ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مزدکیان» ثبت شده است

آیین های ایران باستان بخش چهارم

سوشیانت | يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

مزدک

بحرانهاى اجتماعى در پدید آمدن باورهاى دینى نقش مهمى دارند و دینهایى که در زمان و مکانى بحرانى تاءسیس مى شوند، گسترشى عمومى مى یابند. آیین به شدت اجتماعى مزدک یکى از شواهد این مدعاست . فردوسى در شاهنامه هنگام سخن گفتن از پادشاهى قباد، شرح مفصلى از ظهور مزدک مى دهد. وى مى گوید مزدک حکیمى بود که مردم را در زمان تنگى برانگیخت تا به انبار غله هجوم برند و از این راه شهرت وى بالا گرفت .

 

سرگذشت مزدک

مزدک پسر بامداد در زمان قباد (488-531 م .) از میان دانایان و دانشمندان از شهر مازیارا در کنار دجله که اکنون کوت العماره خوانده مى شود، برخاست . تاریخ نگاران ، حتى آنان که با وى مخالف بوده اند، به خرد و منطق و صفات برجسته او اشاره کرده اند. مى گویند او مردى پرهیزکار بود و لباس ساده اى بر تن مى کرد.

مزدک هیچ گاه ادعاى پیامبرى نداشت و خود را پیرو شخصى به نام بوندوس مى دانست که در حدود سال 300 م . اصلاحاتى در مانویت پدید آورده بود و در ایران و روم پیروانى داشت .

  • سوشیانت

مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

مزدک پسر بامدادان ، از جمله اندیشمندان ایران در روزگار فرمانروایی ساسانیان ، برپادارنده نهضتی بود که در حدفاصل سال­های 488-496 میلادی شکل گرفت و به تعبیری می­توان آن را مهم­ترین و بزرگترین جنبش اجتماعی ایران در روزگار پیش از اسلام برشمرد. شوربختانه ، از چند و چون این جنبش و چگونگی تفکر مزدک چندان اطلاع دقیقی در دست نیست ، زیرا ، امروزه  ، از سویی نشانی از کتاب مزدک و یا آثار پیروان او ، نمی­توان جست و از دیگر سوی ، تمام منابعی که درباره مزدک مطالبی تقریر داشته­اند ، چه رسائل نگارش­یافته به زبان پهلوی و چه کتاب­های نگاشته­شده در روزگاران اسلامی ، همگی دیدگاهی مخالف و حتی دشمن­خویانه نسبت به مزدک داشته­اند.

آنچه هویدا می­نماید ، به سبب دراختیار نداشتن منابع مزدکی و یا دست­کم آثاری که رعایت بی­طرفی در آن شده باشد ، کاوشگر تاریخ ناگزیر است لرزان و سست گام بردارد و با احتیاط و وسواس بسیار در مکتوبات تاریخی بنگرد.

  • سوشیانت

آداب و عقاید و نحوه زندگی مذهب مزدکی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۲۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

آداب و عقاید و نحوه زندگی مذهب مزدکی

دین مانوی نظر آداب و مقررات، بر نوعی زهد و بدبینی به حیات و زندگی مبتنی بوده است.
کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان می گوید:
… نزد این طایفه (مزدکیان)، چنانکه نزد مانویه، اصل آن است که انسان علاقه خود را از مادیات کم کند و از آنچه این علاقه را مستحکمتر می سازد اجتناب ورزد، از این رو خوردن گوشت حیوانات نزد مزدکیه ممنوع بود، و درباره غذا همواره تابع قواعد معینی بودند و ریاضتهایی می کشیدند… 
شهرستانی روایت می کند که مزدک امر به قتل نفوس می داد تا آنان را از اختلاط با ظلمت نجات ببخشد، ممکن است مراد از این قتل، کشتن خواهشها و شهوتها باشد که سد راه نجاتند. مزدک مردمان را از مخالفت و کین و قتال باز می داشت. به عقیده او چون علت اصلی کینه و ناسازگاری، نابرابری مردمان است، پس باید ناچار عدم مساوات را از میان برداشت تا کینه و نفاق نیز از جهان رخت بربندد در جامعه مانوی ” برگزیدگان ” بایستی در تجرد بمانند و بیش از غذای یک روز و جامه یکسان چیزی نداشته باشند.

