ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۴۲ مطلب با موضوع «شاهنشاهی :: هخامنشیان،سلوکیان» ثبت شده است

کمبوجیه یکم

سوشیانت | پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

کمبوجیه یکم
کمبوجیه یکم (کامبیز یکم) (۶۰۰ ق. م. -۵۵۹ ق. م.) فرزند و جانشین کوروش یکم، شاه انشان و پدر کوروش بزرگ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی بود.
کامبایسس (پارسی باستان:کمبوجیه، ایلامی کنبوزیه، آکدی کمبوزیه، آرامی کنبَوزی) نام دو شاه از خاندان هخامنشی است. بر پایه برخی از دانش‌پژوهان ریشه این نام ایلامی است. با این که دیگر دانش‌پژوهان آن را با کمبوجَه، نام مردمان ایرانی که در شمال ‌باختر  هند زندگی می‌کنند هم‌بند ‌می‌کنند.
فرمان‌روایی
کمبوجیه از سال ۶۰۰ پ. م تا ۵۵۹ شاه پارس بوده‌است. او پسر جوانتر کوروش یکم و برادر اروکو و پدر کوروش بزرگ بوده‌است. هیچ بن‌مایه ای در زمینه زمان حیاتش بجا نمانده‌است. ارزشمندترین بن‌مایه دانستنی‌ها در باره اش کنده کاری فراوانی است که از کوروش بزرگ به جا مانده‌است:«پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه انشان، نوه کوروش، شاه بزرگ، شاه انشان» در تراشگری یافت شده در اور نوشته‌است: «پسر کمبوجیه، شاه بزرگ سرزمین انشان». در ساختمان خشتی اروک نوشته شده:«پسر کمبوجیه، شاه نیرومند». و در تراشگری در پاسارگاد نوشته شده:«پسر شاه کمبوجیه، شاه هخامنشی».انشان و پارسه نام جایگزین یکدیگر برای یک سرزمین هستند.

  • سوشیانت

کوروش یکم

سوشیانت | پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ق.ظ | ۱دیدگاه

کوروش یکم
کوروش یکم ( روزگار شاهی: ۶۰۰ تا ۵۸۰ پ. م. یا ۶۵۲ تا ۶۰۰ پ. م.) فرزند چیش‌پیش شاه انشان بود. بنمایگان کهن نگاری آغازین شاه هخامنشی از این روی است: هرودوت ادعا می‌کند که کوروش بزرگ، پسر کمبوجیه و نوه کوروش باشد. کوروش بزرگ خودش ادعا می‌کند که او «پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، نوه کوروش، شاه بزرگ، شاه انشان، نتیجه چیش‌پیش، شاه بزرگ، شاه انشان» است. از سوی داریوش می‌دانیم که چیش‌پیش، شاه هخامنشی، پسر هخامنشی و پدر دو شاع پس از آن بود: کوروش یکم و آریامنش (پدر پدربزرگ داریوش یکم).

نیازی نیست که گمان کنیم آریامنش هم روزگار کوروش یکم بوده است. چیش‌پیش در زیشمار ۵۹ سالگی او را به جهان آورده است (در ۶۴۰ پ. م) که زادروز آرشامش در ۶۱۰ پ. م، هیشتاسپ در ۵۸۰ پ. م و داریوش در ۵۵۰ پ. م رخ داده است. این واپسین کهن نگاری به راستی از سوی گزارش تازش کوروش بزرگ به ماساگت‌ها در ۵۳۰ پ. م تائید شده است. در آن زمان داریوش نزدیک ۲۰ سال داشت. افزون بر این می‌توان از سنگنبشته میخی فرمان آشوربانیپال برای تائید این کهن نگاری بهره گرفت. شاه آشوری ادعا می‌کند که بسیاری از شاهزادگان از «سرزمین‌های دور» پیروزی‌هایش را شنیدند و برآن شدن تا سروری اش را بر خود بپذیرند. یکی از آنها کوروش، شاه (سرزمین) پَرسومَش بود که پسرش اَروکو را با باج ، به نینوا فرستاد. از آنجا که انشان، استان ایلامی، جا گرفته در دشت بیضا در پارس بود، به‌ دید ‌می‌رسد که کوروش یکم شاهزاده پارسی بوده که بر برخی محله‌ها دارای انشان فرمانروایی  می‌کرد. کهن نگاری او شاید میان ۶۵۰ تا ۶۱۰ پ. م باشد. در پایان ، شمار کمی مهر نگاشته از لوح ‌های ساختاربندی های پرسوسپولیس یافت شده که نشاندهنده پیشگاه های شکار و نبرد به همراه سنگنبشته های ایلامی است: «کوروش انشانی، پسر چیش‌پیش». انگیزه ای ندارد که گمان کنیم که آنها یادگار کوروش یکم، شاه انشان باشند.

