ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی‌نامه» ثبت شده است

هریوا

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هَریوا سرزمینی باستانی واقع در درهٔ حاصلخیز هریرود بوده است.این سرزمین که نامش را نیز از هریرود گرفته در قدیم بسیار حاصلخیز و هم مرکز شراب سازی بوده‌است. بطلمیوس موقعیت هریوا را در جنوب مرو و باختر، در شرق پارت و بیابان کارامانیا، شمال زرنگ و غرب پاراپامیز آورده است و بنابراین مشتمل بر تقریبا ولایت هرات امروزی در افغانستان می‌شده است. پایتخت آن قبل از حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران، آرتاکوآنا بوده‌است. باشندگان هریوا را هروی می‌نامند.بطلمیوس در کتاب جغرافیایش نام چند شهر هریوا را نیز برده که این نمایانگر حاصلخیزی و آبادانی در هریوا بوده است. شهرهای دیگر هریوا، بگفتهٔ بطلمیوس و آریان عبارت بودند از:

دیستا - ناباریس - تائووا - آئوگارا - بیتاکسا - سرماگانا – سوسیا- سیفاره - راگائورا - زموخانا - امبروداکس - بوگادیا – ورپنا- گودانا - فوراگا - ختریساخه - خائوورینا - اورتیانا – تائوپانا- استاندا - آرتیکوادنا - اسکندریهٔ آریا - بابرسانا – کپوتانا- آریا - باسیکا - سوتیرا - اُربیتانه - نی‌سی‌بیس - پاراکاناکه - گاریگا - درکاما - کوتاکه - تریبازینا - اَستاسانا - زیمیرا

  • سوشیانت

کامبادن

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

کامبادن یا کامبادنه نام شهری باستانی در شمال شهر کرمانشاه است و با گسترش شهر کرمانشاه جزئی از شهر کرمانشاه شد. که ویرانه های آن میان طاق بستان و شهر کرمانشاه قرار دارد. در منابع به وجود شهری در پانصد سال پیش از حملۀ اعراب به ایران در دامنۀ کوه پراو خبر داده اند که بر باور عده ای بعدها بهرام چهارم نام خود یعنی کرمانشاه را بر آن نهاد.

  • سوشیانت

بندر تموکن

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۱۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تموکن یا (تااوکه)از بنادر باستانی هخامنشیان در ساحل خلیج فارس که فاصله آن با ساحل ۴۵ کیلومتر دانسته شده و در پشت لیان بوده است.باستانشناس ایرانی، غلامحسین نظامی، جایگاه تااوکه را نه در کنار رود سیتاکوس (مند) و یا بر حاشیه دریا در حوالی گناوه و دیلم بلکه در پیوندگاه دو رود شاپور (گرانیس) و دالکی می‌داند. از دید او شهر تااوکه در زمان سلوکیان و اشکانیان هم به حیات سیاسی اقتصادی خود ادامه داده و در زمان ساسانیان به پنج یا شش کیلومتر به ناحیه‌های در شمال شرقی جایگاه هخامنشی خود، خیز برداشته و در حاشیه رود شاپور به عنوان شهر توز جلوه‌گر شده است و در ادامه، در دوران اسلامی به توز، توج و یا توح تغییر نام داده است. شهری که در اقصی نقاط امپراتوری ساسانی کتان آن شهرتی تام و تمام یافته بود و نیز در زمان ورود اسلام به ایران بخشی از کتب فتوح را به خود اختصاص داد. به باور وی شهر تموکن (تااوکه) هخامنشی نه برازجان و زیرا (توز ساسانی) بوده است بلکه این شهر میان رود شاپور و دالکی در نزدیکی اتصال آنها در محل درودگاه و جتوط قرار داشت و بقایای دو کاخ بردک سیاه (در درودگاه) و سنگ سیاه (در حوالی جتوط) که هر دو مربوط به دورهٔ داریوش اول هخامنشی است مؤید بخشی از این شهر مهم هخامنشی است.

  • سوشیانت

آرتاکوانا

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

آرتاکوانا یکی از شهرهای باستانی حوزهٔ هریرود و مرکز و شهر عمدهٔ ولایت هریوا در ایران باستان پیش از حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران بوده‌است.

