ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ساسانی» ثبت شده است

آداب و عقاید و نحوه زندگی مذهب مزدکی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

دین مانوی نظر آداب و مقررات، بر نوعی زهد و بدبینی به حیات و زندگی مبتنی بوده است.
کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان می گوید:
… نزد این طایفه (مزدکیان)، چنانکه نزد مانویه، اصل آن است که انسان علاقه خود را از مادیات کم کند و از آنچه این علاقه را مستحکمتر می سازد اجتناب ورزد، از این رو خوردن گوشت حیوانات نزد مزدکیه ممنوع بود، و درباره غذا همواره تابع قواعد معینی بودند و ریاضتهایی می کشیدند… 
شهرستانی روایت می کند که مزدک امر به قتل نفوس می داد تا آنان را از اختلاط با ظلمت نجات ببخشد، ممکن است مراد از این قتل، کشتن خواهشها و شهوتها باشد که سد راه نجاتند. مزدک مردمان را از مخالفت و کین و قتال باز می داشت. به عقیده او چون علت اصلی کینه و ناسازگاری، نابرابری مردمان است، پس باید ناچار عدم مساوات را از میان برداشت تا کینه و نفاق نیز از جهان رخت بربندد در جامعه مانوی ” برگزیدگان ” بایستی در تجرد بمانند و بیش از غذای یک روز و جامه یکسان چیزی نداشته باشند.

  • سوشیانت

قیام مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تیسفون ، شهر بیکرانه ، مکعب ها و چهارگوش هائى از سنگ و گل تا بى نهایت ، میلیونها آبراهه ، کوى ها و کوچه هاى بیشمارش تا دل شب کشیده شده بود. شهر کاخ ‌ها و آتشکده ها…
انبوه مردم ، به دور مکعب سیاهى گرد آمده اند که آتشکده اى بسیار بزرگ و بى در و پنجره است . همه نگاهها به آن سو است . سپس مردم تکانى مى خورند و پس مى روند…
آى مزدک … آى !… آى !
آوایى که در یک زمان از هزاران سینه بیرون مى آید… مردى سرخپوش پدیدار مى شود؛ چشمان درشت کبودش با حالتى هوشمندانه و زیرکانه انبوه مردم را در مى نوردد. مزدکخطاب به انبوه جمعیت مى گوید:
این اهریمنان ناپاک را دروغ و کینه و ویرانى زنده مى کند. اما از این ها نیز بدتر، زردوستى و خواسته اندوزى است . همان گونه که الگ آسیابان پر از گندم و خس و خاشاک است که سرانجام از هم جدا خواهند شد، جهان امروز نیز آمیزه اى از روشنائى و تیرگى ، خوبى و بدى است …
مزدک در این هنگام با دست اشاره به مرده اى در میدان مى کند:
نان این مرد را که خورده ؟ زنى را که آفریدگار براى او فرستاده بود، چه کسى از او گرفته ؟
مزدک در جمع موبدان و دبیران و اسپهبدان فریاد زد:
… آئین ما به ما مى آموزد که هر چه هست ، از سه گوهر است که مزدا به مردم ارزانى داشته ؛ این سه گوهر جاودان آتش ، آب و خاک است . خداوندگار، در آفرینش گیتى ، این سه گوهر را پخش نکرد تا از آن به یکى اندک ، و به دیگرى بیشتر دهد؛ میوه هاى برآمده از این سه گوهر را نیز به همگان داد. شادى زیستن را به برابرى به همه داد. نظم مزدا این است . هر چه جز این ، آشفتگى و تیرگى است .

  • سوشیانت

مانی پیامبر

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانی پیامبر، در سال ۲۱۶م در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیام‌آور آیین مانی بود.او از سوی برادران شاپور یکم حمایت شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدان زردشتی دربار ساسانی قرار گرفت و در نهایت در زمان بهرام دوم کشته شد.مانی، از پدر و مادر ایرانی منسوب به اشراف اشکانی در نزدیکی بابل در میان دورود (میان‌رودان) (عراق کنونی) که در آن زمان بخشی از امپراتوری پارس بود، در (۲۷۶ - ۲۱۰) پس از میلاد مسیح، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیان گذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمین‌هایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شده‌است.مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثرترین اشخاص تاریخ، رده بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.

