ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادیان ایرانی» ثبت شده است

روزه در آیین های ایرانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۰۰ ب.ظ | ۲دیدگاه

روزه در آیین زرتشت؛
روزه در دین زرتشت چهار روز در ماه است. زرتشتیان برای افراط نکردن در خوردن گوشت حیوانات روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و یکم هر ماه زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می کنند. این چهار روز متعلق به چهار امشاسپند وُهومَن (روز دوم از هر ماه) ، ماه (روز دوازدهم از هر ماه)، گوش (روز چهاردهم از هر ماه) و رام4 (روز بیست و یکم از هر ماه) که از میان چهارپایان هستند می باشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه، اسم خاصی وجود دارد. یکی از این روزها «وُهومَن» است که بعدها به نام بهمن تغییر شکل داده به معنای منش نیک است. روز «ماه»، «گوش» و «رام»نیز به همراه «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن روزها حرام است و اصطلاحا به آن «نَبُر» می گویند. نبُر یعنی نبریدن که البته به خاطر زندگی شهری اکنون باید تعبیر نخور را به کار ببریم. بعضی از زرتشتیان قدیم در کل ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند. نماد بهمن سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که، منش نیک یعنی سپیدی، این چهار روز پرهیز از خوردن گوشت خود یک نوع «حفظ الصحه» است. 

  • سوشیانت

فواید علمی روزه

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

فواید علمی روزه

برگرفته از سازمان تبلیغات اسلامی

ارتباط بین دین با علم ، ارتباطی ناگسستنی است . چرا که خداوند متعال پدید آورنده آن می باشد و با آفرینش کون و مکان ، ظهور و بروز علم در کنار دین نیز ضروری می نماید . بنابراین هم دین و هم علم ، دو حقیقتی هستند که به ثبوت آفرینش منجر می شوند . خداشناسی دینی که از زبان اولیای الهی تبیین شده با خداشناسی طبیعی و کیهانی که از زبان دانشمندان بیان شده است هر دو دارای مقبولیت و رواج می باشد .

در اینجا به تقارن دیدگاههای دینی و علمی درخصوص علت و فلسفه وجود و وجوب روزه می پردازیم . روزه و روزه داری نه تنها به خاطر تأمین سلامت و صحت بدن آدمی حائز اهمیت می باشد ، بلکه موجب تأمین سلامتی روح و جان نیز هست . چرا که انسان موجودی است سه بعدی ، دارای بعد روح ،‌جسم و ذهن و هر سه بعد با یکدیگر موجب معنی یافتن وی می شود . به عیارت دیگر چنانچه عقل و لزوم سلامتی جسمی آدمی حکم کند ، همان نیز به لزوم سلامتی روح حکم می نماید و انسانی که به دنبال سلامتی روح خویش در کنار جسمش نباشد نمی توان از او به عنوان انسانی سالم و تکامل یافته یاد نمود. بنابراین در مورد روزه که یکی از واجبات دینی است ، می توان گفت : «که روزه داری عبارت است از اجرای یک برنامه مذهبی بهداشتی کامل جسمی و روحی »

در این مقاله هدف ، اهمیت روزه از نظر بهداشت روحی و جسمی است . پروفسور «الکسی سوفورین» می گوید : « جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد داخلی استفاده می کند و آنها را مصرف می کند و مواد کثیف و عفونی که ر جسم هست و ریشه و خمیره بیماری است ، از بین می رود و بدین طریق روزه سبب بهبودی همه بیماری ها است . از این رو جسم خود را به وسیله روزه از داخل نظیف و پاکیزه می کند .»

بنابراین روزه داری باعث هضم چربی های ذخیره در بدن ، دفع سموم فلزی و غیر فلزی وارده از محیط اطراف، ایجاد اعتدال بیولوژیکی و شیمیایی بدن و ... می گردد. به قول یکی از دانشمندان روم باستان : «اولین بیماری، مربوط به پرخوری بود و نخستین درمان نیز روزه گیری است .»

دکتر «اتوبوخنگر» در سخنرانی خویش به سال 1965 در یک کنگره پزشکی که در بغداد و به میزبانی انجمن پزشکی عراق برگزار گردیده ، به بیان اهمیت روزه پرداخته است. وی در این سخنرانی نتیجه مثبت چهل و پنج سال روزه درمانی مریضان خود که بالغ بر پنجاه هزار نفر بوده اند را ارائه نموده است و آنچه که در این سخنرانی قابل توجه است ، اینکه معمولاً روزه درمانی وی چهارهفته طول می کشیده است . یعنی تطابق و تساوی زمانی آن با یک ماه روزه داری . آنچه مهم و قابل توجه است این همان زمانی است که در قرآن برای روزه داری از آن یاد شده است . یعنی یک ماه تمام روزه داری برای تکامل روح و صحت جسم. بر اساس فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) که « المعده البیت الداء و الحمیه هی الدواء» یعنی : «معده آدمی کانون بیماری ها است و پرهیز و امساک نیز داروی و بهترین روش درمان بیماری ها است .»

