ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۰۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

شیخ ابوسعید ابوالخیر

سوشیانت | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۹:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید فضل‌الله بن احمد بن محمد بن ابراهیم ابوسعید فضل‌الله بن ابوالخیر احمد مشهور به ابوسعید ابوالخیر ۳۵۷-۴۴۰ قمری عارف و شاعر نامدار ایرانی قرن چهارم و پنجم است. ابوسعید ابوالخیر در میان عارفان مقامی بسیار ممتاز و استثنایی دارد و نام او با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی یافته‌است. چندان که در بخش مهمی از شعر پارسی چهره او در کنار مولوی و خیام قرار می‌گیرد، بی آنکه خود شعر چندانی سروده باشد. در تاریخ اندیشه‌های عرفانی در صدر متفکران این قلمرو پهناور در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به شمار می‌رود. همان کسانی که سهروردی آنها را ادامه دهندگان فلسفه باستان و تداوم حکمت خسروانی می‌خواند. از دوران کودکی نبوغ و استعداد او بر افراد آگاه پنهان نبوده‌است.

  • سوشیانت

منصور حلاج

سوشیانت | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۹:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

منصور حلاج

ابوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسین بن منصور حلاج )کنیه: ابوالمغیث) از معروف‏ترین عرفا و شاعران قرن سوم هـ. ق. بوده‌است. او در ۲۴۴ هجری به دنیا آمد. به خاطر عقایدش عده‌ای از علمای وقت آموزه‌هایش را مصداق کفرگویی دانسته، او را تکفیر کردند. ابن داوود اصفهانی، قاضی شرع بغداد به دستور ابوالفضل جعفر مقتدر، خلیفه عباسی حکم اعدامش را صادر کرد. در سال ۲۹۸ ه. ق برابر با ۹۲۲ میلادی، به جرم «کُفرگویی و الحاد» در ملاعام به دار آویخته شد. گُماشتگان مقتدر، او را پس از شکنجه و تازیانه، به دار آویختند، سپس سلاخی‌اش کردند و دست و پا و سرش را بریدند و پیکرش را سوزاندند و خاکسترش را به رود دجله ریختند.
شاعران فارسی‌زبانی هم‌چون عطار نیشابوری، حافظ، سنایی، مولوی، ابوسعید ابوالخیر، فخرالدین عراقی، مغربی تبریزی، محمود شبستری، قاسم انوار، شاه نعمت‌الله ولی و اقبال لاهوری درباره او بیت‌هایی سروده‌اند. وی از مردم بیضای فارس بود. ولادت او در آن سامان به احتمال در سال 244 هجری اتفاق افتاده است.

  • سوشیانت

میرزا محمد تقی‌خان فراهانی

سوشیانت | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

امیر کبیر

«میرزا محمد تقی‌خان فراهانی»(۱۲۳۰–۱۱۸۶) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی مؤسس دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی به‌شمار می‌آید. امیرکبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، درحمام فین به دستور ناصرالدین‌شاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده‌است.

بی نینگ انگلیسی که همراه وزیر مختار انگلیس امیر را ملاقات کرده وی را فردی درشت و تنومند و هوشمند توصیف کرده است. بی نینگ می‌نویسد امیر در جوانی اهل کشتی بوده و اندام قوی و درشت وی هم موید همین مطلب است. از پهلوانی امیر اطلاعی در دست نیست اما ورزش زورخانه در زمان وی رایج‌ترین ورزش بود. لباس امیر جبه بود و به منشیانش نیر دستور داده بود جبه به تن کنند. امیر کلاه بلندی بر سر می‌گذاشت و موهای وی بلند و از نوع به اصطلاح پاشنه نخواب بود. وزیر مختار انگلیس در یکی از گزارش‌هایش می‌نویسد پول دوستی که صفت بارز ایرانیان است به هیچ وجه در امیر راهی ندارد. همه وی را فردی مورد اطمینان و غیر قابل فساد می‌دانستند. دکتر پلاک اتریشی می‌نویسد: پولهایی که به امیر می‌دادند و نمی‌گرفت همگی خرج کشتنش شد.

