ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۶۳۰ مطلب با موضوع «شاهنشاهی» ثبت شده است

سیناروک (اشک دهم)

سوشیانت | شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 پس از مهرداد دوم٫ میان مدعیان سلطنت کشمکش و نزاع درگرفت.در واقع در طول پادشاهی دودمان اشکانی فترتی پیش آمد. به هر حال بعد از مرگ پادشاه مزبور٫ تاریخ پارت روشن نیست و آگاهی درستی از جانشین یا جانشینان وی در دست نداریم. تنها چیزی که میدانیم این است که به سال ۷۶ پیش از میلاد سینتاروک یا سنتروک و یا به گفته ی یونانیان ساناروی کس بر سر کار آمد.

  یکی از محققان به نام پرسی گاردنر او را برادر فرهاد دوم و پسر مهرداد اول می داند و گوت اشمید که در مورد اشکانیان آگاهی های زیادی به دست داده است٫ عقیده دارد که سیناروک یکی از پسران ارشک دیکایوس و ظاهرا مدتی در اسارت سکاها بوده و سپس به یاری آنها بر تخت نشسته است.

  • سوشیانت

نامه شاه طهماسب به سلیمان عثمانی

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۶ ق.ظ | ۰دیدگاه
بخشهایی از نامه تاریخی شاه طهماسب صفوی به سلطان سلیمان عثمانی

نامه شاه طهماسب به سلیمان در سال 961 قمری وبه دنبال پیروزی قاطع شاه ایران بر سلطان عثمانی پس از پنجمین تجاوز ناکام سلیمان به ایران نگاشته شده است .
  • سوشیانت

آتورپات

سوشیانت | دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۵۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

آتورپات (Aturpat، به یونانی: Atropates؛ به معنای: حمایت شده از [ایزد] آتش؛ بسنجید با نام اوستایی "Aterepate" در یشت13/102 که ممکن است اشاره به همین فرد باشد) شهربان (satrap) ماد و فرمانده سربازان ماد، آلبانیا (اران) و Sacsene (سکاهای قفقاز) در نبرد Gauggamela در سال 331 پ.م. بود . او تا کشته شدن داریوش سوم در 330 پ.م. به وی وفادار ماند، سپس به اردوی مقدونیان پیوست. اسکندر در اوایل همان سال از همدان (یونانی: Ecbatana) عبور کرد، اما پیش‌تر حکومت ماد را به Oxydates واگذار کرده بود (ibid., 3.20.3; Quintus Curtius, Historiae 6.2.11)؛ ولی در 7-328، اسکندر اخوداتس را که وفاداری‌اش زیاد مورد اطمینان نبود، برکنار کرد و آتورپات دوباره در مقام خود برقرار گشت .

 فرمانده نیروهای ماد و آلبانی و ساکاسنس در نبرد گوگامل در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح. او تا مرگ داریوش سوم در سال ۳۳۰ پیش از میلاد به او وفادار مانده بود و بعد از مرگ داریوش سوم به اردوگاه مقدونیه‌ای‌ها پیوست

  • سوشیانت

روایتی از سلطان محمود غزنوی 2

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه
این نوشتار فقط نقل شده می باشد و نقل آن به معنی درست شمردن و یا رد آن نیست
نقل است سلطان محمود غزنوی شبی هر چه کرد خوابش نبرد. غلامان را گفت: حکما به کسی ظلم شده او را بیابید. پس از کمی جستجو غلامان باز گشتند و گفتند: سلطان به سلامت باشد دادخواهی نیافتیم. اما سلطان را دوباره خواب نیامد. خود برخاست و با جامه مبدل بیرون شد. در پشت قصر و در کنار حرمسرا ناله ای شنید که خدایا ! محمود اینک با ندیمان خود در حرمسرا نشسته و نزدیکی قصرش اینچنین ستم می شود.
  • سوشیانت

پیروزی شاه عباس بزرگ بر سپاه عثمانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

شکست عثمانیان از سپاه شاه عباس

شاه عباس بزرگ یا شاه عباس یکم (۹۹۶-۱۰۳۸ه‍. ق / ۱۵۸۷-۱۶۲۹م) نامدارترین شهریار دوران صفوی است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال با اقتدار شهریاری نمود.