  • سوشیانت

چیش‌پیش جانشین هخامنش

سوشیانت | پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۰۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

چیش‌پیش
چیش‌پیش (پارسی باستان: چیش‌پیش؛ایلامی  : زی-ایش-پی-ایش؛ بابلی: شی-ایش-پی-ایش؛ یونانی: تَیس‌پیس یا تیس‌پیس) فرزند و جانشین هخامنش و شاه انشان می‌باشد.
وی دارای دو فرزند بود که پس از او هر دو به فرمان‌روایی رسیدند. یکی از این فرزندان آریارامن و دیگری کورش نخست پدر بزرگ کورش دوم می‌باشد. آریارامن به فرمان‌روایی پارس رسید و کورش یکم شاه انشان شد. در آینده آریارامن جای خود را به فرزندش ارشام و کورش یکم جای خود را به کمبوجیه یکم پدر کورش دوم داد. این درست در زمانی بود که مادها فرمان‌روایی خود را گسترش داده و پارسیان از آنان فرمان‌بری ‌می‌کردند و به آن‌ها ساو ‌می‌پرداختند.

  • سوشیانت

هخامنش بنیانگر دودمان هخامنشیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۰۴ ق.ظ | ۱دیدگاه

هخامنش
هَخامَنِش نام کسی است که دودمان هخامنشی خود را به نام او می‌خواندند. واژه هخامنش به چَم « دارنده اندیشه راست» را می‌رساند. هخامنش می‌باید نیای بزرگ هخامنشیان و سرپرست خاندان پاسارگاد بوده باشد.
جانشینان او سرانجام به بنیاد گذاری شاهنشاهی نیرومندی در آسیا کامروا گردیدند که از ۵۵۹ ق. م تا سال ۳۳۰ ق. م پابرجا آورد. وی نیای کوروش بزرگ و داریوش بزرگ است. هخامنش به دست پادشاه دیااکو پادشاه نخست مادها (نخستین پادشاه ایران) به فرمانداری پارسه نشانده ‌می‌شود و در تازشی که شماری از جنگجویان پارسی در برابر چندی از سربازان سناخریب پادشاه آشور به انجام رسانده بودند سرکردگی آنان را بر دوش داشت. فرمان‌روایی هخامنش در آنشان درست در زمانی بود که خاندان دیگری از آریایها (مادها) در باختر ایران رو به برپاساختن نیروی توانمندی بودند.
پس از هخامنش فرمان‌روایی آنشان به فرزندش چیش‌پیش رسید.

  • سوشیانت

هفتم آبان ماه روز بزرگداشت کوروش

سوشیانت | چهارشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۴۳ ق.ظ | ۲دیدگاه

سال روز بزرگداشت کوروش

فرخنده روز بزرگداشت ابر مرد ایران زمین، شاهتشاه بی همتا، یگانه اختر پرفروغ آسمان کهن نگاری، پسر بهشت در اوستا، سیروس تورات، سایروس انجیل، ذوالقرنین افسانه ای قرآن، رهاننده یهودیان، پدر سرزمین ایرانیان، بخشنده پر آوازه، نخستین بنیان گذار فرمان حقوق‌بشر، نخستین دادگستر گیتی، بنیانگر نخستین شاهنشاهی چند سرزمینی در گیتی، آزادساز و رهاننده برده ها و در بندیان،  بنیان گذار فرمان روایی پرآوازه و با شکوه هخامنشیان، «کوروش بزرگ» را به همگی ایرانیان و پارسی زبانان و دوستداران کهن نگاری پهنه ایران شادباش می گویم.
وی هیچگاه همتایی در این جهان نداشته و نخواهد داشت، کوروش یک مسیح بود، و یا بهتر بگویم کوروش یک استوره و افسانه بود، وی دین‌ها، کیشها و نژاد های گوناگون را گرامی می داشت. او سده ها از زمانه خود جلوتر بود. مردی که سرنوشت در باره اش فرمان داده که باید برتر از دیگران باشد.