  • سوشیانت

امام محمد غزالی

سوشیانت | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۳۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

امام محمد غزالی فرزند محمد (۴۵۰ — ۵۰۵ ه‍ ق) فیلسوف، متکلم و فقیه ایرانی و یکی از بزرگ‌ترین مردان تصوف سدهٔ پنجم هجری است. نام کامل وی : ابی حامد محمد بن محمد الغزالی الشافعی ، ملقب به حجت‌الاسلام زین الدین الطوسی ، است. او در غرب بیشتر با نامهای Al-Ghazali و Algazel شناخته می‌شود.

زندگی

محمد غزالی به سال ۴۵۰ هجری قمری در توس از اعمال خراسان دیده به جهان گشود. در دوران کودکی در زادگاهش تعلیمات خود را فرا گرفت. پدرش از رشتن پشم، گذران زندگی می‌کرد. آنچه می‌رشت در دکانی در بازار پشم فروشان می‌فروخت و بدین سبب او را غزالی می‌گفتند. پدر محمد غزالی اهل ورع و تقوی بود و غالباً در مجالس فقیهان حضور می‌یافت. دو پسر داشت: محمد و احمد. این دو هنوز خردسال بودند که او مرد. طبق وصیت وی، پسرانش را به یکی از دوستانش که ابوحامد احمد بن محمد الراذکانی نام داشت و صوفی مسلک بود سپردند. آن مرد نیز به وصیت عمل کرد تا آنگاه که میراث پدر به پایان رسید. روزی به آنها گفت: «هر چه از پدر برای شما مانده در وجه شما بکار بردم. من مردی فقیر هستم و از دارایی بی نصیب، اکنون باید برای تحصیل فقه به مدرسه‌ای بروید تا با آنچه به عنوان ماهیانه می‌گیرید، نانی بدست آورید که مرا سخت کیسه تهی است». محمد و برادرش احمد ناگزیر به یکی از مدارس طلاب درنیشابور رفتند و به تحصیل ادامه دادند. ابوحامد محمد غزالی بی اندازه باهوش و تند ذهن بود. علوم دینی و ادبی را نزد احمد الراذکانی فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت. آنگاه به گرگان نزد ابونصر اسماعیل رفت. بعد از مدتی دوباره به زادگاه خود، طوس برگشت و مدت سه سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت.

  • سوشیانت

حسن صباح

سوشیانت | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

حسن صباح

(۴۶۴ قمری۲۶ ربیع‌الثانی ۵۱۸ قمری) از ایرانیانی بود که در دوره سلجوقی قیام کردند. مذهب وی و پیروانش شیعه اسماعیلیه نزاریه بود که شاخه‌ای از پیروان امامان است اما به هفت امام اعتقاد داشتند و امامت را بعد از جعفر صادق حق فرزند وی اسماعیل دانسته و او را موعود (آخر الزمان)و امام آخر می‌دانستند. مرکز قدرت اینان در مصر بود که خلفای فاطمی مصر این مذهب را در این کشور رسمی اعلام کرده بودند

  • سوشیانت

فخر رازی پدر فلسفه جهان اسلام

سوشیانت | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۳۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

