ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماوراءالنهر» ثبت شده است

مغول و ایلخانان

سوشیانت | چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

مغول و ایلخانان

736 – 614)) ق / 1335 - 1217 م  (( در طی همان ایام که محمد خوارزمشاه قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای ماوراءالنهر گسترش می‏داد و خلیفه بغداد  برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق بر ضد محمد خوارزمشاه توطئه می‏کرد حدود 613 ق / 1216 م، در آن سوی مرزهای شرقی قلمرو خوارزمشاه، قدرت نو خاسته‏ای در حال شکل گیری بود که به تدریج به داخل مرزهای اسلامی می‏خزید و خود را برای تهدید و تسخیر دنیای اسلام آماده می‏کرد. با این حال، خلیفه و سلطان، که آماج نهایی هجوم قریب الوقوع این نیروی تازه به پا خاسته بودند، در کشمکشها و مناقشات سیاسی خویش، آن را در نظر نگرفتند و یا آن قدر در محیط بسته افکار سیاسی و حشمت قدرتشان غرق شده بودند، که حضور این نیروی ویرانگر را اصلاً نمی‏دیدند و یا به عبارتی دیگر در مجموعه مناسبات سیاسی عصر، آن را وزنه‏ای به حساب نمی‏آوردند.

اما این نبردی عظیم و ویرانگر که از نواحی صحرای گوبی و جبال تیانشان به سوی ماوراءالنهر می‏خزید و از همان ایام فاجعه‌ای عظیم را برای دنیای اسلام تدارک می‏دید، دولت نوخاسته مغول بود که ظرف چند سال، هم به دولت پر آوازه خوارزم خاتمه داد، و هم به خلافت بغداد.

  • سوشیانت

جنگ مدی

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۳۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ مدی

 نبرد داریوش اول پادشاه هخامنشی با یونانیان  

پیروزى کوروش کبیر به کرزوس سبب ورود ایران به آسیاى صغیر و هم مرز شدن ایرانیان با «دولت شهر»هاى یونان شد. یونانیان از همان ابتدا از ورود این میهمان ناخوانده ناخشنود بودند. چرا که لیدیه قدرتى متوسط و غیرخطرناک بود، حال آنکه امپراتورى ایران یک امپراتورى جوان بانفوس و قدرت رزم بسیار زیاد بود. کوچ نشینان یونانى سرانجام در ۴۹۹ ق.م علیه پارس ها شوریدند و در این کار خود از یونانیان اروپا نیز کمک خواستند. اسپارت ها از کمک به یونانیان مهاجر خوددارى کردند، اما آتن ۲۵ کشتى نیرو به کمک آنها فرستاد. (تاریخ جهانى، تألیف ش. دولاندلن - جلد اول ص ۱۱۱)

یونانیان به کمک مردم «ایونى»، شهرهاى منطقه را گرفتند و در همان سال سارد را آتش زدند.

  • سوشیانت

منصور حلاج

سوشیانت | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۹:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

منصور حلاج

ابوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسین بن منصور حلاج )کنیه: ابوالمغیث) از معروف‏ترین عرفا و شاعران قرن سوم هـ. ق. بوده‌است. او در ۲۴۴ هجری به دنیا آمد. به خاطر عقایدش عده‌ای از علمای وقت آموزه‌هایش را مصداق کفرگویی دانسته، او را تکفیر کردند. ابن داوود اصفهانی، قاضی شرع بغداد به دستور ابوالفضل جعفر مقتدر، خلیفه عباسی حکم اعدامش را صادر کرد. در سال ۲۹۸ ه. ق برابر با ۹۲۲ میلادی، به جرم «کُفرگویی و الحاد» در ملاعام به دار آویخته شد. گُماشتگان مقتدر، او را پس از شکنجه و تازیانه، به دار آویختند، سپس سلاخی‌اش کردند و دست و پا و سرش را بریدند و پیکرش را سوزاندند و خاکسترش را به رود دجله ریختند.
شاعران فارسی‌زبانی هم‌چون عطار نیشابوری، حافظ، سنایی، مولوی، ابوسعید ابوالخیر، فخرالدین عراقی، مغربی تبریزی، محمود شبستری، قاسم انوار، شاه نعمت‌الله ولی و اقبال لاهوری درباره او بیت‌هایی سروده‌اند. وی از مردم بیضای فارس بود. ولادت او در آن سامان به احتمال در سال 244 هجری اتفاق افتاده است.