نوشته‌های مانی

بخش نخستین یکی از نوشته های مانی :

 "دین من وزید که آباریگان(از دیگر) دین پیشینیان باد ده چیز فرای و بهتر است "

  • سوشیانت

جنگ مصیخ

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ مصیخ یکی از رشته جنگ‌های صدر اسلام است که بین ایران و اعراب به وقوع پیوسته‌است، این جنگ در ماه رمضان سال ۱۲ هجری قمری برابر با سال ۶۳۳ میلادی به فرماندهی خالد بن ولید رخ داده‌است. در بادی الامر (ابو لیلی الخنافس) یکی از فرماندهان خالد، بدستور خالد به سوی منطقهٔ الحصید حرکت کرد، هنگامی که به انجا رسید دید قشون پارسیان مکان را تخلیه کرده اند. سربازان پارسیان به همپیمانان خود مسیحیان اعراب پیوسته بودند و راهی منطقه المصیخ شده بوده اند و در آنجا اردوگاه زدند. خالد از پیک خبری مخصوص اطلاع یافت که پارسیان در منطقهٔ المصیخ گرد آمده اند.

  • سوشیانت

جنگ ولجه

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ ولجه سومین جنگ از رشته جنگ‌های صدر اسلام است که بین ایران و اعراب به وقوع پیوسته‌است. این جنگ در ماه آوریل سال ۶۳۳ میلادی در محلی به نام ولجه و به فرماندهی خالد بن ولید رخ داده‌است. این جنگ بعد از جنگ زنجیر و جنگ رودخانه به وقوع پیوسته‌است.

مکان ولجه

ولجه موضعی بوده‌است، بین سرزمین کَسکَر در ناحیه خشکی و در جانب شرقی نهروان. در ولجه و مجاور نهر آبی که به رود دجله می‌ریزد، جنگ ولجه در گرفته‌است.

  • سوشیانت

جنگ نهاوند

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۹ ق.ظ | ۱دیدگاه

جنگ نهاوند ، در سال بیست ویکم هجری مطابق با سال ۶۴۱ میلادی بین سپاه ایران و اعراب در حمله اعراب به ایران در نزدیکی نهاوند که در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده، اتفاق افتاد. جنگ نهاوند که مسلمین آن را فتح‌الفتوح نامیدند یکی از مهم‌ترین جنگ‌هایی است که بین اعراب مسلمان و ایرانیان اتفاق افتاده‌است. ابن اثیر در خصوص علت این نام‌گذاری می‌نویسد:

مسلمین فتح نهاوند را فتح‌الفتوح نامیدند زیرا بعد از آن ایرانیان نتوانستند جمع شده و در برابر اعراب بایستند، و پس از این جنگ بود که مسلمین سراسر کشور ایران را تصرف کردند، وامپراتوری ساسانی فروپاشید.

  • سوشیانت

بهرام گور

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

بهرام که گور می گرفتی همه عمر      دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

بهرام گور

بهرام پنجم یا وهرام پنجم یا بهرامِ گور از ۴۲۱ تا سال ۴۳۸ میلادی پادشاه ساسانی بود. وی بجای پدر، یزدگرد یکم، بر تخت نشست.

بر تخت نشستن

یزدگرد یکم سه پسر بجا گذاشت، شاهپور و بهرام و نرسی. شاهپور را پدر، به پادشاهی قسمتی از ارمنستان که به ایران تعلق یافته بود، نصب کرد.

بهرام را از کودکی، برای تربیت، به نزد نعمان دوم، که یکی از پادشاهان ملوک لخمی بود، فرستاده بود. بهرام در حیره (عراق امروزی) و در قصر خورنق و تخت سرپرستی منذر پسر و جانشین نعمان، بزرگ شده بود.