  • سوشیانت

استر و مردخای در گفته پژوهشگران خارجی

سوشیانت | يكشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

 دستکاری در کهن نگاری برای آسیب رساندن به خشایارشا

دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم می‌نویسد: حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سوال می‌باشد. در مورد جشن پوریم، نیز هرچند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناخته‌ است.

بگفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس چاپ دانشگاه آکسفورد، اگر چه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی می‌ پندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بوده‌است. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته است. با توجه به ژانر ادبی کتاب چند سؤال مربوطه اینها است که «چه کسی این کتاب را نوشته؟ قصد آن‌ها از نوشتن این کتاب چه بوده و تا چه حدی به آن رسیده‌اند؟ مخاطبان این کتاب چه کسی بوده؟ از مقایسه این کتاب و مخاطبان آن با موارد مشابه در دنیای یونانی-رومی چه نتایجی حاصل می‌شود؟»

  • سوشیانت

کوروش بزرگ ، ذوالقرنین

سوشیانت | پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۲۵ ب.ظ | ۲دیدگاه

ورود نخستین اعلامیه حقوق بشر در دنیا به ایران- منشور کوروش - و به نمایش گذاشتن آن در موزه ملی شور و شوقی وصف ناپذیری را در کشور سبب شد.

گروهی براین باورند که این میراث ارزشمند ملی از این رو که در تحقیقات روان شاد علامه آیت الله استاد طباطبایی، استاد شهید مرتضی مطهری اثبات شده که ذوالقرنین، همان کوروش هخامنشی است یک میراث گرانبار اسلامی نیز به شمار میرود .

قرآن مجید،کتاب شریف مسلمانان درآیه‌های 83 تا 99 سوره کهف، ذوالقرنین را فردی یکتاپرست، صالح، دادگر و انسان دوست و از بندگان شایسته و برگزیده خداوند نام برده و از او به نیکی یاد می کند.

گروهی از فقها و بزرگان ذوالقرنین را کوروش هخامنشی می‌دانند چنانکه آیت الله طباطبایی و پروفسور عبدالکلام آزاد (دانشمند شهیر هندی) با دلایل متقن به اثبات رسانده اند که ذوالقرنین، همان کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری بزرگ هخامنشی در ایران است.

  • سوشیانت

داریوش بزرگ شاهنشاه بی همتا

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۵ ب.ظ | ۱دیدگاه

داریوش بزرگ

داریوش یزرگ

 

نام

داریوش یکم ، فرنام به داریوش بزرگ، پسر ویشتاسپ، همسر آتوسا و داماد کوروش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی بود.

 

داریوش در زبان لاتین «دَرَیوس»، زبان یونانی «داریوس» و در پارسی باستان «دارَیَوَهوش»واگویی  می‌شود. آرایه این نام در زبان ایلامی «داریامائویس»، در زبان اکدی «داریاموس» و در زبان آرامی «دِرایس» و «دِرایوس» است و گمان ‌می‌رود نام یونانی دیگرش «داریائوس» باشد. این نام در زبان پارسی باستان به‌ چَم «استوار نگاه می‌دارد آن‌چه نیکوست را» می‌باشد.

این نام در نگارش بابلی سنگنبشته بیستون به گونه [ داریاموش ] آمده است: من «داریاموش«(داریوش)، شاه، پسر «اوشْتاسْپَه» (ویشتاسپ)، «اَهَمَنیش» (هخامنشی)، شاه شاهان، پارسی، شاه «پَرسو» (پارس)  آماده است.

