ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلسله» ثبت شده است

زرمهر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۲۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

زرمهر

 

  • منصب : فرمانروای سیستان
  • دوره فرمانروایی : ۴۸۴ تا ۴۸۸م (ساسانی)
  • نام‌های دیگر : سوخرا، سوفرا
  • لقب : هزاررفت
  • زادگاه : اردشیرخوره در پارس
  • کشته به دستور : قباد یکم

زَرمِهر یا سوخرا ملقب به هزاررفت فرمانروای سیستان در زمان ساسانیان و از آزادگان (اشراف) بزرگ ایران در اواخر سده ۵ میلادی بود. وی از خانوادهٔ کارن و زادگاهش ناحیه اردشیرخوره در پارس بود. مقتدرترین نجبای ایران در زمان پیروز یکم دو تن بودند یکی زرمهر یا سوخرا، و دیگری شاهپور که از مردم ری و خاندان مشهور مهران بود. پس از کشته شدن پیروز در جنگ با هفتالیان این دو سردار که با لشکری بزرگ در ایبری و ارمنستان به جنگ مشغول بودند، با عجله به تیسفون برگشتند تا نفوذ خود را در انتخاب پادشاه جدید به کار ببرند. زرمهر در رویارویی با ارمنیان، گشنسب‌داد را مأمور مذاکره با آنان کرد. وی لقب هزارپت داشت. او با وهن رئیس یاغیان ارمنی صلح کرد.

  • سوشیانت

تیسافرن

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۲۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تیسافرن سردار ایرانی و شهربان یا ساتراپ لیدیه و کاریا (ایالات مهم آسیای صغیر واقع در ترکیه کنونی) و برادر استاتیرای یکم همسر اردشیر دوم هخامنشی بود.

دوران حکومت تیسافرن بر آسیای صغیر با تحولات مهمی در تاریخ ایران و یونان مقارن بود. این تقارن تیسافرن را به یکی از بازیگران اصلی سیاست دربار هخامنشی در بحران جانشینی داریوش دوم و نیز یکی از چهره‌های سیاسی مؤثر در جنگ‌های پلوپونزی یونان تبدیل نمود.

تیسافرن در سال ۴۱۳ پیش از میلاد توسط داریوش دوم مأمور جمع آوری خراج عقب افتاده ایونیه گردید. با توجه به نزدیکی آتن با یونانیان ایونیه و در حالی که   تن و اسپارت مشغول جنگ‌های پلوپونزی (۴۳۱ تا ۴۰۴ پیش از میلاد) بودند، تیسافرن با اسپارت متحد گردید و قسمتهایی از ایونیه را به سال ۴۱۲ پیش از میلاد تسخیر نمود. امّا تیسافرن بیش از آنکه یک جنگجو باشد یک سیاستمدار بود و به سرعت حمایت خود از اسپارت را متوقف کرد. مطابق سیاستی که تیسافرن، ظاهراً به توصیه آلسیبیاد ( آلسیبیاد شاگرد نامی سقراط و یکی از بازیگران مهم سیاسی در یونان بود که برای مدتی به دربار هخامنشی پناهنده شد) طراحی کرده بود، دولت هخامنشی همیشه از طرف ضعیفتر در جنگ‌های پلوپونزی حمایت میکرد. این سیاست موجب طولانی شدن جنگ در یونان و تضعیف مواضع دولتشهرهای یونانی در برابر امپراطوری هخامنشی میگردید. 

  • سوشیانت

تنسر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تنسر یا توسر روحانی زرتشتی در اواخرِ عصرِ اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان بوده‌است. ظاهراً تنسر از اشراف‌زادگان اشکانی بود اما او به عقاید نوافلاطونی و دیانت روی آورد. نام تنسر در منابع مختلف به اشکال گوناگون مانند، لوسر، دوسر و غیره آمده‌است. تنسر پس از ظهور اردشیر بابکان به او پیوست و سمت هیربدان هیربد که بالاترین مقام در میان هیربدان بود، را داشت.

پیشینه

دورهٔ ظهور اردشیر بابکان و بدل کردن ملوک الطوائفی به شاهنشاهی واحد و بنیاد نهادن سلسلهٔ شاهان ساسانی و تجدید حیات و تقویت دین زرتشتی یکی از دوره‌های سرنوشت ساز دولت ایرانست. بنابر روایات متعدد پهلوی و عربی و فارسی یکی از مردانی که در همراهی با اعمال اردشیر بابکان و به کرسی نشاندن منظور او سهم مهمی داشت زاهدی بود تَنسَر نام که شاهی را از پدرش به میراث یافته بود لیکن به ترک آن گفته و گوشه‌نشینی اختیار کرده بود.