وی می گوید : «بهترین درمان بیولوژیکی این است که به وسیله دفع مواد مضر و تجویز علاج طبیعی ، نیروهای درمان کننده یک ارگانیسم یا یک موجود زنده را طوری آزاد کنیم که وقتی بسیج شدند ، بیماری های مزمن و حاد را شکست بدهند . ما در روش درمان سعی می کنیم سلامت پایدار و کامل را در همان زمانیکه طبیعت برای این گونه نوسازی لازم دارد بازگردانیم . درمان بیولوژیکی و مخصوصاً روزه ، به بهترین وجه این خواسته را برآورده می سازد.»

البته وقتی یک انسان موحد روزه می گیرد ، منظور و مقصود او جز طاعت امر الهی نیست که از آن می توان به ایمان وفاداری و ایمان فرمانبرداری یاد کرد . یعنی صداقت و ثبات قدم در انجام واجبات الهی . همچنین شاید این وهم در برخی حاصل شود که چرا روزه داری ؟

ما می توانیم با استفاده از دارو و مراجعه به پزشک به درمان خود بپردازیم . آنچه که در اینجا قابل تأمل است اینکه تندرستی آدمی به دو قسم می باشد : طبیعی و مصنوعی .

تندرستی طبیعی را که از مقاومت بافتها در برابر بیماریهای عفونی و دژنرانیو و تعادل دستگاه عصبی ناشی می شود گرامی می‌داریم ، نه سلامتی مصنوعی را که بر رژیم غذایی ، تزریق واکسنها ، سرم ها ، محصولات غدد ، داخلی ، ویتامینها ، آزمایشهای مکرر پرداخته شود که به این پرستاری ها نیازمند نباشد . علم طب ، به بزرگترین پیروزی خود ، روزی نائل خواهد شد که بتواند آثار بیماری و خستگی و ترس را از میان بردارد ، تا آدمیان از آزادی و مسرتی که محصول تکامل اعمال بدنی و روانی است ، برخوردار شوند.

اما خداوند متعال با امر به بندگان خود ، به روزه داری ، مسرت روحی و فیزیکی را به آنها اعطا نموده است . این امر هیچ گونه دخالت غیر طبیعی و مصنوعی در کارکرد صحیح و مرتب بافتها و اندامهای بدن آدمی ندارد . بلکه روزه داری همان کمال مطلوب رسیدن به اعمال مرتب و صحیح تمام اجزا و اندام آدمی و نیز کمال روحانی او است .

«هنری دیل» در یکی از سخنرانی های خود از پیروزی های چهل ساله اخیر علم درمان شناسی سخن گفته و به کشف سرم های پادزهری و واکسنها و هورمون ها و انسولین و آدرالین و تیروکسین و غیره و ترکیبات آلی آرسنیک و ویتامینها و مواد تازه دیگری که با سنتز حاصل شده و برای تسکین درد یا تحریک اعمال ناکافی بدن سودمندند ، همچنین به بناهای عظیم آزمایشگاه های صنعتی و کارخانجات دارویی اشاره کرده است.

مرحوم «پروفسور الکسیس کارل» در بیان این پیشرفتها می گوید : « بدیهی است که این همه پیشرفتهای شیمی فیزیولوژی اهمیت زیادی دارند و برای ما رفته رفته اعمال پوشیده بدن را روشن می سازند و طب را بر پایه محکم و صحیحی می گذارند ، ولی آیا می توان از هم اکنون آنها را چون پیروزی بزرگ آدمی در تأمین سلامتی تلقی کرد؟ بعید به نظر می رسد.»

آنچه مهم است اینکه ، سلامت مصنوعی موجبات ارضای روحی و روانی انسانی امروزی نیست و اغلب آزمایشهای مکرر طبی بعضاً باعث خستگی روان انسان ها گردیده است . اکثر داروها و درمان ها گران تمام می شود و نتایج زیادی هم به بار نمی‌آورد. جامعه صنعتی امروز علاوه بر ازدیاد امراض فیزیکی و روحی آدمی ، موجبات سلب نشاط ، آرامش و قدرت جسمی و روحی او را فراهم نموده است : و این همه معضلات و مشکلات جز با روی آوردن به انجام امور دینی در کنار علم میسر نمی گردد.

نکته دیگر اینکه بین روزه داری با خودداری از تغذیه ، تفاوت است . روزه داری در معنای علمی آن رعایت کلیه اصول اساسی مربوط به تغذیه صحیح در زمانی خاص و پرهیز و دوری از خوردن و آشامیدن در یک فاصله زمانی خاص دیگر می باشد که هیچ تأثیری بر کم شدن فهم و قوای شعوری انسان ندارد ولی خودداری از تغذیه یا به عبارتی گرسنگی در انسان ، موجب پائین آوردن راندمان ذهنی و عقلی او می شود . چون گرسنگی و خودداری از تغذیه در ساعات شبانه روز به صورت نامنظم و غیر‌اصولی ممکن است انجام پذیرد.