  • سوشیانت

گذری بر شخصیت مانی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانی فراتر از اسطوره گرایی

۱- مانی در چه پایه ای از استدلال منطقی قرار میگیرد؟ شرق شناس آلمانی هانس هاینریش شیدر که تمام وقت خود را در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ صرف تحقیق در مانویت کرده است در اثر خود کیفیت های ابتدایی نظام مانوی بر این سؤال تأکید کرده و بنظر او جواب این سوال کلید راهنمایی برای شناسایی شخصیت مانی و مانویت است .
قبلاً باید خاطرنشان ساخت که کوشش برای روشن ساختن شخصیت و کارهای یک بنیانگذاردین از طریق پاسخ به این پرسش که او در چه پایه ای از استدلال قرار میگیرد ، یک برداشت و روش کاملاً انفرادی است.
اما اگر مطلب را در همینجا رها نکنیم و سعی کنیم بیشتر به آن نزدیک شویم مسلماً اولین سؤال ما نیز همین خواهد بود که آیا مانی در جهتی که بتوان آن را استدلال منطقی نامید گام برداشت؟ آیا ‹‹ منطق ›› عامل مسلط در آیا ‹‹ عقل ›› ، ناظر بر شکل گیری مکتب مانوی بود؟ ظاهراً به نظر میرسد که چنین بوده است . به خاطر داریم که آگوستین بنا بر گفته خودش مجذوب مانویت شد زیرا آنها قادر بودند هر پدیده ای را که میتوانست در دنیا وجود داشته باشد ، توجیه منطقی کنند و نیز به خاطر داریم که انتقاد مانویت از مسیحیت این بود که مسیحی پیش از آنکه عقل خود را به کار اندازد باید اول خود را وادار به ایمان آوردن سازد . ( رک ص ۱۶۳ همین کتاب ) بدون تردید آنها همه به یک ستمگیری علمی ، اگر نگوییم منطقی ، دلالت میکند .

  • سوشیانت

مزدکیان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

مزدک کیست؟

« مزدک‌ کسی‌ است‌ که‌ در روزگار قباد ، پدر انوشیروان‌، ظهور کرد، و قباد را به‌ مذهبش‌ فراخواند و قباد دعوت‌ او را اجابت‌ کرد. و انوشیروان‌ بر خواری‌ و افتراء او آگاهی‌ یافت‌، پس‌ او را طلب‌ کرد، او را یافت‌، او را کشت‌. ابوعیسی‌ وراق‌ حکایت‌ کرد که‌ قول‌ مزدکیان‌ در دو عالم‌ و دو اصل‌ مانند قول‌ بسیاری‌ از مانویان‌ است‌، جزء این‌ که‌ مزدک‌ می‌گفت‌ که‌ نور به‌ قصد و اختیار عمل‌ می‌کند و ظلمت‌ به‌ خبط‌ و اتفاق‌ عمل‌ می‌نماید. و نور عالم‌، حساس‌ و لمت‌ جاهل‌، کور است‌ و آمیزش‌ نور و ظلمت‌ به‌ اتفاق‌ و خبط‌ بوده‌ است‌ نه‌ به‌ قصد و اختیار، و همچنین‌ رهایی‌ ( نو از ظلمت‌ ) به‌ اتفاق‌ رخ‌ می‌دهد، نه‌ به‌ اختیار. 

  • سوشیانت

دلایل ظهور مزدکیان و مانویان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

نظام طبقاتی زرتشتیان عامل اصلی ظهور مزدکیان و مانویان

آقای سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران در خصوص ظهور فرقه های انقلابی در عهدساسانی می گوید: امتیاز طبقاتی و محروم بودن عده کثیر از مردم ایران از حق مالکیت ناچار اوضاع خاصی پیش آورده بود و به همین جهت جامعه ایرانی در دوره ساسانی هرگز متحد و متفق الکلمه نبوده و توده های عظیم از مردم همیشه ناراضی و نگران و محروم زیسته اند، این است که دو انقلاب که پایه هر دو بر این اوضاع گذاشته بود و هر دو برای این بود که مردم را به حق مشروع خداداد خود برساند، در این دوره روی داده است: نخست در سال ۲۴۰ میلادی در روز تاجگذاری شاپور اول، یعنی چهارده سال پس از تأسیس این سلسله و نهادن این اساس،مانی دین خود را که پناهگاهی برای این گروه محروم بوده است اعلان کرد و پیش برد. 