  • سوشیانت

اوتانه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

اوتانه یا هوتنه یا هوتن یا به یونانی اتانس نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان هخامنشیان بود.وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، رؤسای هفت خانوادهٔ بزرگ پارسی که هوتن نیز یکی از آنان بود، با کشتن گئومات مغ که به عنوان بردیا فرزند کوروش بزرگ بر تخت نشسته بود، سلطنت را به داریوش بزرگ و خاندان هخامنشی بازگرداند.

پنج روز پس از کشته شدن گئومات، همدستان دربارهٔ اقدامات آیندهٔ خویش در شوش به مذاکره نشستند. در جریان جلسهٔ تعیین نظام آیندهٔ حکومتی ایران، هوتن نظام حکومتی دموکراسی را برای آیندهٔ ایران پیشنهاد کرد و در نکوهش نظام پادشاهی سخن گفت، اما نظرش در آن نشست مورد استقبال قرار نگرفت، و حکومت پادشاهی در ایران تداوم یافت.

پس از رسیدن داریوش بزرگ به شاهنشاهی، هوتن به فرماندهی سپاه حدود ساحلی منصوب شد.

  • سوشیانت

عجایب دربار خسرو پرویز به روایت تاریخ

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هفت گنج
از عجایب بارگاه خسروپرویز بارها در منابع مختلف نامى به میان آمده است. «ساسانیان» اثر «کریستین سن» یکى از منابعى است که به این عجایب اشاره کرده است و از گنج گاو، دستمال نسوز، تاج یاقوت‌نشان، تخت طاقدیس، طلاى مشت افشار، گنج بادآورد و شطرنجى از یاقوت و زمرد به عنوان عجایب هفت‌گانه بارگاه پادشاه ساسانى نام برده است. فردوسى نیز در قصیده ای، از «هفت گنج» خسروپرویز نام مى‌برد. هندیان بودایى هم به تقلید از «هفت گنج» خسروپرویز، پادشاه ساسانى، «هفت گوهر» را ترتیب داده بودند.
  • سوشیانت

خسرو پرویز(ابرویز)

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

  • محل حکومت: ایرانشهر
  • دودمان: ساسانیان تاجگذاری: ۵۹۰ میلادی
  • لقب: ابرویز (پرویز) پایان حکومت: ۶۲۸ میلادی
  • مرگ: ۲۸ فوریه ۶۲۸ میلادی
  • نام پدر: هرمز چهارم شاهنشاه قبلی: هرمز چهارم شاهنشاه بعدی: قباد دوم (شیرویه) دین: زرتشتی همسران: شیرین، مریم دختر قیصر موریکیوس ، کردیه خواهر بهرام چوبین فرزندان: شیرویه، پوراندخت، آزرمی دخت، شهریار، مردانشاه، جوانشیر دستاورد های مهم: رساندن وسعت شاهنشاهی ساسانی به دوره هخامنشی و تصرف فلسطین، مصر و قسمت اعظم ترکیهٔ فعلی و محاصره قسطنطنیه، پیشرفت قابل ذکر هنر و موسیقی در شاهنشاهی ساسانی
  • جنگ ها: جنگ با بهرام چوبین، جنگ با روم
  • سردارن سپاه: شاهین و شهربراز (شهروراز)

خسرو دوم نامی است که رومی‌ها به وی داده‌اند. مورخین ایرانی وی را خسرو پرویز (ابرویز) گفته‌اند. از ۵۹۰ تا سال ۶۲۸ میلادی، پادشاه ساسانی بود. وی به جای پدر هرمز چهارم برتخت نشست.

  • سوشیانت

آذَرپاد مِهراِسپندان

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

آذَرپاد مِهراِسپندان موبدان‌موبد زمان شاپور دوم ساسانی بود. وی که میان سالهای ۲۹۰ تا ۳۷۱ میلادی میزیسته در ۳۲۰ به مقام موبدان‌موبدی رسید و در ۳۷۱ درگذشت. از آذرپاد کتاب ارزشمندی بدست ما رسیده به نام "اندرچ آتورپات مهراسپندان (اندرزنامه آذرپاد مهراسپندان) که دربرگیرنده اندرزهایی است که اذرپاد به فرزند خویش «زرتشت» میداده است. از اندرزنامه‌های معروف پهلوی همین اندرزنامه و اندرزنامه پسر آذرپاد و نوه اش است که هر سه موبدان‌موبد زمان شاپور بزرگ (شاپور ۳۱۰-۳۷۶) و اردشیر دوم (۳۷۹-۳۸۳م) و یزدگرد یکم (۳۹۹-۴۲۰م) بوده‌اند.