امام‌ محمد  فخر رازی‌

زاد و زندگی‌ 

از آنجائیکه دین مبین اسلام آخرین و کاملترین ادیان است و پیامبر اسلام به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شده و بعد از ایشان دیگر پیامبری نخواهد آمد، لذا خداوند متعال در هر زمان مجددان و شخصیتهایی والا در میان مردم می آفریند تا راه و رسم زندگی اسلامی را به مردم ابلاغ نموده و پاسداران حقیقی دین اسلام باشند.
از لابلای اوراق تاریخ، ظهور و حیات شخصیتی بارز متجلی است که فخر زمان، امام المتکلمین، فخرالدین رازی نام داردوی امام‌ ابوعبداللّه‌ محمدبن‌ عمربن‌ حسین‌بن‌ حسین‌ تیمی‌ بکری‌ طبرستانی‌ رازی‌، ملقب‌ به‌ «فخرالدین‌» و معروف به "شیخ الاسلام هرات"  و ملقب‌ به‌ ابن‌خطیب‌ و خطیب‌ ری‌ یکی‌ از حکیمان‌ نامبردار و از جمله‌ متکلمان‌ و ناطقان‌ زبردست‌ ایران‌ است‌
تولد امام‌ روز 25 رمضان‌ سال‌ 544 در ری‌ بود و وفاتش‌ در سال‌ 606 هجری‌، روز اول‌ شوال‌، در هرات‌ اتفاق‌ افتادامام‌ ابتداد نزد پدر مشغول‌ تحصیل‌ شد، پس‌ از مرگ‌ وی‌ پیش‌ مجدالدین‌ گیلانی‌ تلمذ کرد و آن‌ گاه‌ که‌ مجدالدین‌ گیلانی‌ جهت‌ تدریس‌ به‌ مراغه‌ دعوت‌ شد فخرالدین‌ نیز در مصاحبت‌ او بود و زمانی‌ دراز علم‌ کلام‌ را پیش‌ وی‌ می‌خواند و می‌گوید: در این‌ مدت‌ کتاب‌ شامل‌ امام‌ الحرمین‌ جوینی‌ (419-478 ه.ق‌) را که‌ در علم‌ کلام‌ پرداخته‌، حفظ‌ می‌کردچون‌ فخرالدین‌ قامت‌ برکشید و ببالید، رهسپار خراسان‌ شد و در آنجا بود که‌ به‌ آثار ابوعلی‌ سینا (در گذشته‌ 428 ه.ق‌) واقف‌ شد و به‌ مطالعه‌ آنها مشغول‌ گشت‌

  • سوشیانت

شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی سهروردی

سوشیانت | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۴۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

سهروردی

قابل اعتمادترین منبع برای مطالعه زندگی‌نامه سهروردی کتاب نزهه الارواح و روضه الافراح است که تاریخ‌ فلسفه‌ای است و به دستِ یکی از مهم‌ترین شارحان آثار سهروردی، شمس‌الدین شهروزی نوشته شده‌است. اصل عربی این کتاب هنوز در ایران منتشر نشده است.

شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، شهاب مقتول و شیخ مقتول، «مؤسس حکمت اشراق» و از حکمای بزرگ اسلام در قرن 6  (587 هـ.ق) است. وی در دهکده سهرورد از توابع زنجان به دنیا آمد. شیخ اشراق، حکمت و اصول فقه را در مراغه نزد مجدالدین جیلی، که استاد امام فخر رازی نیز بود، فرا گرفت و در حکمت تبحر و احاطة تمام یافت سپس به تفکّر و ریاضت پرداخت، و چند سالی را در عراق و شام به سیاحت و مطالعه گذرانید،‌ چنانکه مشهور است در علوم غریبه نیز تبحر بهم رسانید.

سهروردی پس از تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت تا نزد ظهیرالدین فارسی ، علم منطق را بیاموزد . او در همین شهر بود که برای نخستین بار با افکار ابن سینا روبرو شد و پس از مدتی تسلط خاصی بر آن پیدا کرد.

سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر کردن در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد و بسیار مجذوب آنان شد. در واقع در همین دوره بود که به راه تصوف اقتاد و دوره های درازی را به اعتکاف و عبادت و تامل گذراند. سفرهای وی رفته رفته گسترده تر شد و به آناتولی و شامات نیز رسید و در این سفر، مناظر شام «سوریه» او را بسیار مجذوب خود نمود.

