ــ  ایرانی، ۲۷ مارس ۶۶۱ــ  میلادی ژولی
پیام‌آوری زرتشت
۱۵ اردیبهشت ۱۲۵۲ــ  ایرانی، ۱۲ می ۶۳۱ــ  میلادی ژولی
دین‌پذیری گشتاسپ
۱۲۱۰ــ  ایرانی، ۵۸۹ــ / ۵۸۸ــ  میلادی ژولی
درگذشت زرتشت
۱۱ اردیبهشت ۱۲۰۵ــ  ایرانی، ۸ می ۵۸۴ــ  میلادی ژولی

سرسخن

با اینکه برخی پژوهشگران زمان سنتی زرتشت را نادرست می‌انگارند و آنرا تا حدود ششصد سال به عقب می‌برند، چنین به نظر می‌رسد که نادرست انگاشتن و رد گزارش‌های ایرانی از زمان زرتشت، کار ساده‌ای نیست. تخیلی دانستن و رد این داده‌ها، به معنای رد تمامی گزارش‌های منابع ایرانی و از جمله شاهنامه فردوسی از تسلسل زمانی رویدادها، دوره‌ها و پادشاهانی است که زمان زرتشت و گشتاسپ شاه نیز یکی از حلقه‌های به هم پیوسته آن است.

  • سوشیانت

یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک

کسی که چند بار کارهای خطرناک کرده باشد و به تصادف از کیفر نجات یافته باشد و به همین سبب شیرک شده با گستاخی بخواهد باز هم به چنان کارها دست بزند به او گویند: یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک. 

در عهد پادشاهی روزی یک زن به حمام رفت، اتفاقاً زن رمال‌باشی پادشاه در حمام بود و آن زن آمد و رختش را پهلوی رخت او بیرون آورد و وارد حمام شد. زن رمال شاه از حمام بیرون آمد و گفت: "این رخت کیست؟" گفتند: "این رخت فلان زن است". گفت: "بریزید توی آب" رخت آن زن بیچاره را به دستور زن رمال به آب ریختند. چون آن زن از حمام بیرون آمد و دید دلش سوخت و کینه آن زن را به دل گرفت و هر طور بود به خانه برگشت. شب شد. شوهرش به خانه آمد زن به او گفت: "از فردا سر کار نرو!" شوهرش گفت: "چرا؟" گفت: "میگم نرو" گفت: "پس چکار کنم؟" زن گفت: "فردا یک کتاب رمالی می‌گیری و فال‌بین و رمل‌تران میشی". شوهر گفت: "چرا؟" گفت: "میخوام شوورم رمل‌تران باشه" خب پافشاری زن بود و دلیل و برهان نمی‌خواست گفت: "باشه فردا صبح میرم و رمالی بلد میشم" اما کجا به سر کار می‌رفت؟ ریشخند زنش می‌کرد و او هیچ از رمل‌ترانی نمی‌دانست و نمی‌آموخت. 

  • سوشیانت

تخارستان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تُخارستان یا طُخارستان نام سرزمینی کهن و نام ولایتی در خراسان بزرگ در نخستین سده‌های اسلامی، واقع در امتداد کرانه‌های جنوبی جیحون (آمودریا) علیا و وسطا بود که از خاور به بدخشان، از شمال به کرانه‌های جنوبی رود جیحون و از جنوب به رشته‌کوههای هندوکش محدود بوده‌است و در برخی از ادوار تاریخی در مفهوم وسیع‌تری همهٔ نواحی مرتفع وابسته به بلخ، واقع در دو کرانهٔ رود جیحون را در بر می‌گرفته‌است و به عبارتی دیگر در برگیرندهٔ استانهای فاریاب، جوزجان، بلخ، سمنگان، قندوز، تخار و بدخشان در افغانستان امروزی بوده‌است. این نام در نخستین سده‌های اسلامی بر بخشی از سرزمین باختر باستان در نواحی خاوری بلخ اطلاق می‌شده‌است.

