ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هخامنشی» ثبت شده است

داستان هاى کورش در اساطیر و حماسه ملى ایران‏

سوشیانت | يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

داستان هاى از کورش ‏

در شاهنامه فردوسى و متون تاریخى ایران، بخشى وجود دارد درآمیخته از اسطوره، واقعیت و داستانهاى پهلوانى و اعتقادى که واقعیات زندگى کورش هخامنشى را از تولد تا مرگ با زبانى کنایى و رمزآمیز و متناسب با تعبیرات اساطیرى و آرمان‏گرایانه و گاهى به شکلى افسانه‏آمیز بیان مى دارد و طبعا از سرگذشتهاى شفاهى رایج در میان مردم ایران، روایتهاى یونانى و عبرى و سامى نیز تأثیر مى پذیرد. در این داستانها، زندگى شگفت‏انگیز این شخصیت ممتاز تاریخى و فتوحات این جهانگشاى پارسى شاخ و برگ فراوان مى یابد و به شیوه‏اى گسترده و متنوع با زندگى چند شخصیت اساطیرى و پهلوانى و تاریخى درهم مى آمیزد و در آثار ادبى و تاریخى روزگاران بعد منعکس مى گردد، آنچنان‏که امروزه نمى توان تقدّم و تأخر یا صحّت انتساب این روایتهاى گیج‏کننده را برمبناى تحلیلهاى اساطیرى و یا نتیجه‏گیریهاى علمى اثبات کرد. اما از آنجا که تورات (که کورش را ناجى... قوم یهود شمرده است) و مورخان بزرگ یونانى چون هرودوت، کتزیاس، گزنفون مفصلا از او یاد کرده‏اند، مى توان اطلاعات مربوط به کورش را در این منابع مبناى نوعى مطالعه تاریخى-اساطیرى قرار داد و دگرگونیهاى مربوط به زندگى و مرگ وى را در متون حماسى و تاریخى و در شخصیتهاى اساطیرى و پهلوانى و تاریخى دورانهاى بعد بازجُست. حاصل این کوشش شاید بتواند این نکات را اثبات کند که اولا، چگونه واقعیتهاى تاریخى در ساختار اساطیر و داستانهاى ملى مردم ما تأثیر گذاشته‏اند و ثانیا، روایتهاى هندى، آریایى، یونانى و سامى چگونه در شکل‏گیرى این داستانها مؤثر بوده‏اند. در این صورت است که مى توان تمام یا بخشى از زندگى کورش را در ارتباط با جمشید، فریدون، زال، کى‏آرش، کیخسرو، بهمن، اسفندیار، اردشیر بابکان، ذوالقرنین و سلیمان مورد مطالعه قرار داد و هر بخشى از زندگى وى را با یکى از این افراد در ارتباط یافت. براى روشن شدن این مطلب، لازم است نخست به اختصار کورش را بشناسیم و سپس به نفوذ داستانهاى او در دیگر روایتهاى اساطیرى-پهلوانى و تاریخى بپردازیم.

  • سوشیانت

حفر کانال بوسیله مهندسان ایرانی

سوشیانت | سه شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

ایجاد کانال سوئز


پیشینه عمیق و کهن مهندسی ایرانیان در دوران باستان، با درنظر گرفتن آثار ساختمان‌های باقیمانده از دوره هخامنشیان، پارتیان و ساسانیان، مجموعه حیرت‌انگیز تخت‌جمشید و آثار باستانی پراکنده در استان فارس و طاق‌کسری در مداین به خوبی روشن است. مهم‌ترین موضوعی که در اینجا مورد گفتگو و توجه می‌باشدایجاد کانال دریایی بوسیله مهندسان ایرانی به سرپرستی “مهندس ارتاخه” هخامنشی است که به فرمان داریوش اول هخامنشی بوجود آمده و افتخار آن برای همیشه از آن ایران و ایرانی است.

داریوش بزرگ با توجه به اهمیت راه‌های دریایی به‌ویژه راه دریایی بین مصر و ایران در اواخر قرن ششم پیش از میلاد دستور داد کانالی بین دریای سرخ و دریای مدیترانه از راه نیل ایجاد شود تا کشتی‌های ایرانی به‌راحتی بتوانند از آن آبراه عبور کرده و درنتیجه راه بسیار کوتاهی بین ایران و مصر از طریق دریا ایجاد گردد.