یکی از مشکلات حاصله بیولوژیکی در وجود انسان ، ظهور و حرکت فزاینده سموم متابولیکی است که به مرور موجب مسموم شدن بافتها و اندام آدمی می گردد. سموم متابولیک که نقش تعیین کننده ای در شیوع بیماری دارند ، اکثراً از متابولیسم پروتئین پدید می آیند . اما متابولیسم کربوهیدراتها چون اسید لاکتیک ، نیز این سموم را تولید می کنند . این مواد باید به روش طبیعی دفع شوند ، که یکی از عمده ترین روشهای طبیعی دفع این مواد زاید ، روزه داری می باشد .

به عبارت دیگر تفاوت بین گرسنگی و با روزه داری عبارت است از : گرسنگی نوع اجبار و اعتراض داخلی به وجود می آورد که موجب اختلال در سلسله اعصاب مرکزی و وجود اختلال در عروق (جریان خونی و رگ ها ) و دیگر اندام و بافتهای شخص گرسنه می شود ولی روزه دار چون با اختیار خود و اطاعت از اوامر الهی اقدام به امساک و پرهیز از خوردن و آشامیدن می نماید، بنابراین علم و آگاهی (وضع فکری) او به این امر موجب هدایت کارکردی (اعمال متابولیک) تمام بدن وی می گردد.

پژوهش های وسیع یک کلینیک روزه گیری نشان می دهد که بیماری «پارادنتوز» به هنگام گرسنگی بسیار ، وخیم می شود ولی در موقع روزه خوب می شود . همچنین آسیب «میوکارد» را می توان در اثر افزایش جریان خون و منبع اکسیژن ماهیچه قلب تسکین داد . این موضوع را می توان با گرفتن نوار قلب به نحو آشکار نشان داد .

تفاوت دیگری که دکتر «اتوبوخنگر» بین گرسنگی با روزه داری بیان می کند : در پایان (زمان) روزه درمانی (روزه داری) افزایش تنوس (خاصیت انقباض عضلات) میو کارد ، در عکسبرداری از قلب مشهود است. هنگام ضعف ناشی از گرسنگی، ورم «اودما» ایجاد و تشدید می شود و موجب پدید آمدن ورم و رسوبات «لیپوفیل دیستروفی» و تراکم چربی در بافت ها می شود . هنگام روزه گرفتن رسوبات چربی و ورم «ادوما» کاهش می یابد، یا به کلی از بین می رود و گرفتن رژیم مناسب در پایان(زمان) روزه ، اثر درمانی روزه را افزایش می دهد .

اما با توجه به تبیین تفاوت بین گرسنگی یا روزه داری ، آنچه که در ادامه قابل بیان است ، فواید و مزایای عمده روزه داری می‌باشد .

تولیدات فاسد شونده بدن در سه یا چهار روز اول روزه داری، ممکن است بحران تازه ای با ایجاد تپش قلب ، ضعف و سرگیجه های موقت در وضع مزاجی روزه دار پدید آورد. ولی این حالات قابل تحمل است و جای نگرانی نیست . گاهی ممکن است جوش هایی در سطح بدن ظاهر شود، زبان بار پیدا کند ، دهان و پوست بدن بوی بد بدهد . بعضی اوقات (دربرخی افراد ممکن است) تب خفیف و ادرار غلیظ عارض شود ، مثل این است که عمل دفع مواد زاید بدن تشدید گردیده است. در این هنگام میزان شیره «ایندیکان» و چربی«گزانتول» در خون بسیار بالا می رود و دفع این مواد (هنگام روزه) از طریق ادرار به ده برابر می رسد.

به بیانی دیگر در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می شود ولی در عین حال کیفیت پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند به فعالیت می افتند. قند کبد به خون می ریزد و چربی هایی که زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و ... سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه بافتها می رسند .

بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری تعادل محیط داخلی و قلب ، قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافتهای بدنی را می شوید و آنها را عوض می کند . دکتر «ژان فروموزان» ، روش معالجه روزه ای را به شستشوی احشاء تعبیر می کند که روزه دار در آغاز روزه ، دارای زبانی باردار است ، عرق بدنی زیاد دارد ، دهان بو می گیرد ‌،گاه آب از بینی راه می‌افتد و این ها علامت شروع شستشوی کامل بدن است . پس از 3 تا 4 روز بو برطرف می شود ، اسید اوریک ادرار کاسته شده و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده می کند در این حال اعضاء هم استراحتی دارند .