  • سوشیانت

قیام مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تیسفون ، شهر بیکرانه ، مکعب ها و چهارگوش هائى از سنگ و گل تا بى نهایت ، میلیونها آبراهه ، کوى ها و کوچه هاى بیشمارش تا دل شب کشیده شده بود. شهر کاخ ‌ها و آتشکده ها…
انبوه مردم ، به دور مکعب سیاهى گرد آمده اند که آتشکده اى بسیار بزرگ و بى در و پنجره است . همه نگاهها به آن سو است . سپس مردم تکانى مى خورند و پس مى روند…
آى مزدک … آى !… آى !
آوایى که در یک زمان از هزاران سینه بیرون مى آید… مردى سرخپوش پدیدار مى شود؛ چشمان درشت کبودش با حالتى هوشمندانه و زیرکانه انبوه مردم را در مى نوردد. مزدکخطاب به انبوه جمعیت مى گوید:
این اهریمنان ناپاک را دروغ و کینه و ویرانى زنده مى کند. اما از این ها نیز بدتر، زردوستى و خواسته اندوزى است . همان گونه که الگ آسیابان پر از گندم و خس و خاشاک است که سرانجام از هم جدا خواهند شد، جهان امروز نیز آمیزه اى از روشنائى و تیرگى ، خوبى و بدى است …
مزدک در این هنگام با دست اشاره به مرده اى در میدان مى کند:
نان این مرد را که خورده ؟ زنى را که آفریدگار براى او فرستاده بود، چه کسى از او گرفته ؟
مزدک در جمع موبدان و دبیران و اسپهبدان فریاد زد:
… آئین ما به ما مى آموزد که هر چه هست ، از سه گوهر است که مزدا به مردم ارزانى داشته ؛ این سه گوهر جاودان آتش ، آب و خاک است . خداوندگار، در آفرینش گیتى ، این سه گوهر را پخش نکرد تا از آن به یکى اندک ، و به دیگرى بیشتر دهد؛ میوه هاى برآمده از این سه گوهر را نیز به همگان داد. شادى زیستن را به برابرى به همه داد. نظم مزدا این است . هر چه جز این ، آشفتگى و تیرگى است .

  • سوشیانت

ساسانیان

سوشیانت | چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

نگاهی به سلسله ساسانبان:

 این سسلسله چهار صد سال بر سرزمین اهورایی پارس حکومت کرد و با یورش اعراب منقرض شد .  بنیانگذاران حکومت دینی خاندان ساسانی از پارس برخاسته خود را وارث هخامنشیان و از نسل آنها میداشتند. آنان بنا به نام جد خویش ساسان به افتخار وی نام سلسله خویش را ساسانی نهادند. ساسان ریاست معبد آناهیتای شهر استخر را بر عهده داشت. بابک پسر ساسان بر شهر خیر در کنار دریاچه بختگان فرمانروایی می کرد. و پس از درگذشت پدر عهده دار مقام وی گردید. سپس با چیره شدن بر چند تن از شاهان پارس موفق به سلطه بر کل پارس گردید. ارتخشیر یا اردشیر پسر بابک پس از مرگ پدر و برادر خویش بر امور دست یافت. و در صدد برآمد تا قدرت خویش را بر اطراف پارس نیز انتشار دهد، اردشیر در جریان پیشروی های خود در دشت هرمزگان با اردوان پادشاه اشکانی رو در رو شد و در نهایت بر وی پیروز گردید. و اردوان در این جنگ جان خود را از دست داد و با مرگ وی امپراطوری اشکانی که از مدتها پیش به انحطاط گراییده بود منقرض گشت. بدین صورت سلسله ساسانی که بوسیله اردشیر در پارس بناشد و جای دودمان اشکان را که در پارت بوجود آمده بود گرفت. و حکومتی را که اسکندر مقدونی از پارسی ها گرفته بود. ارتخشیر به آنها بازگرداند. سلسله جدید اگر هم بر خلاف ادعای خویش با خاندان شاهان هخامنشی رشته پیوندی نداشت، ولی مثل آنها به پارس منسوب بود، و مثل آنها سازمان متمرکز و استواری که با نظام ملوک الطوایفی بعد از اسکندر تفاوت بسیار داشت بوجود آورد. حکومتی که بوسیله دودمان ساسانی بر پا شد بر دو پایه دین و مرکزیت استوار بود. آنان بر خلاف اشکانیان وحدت سراسر کشور را تامین کردند، دولتی تشکیل دادند که قدرت کشور را در خود متمرکز ساخته با اقتدار تمام بر همه مناطق کشور نظارت داشت. ساسانیان، عظمت و شکوه عصر هخامنشی را تجدید کردند، در دوره قدرت این سلسله عظمت و اقتدارشان و حیثیت سیاسی ایران تا آنجا اوج یافت که عملا دنیای متمدن آن روز را به دو قطب قدرت یعنی ایران و روم تقسیم نمود. و این مساله خود سبب آغاز فصل جدیدی از ارتباط بین این دو امپراطوری بزرگ گردید.