نام این سرزمین برگرفته از نام مردمی است که تُخار خوانده می‌شدند. تخارها از اقوام آریایی بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر می‌بردند.

  • سوشیانت

گاهنبار

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

گاهنبار

گاهنبار یا گاهبار یا گهنبار دراسطوره‌های زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل می‌کنند که اهورامزدا دنیا را در شش گاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دین‌های سامی آفریدگار جهان هستی را در شش روز می‌آفریند در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام می‌رساند. به این ترتیب که در یسنا آمده‌است:

Maidh-yo-zarem : (میدیوزَرِیم) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل و پنجمین روز از اول سال که در آن آسمان آفریده شد.

Maidh-yo-shema : (میدیوشـِیم ) – روز پانزدهم تیر ماه صد و پنجمین روز سال که در این روز آب آفریده شد.

Paiti-shahem : (پَـیته‌شَـهیم) – روز سی‌ام شهریور ماه صد و هشتادمین روز سال که در این روز زمین آفریده شد.

Aya-threm : (اَیاسرِم ) - سی‌ام مهر ماه دویست و دهمین روز سال که در آن گیاه آفریده شد.

Maidh-ya-rem : (میدیارِم) – بیستم دیماه دویست و نودمین روز سال که جانوران آفریده شدند.

Hamas-path-maedem : (هَـمَـسپَـتمَـدٌم): در آخرین روز کبیسه ی سال یعنی سیصد و شصت و پنجمین روز سال که وهیشتواشت گاه می‌نامند واقع است که مردمان آفریده شدند.

هر یک از جشنهای ششگانه ی گاهنبارها پنج روز بطول می‌انجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بوده‌است.

 

  • سوشیانت

سیزده بدر در ایران

سوشیانت | شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

سیزده بدر

به طور کلی در میان جشن های ایرانی جشن سیزده به در کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشن ها را ندارد.در کتاب‌های تاریخی اشاره‌ی مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشده‌است اما در منابع کهن اشاره هایی به روز سیزدهم فروردین داریم.

اما اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذشته اشاره ای به سیزده به در و هفت سین نمی‌یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است سیزده به در رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی‌تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. علاوه بر این می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده به در، رسمی خانوادگی و عام و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند (و نه شاه پسند) بود. از طرف دیگر، نوشتن رویدادهای روزی که رفتارها و گفتارهای خنده دار و غیر جدی، برای خود جایی باز کرده، توجه مورخ و شاعر را به خود جلب نمی کرد و شاید «نحس» بودن هم عاملی برای بیان نکردن بود و ...

  • سوشیانت

بهرام یشت

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

بهرام یشت

رزم‌نامه ورهرام همیشه پیروز

پـیـش‌گـفـتـار

بهرام یشت چهاردهمین یشت اوستا به شمار می‌رود. این یشت در بزرگداشت و ستایش «بهرام» ایزد بزرگ پیروزی و رزم‌آوری و شکننده یورش آورندگان، سروده شده است. «بهرام» در متون پهلوی به گونه «وَرَهْران» یا «وَرَهْرام» و در اوستا به صورت «وِرِثْـرَغْـنَـه» آمده است. بهرام یشت از بخش‌های رزمی اوستا به شمار می‌رود و ترجمه دقیق آن به نظر بسیاری از پژوهشگران و از جمله استاد پورداود کاری دشوار است.

بهرام یشت دارای ۲۲ بخش یا کرده و ۶۴ بند است. اما بسیاری از این بندها در دوره‌های جدیدتر به متن اصلی افزوده شده‌اند. افزوده‌های احتمالی جدیدتر عبارتند از بندهای ۱، ۵، ۶، ۸، ۱۰، ۱۴، ۱۶، ۱۸، ۲۲، ۲۴، ۲۶، ۳۴، ۳۵، ۴۲ تا ۶۴ .

