بررسی مجلس مهستان و مجلس مشروطه
شباهت های مهستان و مجلس مشروطه مجلس مهستان یکی از برجستهترین نهادهای تصمیمگیری عصر اشکانی بود که صلاحیت و مسوولیت بررسی مسائل لشکری و کشوری را به عهده داشت. از نام این مجلس برمیآید که در آن بزرگان جامعه که دارای تجربه و شایستگی درباره همه شوونات کشوری بودند، حضور داشتند. این مجلس در دوره ساسانی نیز تا حدودی قدرت خود را حفظ کرده بود اما بعد از فروپاشی ساسانیان دیگر از چنین مجلسی برای تصمیمگیری در امور کشوری و لشکری خبری نبود تا اینکه در عصر قاجار و بیشتر به تبعیت و تحتتأثیر شیوههای حکومتی اروپا، مجلس مشروطه در ایران شکل گرفت. شکلگیری مجلس مهستان مهرداد اول با پیروی از حکومت هخامنشیان که دارای مجلس بودند و حدود اختیارات شخص شاه و همه شاهزادگان و فرماندهان را مشخص میکرد، دست به اقدام اصلاحی در دولت نوپای اشکانی زد و مجلس مهستان یا مغستان را که مرکب از روحانیون و بزرگان مملکتی بود، ایجاد کرد، از این رو به تجدیدنظر در قوانین پرداخت. سپس مجلس دیگری را که در آن روحانیون نقشی نداشتند و تنها از شاهزادگان و نجبا ترکیب شده بود، تشکیل داد که نمایندگان خاندان اشکانیان و ظاهراً 7 خانواده معروف پارت جزو این شورا بودند. باید یادآور شد گاهی این دو مجلس با هم منعقد میشد که آن را مغستان یا مجلس بزرگان مینامیدند. اعضای مجلس و حوزه قدرت و نفوذ آنها
تاسیتوس تاحدودی نقش مجلس در حکومت اشکانی و شیوه و اهمیت گزینش را فاش میکند.
این سنت گویا از دوران هخامنشیان که در حکومت آنان نیز 7 خاندان نامدار در بین سایرین ممتاز بود به پارتها رسیده بود.
این حق در حدود 5 قرن حکومت اشکانیان برای طبقه اعیان پیوسته محفوظ بود و ترکیب اعضای این مجلس همانگونه که در بالا آمد، شیوخ یا به عبارت دیگر بزرگان جامعه اعیان و اشراف جامعه پارتی بودند. در مجلس دیگر که از اهمیت در ابعاد دیگری برخوردار بود، اعضای خاندان سلطنتی عضویت داشتند. این دو مجلس به استناد منابع که عمدتاً باید از سوی رومیان باشد، عنوان مهستان را به خود میگرفت. این مجلس صلاحیت و مشروعیت لازم را برای مداخله اشراف و طبقه ممتاز در امورات مهم تنها از طریق این مجلس ممکن میساخت. این مجلس در مساله جانشین شاهان اشکانی دخالت مستقیم داشت و شاه را انتخاب میکرد و به ضرورت او را تغییر میدادند یا برکنارمیکردند به همین مناسبت اعیان اشراف و خاندانهای ممتاز و بزرگ مورد احترام و توجه ویژه پادشاهان اشکانی بودند. با توجه به قدرت و حوزه اختیاراتی که این مجلس داشت در صدر حکومت ساسانیان این مجلس تحت نام مگوستان که کرتیر روحانی برجسته خود را رئیس آن معرفی میکند همچنان باقی مانده بود، البته در عصر ساسانی با توجه به نوع حکومت آنان که دینی بود، شمار روحانیون (مغان) در مقایسه با اعضای غیر روحانی در این مجلس به مراتب بیشتر بوده است. چنین امری موجب بهرهبرداری بیگانگان و دشمنان پارتیان از جمله رومیان میشد. در مقاطعی که مجلس مهستان از پادشاه و عوامل دولتی حمایت میکرد، دشمنان ایران نیز توان مداخله و سوءاستفاده را پیدا نمیکردند، زیرا در غیر این صورت این تنها پادشاه اشکانی نبود که برکنار میشد یا آسیبهای دیگری متوجه وی میشد، بلکه طبقه اعیان، اشراف و مالکان بزرگ و