مورخان قدیم یونانی از آن به نام‌های مختلف یاد کرده‌اند. آریان در کتابش آناباسیس آن را آرتاکوانا نامیده و کورتیوس آن را آرتاکانا خوانده. بطلمیوس این شهر باستانی را با کمی تحریف بنام آرتیکوادنا یاد کرده. دیودوروس هم نامش را خورتاکوانا گفته و پلینی و استرابون هر دو آن را آرتاکائنا نامیده‌اند. به‌نظر می‌رسد نوشته ٔ استرابون صحیح‌تر باشد و مرکز ساتراپی هریوا را «اَرته‌کانا» می‌نامیده‌اند که بزبان امروزی «اردکان» گفته می‌شود.

  • سوشیانت

جیرفت

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

جیرُفت را از سه جهت کوهستان‌هایی به ارتفاع 4000 متر احاطه کرده‌اند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه هرمز در خلیج فارس سرزمین هموار دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش که آن را کاملاً به محاصره در آورده است، از مسیر گردش‌های جهانگردان و نیز تحقیقات باستان‌شناسی به دور مانده است. بیشتر تحقیقات در منطقه میانرودان انجام شده اند. بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناخته‌ای در جلگه هلیل‌رود از زیر خاک سر بیرون آوردند. تمدنی که از سپیده دم بشریت منشا می‌‌گیرد. ویژگی منحصر به فرد این گلدان‌های حجاری شده که در آن سیر تکوین جهان، انسان‌ها و حیوانات در سبکی بی نظیر به تصویر کشیده شده است، جای هیچ شک و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمی‌گذارد. به نظر می‌‌رسد که فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای میان‌رودان در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهاده است و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین سده تقدم زمانی می‌‌یابد.

  • سوشیانت

ایرانویج

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ایرانویج یا ائیریَنَم وَئجَه یا ائیریَنَم وَئجو Ērānwēz ٬ Airyanəm Vaējah ٬ Airyanəm Vaējō به معنی "سرزمین ایرانیان" یا "بنگاه و پایگاه اصلی ایرانیان" نام سرزمینی است که ایرانیان از آغاز در آن می‌زیستند.

نخستین سرزمین و کشور نیکی که من - اهوره مزدا - آفریدم ایرانویج بود بر کرانهٔ رود دایتیای نیک. پس آن گاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی "اژدها" را در رود دایتیا بیافرید و زمستان دیو آفریده را بر جهان هستی چیرگی بخشید. (اوستا)

  • سوشیانت

روند جدایی بحرین از ایران

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۲۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

جدایی بحرین

اگر ایران همان‌طور که حاکمیت خود را بر اروندرود درمقابل عراق با یک تحرک نظامی تثبیت کرد، در مورد بحرین هم دست به چنین تحرکی می‌زد و حتی در منامه قشون پیاده می‌کرد، زده بود و برده بود و به سرنوشت آرژانتین (یعنی مقابله نظامی بریتانیا) دچار نمی‌شد. هر چند خلاف آن، یعنی نوعی واکنش نظامی بریتانیا و حتی عراق، هم در برابر این اقدام نظامی برای اعاده حاکمیت ایران بر بحرین، دور از ذهن نبود.

  • سوشیانت

بررسی مجلس مهستان و مجلس مشروطه

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۱۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

شباهت های مهستان و مجلس مشروطه

مجلس مهستان یکی از برجسته‌ترین نهادهای تصمیم‌گیری عصر اشکانی بود که صلاحیت و مسوولیت بررسی مسائل لشکری و کشوری را به عهده داشت. از نام این مجلس برمی‌آید که در آن بزرگان جامعه که دارای تجربه و شایستگی درباره همه شوونات کشوری بودند، حضور داشتند. این مجلس در دوره ساسانی نیز تا حدودی قدرت خود را حفظ کرده بود اما بعد از فروپاشی ساسانیان دیگر از چنین مجلسی برای تصمیم‌گیری در امور کشوری و لشکری خبری نبود تا این‌که در عصر قاجار و بیشتر به تبعیت و تحت‌تأثیر شیوه‌های حکومتی اروپا، مجلس مشروطه در ایران شکل گرفت. 

شکل‌گیری مجلس مهستان

مهرداد اول با پیروی از حکومت هخامنشیان که دارای مجلس بودند و حدود اختیارات شخص شاه و همه شاهزادگان و فرماندهان را مشخص می‌کرد، دست به اقدام اصلاحی در دولت نوپای اشکانی زد و مجلس مهستان یا مغستان را که مرکب از روحانیون و بزرگان مملکتی بود، ایجاد کرد، از این رو به تجدیدنظر در قوانین پرداخت. سپس مجلس دیگری را که در آن روحانیون نقشی نداشتند و تنها از شاهزادگان و نجبا ترکیب شده بود، تشکیل داد که نمایندگان خاندان اشکانیان و ظاهراً 7 خانواده معروف پارت جزو این شورا بودند. باید یادآور شد گاهی این دو مجلس با هم منعقد می‌شد که آن را مغستان یا مجلس بزرگان می‌نامیدند. 

