ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۱۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

روایتی از سلطان محمود غزنوی 2

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه
این نوشتار فقط نقل شده می باشد و نقل آن به معنی درست شمردن و یا رد آن نیست
نقل است سلطان محمود غزنوی شبی هر چه کرد خوابش نبرد. غلامان را گفت: حکما به کسی ظلم شده او را بیابید. پس از کمی جستجو غلامان باز گشتند و گفتند: سلطان به سلامت باشد دادخواهی نیافتیم. اما سلطان را دوباره خواب نیامد. خود برخاست و با جامه مبدل بیرون شد. در پشت قصر و در کنار حرمسرا ناله ای شنید که خدایا ! محمود اینک با ندیمان خود در حرمسرا نشسته و نزدیکی قصرش اینچنین ستم می شود.
  • سوشیانت

پل تاریخی گاومیشان

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پل گاومیشان

جایی در جنوب شرقی شهرستان دره شهر،که این شهرستان با آثار تاریخی متعدد مانند ماداکتو، آتشکده های تاریخی متعدد، پل گاومیشان و آثار تاریخی دیگر یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی کشور محسوب می شود. بزرگترین پل تاریخی غرب کشور وجود دارد.پل گاومیشان یکی از آثار بجا مانده از دوره ی ساسانیان است. پل تاریخی گاومیشان که سال هاست روی رودخانه خروشان سیمره قرار دارد و یکی از زیباترین آثار باستانی این منطقه لقب گرفته است.

  • سوشیانت

پیروزی شاه عباس بزرگ بر سپاه عثمانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

شکست عثمانیان از سپاه شاه عباس

شاه عباس بزرگ یا شاه عباس یکم (۹۹۶-۱۰۳۸ه‍. ق / ۱۵۸۷-۱۶۲۹م) نامدارترین شهریار دوران صفوی است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال با اقتدار شهریاری نمود.

شاه عباس در هجده سالگی قزوین را متصرف شد و خود را شاه ایران خواند. او برای آنکه خیالش از سوی عثمانی آسوده گردد، پیمان نامهٔ صلح با آن کشور بست و باختر ایران را به آنان واگذارد. سپس به بهینه‌سازی امور درونکشوری و فرونشاندن شورش استان‌ها پرداخت.

او نخست ازبکان را شکست داد و سپس به جنگ با عثمانی درآمد. او در سه نوبت با عثمانی جنگید و در هر سه بار پیروز شد. همچنین دو بار به گرجستان حمله کرد و آن را غارت کرد.

حافظ محمد پاشا سردار عثمانی در سال ۱۰۳۳ هجری قمری از شاه عباس صفوی شکست خورد.لشگر عثکانی با آن همه ادعا و غروری که داشت در مقابل شاه عباس و شیر مردان ایرانی زمین گیر شد.

  • سوشیانت

واژگان پارسی (بخش پنجم)

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۶ ب.ظ | ۲دیدگاه

واژگان پارسی (بخش پنجم)

این واژگان گزیده ای از همگن سازی شده ی واژگان بیگانه در زبان پارسی می باشد.

اگر به واژه ای نیاز داشتید که در بخش های پیوسته ی این نوشتار نبود در بخش ارسال دیدگاه بنویسید تا در کوتاه ترین زمان ممکن جایگزین آن را برای شما بنویسیم.

 

(م)

به جای متارکه بگو جدایی
به جای متاسفانه بگو بدبختانه - شوربختانه
به جای متبحر بگو چیره دست - زبر دست
به جای متحد بگو همبسته
به جای متخصص بگو کارآزموده
به جای متخصصان بگو کار آزمودگان
به جای مترادف بگو هم چم (ham cham)

  • سوشیانت

واژگان پارسی (بخش چهارم)

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

واژگان پارسی (بخش چهارم)

این واژگان گزیده ای از همگن سازی شده ی واژگان بیگانه در زبان پارسی می باشد.

اگر به واژه ای نیاز داشتید که در بخش های پیوسته ی این نوشتار نبود در بخش ارسال دیدگاه بنویسید تا در کوتاه ترین زمان ممکن جایگزین آن را برای شما بنویسیم.

 

(م)

به جای محبس بگو زندان
به جای محبوب بگو دوست داشتنی
به جای محبوس بگو زندانی
به جای محترم بگو ارجمند - گرامی
به جای محتوا بگو درون مایه
به جای محتویات بگو درون مایه
به جای محدود بگو اندک

  • سوشیانت

واژگان پارسی (بخش سوم)

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

واژگان پارسی (بخش سوم)

این واژگان گزیده ای از همگن سازی شده ی واژگان بیگانه در زبان پارسی می باشد.

اگر به واژه ای نیاز داشتید که در بخش های پیوسته ی این نوشتار نبود در بخش ارسال دیدگاه بنویسید تا در کوتاه ترین زمان ممکن جایگزین آن را برای شما بنویسیم.