  • سوشیانت

آتش دان های نقش رستم

سوشیانت | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

آتشدانهای سنگی دوگانه

کوه نقش رستم شیب تندی به سوی جنوب غربی دارد، و از چند متری نقش اردشیر پایکان به صورت پوزه ای درمی آید که رو به شمال می پیچد و به ناحیه شولستان می رود. در 150 متری پوزه بر سمت راست جاده دو قربانگاه از سنگ کوه تراشیده اند که شکل هرم ناقص تو گود را دارند، و یکی از دیگری اندکی بزرگتر است اما مشخصات و تزئینات هر دو یکیست، و فاصله ی آن دو از هم تنها 80 سانتیمتر است.

  • سوشیانت

زندگی نامه کوروش بزرگ (کوروش دوم)

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

زندگی نامه کوروش

دوران خردسالی کوروش کبیر را هاله ای از افسانه ها در برگرفته است. افسانه هایی که گاه چندان سر به ناسازگاری برآورده اند که تحقیق در راستی و ناراستی جزئیات آنها ناممکن می نماید. لیکن خوشبختانه در کلیات ، ناهمگونی روایات بدین مقدار نیست. تقریباً تمامی این افسانه ها تصویر مشابهی از آغاز زندگی کوروش کبیر ارائه می دهند،تصویری که استیاگ ( آژی دهاک )، پادشاه قوم ماد و نیای مادری او را در مقام نخستین دشمنش قرار داده است.

استیاگ - سلطان مغرور، قدرت پرست و صد البته ستمکار ماد - آنچنان دل در قدرت و ثروت خویش بسته است که به هیچ وجه حاضر نیست حتی فکر از دست دادنشان را از سر بگذراند. از این روی هیچ چیز استیاگ را به اندازه ی دخترش ماندانا نمی هراساند. این اندیشه که روزی ممکن است ماندانا صاحب فرزندی شود که آهنگ تاج و تخت او کند ، استیاگ را برآن می دارد که دخترش را به همسری کمبوجیه ی پارسی – که از جانب او بر انزان حکم می راند - درآورد.

  • سوشیانت

ارتش هخامنشی چگونه بود؟

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۰۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

ارتش هخامنشی از لحاظ قومی-فرهنگی،سازمانی آمیخته و مختلط بوده است.این ارتش شامل نیروهای منظم آموزش دیده پیاده و سواره ایرانی،عمدتا مادی و پارسی بوده که با واحدهای منتج از سربازگیری اجباری از ملل تحت فرمان ایران و نیز بکارگیری مزدوران جنگی خارج از امپراتوری ترکیب می شده است.

در حالی که نیروهای دائمی منظم ارتش،مانند یگان های "گارد جاویدان"،به طور همسانی با سازوبرگ رزمی مجهز بوده اند،نیروهای متحد و ائتلافی در خدمت ارتش،تجهیزات خاص خویش را داشته و به شیوه ویژه خودشان می جنگیده اند.

از ویژگی های ارتش ایران هخامنشی،وجود انبوه سواره نظام سبک اسلحه تیرانداز،زوبین اندازان،واحدهای ملازم نارزمی،همسران،همخوابه ها و بردگان بوده است.

  • سوشیانت

زندگی نامه کوروش یکم

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۵۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

کوروش یکم )به یونانیکوروس( از 640 ق.م تا 600 ق.م (و برپایه دیگر گاهشماری ها از 652 ق.م تا 600 ق.م) پادشاه انشان بود.

او یکی از نخستین اعضای دودمان هخامنشی و به ظاهر، نوه پایه گذار این دودمان هخامنش، و پسرچیش-پش بود. پسران چیش-پش پس از درگذشت وی، پادشاهی اش را میان خود تقسیم کردند. کوروش یکم به پادشاهی انشان رسید درحالیکه برادرش آریارمنه، پادشاه پارسه شد.