  • سوشیانت

مهستان اولین خواستگاه دموکراسی

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۰۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

مهستان، مجلس دوهزار ساله ایران

به شهادت اکثر منابع تاریخی اولین مجلسی که تاریخ ایران تشکیل شده است به دوران حاکمیت اشکانیان بر ایران باز می گردد. اشکانیان، از قوم پارت و ایالت پارتیا که تقریبا بر خراسان امروزی منطبق است، برخاستند. این ایالت در کتیبه های داریوش هخامنشی به نام پرثوه آمده و معادل پهلوه در زبان فارسی امروزی می باشد.

در دوران 80 ساله حکومت سلوکیان بر ایران، پی گیری سیاست هلنیسم در ایران توسط پادشاهان این سلسله موجب رواج وسیع فرهنگ یونانی در ایران شده بود. اشکانیان در واقع سرزمینی را تحویل گرفتند که در ابعاد مختلف از فرهنگ اصیل خود دور شده بود. اندیشه های یونانی بر  سیاست و حکومت ایران هم تاثیر نهاده بود و نظام سیاسی ایران را به سوی نظام تقریبا دموکرات حاکم بر غرب سوق داده بود. اشکانیان به عنوان قومی ایرانی در برابر هجوم سیاسی، نظامی و فرهنگی مقدونیان به ایران برخاستند و در طی تقریبا 5 قرن حکومت خود در ایران به مبارزه با فرهنگ بیگانه و حاکمیت مجدد فرهنگ بومی ایران پرداخته و البته موفق شدند؛ چه اینکه دولت کاملا ایرانی ساسانی بر بنیان های فرهنگی که اشکانیان احیا کردند، حکومت خویش را بنا کردند.

  • سوشیانت

بخور و بخوردان در آئین زرتشتی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

بخور و بخوردان ، بخار یا دود حاصل از تبخیر یا سوزاندن مواد خوشبو و ظرف مخصوص این کار. استفاده از بخور برای ایجاد بوی خوش یا استفاده های مذهبی ، درمانی و نظایر آن قدمتی تاریخی دارد. از روزگار باستان تاکنون در مراسم و آیینها مواد و روغنهای خوشبو، از جمله چوبها و صمغهایی نظیر اسپند، عود، چوب انار، سرو، صندل ، عنبر، کندر، لُبان یا لوبان یا ترکیبی از آنها را می سوزانند یا تبخیر می کنند (دهخدا، ذیل «اسپند»؛ آذرگشسب ، ص ۴۱؛ رضی ، ذیل «هذانئپت »؛ حکیم مؤمن ، ص ۴۷۷؛ گروپ ، ج ۲، ص ۱۵۲)
در دین زرتشت سوزاندن چوبهای معطر در مراسم مذهبی ، جشنها و خانه ها، برای خوشنودی ایزدآذر و دور کردن دیوان و شیاطین و عناصر فساد مرسوم بوده است (رضی ، ذیل «آتر ـ آتش »، ج ۱، ص ۳، ۸، ذیل «هذانئپت »، ج ۳، ص ۱۴۴۱ به نقل از وندیداد). این رسم اکنون نیز در میان زرتشتیان رواج دارد (اورنگ ، ص ۴۹، ۵۱، ۱۰۳) و در آتشکده های آنها، در ساعاتی معین از روز با مراسمی خاص ، چوبهای خوشبو سوزانده می شود (گروپ ، ج ۲، ص ۱۵۲).

در مراسم دینی یهودیان استفاده از بخور مواد خوشبو، بویژه کندر، بسیار رایج بوده و در عبادتگاههای آنان مکانهای مخصوصی برای آماده کردن و سوزاندن این مواد وجود داشته است (هاکس ، ذیل «بخور»، «قربان »، «مجمره »، «مذبح »، «هیکَل »؛ دورانت ، ج ۱، ص ۳۷۵). اما این کاربرد بخور، در میان یهودیان تداوم نیافته است ( آمریکانا ، ذیل « Incense »؛ > دایرة المعارف دین < ، ذیل « Incense »).

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