ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

داریوش بزرگ شاهنشاه بی همتا

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۵ ب.ظ | ۱دیدگاه

داریوش بزرگ

داریوش یزرگ

 

نام

داریوش یکم ، فرنام به داریوش بزرگ، پسر ویشتاسپ، همسر آتوسا و داماد کوروش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی بود.

 

داریوش در زبان لاتین «دَرَیوس»، زبان یونانی «داریوس» و در پارسی باستان «دارَیَوَهوش»واگویی  می‌شود. آرایه این نام در زبان ایلامی «داریامائویس»، در زبان اکدی «داریاموس» و در زبان آرامی «دِرایس» و «دِرایوس» است و گمان ‌می‌رود نام یونانی دیگرش «داریائوس» باشد. این نام در زبان پارسی باستان به‌ چَم «استوار نگاه می‌دارد آن‌چه نیکوست را» می‌باشد.

این نام در نگارش بابلی سنگنبشته بیستون به گونه [ داریاموش ] آمده است: من «داریاموش«(داریوش)، شاه، پسر «اوشْتاسْپَه» (ویشتاسپ)، «اَهَمَنیش» (هخامنشی)، شاه شاهان، پارسی، شاه «پَرسو» (پارس)  آماده است.

وی در سال ۵۲۲ پیش از زایش، با یاری چندی از بزرگان هفت خانواده بلند پایه پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورش‌های درون‌ مرزی پرداخت. فرمانروایی شاهنشاهی را استواری بخشید و سرزمین‌هایی چند به شاهنشاهی افزود، همچنین آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود.

 

بازگشت به میهن

 

در چله تابستان سال 52 داریوش جوان 28 نیزه دار و آجودان پیشین کمبوجیه پس از مرگ پادشاه خود در شام دوباره به میهن باز گشت. همه سرزمین هایی که در گذار پیمود، بابل، شوش و هتا سرزمین بنیادین نیا ی او به دست ستمگران در آمده بود. بزرگان و درباریان شاه به استان های خویش رفته و کناره گیری گزینش کرده بودند و آرامش شگرفی همه جا فرمان فرما بود.

در هنگامی که از بزرگان هخامنشی ها در رسته ی فرزندان پسر تنها خاندان ارشامه و پسر او ویشتاسپه بجای مانده بود، گوتامه چیرگی خویش را کم کم با به هم ریختن سازمان مردمی دولت کوروش استوار‌ می کرد. گوتامه برادر اوروپستس (مغی که کمبوجیه در گذار مصر جانشینی را به او سپرده بود) نماینده ی سود ماد ها نبود، وانگه نشان یک رسته ی اندک و کهنه پرست و کهنه بود.

در آغاز چنین به‌ دید ‌می آمد که بنای دولت داریوش از هم گسیخته خواهد شد و داریوش و اندیشه‌های بزرگ  شیر مردی آریایی، او را زیر آوار بلند پروازی خاکسپاری خواهد کرد، ولی در برابر آنچه امید می رفت در درازنای زمان نزدیک به یک سال داریوش با سستی نا پذیری و پشتکار پولادین و بی‌پروایی بی مانند، همه نیروهای شورشی ، دشمن و ناسازگاران را شکست داد و این سرزمین سپنتا را آزاد نمود و آرامش و بزرگی را به ارمغان آورد. بدین گونه داریوش توانست در این سال نیرو هایی که دولت در رودررویی با گزندها به آنها پشت گرمی داشت را بشناسد و دانست که به چه کسان و چه نیرو هایی می تواند دلگرم باشد و به آنها باور داشته باشد.

 

آئین گذاری در زمان داریوش

 

شاید با ارزش ترین دستاورد و بزرگترین بازمانده ‌او، گردآوری نخستین گروه آیین‌های همه‌گیر دیوانی و مردمی باشد. در میان تیره‌های ایرانی از پیش تر دات بوده ولی یک دات همه گیر که همه ناچار به پیروی از آن باشند بی‌پیشینه بود. شاهنشاهان پیش از داریوش مانند کوروش، کمبوجیه و بردیا همه باورمند به واگذاری آیین گذاری نیروهای به  های بومی بودند.

 

دو نکته در دستورهای داریوش آنها را از دستورهای پیش از خود سوا و دگرگون می کند :

 

الف) چالش نام بردن ویژه داریوش به پشتوانه این آئین نامه که از سوی اهورامزدا است (این کار پافشاری و باور داریوش بر یکتا پرستی را نمایان می کند).