از دیگر فواید روزه داری (همانگونه که در قبل آمد) هضم چربی های ذخیره بدن ، دفع سموم فلزی وارد شده به بدن از محیط اطراف ، برقراری اعتدال بیولوژیکی و شیمیایی در بدن و ... می باشد ، که اختصاراً به بیان هر یک از آنها می پردازند .

همانگونه که می دانید مواد غذایی که در طی شبانه روز وارد بدن می گردد، دو وظیفه اصلی در بدن دارد : یکی تأمین احتیاجات بیولوژیکی و شیمیایی بدن است که بر اثر فعالیت های روزانه در بدن به مصرف رسیده و دیگری تأمین دمای غریزی بدن و ایجاد نیروی محرک لازم برای فعالیتهای درونی و بیرونی آن است .

پس، هر فردی به دو منظور فوق نیاز به مصرف مقداری معین پروتئین ، چربی ، مواد قندی ، ویتامین ها ، کربوهیدراتها و آب دارد ولی در عمل آدمی نمی تواند مطابق نیازهای بدن خویش مواد غذایی مورد نیاز روزانه را استفاده نماید. چرا که برخی از فعالیتهای روزانه وی از قبل غیر قابل پیش بینی می باشد . بنابراین امکان زیاده یا نقصان وجود مواد آلی و معدنی در بدن می‌باشد که هر کدام موجب ایجاد خلل در بافتها می شود .

ولی آنچه بعضاً در مصرف مواد غذایی روزانه در اکثر قریب به اتفاق افراد اتفاق می افتد ، ورود مواد غذایی مازاد بر احتیاج در بدن است که به صورت قند و چربی در بافت های مختلف بدن جمع و ذخیره می شود .

قند در بدن یا به صورت قند فعال (گلوکز) است که آماده احتراق و ایجاد نیرو است و یا اینکه به شکل غیر فعال و ذخیره ای (گلیکوژن) می باشد که به صورت مولکولهای درشت تری در بدن ذخیره شده و در صورت لزوم تبدیل به گلوکز می شود . تنها عضوی از اعضای بدن که بیشتر از سایر اعضا اقدام به ذخیره سازی مواد زاید می نماید ، کبد است . در مواقعی که بدن نیاز به گلوکز داشته باشد قند ذخیره در کبد به گلوکز تبدیل شده و وارد خون می شود تا پس از سوختن ، انرژی لازم را در بدن ایجاد نماید . البته باید توجه داشت که قند مازاد بر نیاز بدن ، پس از تغییرات چندی در بافتها تبدیل به چربی شده و ذخیره می شود ، از طرفی به علت اینکه قند ذخیره شده در بدن کودکان و افراد مسن کمتر از افراد جوان و بالغ می باشد و باعث بروز زودرس گرسنگی و پائین آمدن مقاومت بدن آنها می شود بدین خاطر در دین مبین اسلام روزه بر این قشر واجب نیست .

مریضان و مسافران و اطفال و پیران فرتوت و زنان باردار از روزه معافند .

دکتر بوخنگر می گوید : « متأسفانه افرادی هستند که تصلب شرائین در آنها به صورت زودرس شروع می شود. چنین افرادی قدرت واکنش در برابر انگیزه روزه درمانی ندارند ، اما خوشبختانه عده زیادی از افراد مسن هستند که قدرت واکنش آنها خوب است . مسلماً نمی توانیم بگوئیم که همیشه سن واقعی با سن بیولوژیکی بدن برابر است.»

اما چربی ها که مصرف آنها هم باعث ایجاد انرژی در بدن شده و هم باعث به وجود آوردن برخی اسیدهای چرب در بافتهای بدن می شود . ولی مصرف چربی مازاد بر نیاز بافتها در هر روز به تدریج موجب تراکم و سفت تر شدن آنها در اعضای بدن می‌گردد که علاوه بر بروز بیماری چاقی ، موجب بروز بیماریهای عروقی از قبیل تصلب شرائین و انسداد عروق خونی که در نهایت چه بسا منجر به سکته های مغزی و قلبی شود ، می گردد. بنابراین یکی از برکات ماه مبارک رمضان و روزه داری در این ماه (علاوه بر آثار تربیتی و معنوی آن) باعث می شود که چربی های اضافه بدن شخص روزه دار مصرف بشود و بعد اگر مجدداً چربی هایی جای آنها را در ماه های بعد بگیرد تازه و غیر متراکم باشد.

تجمع چربی در اعضای مختلف مانع کار و فعالیت طبیعی و آزاد عضو شده و بیشتر از حالت عادی عضو را به زحمت می اندازد ، مانند تجمع چربی در اطراف قلب که کارش را سنگین کرده و آن را تحت فشار قرار می دهد . ذرات چربی دور اعضا علاوه بر سایر عوارض مانند بیماری های قلبی و غیره ، چون قادرند بعضی از سموم آلی (مانند d.d.t)را در خود جذب نمایند ، بنابراین نقش اساسی را در بعضی از مسمومیتهای حرفه ای (مسمومیتهای ناشی از شغل و پیشه) بازی می نماید.