  • سوشیانت

فخر رازی پدر فلسفه جهان اسلام

سوشیانت | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۳۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

امام‌ محمد  فخر رازی‌

زاد و زندگی‌ 

از آنجائیکه دین مبین اسلام آخرین و کاملترین ادیان است و پیامبر اسلام به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شده و بعد از ایشان دیگر پیامبری نخواهد آمد، لذا خداوند متعال در هر زمان مجددان و شخصیتهایی والا در میان مردم می آفریند تا راه و رسم زندگی اسلامی را به مردم ابلاغ نموده و پاسداران حقیقی دین اسلام باشند.
از لابلای اوراق تاریخ، ظهور و حیات شخصیتی بارز متجلی است که فخر زمان، امام المتکلمین، فخرالدین رازی نام داردوی امام‌ ابوعبداللّه‌ محمدبن‌ عمربن‌ حسین‌بن‌ حسین‌ تیمی‌ بکری‌ طبرستانی‌ رازی‌، ملقب‌ به‌ «فخرالدین‌» و معروف به "شیخ الاسلام هرات"  و ملقب‌ به‌ ابن‌خطیب‌ و خطیب‌ ری‌ یکی‌ از حکیمان‌ نامبردار و از جمله‌ متکلمان‌ و ناطقان‌ زبردست‌ ایران‌ است‌
تولد امام‌ روز 25 رمضان‌ سال‌ 544 در ری‌ بود و وفاتش‌ در سال‌ 606 هجری‌، روز اول‌ شوال‌، در هرات‌ اتفاق‌ افتادامام‌ ابتداد نزد پدر مشغول‌ تحصیل‌ شد، پس‌ از مرگ‌ وی‌ پیش‌ مجدالدین‌ گیلانی‌ تلمذ کرد و آن‌ گاه‌ که‌ مجدالدین‌ گیلانی‌ جهت‌ تدریس‌ به‌ مراغه‌ دعوت‌ شد فخرالدین‌ نیز در مصاحبت‌ او بود و زمانی‌ دراز علم‌ کلام‌ را پیش‌ وی‌ می‌خواند و می‌گوید: در این‌ مدت‌ کتاب‌ شامل‌ امام‌ الحرمین‌ جوینی‌ (419-478 ه.ق‌) را که‌ در علم‌ کلام‌ پرداخته‌، حفظ‌ می‌کردچون‌ فخرالدین‌ قامت‌ برکشید و ببالید، رهسپار خراسان‌ شد و در آنجا بود که‌ به‌ آثار ابوعلی‌ سینا (در گذشته‌ 428 ه.ق‌) واقف‌ شد و به‌ مطالعه‌ آنها مشغول‌ گشت‌

  • سوشیانت

قیام مقنع یا سپیدجامگان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۰۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

خیزش مقنع یا سپیدجامگان

پس از کشتن "ابومسلم" همچون جنبش ­های پرجوش  و خروش، « خیزش المقنع » در ماوراءالنهر بود. مقنع از مردم مرو بود و نام سرشتی وی "حکیم‌بن هاشم" بود او از برای کور بودن یک چشمش از روبند بهره  میبرد و به این انگیزه او را «مقنع» می­خواندند. او در زیرکی و هوش و خردمندی میان مردم زمان خویش سرشناس بود و در آموزش دانش‌های متداول‌آن زمان بسیار کوشید و نسک‌های فراوانی را خواند و در افسون و نیرنگ و تردستی دست توانایی داشت.

او در آغاز کار نزد "ابومسلم خراسانی" رفت و به فراخوان عباسی پیوست و از دسته یاران و سرهنگان ابومسلم شد. چندگاهی نیز دبیر "عبدالجبار"، جانشین ابومسلم بود.

 مقنع در کنار ابومسلم، نقشی پرکار  و کارا در فراخوان عباسی داشت؛ اما‌پس از کشتن ابومسلم که نامردیی آشکار در حق یاران جنبش بود، به سختی از عباسیان روی گردان شد و پس از ابومسلم خواستار الوهیت گردید و این ادعا را تنها به ویژگان و یاران خود هویدا می‌کرد. او به تناسخ باور داشت و می­گفت که فروهر خدا در ابومسلم آشکار شده و فروهر ابومسلم در تن او حلول کرده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