ب) نامی‌که داریوش به دات ‌می دهد. در لوح های بابلی و آشوری دات به نام (گروه آرا) شناخته می شد و هر کدام از بند ها بر پایه دیدگاه یک دادرس در زمینه یک دادخواست روشن بنا شده بود، ولی داریوش آساهای خود را «دات» می نامد(ریشه واژه داد) و به چَم دادخواهی و دادگستری است.

آرمان بزرگ داریوش، پشتیبانی از مردم در برابر ستم به دست فرسار و پایه گذاری آساهای یکسان در همه گستره شاهنشاهی بی کران هخامنشی بود تا بتواند داد مردم را بستاند، که این کار در زمان خود بی‌همتا و تازه بود. داریوش در همه زمینه ها آیینی برنهاده بود.

 

سرپرستی کارهای درونی

 

در این باره جُستار فراوان است تنها به این نکته نمارِش می کنیم که داریوش بزرگ با کوچاندن مردم کشور از جایگاهی به جایگاه دیگر که شیوه ی پادشاهان آشور بویژه از زمان تیگلات پلیسر سوم ‌به پس بود، ناسازگار بود و این کار را درخور سرپرستی کشوری به پهناوری و بزرگی و شکوه ایران نمی دانست.

داریوش بزرگ در سرپرستی چیره گی های فراخ هخامنشیان و برپایی راه ها و گذرگاه ها و رفت و آمد نیروهای ارتشی ایران در لشگرکشی به یونان و آسیای کوچک و مصر و پیشرفت بازرگانی و داد و ستد و زدن استیرها و سازمان کشوری کارهایی بی پیشینه و برتری نمود. داریوش کارها ‌و رویدادهای رامیاری را از هگمتانه سرپرستی می کرد. وی همچنین سازمان آب و آبرسانی را پایه نهاد، باید نمارِش نمود که آب و آبرسانی از هزاران سال پیش در ایران روا بوده است و در ساختمان پارسه نیز به کار رفته است.

 

 

رامیاری بازرگانی داریوش

 

آیین‌های داریوش در زمینه بازرگانی ، همه زمینه های بازرگانی‌ را دربر می گرفته.کشاورزی و بازرگانی بومی به گونه یکسان و سازمند و قانونمند شد و بازرگانی دوردست در سراسر شاهنشاهی با پشتیبانی «دات» دلگرمی بایسته را پیدا می کرد.

 

بازسازی دیوانی داریوش

 

کوروش پس از چیرگی بر لیدیه و کاپادوکیه، برای نخستین بار هنجار بخش کردن سرزمین را به شهر های گوناگون پایه گذاشت. سپس داریوش دو شهر اسکودارا و لیبی را به این گروه افزون نمود.

بنا‌به گفته هردوت داریوش سراسر گستره شاهنشاهی ایران را به بیست و یا بیست شش ساتراپ که یونانی ها آنها را ساتراپی می گویند بخش کرد، ولی خود داریوش در سنگنبشته نقش رستم  شمار این ها ساتراپ ها را سی یادآوری می کند.

 

ناهمسانی کلان ساختار شهر های کوروش با داریوش در شیوه سرپرستی کردن آنها بود.

کوروش برای آسودگی از پیمانمداری شهر ها؛ سرپرستی آنها را یه سرداران و نزدیکان خود مانند گوبریاس و ویشتاسب می داد؛ گرچه ساختار بومی سرپرستی را دست نزده بجا ‌می گذاشت و پرداخت ساو ، روانیدن آساها و سرپرستی درونی ‌هر شهر را به بلندپایگان بومی ‌و با به کار بردن آیین نامه های بومی واگذار می کرد.

 

ولی شاهنشاهی هسته گرای داریوش نمی توانست بر کارآمدی یا کمبود دات‌ها بومی پشت گرم باشد، هر چند این به آن چَم نیست که داریوش به هر روی ساختار خرد منطفه را نگهداری نکرد. در بهسازی های دیوانی، داریوش به هر یک از این بخش ها یک تن فرماندار می فرستاد که یونانی ها او را ساتراپ و ایرانی ها او را «خشترپاوان» نام داده اند که امروزه به آن شهردار می گوییم.