یکی دیگر از فواید روزه داری ، دفع سموم وارده به بدن می باشد . از آنجائیکه انسان در طی دوران حیات خود به صورت مستقیم در تماس با مواد سمی و مضر خارجی می باشد که این سموم غالباً موجب مسمومیتهای خفیف و به تدریج مزمن می‌شود .

با توجه به این که ذرات بی شمار و بی نهایت ریزی از عناصر و مواد شیمیایی دائماً در فضا معلق بوده و هوا را آلوده می نماید و این همان هوایی است که در هر دقیقه هر کسی چندین لیتر از آن را فرو برده و از طریق ریه ها وارد خون می کند ، آدمی در هر دقیقه 16 نفس می کشد ، هر تنفس یک دم و یک بازدم معمولی دارد که شمارش ، نوع و مقدار هوایی که وارد و خارج می‌گردد ، معین بوده و خودکار و اتوماتیک انجام می گیرد ولی تنفس عمیق سبب می شود نزدیک به دو لیتر هوا که 1.5 لیتر بیشتر از هوای دم عادی است و به نام هوای تکمیلی وارد ریتین گردد و در بازدم شدید و عمیق باز 3.5 لیتر هوا که مجموعه ای از بازدم عادی و هوای اندوخته است، به نام ظرفیت حیاتی از دهان خارج می شود و چون در بازدم بسیار عمیق هم ششها نمی تواند کاملاً روی هم جمع کند ، لذا حدود یک لیتر هوا به نام هوای همیشگی در ریه ها باقی می ماند . از این رو هر گز نمی توان اهمیت تغییرات هوا و مخصوصاً آلودگی آن را با مواد مضر و نامأنوس نادیده گرفت به خصوص اگر از آخرین نظریات متخصصین و دانشمندان رشته های مختلف طبی و بهداشتی دایر بر ازدیاد امراض مختلف ناشی از آلودگی هوا درمیان شهر نشینان و ساکنین مناطق صنعتی با خبر باشیم .  

از طرفی باید توجه داشت که اجسام در شیمی ممکن است دارای یکی از سه خاصیت شیمیایی مختلف زیر باشند : یا دارای خاصیت اسیدی هستند (مثل جوهر نمک موجود در سرکه ، جوهر گوگرد و تمام مشتقات شبه فلزی که پس از مجاورت با آب اثر اسیدی از خود نشان می دهد .) و یا دارای خاصیت قلیایی می باشند (مانند : آهک زنده یا مرده ، سنگ قلیا و آمونیاک) و یا اجسامی خنثی به شمار می روند (مانند نمک طعام) که بنا به اقتضای محیطی و مکانی ممکن است انسانها در طی شبانه روز به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با مواد و اجسام مختلف در تماس باشند که باعث ورود سموم فلزی به بدن می باشد.

این سموم یا به صورت املاح فلزی محلول در مایعات (به ویژه آب) و یا به صورت ذرات معلق (گازهای سمی) می باشد که در تماس آدمی (مستقیم و غیر مستقیم) با آن در نهایت وارد خون می شود که مقداری از این سموم دفع شده و مقداری دیگر جذب خون می شود و به مرور موجب بروز بیماریهای خونی و ... می گردد. اینکه اسلام تأکید می کند که در هنگام روزه داری تنفس و فروبردن دود و بخار غلیظ یکی از مبطلات روزه است بدین خاطر است که اثرات سوء سمی ذرات معلق در هوا زیاد می باشد . بنابراین روش درمانی ، منحصر به فرد در این زمینه ها ،‌عبارت است از : ایجاد تغییرات اساسی در وضع بیولوژیکی و حالت فیزیکی و شیمیایی محیط خون و نسوج (بافتها) و سلولها ، که آن نیز در حال سلامتی منحصر به حال روزه داری است . تغییراتی که در حال روزه داری از لحاظ بیولوژیکی و حالت فیزیکی و شیمیایی در خون و در نتیجه در سلولها و بافتها حاصل می شود ، شرایط فیزیکی و شیمیایی خون را تغییر داده ، بالاخره منجر به حل سموم فلزی رسوب شده در اعضاء و دفع آنها از راه کلیه ها می گردد، که وقتی این تغییرات به مدت طولانی و با دو تناوب مشخص (در حال ناشتایی و افطار کردن) انجام پذیرد ، مؤثر خواهد بود.