  • سوشیانت

هریوا

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هَریوا سرزمینی باستانی واقع در درهٔ حاصلخیز هریرود بوده است.این سرزمین که نامش را نیز از هریرود گرفته در قدیم بسیار حاصلخیز و هم مرکز شراب سازی بوده‌است. بطلمیوس موقعیت هریوا را در جنوب مرو و باختر، در شرق پارت و بیابان کارامانیا، شمال زرنگ و غرب پاراپامیز آورده است و بنابراین مشتمل بر تقریبا ولایت هرات امروزی در افغانستان می‌شده است. پایتخت آن قبل از حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران، آرتاکوآنا بوده‌است. باشندگان هریوا را هروی می‌نامند.بطلمیوس در کتاب جغرافیایش نام چند شهر هریوا را نیز برده که این نمایانگر حاصلخیزی و آبادانی در هریوا بوده است. شهرهای دیگر هریوا، بگفتهٔ بطلمیوس و آریان عبارت بودند از:

دیستا - ناباریس - تائووا - آئوگارا - بیتاکسا - سرماگانا – سوسیا- سیفاره - راگائورا - زموخانا - امبروداکس - بوگادیا – ورپنا- گودانا - فوراگا - ختریساخه - خائوورینا - اورتیانا – تائوپانا- استاندا - آرتیکوادنا - اسکندریهٔ آریا - بابرسانا – کپوتانا- آریا - باسیکا - سوتیرا - اُربیتانه - نی‌سی‌بیس - پاراکاناکه - گاریگا - درکاما - کوتاکه - تریبازینا - اَستاسانا - زیمیرا

  • سوشیانت

دیاکو

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۳۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

دولت ماد یکی از سه تیره آریایی ( ماد، پارس و پارت ) فلات ایران است در سال ۱۳۳۲ پیش از تاریخ خورشیدی بود . مردم ایران او را به پادشاهی برگزیدند. شاهنشاه دیاکو همدان ( هگمتانه‌ ) را به پایتختی خود برگزید و در آن بر روی تپه‌ای، هفت دژ تو در تو ساخت و هر یک را به رنگ ویژه‌ای در آورد.دیاکو ۵۳ سال بر ایران فرمانروایی کرد او توانست اتحادی تاریخی بین تیره های مختلف نژاد آریایی ایجاد نماید .
دیاکو قاضی یک روستا بود که به خاطر دادگری‌اش در سال ۷۰۱ پیش از میلاد از سوی ۷ طایفه ماد به عنوان رهبر برگزیده شد و توانست این ۷ طایفه قوم ماد را با هم متحد کند. او پس از ۷ سال رهبری در میان این ۷ طایفه، از سوی مادها به عنوان پادشاه برگزیده شد و تا سال ۶۵۶ پیش از میلاد مسیح بر همه طایفه‌های ماد فرمانروایی کرد. دیاکو کاخی هفت‌طبقه و تودرتو ساخت که هر طبقه با رنگی دیگر تزئین شده بود و در پیرامون آن شهر همگتانه (همدان) را به عنوان پایتخت خود بنیاد کرد. او ۵۳ سال پادشاهی کرد.

ماجراهای به قدرت رسیدن دیاکو فرزند فرورتیش تنها در کتاب تاریخ هرودوت آمده‌است. هرودوتمی‌نویسد که دیاکو در کاخ خود می‌ماند و تماس مستقیمی با مردم بیرون نداشت و تماسش از طریق فرستادن و دریافت پیام به بیرون بود و گروهی را به عنوان آگاهی‌رسان‌های مخفی زیر فرماندهی خود داشت.

  • سوشیانت

پیامبر نقاش

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانى ؟
مانى یا مانس از پدر و مادرى ایرانى در بابل به سال ۲۱۵ میلادى متولد شد. پدر و مادر او با خاندان اشکانى خویشاوندى داشتند. نام پدر مانى فَتَکْ بود و نام مادرش نُوشیتْ یا پُوسیتْ یا مریم و از خانواده کمسرکان بود. مانى بى شک ایرانى بوده است . ولادت او در بابل دلیل بیگانه بودن او نیست ، زیرا که در آن روزگار منطقه بابل و پیرامون آن جزء شاهنشاهى ساسانى بود. برخى تصور کرده اند که نام مانى سریانى است ، ولى این قطعى نیست . احتمال دارد که مانگ به معنى ماه باشد؛ زیرا در لهجه ایرانى سنگسرى به ماه مانگ گفته مى شود.
تصویر خیالى موجود از مانى با هلالى احاطه شده که قرینه اى بر صحت این ادعا است . هر چند آثار مانى به زبان سریانى نوشته شده ، ولى او ایرانى است . باید دانست که زبان سریانى تا حدى جنبه زبان علمى در ایران باستان داشته است .
دین مانى یکى از شاخه هاى دین زرتشت بود و عقیده به دوگرائى مسلما از دین زرتشت اقتباس شده بود، ولى از گنوز یا عرفان ترسائى هم تاءثیر پذیرفته بود. مبلغان دین مانى هر جا مى رفتند، دین مانى را با مقتضیات محلى تطبیق مى دادند؛ در شرق خود را زرتشتى و در غرب ترسائى معرفى مى کردند. به این دلیل در جهان غرب مانى به عنوان یکى از بدعت گذاران مسیحى معرفى شده است .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