 

ایجاد راه سراسری

 

داریوش برای پیشرفت بازرگانی و آفرینش پیوند میان استان‌ها  و نیز برآوردن آرمان های راهبردی و پرشتاب تر شدن لشگر کشی، راه های فراوانی در کشور ایحاد نمود که ارزشمندترین آنها راه شاهی بود. این راه که از سارد پایتخت لیدی پیشین آغاز می شد و به شوشتر می رسید، برپایه گفته هردوت درازی آن بیش از 2400 کیلومتر بود و دارای 111 ایستگاه و سرا بود که این خانه‌ها به اسب های تندرو آماده بودندکه چاپار ها دستور ها و فرمان‌ها را چه در زمان لشگر کشی و چه در زمان سازش با شتاب ترابرده می کردند، این چاپارها و پویش آن ها را به دست اسب های تازه نفس‌در زبان پارسی باستان آنگارایون می گفتند.

به گفته ی کهن‌نگاران باستان نود روز زمان می برد تا کاروانی این گذرگاه را از ابتدا تا انتها بپیماید، چنانچه پیک های شاهی این راه را در یک هفته می پیمودند.

 

ایجاد کانال سوئز

 

هنگامی که داریوش در هند بود دید که بازرگانی مصر و شامات با هند از راه خشکی دشوار است و ترابری گران می باشد، این بود که دستور داد آبراهی که امروزه به نام آبراه سوئز شناخته شده است ساخته شود، وی آنرا برپا و گشت کشتی‌ها را در این آبراهه، استوار  نمودند. گویا داریوش در سر راه خود به مصر این آبراه پایان نیافته را دیده بود و درباره آن از مردم پرسشهایی کرده بود. در سنگ نوشته‌هایی که به دبیره هیروگلیف مصری به یادبود ساختن این آبراه، در دست است، نشان‌هایی به این پرسش‌ها هست. سه سنگ‌نوشته از داریوش در آبراه سوئز شناسایی شده که آشنا ‌ترین و با ارزش ‌ترین آنها ۱۲ رَج دارد و دربردارنده ستایش اهورامزدا و شناساندن داریوش و دستور حفر ترعه سوئز و دو سنگنبشته دیگر کوچک‌ترند و دربردارنده شناساندن داریوش هستند.

 

ساو گیری

 

دستگاه ساو پیش از داریوش سامانه خوبی نداشت و کارگزاران دولتی به خواست خود از مردم ساو میگرفتند. (بر پایه گفته کهن‌نگاران یونانی) ولی داریوش ساو ‌هر یک از استان های پیرو را به ساو نقدی و کالایی بخش کرد و به فراخور آن بخش ساو ‌می گرفت و شاید از استانی آمیزه ای از این دو را بگیرد.

 

برپاداشتن سپاه جاویدان

 

برای اینکه نیروی سپاهی با شایستگی و با شتاب به جاهای نیازمند برسد، داریوش لشکری سر و سامان داده بود که شناخته به لشکر جاویدان بود، زیرا هیچگاه از شمار آنها نمی‌کاست و بی‌درنگ جاهای تُهی را پر می‌کرد. شمارش این لشکر ده هزار تن بود، در این میان اگر سربازی کشته و یا بازنشسته می شد به تندی این تن جایگزین می شد و همیشه این شمارگان ‌ده هزار تن بود.

 

یگان های سنجش در زمان داریوش

 

از آنجا که داریوش می کوشید تا بازرگانی ایران بر بازرگانی درست بنا گذاشته شود کوشید تا به جای پیمانه ها و گرانسنگی های بومی ، در سراسر گستره پهناور شاهنشاهی هخامنشی پیمانه ها و گرانسنگی های تازه ای را پایه گذازی کند. همین جاست که ویرایشات داریوش، از زمینه دادها فراتر می رود و زندگی روزمزه مردم را فرا می گیرد. کمتر پادشاهی در زمان باستان و سده ها پیش به ارزش بازرگانی‌ در پایه گذاری سرزمینی توانا و یکپارچه به مانند داریوش بزرگ پی برده باشد.

داریوش برای نخسین بار به زدن استیر های زر و سیم با ارزش های یکسان و مهر ویژه به خود کرد. او برای هماهنگ نمودن سنگ ها، گرانسنگی نوینی به نام کرشه یا کار شاه و پیمانه تازه ای به نام پیمانه شاه بر پا نمود. این یکتا ها در سراسر گستره ی شاهنشاهی پهناور هخامنشی بهره‌گیری می شد.

کوچک ترین سنگه ، هلور یا حبه بود. ده هلور برابر یک چارک می شد، چهار چارک یک شکل و هر ده شکل برابر یک کرشه بود.