وبالاخره اینکه روزه همچون سایر اعمال عبادی است که از سوی خداوند متعال بر بندگان خویش واجب شده و نیز مقدمه جهاد اکبر است که در میان تمام ادیان و به طور کامل تر و جامع تر در بین مسلمین رایج می باشد ، بکوشیم تا در این ماه شریف نهایت بهره و استفاده را از الطاف و عنایات حضرت حق تعالی ببریم و با طلب از درگاه ایزد منان رستگاری خویش و تمام بشریت را آرزو نمائیم که :

 ] وَ اِن تَصوُموا  خَیرٌ لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمُون [ « اگر روزه بگیرید به نفع شما است ، چنانچه آن را درک کنید» (سوره بقره ،‌آیه 184)

و در خاتمه کلام به این بیان شیوای فیلسوف معروف آلمانی ، «اکهارت» بسنده می شود که :

«اگر بپرسند چرا دعامی کنیم ؟ چرا روزه می گیریم ؟ چرا احسان می کنیم ؟ در پاسخ می گوئیم : زیرا خداوند در باطن ما تجلی می کند و روان ما در اسیه پروردگار تولدی تازه می یابد .»

و نیز « ثواب روزه و حج قبول آن کس برد                که خاک میکده عشق را زیارت کرد »

 

منابع:

ماهنامه فرهنگی ، قرآنی تسنیم

کتاب نقش روزه در درمان بیماری ها

کتاب اهمیت روزه از نظر علم روز   

  • سوشیانت

جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ | ۱دیدگاه

جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

 

 

معانی‌ اهورا 
5-1- اشو زرتشت‌ خداوند را به‌ نامهای‌ اَهورا ، مَزدا ، اَشا یا ترکیبی‌ از آنها و بیشتر به‌ نام‌ اَهورامَزدا و یا مَزدااَهورا و گاهی‌ هم‌ مَزدا اَشا خوانده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌: واژه‌ «اَهورامَزدا» در یسناهای‌ 2-28 و 1-53؛ واژه‌ «مَزدااَهورا» در یسنا 10-50؛ واژه‌ «مَزدااَشا» در یسناهای‌ 7 و 6-49 و 7 و 3-50؛ واژه‌ «اَهورا» در یسنا 5-28 و 3-44؛ واژه‌ «مَزدا» دریسناهای‌ 1-28 و 2-44 آمده‌ است‌). اَهورامَزدا به‌ چَمْ (معنی‌) هستی‌ بخش‌ ، سروردانا و داور هستی‌ است‌. آنچه‌ که‌ فردوسی‌ « خداوند جان‌ و خرد » خوانده‌ است‌. 
اَهورا از اندیشه‌ اَه‌ به‌ معنای‌ هستی‌؛ مَزدا از ریشه‌ مَنَ به‌ معنای‌ منش‌ و خرد و اَشا به‌ معنای‌ راستی‌ و داد است‌. «اَشا» همچنین‌، هنجار (قانون‌) طبیعی‌ و خدایی‌ است‌ که‌ آفرینش‌، را سامان‌ می‌دهد و اندیشه‌، گفتار و کردار آدمیان‌ را ارزیابی‌ می‌کند. این‌ سه‌ نام‌، ویژگی‌ بنیادی‌ خداوند را که‌ هستی‌ (مطلق‌ وجود)، دانایی‌ (عقل‌) و داد (عدل‌) باشد، باز گو می‌کند. با توجه‌ به‌ اینکه‌ خداوند کلی‌ و مطلق‌ و آدمی‌ جزئی‌ و آدمی‌ جزئی‌ و نسبی‌ است‌؛ شناخت‌ خداوند با تواناییهای‌ محدود آدمی‌ و تعریف‌ او با واژه‌های‌ قراردادی‌ شدنی‌ نیست‌. با همه‌ی‌ اینها، آدمی‌ کوشاست‌ تا با خرد « مَنَ » وجدان‌ « دَاِنا » و بینش‌ ( بَاُدا » حقیقت‌ هستی‌ (وجود) را دریابد و دهنده‌هستی‌ (خالق‌) را بشناسد. خدایِ زرتشت‌، اَهورامَزدا، هستی‌ دهنده‌ و خرد است‌. 

  • سوشیانت

مانی و مانویان در یک نگاه

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه
مانی و مانویان در یک نگاه

 