  • سوشیانت

جشن شهریورگان

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

زادروز داراب (کورش؟) و مرگ مانی

شهریور‌روز از شهریورماه یا چهارمین روز این ماه، برابر است با جشن شهریورگان که از آیین‌ها و مراسم وابسته به آن هیچگونه آگاهی در دست نیست. برگزار نشدن آیین‌های جشن شهریورگان توسط ایرانیان در زمانی طولانی، موجب شده است تا همه جزئیات آن به فراموشی سپرده شود و حتی در متون کهن نیز آگاهی‌های چندانی در باره آن فرا دست نیاید.

نام شهریور در متون اوستایی به گونه «خْـشَـتْـرَه ‌وَئیریَـه» آمده که به معنای تقریبی «شهر و شهریاری (شهرداری) آرمانی و شایسته» است. چنین می‌نماید که این اندیشه‌ و آرمان، خاستگاه نظریه‌های افلاطون و فارابی در زمینه «آرمان‌شهر» یا «مدینه فاضله» بوده باشد. نام شهریور چند بار به همین معنا در «گاتها»ی زرتشت نیز آمده است و بعدها در اوستای نو، او را به گونه‌ای تشخص‌یافته به پیکر یکی از امشاسپندان در می‌آورند.

  • سوشیانت

ویژگی‌های تقویمی و گاه‌سنجی تخت جمشید

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۰۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

تخت‌جمشید و ویژگی‌های تقویمی و گاه‌سنجی آن

این روزها در معماری و شهرسازی کوشش می‌شود که تا جای ممکن تمامی بناها و گذرها در امتداد محور شمالی- جنوبی و یا خاوری- باختری ساخته شود. اما در دوران باستان از چنین شیوه‌ نادرستی پیروی نمی‌شده است. یافته‌های کاوش‌های باستان‌شناختی نشان می‌دهد که نه تنها در بناهای بزرگ، بلکه حتی در معماری ساده و روستایی هزاران سال پیش، محور همگی بناها و گذرهای شهر و روستا با توجه به وضعیت اقلیمی و آب‌وهوایی منطقه و با در نظرداشت مقدار نور خورشید، سمت وزش باد و دیگر لازمه‌های اقلیمی طراحی و ساخته می‌شده‌اند.

از سوی دیگر، در کارکردهای آیینی برخی بناها، لازم بوده است تا بجز نمونه‌های بالا به ویژگی‌های نجومی و تقویمی بنا هم توجه شود و چنین است که در تمامی بناهای همگانی و آیینی دوران باستان از این نکته غفلت نشده و طراحی و ساخت آنها با در نظرداشت باورهای نجومی و کیهانی و نیز زمان برگزاری آیین‌ها انجام می‌شده است.

  • سوشیانت

فر کیانی

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۰۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

فر کیانی

از دیرباز و در میان بسیاری از اقوام و ادیان گوناگون، سنتی در نگارگری رواج داشته است و دارد که هاله‌ای نورانی و درخشان بر پیرامون سر مقدسان و گاه پادشاهان نشان داده می‌شود. این هاله در باورها و متون ایرانی به نام «فـرّ» شناخته شده است. «فـر» به فروغی ایزدی گفته می‌شود که به هر کس بخشیده شود، او شایسته و برازنده سروری و سالاری و برتری خواهد بود. همانگونه که ثعالبی نیز از آن با تعبیر «پرتو خوشبختی خدایی» یاد می‌کند. در کتاب اوستا نیز بخشی ویژه در معرفی و ستایش فر وجود دارد که با نام‌های «زامیاد یشت/ کیان یشت/ خوَرِنَه یشت» شناخته می‌شود و از جمله یشت‌های کهن اوستا است:
“می‌ستاییم فر کیانی نیرومند مزدا آفریدهٔ بسیار درخشنده، زبردست، پرهیزگار، چابک و کارآمد را، که سرآمد همه آفریدگان است” (زامیاد یشت، بند ۹).

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