به این ترتیب همه جامعه اشکانی و تمامیت ارضی ایران در معرض مخاطره قرار میگرفت. اعضای مجلس مهستان نیز این واقعیت را دریافته بودند که موجبات ثبات حاکمیت و خلع ید از دشمنان ایرانیان و مصون نگه داشتن کشور از آسیبهای گوناگون داخلی و خارجی از جمله خطر خودمختاری طلبان داخلی تنها حفظ مودت در جامعه اشکانی و بویژه میان پادشاه یا دربار و مجلس مهستان یعنی اشراف، بزرگان و نجبای جامعه پارتی است و وجود مجلس مهستان در عصر زمامداری اشکانیان گاهی هشداری نیز برای سلاطین خودکامه پارتی به شمار میآمد که این خودکامگیها میتوانست به کشور آسیب جدی برساند. گزارش شده که مهرداد سوم (54 تا 57 پیش از میلاد مسیح) در طول سلطنت کوتاه خود در سختگیری و اعمال خشونت و بیرحمی به اندازهای زیادهروی کرد که سرانجام نظر مجلس مهستان برای نجات کشور اشکانی بر آن قرار گرفت که وی را از مقام پادشاهی برکنار کند و برادر وی ارد را به جانشینی وی به تخت سلطنت بنشاند. رومیان نیز در ارزیابیهای خود حدود اختیارات این مجلس را بیش از اندازه گسترده گزارش کردهاند اعضای مجلس مشروطیت و حوزه قدرت، نفوذ و اقدامات
بلافاصله بعد از فرمان مشروطیت، روشنفکران اقدام به تشکیل کمیسیونی مرکب از افرادی مانند صنیعالدوله، فجرالسلطنه، مشیرالملک، محتشمالسلطنه و... کردند تا بعضی از نظامنامههای انتخابات ملل دیگر را ترجمه و جرح و تعدیل کنند و نظامنامه انتخابی ترتیب دهند. میتوان گفت ایجاد مجلس مشروطه تحت تأثیر آشنایی با غرب بوده در حالی که مجلس مهستان دوره اشکانی که توسط مهرداد اول ایجاد شد، تحت تأثیر حکومت هخامنشیان بود، یعنی زمینه ایجاد آن هنوز در فکر و ذهن ایرانیان مانده بود پس خاستگاه مجلس دوره اشکانی مربوط و محصول شرایط درونی کشور بود در حالی که مجلس مشروطه تحت تأثیر شیوه حکومتی دول اروپایی در قرن 19 بوده است و علت اینکه مجلس مهستان تا پایان دوره اشکانی و حتی بعد از آن در دوره ساسانی توانست قدرت و نفوذ خود را حفظ کند و اینکه مجلس مشروطه از همان ابتدا با مخالفتهای زیادی روبهرو شد، همین مسأله بیتأثیر نبوده است و نتیجه انقلاب مشروطه به دلیل فراهم نبودن ملزومات فکری و فرهنگی و نیز دخالت و تجاوز قدرتهای گوناگون به حالت بینظمی در آمد. از این رقم 60 وکیل به پایتخت اختصاص داشت و باقیمانده میان ایالات و ولایات تقسیم شده بود و طبق این نظامنامه سکنه ایران از لحاظ شرکت در انتخابات به 6 طبقه تقسیم شدند 1ـ شاهزادگان و اعضای خانواده قاجار 2ـ روحانیون و طلاب 3ـ اشراف و خوانین 4ـ تجار 5 ـ اصناف 6 ـ مالکین و کشاورزان که شرط شرکت در انتخابات 25 سال سن به علاوه داشتن حد نصاب معین مال و دارایی و برای ساکنین روستایی مالکیت زمین به ارزش هزارتومان بود. به این ترتیب به موجب این قانون همه کارگران، دهقانان و اکثر پیشهوران و حتی قسمتی از بورژوازی تهیدست از حق انتخاب کردن محروم بودند. زنان نیز از حق انتخاباتی محروم بودند. در دوره اول انتخابات هر صنفی برگزیدهترین فردی را که داشتند، انتخاب میکردند و هرگاه چنین عنصری در میان آنها یافت نمیشد، وکیل خود را از سایر طبقات انتخاب میکردند. مجلس اول را باید هم از جهت ترکیب طبقات مختلف و هم از نظر وظیفه از مهمترین ادوار قانونگذاری ایران دانست.