وی در سال ۵۲۲ پیش از زایش، با یاری چندی از بزرگان هفت خانواده بلند پایه پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورش‌های درون‌ مرزی پرداخت. فرمانروایی شاهنشاهی را استواری بخشید و سرزمین‌هایی چند به شاهنشاهی افزود، همچنین آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود.

 

  • سوشیانت

آیین های ایران باستان بخش سوم

سوشیانت | يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

مانویت

مانویت در فاصله میان ظهور مسیحیت و اسلام پدید آمد و در مدت کوتاهى فراگیر شد و پیروانى پرشور و با اخلاق گرد آورد. این ترکیبى است از اعتقادات صابیان ، بوداییان ، زردشتیان و مسیحیان . اصول عرفانى و انسانى این آیین به گسترش آن شتاب داد و آن را در شرق تا چین و در غرب تا مرکز اروپا پیش برد. حاکمان ایران و روم و سرزمینهاى دیگر با مانویان از در خصومت در آمدند و دسته دسته آنها را کشتند و سرانجام ، محکمه تفتیش اروپا آخرین گروه مانویان را در سیزدهم میلادى نابود کرد.

  • سوشیانت

داستان هاى کورش در اساطیر و حماسه ملى ایران‏

سوشیانت | يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

داستان هاى از کورش ‏

در شاهنامه فردوسى و متون تاریخى ایران، بخشى وجود دارد درآمیخته از اسطوره، واقعیت و داستانهاى پهلوانى و اعتقادى که واقعیات زندگى کورش هخامنشى را از تولد تا مرگ با زبانى کنایى و رمزآمیز و متناسب با تعبیرات اساطیرى و آرمان‏گرایانه و گاهى به شکلى افسانه‏آمیز بیان مى دارد و طبعا از سرگذشتهاى شفاهى رایج در میان مردم ایران، روایتهاى یونانى و عبرى و سامى نیز تأثیر مى پذیرد. در این داستانها، زندگى شگفت‏انگیز این شخصیت ممتاز تاریخى و فتوحات این جهانگشاى پارسى شاخ و برگ فراوان مى یابد و به شیوه‏اى گسترده و متنوع با زندگى چند شخصیت اساطیرى و پهلوانى و تاریخى درهم مى آمیزد و در آثار ادبى و تاریخى روزگاران بعد منعکس مى گردد، آنچنان‏که امروزه نمى توان تقدّم و تأخر یا صحّت انتساب این روایتهاى گیج‏کننده را برمبناى تحلیلهاى اساطیرى و یا نتیجه‏گیریهاى علمى اثبات کرد. اما از آنجا که تورات (که کورش را ناجى... قوم یهود شمرده است) و مورخان بزرگ یونانى چون هرودوت، کتزیاس، گزنفون مفصلا از او یاد کرده‏اند، مى توان اطلاعات مربوط به کورش را در این منابع مبناى نوعى مطالعه تاریخى-اساطیرى قرار داد و دگرگونیهاى مربوط به زندگى و مرگ وى را در متون حماسى و تاریخى و در شخصیتهاى اساطیرى و پهلوانى و تاریخى دورانهاى بعد بازجُست. حاصل این کوشش شاید بتواند این نکات را اثبات کند که اولا، چگونه واقعیتهاى تاریخى در ساختار اساطیر و داستانهاى ملى مردم ما تأثیر گذاشته‏اند و ثانیا، روایتهاى هندى، آریایى، یونانى و سامى چگونه در شکل‏گیرى این داستانها مؤثر بوده‏اند. در این صورت است که مى توان تمام یا بخشى از زندگى کورش را در ارتباط با جمشید، فریدون، زال، کى‏آرش، کیخسرو، بهمن، اسفندیار، اردشیر بابکان، ذوالقرنین و سلیمان مورد مطالعه قرار داد و هر بخشى از زندگى وى را با یکى از این افراد در ارتباط یافت. براى روشن شدن این مطلب، لازم است نخست به اختصار کورش را بشناسیم و سپس به نفوذ داستانهاى او در دیگر روایتهاى اساطیرى-پهلوانى و تاریخى بپردازیم.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