بنیان‌ تفکر مانی‌ 

1- مانی‌ ، یک‌ روحانی‌ زرتشتی‌ بود که‌ مدعی‌ وحی‌ شد و مذهبی‌ التقاطی‌ پدید آورد. او آراء ادیان‌ زرتشت‌ و بودا و مسیحیت‌ و عرفان‌ را در هم‌ آمیخت‌. وی‌ وجود شر را با نظریه‌ دوئالیسم‌ خود توجیه‌ کرد. به‌ نظر او، نور همانا خداست‌ و شیطان‌ از شر برخاسته‌ است‌ و ماده‌، اساس‌ شر است‌ و خواهشهای‌ نفسانی‌، شرّند. مانی‌ ریاضیت‌ و تجرد ازدواج نکردن‌) و روزه گرفتن‌ را توصیه‌ می‌نمود. 
مانی‌ و بهرام‌ 
2- نیمه‌ی‌ دوم‌ سده‌ی‌ دوم‌ و نیمه‌ اول‌ سده‌ی‌ سوم‌ میلادی‌ در تاریخ‌ ایران‌ دوره‌ای‌ است‌، که‌ دولت‌ اشکانی‌ رو به‌ سقوط‌ داشت‌ و دولت‌ ساسانی‌ پایه‌های‌ حکومت‌ خود را استوار می‌ساخت‌. در این‌ دوره‌، مانی‌زاده‌ شده‌ و دین‌ جدیدی‌ را پایه‌گذاری‌ کرد. 
مانی‌ در روز تاج‌گذاری‌ شاپور اول‌ (سلطنت‌ از 239 تا 273 میلادی‌) به‌ حضور او رسید و کتاب‌ شاپورگان‌ خود را، که‌ به‌ فارسی‌ روزگار ساسانی‌ نوشته‌ بوده‌ و به‌ نام‌ شاپور، آن‌ را شاپورگان‌ نامیده‌ بود، به‌ او تقدیم‌ کرد. پس‌ از شاپور ، هرمز به‌ سلطنت‌ رسید، که‌ پس‌ از یک‌ سال‌ درگذشت‌. پس‌ از هرمز، بهرام‌ به‌ سلطنت‌ رسید و مدت‌ سه‌ سال‌ از 274 تا 277 میلادی‌، سلطنت‌ کرد. به‌ دستور بهرام‌، مانی‌ در سال‌ 277 میلادی‌ به‌ قتل‌ رسید. در دوره‌ی‌ سلطنت‌ اردشیر و شاپور، مانی‌ با مسافرت‌ به‌ جاهای‌ مختلف‌ و اعزام‌ نمایندگانی‌ به‌ شرق‌ و غرب‌ جهان‌ آن‌ روزگار جوامع‌ مانوی‌ متعددی‌ تأسیس‌ کرد. با قتل‌ مانی‌ پیروان‌ او، از ترس‌ قتل‌، به‌ سوی‌ شرق‌ دولت‌ ساسانی‌ گریختند. 

  • سوشیانت

درنگی در شخصیت و آرای مانی

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

درنگی در شخصیت و آرای مانی

• مانی : فراتر از اسطوره گرایی 
1- مانی در چه پایه ای از استدلال منطقی قرار میگیرد؟ شرق شناس آلمانی هانس هاینریش شیدر( 1 ) که تمام وقت خود را در دهه های 1920 و 1930 صرف تحقیق در مانویت کرده است در اثر خود کیفیت های ابتدایی نظام مانوی( 2 ) بر این سؤال تأکید کرده و بنظر او جواب این سوال کلید راهنمایی برای شناسایی شخصیت مانی و مانویت است . 
قبلاً باید خاطرنشان ساخت که کوشش برای روشن ساختن شخصیت و کارهای یک بنیانگذار دین از طریق پاسخ به این پرسش که او در چه پایه ای از استدلال قرار میگیرد ، یک برداشت و روش کاملاً انفرادی است . 
اما اگر مطلب را در همینجا رها نکنیم و سعی کنیم بیشتر به آن نزدیک شویم مسلماً اولین سؤال ما نیز همین خواهد بود که آیا مانی در جهتی که بتوان آن را استدلال منطقی نامید گام برداشت؟ آیا ‹‹ منطق ›› عامل مسلط در آیا ‹‹ عقل ›› ، ناظر بر شکل گیری مکتب مانوی بود؟ ظاهراً به نظر میرسد که چنین بوده است . به خاطر داریم که آگوستین بنا بر گفته خودش مجذوب مانویت شد زیرا آنها قادر بودند هر پدیده ای را که میتوانست در دنیا وجود داشته باشد ، توجیه منطقی کنند و نیز به خاطر داریم که انتقاد مانویت از مسیحیت این بود که مسیحی پیش از آنکه عقل خود را به کار اندازد باید اول خود را وادار به ایمان آوردن سازد . ( رک ص 163 همین کتاب ) بدون تردید آنها همه به یک ستمگیری علمی ، اگر نگوییم منطقی ، دلالت میکند . 

  • سوشیانت

هوم مقدس

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۴۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ستایش بر ستیغ کوهی که تو بر آن می‌رویی، ای هوم! اوستا، هوم یشت

هوم نامِ نوشابه‌ای مقدس بود که دینداران زرتشتی در زمان‌هایی ویژه می‌نوشیدند. همچنین هوم در زمان ساسانیان نامِ معمولی اشخاص بوده‌است. در هوم یشت از پارسایی بنامِ هوم نام برده شده که به ظنِ ابراهیم پورداوود می‌توان وی را از پیامبرانِ پیش از عهدِ زرتشت شمرد. در شاهنامه هوم نام عابدی پهلوان است که افراسیاب را در کنار چیجست دستگیر کرد و کیخسرو تسلیم کرد تا انتقام خون پدرش سیاوش را از او بگیرد.