این مجلس توانست بهرغم مخالفت اصولی درباریان مستبد و قدرت شاهزادگان و خانهای مرتجع و گاهی هم اعمال نفوذ عوامل خارجی قانون اساسی ایران را که مشتمل بر 51 اصل بود در 8 دی ماه 1285 شمسی به توشیح مظفرالدین شاه و پس از فوت او متمم قانون اساسی را در 15 مهر 1286 شمسی به امضای جانشین او محمد علی شاه برساند. نتیجه در دوران اشکانیان مهرداد اول به پیروی از حکومت هخامنشیان با تشکیل و ایجاد مجلس مهستان، حدود اختیارات شخص شاه و همه شاهزادگان و فرماندهان را مشخص کرد. بزرگان، اشراف، شاهزادگان، روحانیون و اعضای 7 خاندان سلطنتی اعضای این مجلس را تشکیل میدادند درحالی که انقلاب مشروطه ایران محصول غرب ونتیجه آشنایی ایرانیان تحصیلکرده با آنجا بود که به هر دلیلی به اروپا، قفقاز، عثمانی و مصر سفر کرده و در آنجا با شیوههای حکومتی جدید آشنایی پیدا کرده بودند. پس اگر توجه کنیم خواهیم دید خاستگاه مجلس مهستان، ایرانی بوده یعنی توسط خود اشکانیان و با تقلید از آبا و اجدادشان صورت گرفت و اگر میبینیم مجلس مهستان دوره اشکانی دارای قدرت و نفوذ زیادی بودهاند و حتی در مواردی توانستهاند پادشاه را عزل کنند و اینکه اعضای این مجلس توانستند در دوره ساسانی قدرت و نفوذ خود را حفظ کنند، نتیجه همین خاستگاهشان بوده است.
در حالی که خاستگاه انقلاب مشروطه و به تبع آن مجلس، غرب بود و تحتتاثیر شیوههای حکومتی آنها صورت گرفت. حقیقتا هدف از مشروطه و مجلس مشروطه تحدید قدرت مطلقه پادشاهان عصرقاجاری و ایجاد دموکراسی و مبانی آن از جمله حکومت مردم بر مردم، گسترش انتشار مطبوعات و... بوده است. مشروطه را جانشینی در برابر استبداد میدانستند. مجلس اول مشروطه با وجود فعالیتها و تلاشهای اساسی از جمله تصویب نظام نامه انتخابات، تصویب قانون اساسی و وادارکردن وزرا به اینکه نسبت به مجلس پاسخگو باشند نه شخص پادشاه، به علت کارشکنی درباریان که منافع خود را از دست داده و همچنین دخالتهای دولت روس نتوانست به نتیجه مطلوب برسد. انتخاب مجلس مشروطه صنفی بود و هر صنفی برای خود در مجلس نمایندهای داشت، در حالی که اعضای مجلس مهستان را اساسا اشراف، بزرگان، روحانیان و 7 خاندان سلطنتی تشکیل میدادند که این را میتوان از نقاط قوت مجلس مشروطه برشمرد. منابع:
1 ـ مرتضی احدی، بررسی تاریخ ایران باستان، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فروهر. 1384، ص 257. |