نرسی پسر سوم یزدگرد، مادرش یهودی بود. او در زمان فوت پدر هنوز صغیر بود.

پس از مرگ یزدگرد، اعیان و روحانیون خواستند از فرصت استفاده کنند و قدرت خویش را استوار نمایند. شاپور پسر بزرگ وی را که شاه ارمنستان و جانشین پدر بود، کشتند و خسرو نامی را که خویشی نزدیکی هم با شاه نداشت، بر تخت نشاندند.

  • سوشیانت

جنگ قادسیه

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۳۵ ق.ظ | ۱دیدگاه

مروری بر نبرد قادسیه

جنگ قادسیه، در ۱۴ هجری قمری (۶۳۵ میلادی) بین سپاه ایران و اعراب مسلمان در حمله اعراب به ایران در سرزمین قادسیه (کربلای کنونی) اتفاق افتاد.

مقدمات جنگ قادسیه

پس از اینکه ابوبکر اولین خلیفه از خلفای راشدین، به جنگ‌های ارتداد پایان داد، در محرم سال دوازدهم هجری قمری خالد پسر ولید را مأمور عراق ساخت. در آن اوقات المثنی بن حارثه الشیبانی به اجازهٔ خلیفه در آن حدود بود، به خالد پیوست. چون این اخبار به هرمز مرزبانِ ایرانی آن اطراف رسید، وقایع را به دربار اطلاع داده، در مقابل دشمن شتافت. در حفیر که یکی از مناطق مهم سرحدی ایران نزدیک خلیج فارس بود، جنگی واقع شد که معروف به جنگ زنجیر است. هرمز در مبارزه با خالد پسر ولید کشته شد و بر لشکر او شکست وارد آمد.

  • سوشیانت

جنگ عین‌التمر

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ عین‌التمر در عراق رخ داده‌است و یکی از رشته جنگ‌های صدر اسلام است که بین ایران و اعراب در سال ۶۳۳ میلادی به وقوع پیوسته‌است. عین تمر نام مکانی است در نزدیکی انبار و بر جانب غربی فرات با نخلستان‌ها و قریه‌هایی چند در کنارهٔ صحرا. این شهر در اختیار ساسانیان بود و ایرانیان در آنجا سلاح‌گاه داشتند.

بعد از سقوط حیره به دست خالد بن ولید، خالد رهسپار ناحیهٔ عین التمر شد. گویند پسر بهرام چوبین بنام مهران بن بهرام در آن ناحیه فرمانروا بوده‌است. مهران فرمانده سربازان پارسی بود‌. عرب‌های مسیحی که با ساسانیان هم‌پیمان بودند و مشتمل بودند از، قبیله‌های النمر و تغلب و ایاد تحت فرماندهی عقه بن ابی عقه در آنجا فراوان بودند.

  • سوشیانت

جنگ شوشتر

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ شوشتر به یکی از رشته جنگ‌های حملهٔ عرب‌ها به ایران که در سال ۱۷ هجری بین ایرانیان و عرب‌ها در شوشتر به وقوع پیوسته است، اشاره دارد.

پیشینهٔ جنگ

بعد از جنگ قادسیه و جنگ مداین، شهر تیسفون که تا آن زمان پایتخت ایران بشمار می‌آمد، مقر سپاه عرب‌ها گشت. چنانکه گویند عمر خلیفهٔ دوم، از جنگ با ایرانیان اندیشناک بود و در دو مورد اظهار داشت: «مایلم بین ما وایرانیان کوهی از آتش باشد که نه دست ما به آنها رسد، ونه دست ایشان بر ما.» لیکن نه ایرانیان که در عراق سواد بلاد مهم و آباد خویش را از دست داده بودند راضی به وضع موجود می‌شدند و نه سرداران عرب که بوی غنیمت آنها را بیخود کرده بود، قانع به سواد می‌بودند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