  • سوشیانت

ابن‌خردادبه جغرافی دان ایرانی

سوشیانت | شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۱، ۰۵:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ابن‌خردادبه

 ابوالقاسم عبیدالله‌بن‌عبدالله، مشهور به ابن‌خردادبه و ابن‌خرداذبه(300-211 قمری) جغرافی‌دان نام‌دار ایرانی بود. نیای او در آغاز پیرو دین زردشت بود و سپس اسلام آورد. پدرش فرمان‌دار طبرستان بود و خود به مقام "صاحب برید و خیر" در ایالت جبال رسید که خبرگزاری آن روزگار به شمار می‌آید. کتاب جغرافیای ابن خردادبه، المسالک و الممالک( به معنی راه‌ها و سرزمین‌ها) به صورت خلاصه به دست ما رسیده و شامل فاصله‌ی دقیق شهرها و اندازه‌ی مالیات هر یک آن‌هاست. او در زمینه‌ی تاریخ و موسیقی نیز پژوهش‌هایی داشته است

  زندگی‌نامه

  ابولقاسم عبیدالله‌بن‌عبدالله، مشهور به ابن خرداذبه و ابن خردادبه، از دودمان ایرانی بود. نیای او، خردادبه به معنای داده‌ی نیک خورشید، در آغاز پیرو دین زردشت بود و سپس با راهنمایی برمکیان اسلام آورد. پدر ابن‌خردادبه، عبدالله‌بن‌خردادبه، در سال 201 قمری به فرمان‌داری طبرستان برگزیده شد و توانست بخش‌های زیادی از سرزمین طبرستان و دیلم را زیر فرمان خلیفه‌ی عباسی ببرد. هم‌چنین، شهریار پسر شروین را از تخت شاهی طبرستان فرود آورد، مازیار پسر قارون را نزد مامون فرستاد و ابولیلی شاه دیلم را به اسیری گرفت. او به خاطر این کوشش‌ها مورد توجه خلیفه و برمکیان بود و پسرش نیز جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد و هم‌نشین خلیفه‌های عباسی شد.

  • سوشیانت

دکتر محمد مصدق

سوشیانت | شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۲۵ ق.ظ | ۱دیدگاه


دکتر مصدق

دکتر محمد مصدق (1261-1345) نخست‌وزیر دولت مردمی ایران و یکی از رهبران جنبش ملی‌کردن صنعت نفت بود. او که از دانشگاه نوشاتل سوییس در رشته‌ی حقوق درجه‌ی دکترا گرفته بود، توانست بر حق بودن مردم ایران را در موضوع نفت در دادگاه لاهه ثابت کند. اما کودتایی که با پشتیبانی انگلیس و آمریکا و همراهی برخی نیروهای داخلی در 28 مرداد 1332 رخ داد، بازگشت دوباره‌ی نظام خودکامه‌ی پهلوی و خانه‌نشینی مصدق را به همراه داشت. با این همه، کار ماندگار او الهام‌بخش جنبش‌های ضد استعماری در منطقه شد.

  • سوشیانت

هستی در نگاه ایرانیان باستان

سوشیانت | شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

هستی در نگاه ایرانیان باستان

در گذشته‌های بسیار دور، مردم دیده‌ها، شنیده‌ها و پندارهای خود را در چارچوب داستان، افسانه یا اسطوره ماندگار می‌کردند و توجیه بسیاری از پدیده‌های طبیعت را نیز در همین چارچوب انجام می‌دادند. شاید به نظر مردمان امروزی این افسانه‌ها یا اسطوره‌‌ها غیرعادی و خیال‌پردازانه به نظر برسند، اما به طور کامل دور از حقیقت نیستند. افسانه‌ها یا اسطوره‌ها شاید به همان صورتی که روایت شده‌اند رخ نداده باشند ، اما کاوش در آن‌ها می‌تواند سرنخ‌هایی از اندیشه‌ی پیشینیان به ما بدهد. از این رو، در این‌جا می‌کوشیم با نگاهی به برخی اسطوره‌های ایرانی تا اندازه‌ای با چگونگی نگرش ایرانیان باستان به جهان هستی آشنا شویم.  

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