  • سوشیانت

انوشیروان دادگر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۵۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

 خسرو انوشیروان

 خسرو انوشیروان از دودمان ساسانیان و یکی از بزرگ‌ترین پادشاهان ایران بود که به دادگری پرآوازه شده است. او جنبش مزدکیان را سرکوب کرد، در برابر زیاده‌خواهی‌های رومی‌ها ایستاد، حبشی‌ها را از یمن بیرون کرد، به یورش‌های هفتالیان به خاک ایران پایان داد، دانشگاه گندی‌شاپور را به کوشش وزیر خردمندش، بزرگمهر، رونق داد و سازمان اداری، مالی و ارتش ایران را بهبود بخشید. در نزدیک 50 سال فرمان‌روایی انوشیروان(579-531 میلادی)، سرزمین ایران از سند تا دریای سرخ گسترش یافت.

 ایران پیش از انوشیروان

 انوشیروان فرزند قباد اول بود که نزدیک 43 سال بر سرزمین ایران فرمان راند. قباد وارث ورشکستگی اقتصادی بود که در نتیجه‌ی چند سال قحطی و سپس شکست ایرانیان از هفتالیان(هون‌های سفید) به وجود آمده بود. در اوج آن گرفتاری‌ها فردی به نام مزدک آیین تازه‌ای آورد که به برابری در دارایی‌ها و براندازی نظام طبقاتی دعوت می‌کرد و دلیل اصلی دشمنی‌ها و ناسازگاری‌های میان مردمان را نابرابری می‌دانست. پیروان مزدک کم کم به این باور رسیدند که زن و خواسته باید مانند آب و آتش و چراگاه در دسترس همگان باشد و بنابراین باید از توانگران گرفت و به تهیدستان داد. از آن‌جا که قباد این آیین را راهی برای کاستن از قدرت بزرگان ساسانی می‌دانست، از مزدک پشتیبانی کرد.

  • سوشیانت

قیام های ایرانیان بر ضد عباسیان

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۳۵ ق.ظ | ۸دیدگاه

قیام ایرانیان

در گذر روزمهان(تاریخ) ایرانیان سر به روی هیچ زورگو و ستمکاری  فرود نیاوردند و به هر روشی برای نگهداشت خودسالاری (استقلال) خود کوشش می کردند و کم و بیش هیچ گاه همگی ایران به دست دشمنان نیافتاده است،و شاید این راز ماندگاری کهن  نگاری و پیشینه و زبان شیوای پارسی باشد. پس از پانهادن تازیان،ایرانیان در گوشه و کنار این خاک سپنتا (مقدس) به شورش در برابر چنگ اندازان دست زدند،پهوانان و استوره های میهنی مانند : مقنع،ابومسلم،سنباد،استادسیس،بابک خرمدین،مازیار ، . . . در درازنای استیلای تازیان که باز هم نتوانسته بودند به گونه همه‌گیر ایران را بچنگ بیاورند،در برابر آنها به پا خواستند و جنبش های مردمی و شورش های پهلوانی(حماسی)‌به راه انداخته اند که برآیند همه این جنبش ها به کوتاهی دست تازیان از خاک پاک ایران زمین شد. در این میان سنباد آهنگ ویران کردن کعبه داشت، استادسیس داوی پیامبری می کرد و مقنع داوی خدایی داشت.

اما‌‌صد افسوس که از این پهلوانان و دلاوران در کهن نگاری ،بویژه کهن نگاری امروزی(معاصر) نامی‌در خور آنها نیامده و بایستگی( وظیفه) ما می باشد که پویش در زنده نگاه داشتن نام و دلاوری های آنها کنیم.این سرداران بخش تاریک و فراموش شده کهن نگاری ما می باشند که رو به فراموشی می باشند.

در این نوشتار هر چند کوتاه نگاهی به آنها  میکنیم.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