تعیین گاهشماری این رویداد مشکل است. همچنین در  این رابطه بحث است که آیا او و پادشاهی که وی را با عنوان "کوراس پارسوماشی" می شناسیم یک شخصیت می باشند یا نه. نخستین بار پیرامون 652 ق.م از کوراس نام برده شده است. در آن سال، پادشاه بابل، شمش-شوم-اوکین )668 - 648 ق.م) علیه برادر بزرگترش آشوربانیپال )668 - 627 ق.م) فرمانروای آشور شورش کرد. از کوروش یکم بعنوان همپیمان نظامی پادشاه بابل نام برده شده است.

جنگ میان دو برادر در سال 648 ق.م با شکست و خودکشی شمش-شوم-اوکین پایان یافت.

  • سوشیانت

داریوش اول

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

زندگینامه داریوش اول به صورت کامل
داریوش منتسب به یکی از خاندانهای فرعی سلسله هخامنشی است ، جد داریوش ( ارشام ) که در آن زمان زنده بود ، عنوان پادشاهی داشت و پدر داریوش ( ویشتاسب ) در پارت از حکام بود . کمتر پادشاهی در بدو جلوس به تخت شاهی مانند داریوش با مشکلات زیاد و طاقت فرسا روبرو بوده است .

زیرا بعلت غیبت طولانی کمبوجیه از ایران که مدت ۴ سال بطول انجامید و اخباری که در غیاب او منتشر می شد ، به تخت نشستن بردیای دروغین و کارهای او که در مدت ۷ ماه برای جلب توجه مردمان ایالات کرده بود ، در نتیجه از نفوذ حکام مرکزی ، در ممالکی که تازه جزو ایران شده بودند  کاست و حس استقلال طلبی آنها را تحریک کرد و هر کدام از ممالک تابعه در صدد بر آمده بودند که از ایران جدا شوند . هنگامی که مسئله گیومت مغ پیش آمد و به پادشاهی رسید موجب شد دیگران نیز به فکر سلطنت بیافتند .
داریوش در مدت قریب به دو سال مجبور بود با اغتشاشاتی که در همه نواحی مملکت او ایجاد شده بود بجنگد . داریوش برای جلب توجه قلوب مردم مصر ، به آنجا سفر کرد و در حدود ۵۱۲ یا ۵۱۳ ق. م اقدام به جنگ با سکاها کرد . لشکر عظیم ایرانیان از تنگه بُسفر گذشتند و تراکیه شرقی را مطیع ساختند و از دانوب عبور کردند .

  • سوشیانت

کشورداری داریوش بزرگ

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

داریوش بزرگ

پیش از پرداختن به «کشورداری داریوش بزرگ» خوانندگان گرامی را به این نکته مهم جلب می‌کنم که از مدارک و نشانه‌ها، آن چه درباره روزگار هخامنشی در دست ماست، بیشتر نوشته ی بیگانگان است و طبیعی است که این نویسندگان در آثار و نوشته‌های خود خالی از چشم‌داشت نمانده‌اند. از سوی دیگر مرز و بوم ایران، این کشور کهن سال ما آسیب و صدمه فراوان دیده است. ‏

روزهای سهمگین فراوان، مانند تاخت و تاز اسکندر گجستک، دست یافتن تازیان به ایران و یورش مغول و تاخت و تاز اقوام دیگر به ایران گذشته است و هیچ چیز از روزگاران باستان، آن چنان که باید، بر جای نمانده است و یا این که رنگ و روی دیگر به خود گرفته است. اما خوشبختانه در نیم سده اخیر و با کوشش باستان شناسان، گاه و بی‌گاه در میان ویرانه‌ها، اسناد و نشانه‌هایی از روزگاران سرافرازی و شکوه ایران بدست می‌آید چنان که با خواندن سنگ‌نگاشته‌های هخامنشی بسیاری از نکته‌های تاریک تاریخ ایران هخامنشی روشن شده و آنچه که تا چند ده سال پیش افسانه و باور نکردنی می‌نمود به صورت حقیقت درآمده است.