وی دو گونه مارِه در زمان خود بنیان نهاد ، استیر زَر بنام (داریک) و استیر سیم بنام (سیکلو) استیر های داریوش از زَر ناب بوده و داریک(ازریشه زرین یا زریک) نام داشت.

 

جهان بینی، منش و دین داریوش بزرگ

 

در گزارش ها و نوشته های روزگار دایوش وی خود را افزار دست خدای بزرگ خود -خدای آریایی ها- می داند. در پیکره بیستون می گوید «اهورا مزدا داریوش را بر تخت پادشاهی نشانده». سپس داریوش گزارش می دهد که چگونه پیش از انجام کارهای خود از اهورامزدا پایمردی خواسته و او چگونه داریوش را در پناه خود می گیرد. ازاین روی داریوش را بر همه دشمنان چیره می نماید و فرمان روایی سرزمین های این کشور را به او می سپارد.

با این کار خداوند برای پادشاه و آزاده سواران او خویشکاری روشن نمود و بشمار آورد که داریوش این بایستگی را کارگزاری روزمهانی مردم خود می دانست. سرشت و هستی آریائی باید، در پیکار با نیرنگ و دروغ، در نبرد با ستمگری و زورگویی، همیشه زنده و کارا بماند و روان آزادگی می بایست جهان گیتی و مینو را فراپوشد و این در سده ها پیش و هزاران سال پیشتر رخ داد، در زمانی که بیشر جهانیان در نادانی به اندیشه تاراج و تازش و راهزنی بودند.

هشداری که داریوش به پادشاهان پس از خود می دهد، نشان می دهد، که داریوش تا کجا فراتر از زمان خود برای ماندگاری کارایی کارهای شگرف خود می اندیشیده، همچنین می گوید :

«تو» ای کسی که می خواهی، پس از شاه باشی، از دوروغ بپرهیز. دروغگو را کیفر ده، اگر تو چنین می اندیشی:

سرزمین من باید، درست بماند.-تو، ای کسی که می خواهی، پس از این شاه باشی، دوست مردی نباش، که دروغگو است، یا زورگو است، ونکه آنها را سخت کیفر ده.

در میان فروزگان آریایی و آزادگی ای، که داریوش کارگزاری جاودانه مردمان را در آن می دانست، پس از راستی ‌و سزاواری ، مهرورزی را می ستاید. زیرا سراسر نیرو های کشور باید، بر پیمانداریی آزاده سواران دلگرم باشند. از این رو پادشاه گوشزد می کند، که جانشینان او با کسانی، که در دودمان او فرمانبرداری به جای می آورند، مهربان باشند. بر همین پایه شش مرد هم پیمان خود را به نام، نام می برد و به جانشینان خود فرمان می دهد، جانشینان و زاده‌های آنها را همیشه بزرگ بدارند.

 

آفرینش دبیره پارسی

 

نو آوری ‌و آفریدن زبان پارسی باستان به گونه نویسه ای 36 واجی و 5 اندیشه نگار و 2 نشان سوایی یکی از کرهای شگرف و ماندگار داریوش بود. داریوش نخستین کسی بود که توانست زبان و دبیره ویژه ایرانی را هویدا و نوآفرینی کند و آموزشگاه‌ها  را برایِ آموزش و پرورش تبار های آینده پایه گزاری نماید .

 

دانش و فرهنگ روزگار داریوش

 

گرچه از ادب سار و دانش روزگار داریوش بزرگ نشان گویایی نمانده است، ولی همین اندازه سنگنبشته ‌ها و نشانه هایی که در دست است می رساند که داریوش به فرهنگ و دانش و هنر نگرش ویژه ای داشته است . چنانکه برروی تندیس یکی از حکمرانان دست نشانده داریوش بزرگ اینگونه خوانده میشود : (پادشاه مصر و دیگر کشورها داریوش بزرگ ، به من فرمان داد که به مصر روم آرمان این بود که نیایشگاه های مصر که ویران شده بود بسازم … به بنیاد ها نسک بدهم …… و جوانان را برای آموزش و پرورش به کسان کار آزموده سپردند و برای آنان چیز های سودبخش و ابزارها و افزار هماهنگ نسک های ایشان فراهم ساختند . چنین بود کار  شاهنشاه چو او سودمندیی دانش پزشکی را  میدانست که میخواست جان بیماران را از بیماریها رهایی بخشد ) .