شاه عباس در هجده سالگی قزوین را متصرف شد و خود را شاه ایران خواند. او برای آنکه خیالش از سوی عثمانی آسوده گردد، پیمان نامهٔ صلح با آن کشور بست و باختر ایران را به آنان واگذارد. سپس به بهینه‌سازی امور درونکشوری و فرونشاندن شورش استان‌ها پرداخت.

او نخست ازبکان را شکست داد و سپس به جنگ با عثمانی درآمد. او در سه نوبت با عثمانی جنگید و در هر سه بار پیروز شد. همچنین دو بار به گرجستان حمله کرد و آن را غارت کرد.

حافظ محمد پاشا سردار عثمانی در سال ۱۰۳۳ هجری قمری از شاه عباس صفوی شکست خورد.لشگر عثکانی با آن همه ادعا و غروری که داشت در مقابل شاه عباس و شیر مردان ایرانی زمین گیر شد.

  • سوشیانت

روایتی از سلطان محمود غزنوی

سوشیانت | سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۱ ق.ظ | ۰دیدگاه
این نوشتار فقط نقل شده می باشد و نقل آن به معنی درست شمردن و یا رد آن نیست
 
نقل است ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﻏﺰﻧﻮﯼ ﮐﻪ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺣﮑﯿﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺑﻦ ﺳﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ , ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺍﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺗﺮﮎ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﯼ ﺍﺑﻦ ﺳﯿﻨﺎ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻨﺪ . ﭘﺪﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺳﻠﻄﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ.ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺣﺴﯿﻦ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ .
ﭘﺪﺭ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ . ﺣﺴﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻢ ! ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺁﻭﺍﺯ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ : ﺣﮑﯿﻢ ﺍﺑﻮﻋﻠﯽ ﺳﯿﻨﺎ ﮐﻪ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﯾﯽ؟ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﺁﺭﯼ ﻣﻨﻢ . ﺁﻧﻬﺎ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻣﺎ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﺰﺷﮏ ﻧﺎﻣﺪﺍﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ !
  • سوشیانت

زوپیر سردار بزرگ پارسی

سوشیانت | چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۵۴ ب.ظ | ۲دیدگاه

زندگی نامه زوپیر 

زوپیر فرزند بغابوخش یکم یا به یونانی مگابیز یکم، سردار بزرگ پارسی بود. وی فرمانده سپاه و ساتراپ بابل در زمان پادشاهی داریوش بزرگ بود.

هرودوت می‌نویسد در اوایل پادشاه داریوش در بابل شورش افتاد و بابلی‌ها به احتمال محاصرهٔ طولانی تدارکات لازم را دیده بودند. بابلی‌ها برای اینکه در مصرف خوراکی‌ها صرفه‌جویی شود، تمام زنان شهر را جمع آوری و خفه کردند و برای هر نفر فقط مادرش و یک کس دیگر را که خودش ترجیح می‌داد، برای پختن نان امان دادند. وقتی داریوش از خبر شورش اطلاع یافت با همه قدرت و قوایی که در اختیار داشت، برای سرکوبی آنجا شتافت و شهر را در محاصره گرفت.

  • سوشیانت

زندگی نامه عباس میرزا

سوشیانت | چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

عباس میرزا
عباس میرزا (۴ ذیحجه ۱۲۰۳ نوا / مازندران - ۱۰ جمادی‌الثانی ۱۲۴۹ مشهد) یکی از شاهزاده‌های قاجار فرزند فتحعلی‌شاه و آسیه خانم بود. عباس میرزا همچنین ولیعهد و والی آذربایجان بود. وی قبل از مرگ پدرش از دنیا رفت.

عباس میرزا و عهدنامه ترکمنچای
پس از عهدنامه گلستان، دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه آغاز شد. در این میان جنگ گنجه مهم‌تر از همه می نمود عباس میرزا فرمانده سپاه ایران با حرکت به سوی گنجه در این منطقه سنگر گرفت. در این میان پاسکوویچ فرمانده سپاه روس نیز خود را به این منطقه رساند. ابتدا عباس میرزا به دلیل برخی آشفتگی‌ها در سپاه خود خواست که جنگی اتفاق نیافتد اماتلاش او موثر نیافتاد و جنگ وسیعی در این منطقه در گرفت. در پایان نیز سپاه روس فاتح میدان شد. عباس میرزا سرانجام در ناحیه ترکمانچای خواست که جلوی پاسکوویچ را بگیرد اما در آنجا نیز شکست خورد و سرانجام مجبور شد که شرایط صلح را بپذیرد. در این میان پاسکوویچ که خود را مغرور از فتح جنگ می دید برای سپاه ایران ضرب الاجلی تعیین کرد و گفت چنانچه تا پنج روز تکلیف صلح مشخص نشود عازم تهران خواهد شد.