 

(م)

به جای موزه بگو دیرین کده
به جای موسس بگو بنیاد گذار
به جای موسسه بگو بنیاد - نهاد - سازمان
به جای موضوع بگو جستار
به جای موعد بگو زمان - سر رسید
به جای موفق باشید بگو پیرزو باشید
به جای موفق بگو کامیاب

  • سوشیانت

واژگان پارسی (بخش دوم)

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

واژگان پارسی (بخش دوم)

این واژگان گزیده ای از همگن سازی شده ی واژگان بیگانه در زبان پارسی می باشد.

اگر به واژه ای نیاز داشتید که در بخش های پیوسته ی این نوشتار نبود در بخش ارسال دیدگاه بنویسید تا در کوتاه ترین زمان ممکن جایگزین آن را برای شما بنویسیم.

 

(م)

به جای مناطق آزاد بگو آزادگاه ها

به جای مناظره بگو گفتمان

به جای منتخب بگو برگزیده
به جای منتظر بگو چشم به راه

  • سوشیانت

واژگان پارسی (بخش اول)

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

واژگان پارسی (بخش اول)

این واژگان گزیده ای از همگن سازی شده ی واژگان بیگانه در زبان پارسی می باشد.

اگر به واژه ای نیاز داشتید که در بخش های پیوسته ی این نوشتار نبود در بخش ارسال دیدگاه بنویسید تا در کوتاه ترین زمان ممکن جایگزین آن را برای شما بنویسیم.

 

(م)

به جای مسلط بگو چیره
به جای مسلما بگو بی گمان
به جای مسوولان بگو کارگزاران
به جای مسکن (دارو ) بگو آرام بخش
به جای مسیر بگو راه - گذرگاه
به جای مسیل بگو خشک رود

  • سوشیانت

تاریخچه خط نستعلیق

سوشیانت | سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۲ ب.ظ | ۱دیدگاه

خط نستعلیق

تاریخچه

پس از وضع خط نستعلیق تقریباً بیشتر کتاب‌های فارسی با آن نگارش می‌یافت. نستعلیق به‌سرعت پله‌های ترقی را طی کرد و محبوبیتی تمام یافت. در ۸۳۳ به فرمان شاهزاده بایسنقر میرزا که خود خوشنویسی صاحبنام بود، شاهنامه بایسنقری به‌خط نستعلیق جعفر تبریزی کتابت شد که هم اکنون در کتابخانهٔ سلطنتی سابق در موزه کاخ گلستان (ش ۴۷۵۲) موجود است. با این کار نستعلیق به‌عنوان خطی رسمی و در ردیف خطوط ششگانه مطرح شد.خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان می‌باشد که پس از خط تعلیق در در اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری یعنی در عهد تیموری پا به عرصه وجود گذاشت. ابداع خط نستعلیق را بهمیر علی تبریزی (درگذشت ۸۵۰ ه‍.ق) نسبت داده‌اند. در رساله‌های قدیمی خوشنویسی داستانی نقل شده که میرعلی شبی در خواب پرواز غازهای وحشی را دید و حرکات سیال نستعلیق را از حرکات نرم بدن این پرندگان هنگام پرواز الهام گرفت. میرعلی تبریزی در اوایل قرن نهم هجری و همزمان با تیمور گورکانی می‌زیسته‌است. هر چند پیش از او نمونه هایی ابتدایی از نستعلیق موجود است اما نقش میرعلی تبریزی در تدوین نستعلیق آنچنان مهم و اساسی بود که استادان بعدی از وی به عنوان ابداع کننده نام برده‌اند.

  • سوشیانت

روایتی از سلطان محمود غزنوی

سوشیانت | سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۱ ق.ظ | ۰دیدگاه
این نوشتار فقط نقل شده می باشد و نقل آن به معنی درست شمردن و یا رد آن نیست
 
نقل است ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﻏﺰﻧﻮﯼ ﮐﻪ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺣﮑﯿﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺑﻦ ﺳﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ , ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺍﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺗﺮﮎ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﯼ ﺍﺑﻦ ﺳﯿﻨﺎ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻨﺪ . ﭘﺪﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺳﻠﻄﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ.ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺣﺴﯿﻦ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ .
ﭘﺪﺭ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ . ﺣﺴﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻢ ! ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺁﻭﺍﺯ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ : ﺣﮑﯿﻢ ﺍﺑﻮﻋﻠﯽ ﺳﯿﻨﺎ ﮐﻪ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﯾﯽ؟ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﺁﺭﯼ ﻣﻨﻢ . ﺁﻧﻬﺎ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻣﺎ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﺰﺷﮏ ﻧﺎﻣﺪﺍﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ !
  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