 

آشکار است شاهنشاهی که برای کشور زیر دست خود چنین دستور هایی می فرماید بی گمان برای کشور خودش بیشتر و بهتر کرده است در زمان داریوش دانشمندان یونانی در پیشگاه شاهنشاه ایران در شوش به سر می بردند یکی از این دانشمندان سیکیلاکس گیتاشناس بنام بوده که داریوش او را کارگزار نمود تا روانی پایینی رود سند را با کشتی بپیماید .

 

هستی پزشکان بیگانه چه در زمان داریوش بزرگ و چه پس از آن در دربار پادشاهان هخامنشی برای همگان آشکار و هویدا است .

 

نخستین و پرآوازه ترین آنها کرنت‌گر بنامی از مردم کروتون دموسدس نام دارد که بدربار داریوش فراخونی شد . روزی یکی از استخوان های شاهنشاه ایران در رفتگی پیدا کرد در این هنگام دموسدس که در دربار بود به آسانی پادشاه را درمان کرد ، از آن پس داریوش آنی ‌او را از خود جدا نکرد .

 

اگر چه ، از برای نبودن گواهی ها ، ما نمی توانیم بخش ایرانیان را در دانش‌های گیتی در زمان هخامنشی آشکار کنیم، ولی دست کم می توانیم بگوییم که ایران در کهن نگاری دانش‌ها دانگ بسیار شایانی در پیشرفت دانش‌ها ‌در جهان کهن داشته است.

 

برابری زنان  و مردان

 

به گفته بانو ماری کخ، ایران‌شناس آلمانی: « در بازرسی چگونگی دستمزدها دیدیم که مرد و زن در کنار یکدیگر کار می‌کرده‌اند، از پاداشی برابر برخوردار بوده‌اند و گاه اگرچه کارهای سخت را بردوش داشته‌اند. برای نمونه ، گروه‌های بزرگی از زنان کشاورز را می‌بینیم.

سنگ‌سابان بیشترشان زن بودند. آن‌ها پس از فراهم شدن نگاره‌ها، صیقل پایانی را انجام می‌دادند، زیرا برای این کار دستان نرم زنان کارآیی بیشتری داشته است. پیشه‌ی بیشتر زنانی که در تخته سنگ ‌های تخت جمشید از آن‌ها یاد شده است، دوخت ودوز بوده است. کاری بسیار جوراجور ، دربرگیرنده دوخت پوشاک های ساده یا  رخشنده ‌و ‌درخشان‌‌‌ که پس از دوخت هنرمندانه سوزن‌کاری می‌شده است.

افزارهای آموزش‌های هنری و کاردانی ‌های زبردستانه برای زن و مرد یکسان و دستمزد  آن‌ها نیز برابر بوده است. همین اندازه روشن است که اندازه دستمزد به گونه کار و نه انجام دهنده، بستگی داشت. بدینگونه ، در شاهنشاهی بزرگ روزگار داریوش با برابری دستمزد  زن و مرد سر و کار داریم. دادی که هنوز در اروپای سده بیستم برای به دست آوردنش چالش  می‌شود.»

آرامگاه

 

آرامگاه او در دل کوه رحمت در جایی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است.

 

بن مایگان :

  1. تخت جمشید، حسین سلطان زاده
  2. تمدن هخامنشی، علی سامی
  3. کاخ داریوش بزرگ در شوش ترجمه محمد خان ملک یزدی
  4. داریوش بزرگ، رضا شعبانی
  5. ایران و یونان در بستر زمان، محمد علی اسلامی ندوشن
  6. ایران در سپیده دم تاریخ، ترجمه حسن انوشه
  7. تاریخ باستانی ایران، حسن پیر نیا
  8. تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام؛ عبدالحسین زرینکوب

دیدگاه (۱)

  • رضا هاشمی
  • مرسی سوشیانت عزیز
    چقدر کامل و جامع بود
    لیک ابتدا کوروش، شاهِ شاهان سپس داریوش، شاهِ کبیرِ پرشیا
    هرچند کمبوجیه و خشایارشا، شاهان پرقدرتی بودند ولی بنظرم زمانه آنها با آنها همکاری نمیکرد
    پاسخ:
    درود
    سپاس از شما برای خواندن این نوشتارها
    کوروش، داریوش، کمبوجیه، خشایارشا و . . . همگی به این خاک سپنتا به اندازه خود خدمت و کمک نموده اند و کهن نگاری ایران پر از ستاره گان به همتا و پر آوازه می باشد
    به امید کام یابی روز افزون برایتان

    ارسال دیدگاه

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    تحلیل آمار سایت و وبلاگ