  • سوشیانت

تاریخچه رقص در ایران(بخش اول)

سوشیانت | پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

تاریخچه رقص در ایران(1)
 

پیشگفتار
رقص به حرکت درآوردن هماهنگ اندام های بدن همراه با موسیقی است که بر اساس کشش و نیاز طبیعی ، به منظور احساس های فردی و اجتماعی و نیز برگزار کردن آئین ها اجرا می شود . هم چنین رقص می تواند بازنمایی اندیشه و نمایش داستانی معین با بهره گیری از هنر صحنه پردازی باشد ، مانند باله ی کلاسیک .
ویژگی رقص که آن را از دیگر فعالیت های بدنی متمایز می کند ، جنبه ی هنری آن است . در رقص تن و روان به یکدیگر می پیوندند ، یعنی هر حرکت بدن متاثر از یک حالت درونی و عاطفی است ، به گونه ای که جسم ، اندیشه و عواطف انسا نی به صورت واقعیتی یگانه تجسم می یابد . هم چنین رقص به گونه ی استعاری روابط انسان ها را با یکدیگر بیان می کند . در رقص های دسته جمعی احساس و عاطفه ی مشترک بین رقصندگان و تماشاگران به وجود می آید . رقص های هر قوم و ملتی ، شیوه ها و گونه های خاصی برای بیان عاطفی و ارتباط با دیگران دارد .
رقص ها به طور کلی بازتاب شرایط اقلیمی ، تاریخ ، فرهنگ ، باورها و موسیقی است . بنابراین تنوع شکل و هدف رقص ها به اندازه ی تنوع فرهنگ ها متفاوت است . رقص ها به تنهایی ، دو نفره ، سه نفره ، چهار نفره و بیشتر ، با آرایش های دایره ، چهارگوش ، و یا صف های بلند اجرا می شوند . معادل فارسی رقص ((بازی)) است . بازی در زبان پهلوی وازیک ، واچیک یا واژیک خوانده می شود . ((واز)) در زبان پهلوی به معنی پرواز ، جنبش و جهش است . در برهان قاطع (( واخیدن)) به معنی از هم جداکردن و جدایی نمودن است ، بدین گونه بازی یا واچیک ، کاری است که در آن بدن به حرکت درمی آید و دستها حالت پرواز و افشاندن به خود می گیرد و چون حالت افشاندن دستها در انواع رقص هست ، رقص را دست افشانی و پایکوبی هم می گویند .

  • سوشیانت

واپسین سخنان کوروش به روایت تاریخ

سوشیانت | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

واپسین سخنان کوروش به روایت تاریخ

گزنوفون مورخ نامدار یونانی در کتاب کوروپدیا ( زندگی کوروش بزرگ ) چنین می نگارد :

کوروش بزرگ پس از هفتمین بار که سراسر امپراتوری ایران را سرکشی کرد دیگر قدرت و توان جوانی را نداشت و روزگار پیری اش آغاز شده بود . پدر و مادرش سالها پیش با دنیای فانی بدرود حیات گفته بودند . وی به مناسبت هفتیمن سرکشی به کل سرزمینهای ایران که بیش از دهها کشور می شد جمع کثیری از رعیتهای و افراد عام ایران را گردآورد و سپس به آنها پاداشهای بسیاری بخشید . سپس شبانگاه به بالین خواب رفت . همان شب در عالم رویا ندایی او را مخاطب قرار داد و چنین گفت :

"ای کوروش خود را آماده ساز زیرا به زودی به ملکوت خدایان پرواز خواهی نمود "

کورش از شنیدن این ندا سراسیمه از خواب برخاست و خواب برای بزرگان بازگو کرد و چنین پاسخ شنید که به زودی به دیار جاوید خواهی شتافت . کوروش پس از شنیدن این سخن دریافت که آماده سفری بس طولانی و ابدی خواهد بود و پایان زندگی پر فراز و نشیبش اش فرا رسیده است . پس روی به درگاه یزدان نمود و چنین گفت :

ای ایزدان این آخرین قربانی من را پس از یک عمر مجاهدت و کوشش با لطف و کرم خویش بپذیرید . من از یاری خداوند در تمامی مراحل زندگی ام سپاسگزارم . موهبت او بود که به من راه درست را نشان داد و دریافتم چگونه باید از خطا دوری بجویم. خداوند را ارج مینهم که حتی در اوج قدرت هرگز از یادش دوری ننمودم . اینک تنها و آخرین آرزویم این است :

"روزگار زن ٫ فرزندان ٫ دوستان ٫ مردم و میهن عزیزم سعادتمند گردد و عمرم را با شرافت به پایان برسانم "

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