هوم که در اوستایی «هَـئـومَـه» و در سانسکریت «سومَـه/ سوم» خوانده می‌شود، سپندترین و گرامی‌ترین گیاه نزد ایرانیان و هندوان باستان بوده است. از این گیاه در بسیاری از متون ایرانی و هندو به فرخندگی و با گرامیداشت فراوان یاد کرده شده و آنرا سرور، رد و شهریار همه گیاهان و رستنی‌ها می‌شناخته‌اند. 

  • سوشیانت

زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند

« از میان ملل و نژادهای بسیاری که با هندوستان تماس داشته‌اند و در زندگانی و فرهنگ هند نفوذ کرده‌اند، قدیمی‌ترین و بادوام‌ترین آنها ایرانیان هستند.»(جواهر لعل نهرو)
● پیش در آمد:

زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور و زبان فرهنگی و علمی به‌شمار می‌رفته است. اما پس از استعمار انگلیسی‌ها در سال ۱۸۳۲ انگلیسی به تدریج جایگزین زبان  فارسی شد.
 زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت که  در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود که  با تأسیس امپراتوری گورکانی به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد………………………….
زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و اقبال لاهوری را در خود پروراند.
زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت. به گونه‌ای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی ودولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته می‌شد. لازم به ذکر است که هم‌اکنون در دانشگاه‌ها و کالج‌های هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی به‌فعالیت اشتغال دارند و بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی می‌پردازند.

  • سوشیانت

انوشیروان دادگر

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

انوشیروان و پیرزن فقیر

خسرو انوشَه روان شاه ایران که به دادگری معروف بوده است، روزی از روزها بر پشت بام قصر خود رفته بود و قدم می زد. هوا می خورد و مناظر اطراف قصرش را تماشا می کرد. او بر بام گسترده کاخ خود قدم می زد و اطراف را نگاه می کرد که ناگهان چشمش به پیرزن فقیری افتاد که کمی دورتر از قصر او، منزل داشت.

دید بر پشت بام همسایه   /   پیر زالی فقیر و بی مایه

 

انوشَه روان متوجه شد که پیرزن فقیر کوزه ای به دست دارد و در محوطه خانه خود می خواهد دست و رویش را بشوید. کوزه اما شکسته بود و ترک داشت و آب آن از درز ترک ها و محل شکستگی، چکه چکه می ریخت پایین. انوشَه روان که نخستین بار بود که بر پشت بام خانه خود رفته بود، چیزهای تازه ای از آن بالا در اطراف خانه خود می دید که قبلاً ندیده بود. او مثلاً نمی دانست که پیرزن فقیری در همسایگی کاخ او زندگی می کند. پیرزن فقیری که از شدت فقر، حتی توان خریدن یک کوزه نو را نداشت. انوشَه روان، مخفیانه پیرزن را زیر نظر گرفت و دید که پیرزن…

  • سوشیانت

آب زیر کاه

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

آب زیر کاه

آب زیر کاه به کسانی اطلاق می شود که زندگی و حشر و نشر اجتماعی خود را بر پایه مکر و عذر و حیله بنا نهند و با صورت حق به جانب ولی سیرتی نا محمود در مقام انجام مقاصد شوم خود بر آیند. این گونه افراد را مکار و دغلبار نیز می گویند و ضرر و خطر آنها از دشمن بیشتر است زیرا دشمن با چهره و حربه دشمنی به میدان می آید در حالی که این طبقه در لباس دوستی و خیر خواهی خیانت می کنند. 

اکنون باید دید در این عبارت مثلی، آبی که در زیرکاه باشد چگونه ممکن است منشأ زیان و ضرر شود. 

  • سوشیانت

هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی

چون کسی به دیگری بدی کند یا در مجلسی یک نفر از بدی‌هایی که با او شده صحبت کند مردم می‌گویند آنکه برای تو چاه می‌کند اول خودش در چاه می‌افتد. 

در زمان حضرت محمد(ص) شخصی که دشمن این خانواده بود هر وقت که می‌دید مسلمانان پیشرفت می‌کنند و کفار به پیغمبر ایمان می‌آورند خیلی رنج می‌‌کشید. عاقبت نقشه کشید که پیغمبر را به خانه‌اش دعوت کند و به آن حضرت آسیب برساند. به این منظور چاهی در خانه‌اش کند و آن را پر از خنجر و نیزه کرد آن وقت رفت نزد پیغمبر و گفت: "یا رسول‌الله اگر ممکن میشه یک شب به خانه من تشریف ‌فرما بشید". حضرت قبول کرد، فرمود: "برو تدارک ببین ما زیاد هستیم". شب میهمانی که شد پیغمبر(ص) با حضرت علی(ع) و یاران دیگرش رفتند خانه آن شخص. آن شخص که روی چاه بالش و تشک انداخته بود بسیار تعارف کرد که پیغمبر روی آن بنشیند. 

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