  • سوشیانت

زندگینامه پادشاهان اشکانی بخش چهارم

سوشیانت | سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

بیوگرافی و زندگینامه پادشاهان اشکانیان

 

  16 - ارد دوم ، اشک شانزدهم :

تاریخ درگذشت : 8 میلادی

  
بیوگرافی : ارد دوم فردی از دودمان سلطنتی اشکانی بود . اما نسب او به طور دقیق دانسته نیست . وی از ترس فرهادک به گوشه ای پناه برده و به طور گمنام می زیست و هیچ انتظار نداشت که روزی او را به سلطنت بخواهند . اما شورشیانی که فرهادک را کشتند ، او را به قدرت رسانیدند . اگر چه او با چنین شرایطی که به قدرت رسیده بود می بایست رفتاری خوب از خود نشان دهد . لیک همین که به تخت نشست . بنای سختگیری و ظلم و ستم را گذاشت . به نحوی که مردم از او متنفر شده و او را به هنگام جشن و یا شکار کشتند . مدت حکومت ارد دوم 4 سال یعنی از 4 تا 8 میلادی بوده است.

  • سوشیانت

زندگی نامه شاهان اشکانی بخش دوم

سوشیانت | سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۰۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

زندگی نامه شاهان اشکانی 

  9 - مهرداد دوم ، اشک نهم :

تاریخ درگذشت : 76 قبل از میلاد


بیوگرافی : در سال 123 پ م، سال جلوس مهرداد دوم به تخت شاهنشاهی اشکانی، پدر او اردوان دوم در جنگ با لشکریان مهاجم سکا کشته شد. این دومین پادشاه اشکانی بود که در مدتی کوتاه در جنگ با این مهاجمین کشته می شد. بعد از حملات آنتیوخوس سوم در زمان اردوان اول/ارشک دوم، شاهنشاهی اشکانی هیچگاه در موقعیتی چنین خطیر و شکننده قرار نگرفته بود. یوستینوس از این مهاجمین با عنوان «تخاری» یاد می کند. تخاری ها گروهی از صحرانشینان آسیای مرکزی بودند که همراه با دیگر مهاجمین، احتمالا" از جمله سکاها، به سرحدات غربی، یعنی بخش شرقی شاهنشاهی اشکانی، حمله می کردند. جنگهای ممتد اشکانیان با این صحرا نشینان در آخر باعث ساکن شدن برخی از سکاها در منطقه باستانی زرنگ شد که بعدها به نام آنها «سیستان» نامیده شد. اما گروه دیگری از این صحرا نشینان به دشتهای آسیای میانه مراجعت کردند و برای مدتی اشکانیان را به حال خود گذاشتند. در آغاز سلطنت مهرداد دوم، فرماندار بخشهای غربی شاهنشاهی اشکانی، هیمروس، از لشکریان حاکم جدید بابل باستان، هیسپائوسن، شکست خورد. نابسامانی های این دوره از حکومت اشکانی، جنگهای فرهاد دوم و اردوان دوم، به هیسپائوسن این فرصت را داد که به بابل حمله کند و عملا" حکومت تمام بخش جنوبی بین النهرین و غرب دشت خوز (عیلام باستان) را در دست بگیرد. پایتخت هیسپائوسن که احتمالا" در کنار رود کرخه ساخته شده بود و در تاریخ به عنوان «اسپاسینو خاراکس» شناخته می شود، مرکز جدیدی شد برای سلطنت نوپای «خاراسن» یا «حکومت میشان» که تا زمان ساسانیان دوام آورد. مهرداد دوم در ابتدای سلطنت خود، با حمله به غرب ایران، هیسپائوسن را شکست داد و هیمروس را نیز از حکومت خلع کرد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