ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تیسفون» ثبت شده است

روند جدایی بحرین از ایران

سوشیانت | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۲۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

جدایی بحرین

اگر ایران همان‌طور که حاکمیت خود را بر اروندرود درمقابل عراق با یک تحرک نظامی تثبیت کرد، در مورد بحرین هم دست به چنین تحرکی می‌زد و حتی در منامه قشون پیاده می‌کرد، زده بود و برده بود و به سرنوشت آرژانتین (یعنی مقابله نظامی بریتانیا) دچار نمی‌شد. هر چند خلاف آن، یعنی نوعی واکنش نظامی بریتانیا و حتی عراق، هم در برابر این اقدام نظامی برای اعاده حاکمیت ایران بر بحرین، دور از ذهن نبود.

  • سوشیانت

بخور و بخوردان در آئین زرتشتی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

بخور و بخوردان ، بخار یا دود حاصل از تبخیر یا سوزاندن مواد خوشبو و ظرف مخصوص این کار. استفاده از بخور برای ایجاد بوی خوش یا استفاده های مذهبی ، درمانی و نظایر آن قدمتی تاریخی دارد. از روزگار باستان تاکنون در مراسم و آیینها مواد و روغنهای خوشبو، از جمله چوبها و صمغهایی نظیر اسپند، عود، چوب انار، سرو، صندل ، عنبر، کندر، لُبان یا لوبان یا ترکیبی از آنها را می سوزانند یا تبخیر می کنند (دهخدا، ذیل «اسپند»؛ آذرگشسب ، ص ۴۱؛ رضی ، ذیل «هذانئپت »؛ حکیم مؤمن ، ص ۴۷۷؛ گروپ ، ج ۲، ص ۱۵۲)
در دین زرتشت سوزاندن چوبهای معطر در مراسم مذهبی ، جشنها و خانه ها، برای خوشنودی ایزدآذر و دور کردن دیوان و شیاطین و عناصر فساد مرسوم بوده است (رضی ، ذیل «آتر ـ آتش »، ج ۱، ص ۳، ۸، ذیل «هذانئپت »، ج ۳، ص ۱۴۴۱ به نقل از وندیداد). این رسم اکنون نیز در میان زرتشتیان رواج دارد (اورنگ ، ص ۴۹، ۵۱، ۱۰۳) و در آتشکده های آنها، در ساعاتی معین از روز با مراسمی خاص ، چوبهای خوشبو سوزانده می شود (گروپ ، ج ۲، ص ۱۵۲).

در مراسم دینی یهودیان استفاده از بخور مواد خوشبو، بویژه کندر، بسیار رایج بوده و در عبادتگاههای آنان مکانهای مخصوصی برای آماده کردن و سوزاندن این مواد وجود داشته است (هاکس ، ذیل «بخور»، «قربان »، «مجمره »، «مذبح »، «هیکَل »؛ دورانت ، ج ۱، ص ۳۷۵). اما این کاربرد بخور، در میان یهودیان تداوم نیافته است ( آمریکانا ، ذیل « Incense »؛ > دایرة المعارف دین < ، ذیل « Incense »).

  • سوشیانت

پیامبر نقاش

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانى ؟
مانى یا مانس از پدر و مادرى ایرانى در بابل به سال ۲۱۵ میلادى متولد شد. پدر و مادر او با خاندان اشکانى خویشاوندى داشتند. نام پدر مانى فَتَکْ بود و نام مادرش نُوشیتْ یا پُوسیتْ یا مریم و از خانواده کمسرکان بود. مانى بى شک ایرانى بوده است . ولادت او در بابل دلیل بیگانه بودن او نیست ، زیرا که در آن روزگار منطقه بابل و پیرامون آن جزء شاهنشاهى ساسانى بود. برخى تصور کرده اند که نام مانى سریانى است ، ولى این قطعى نیست . احتمال دارد که مانگ به معنى ماه باشد؛ زیرا در لهجه ایرانى سنگسرى به ماه مانگ گفته مى شود.
تصویر خیالى موجود از مانى با هلالى احاطه شده که قرینه اى بر صحت این ادعا است . هر چند آثار مانى به زبان سریانى نوشته شده ، ولى او ایرانى است . باید دانست که زبان سریانى تا حدى جنبه زبان علمى در ایران باستان داشته است .
دین مانى یکى از شاخه هاى دین زرتشت بود و عقیده به دوگرائى مسلما از دین زرتشت اقتباس شده بود، ولى از گنوز یا عرفان ترسائى هم تاءثیر پذیرفته بود. مبلغان دین مانى هر جا مى رفتند، دین مانى را با مقتضیات محلى تطبیق مى دادند؛ در شرق خود را زرتشتى و در غرب ترسائى معرفى مى کردند. به این دلیل در جهان غرب مانى به عنوان یکى از بدعت گذاران مسیحى معرفى شده است .

  • سوشیانت

مانی و مانویان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانی

 

۱-۱- مانی‌ ، یک‌ روحانی‌ زرتشتی‌ بود که‌ مدعی‌ وحی‌ شد و مذهبی‌ التقاطی‌ پدید آورد. او آراء ادیان‌ زرتشت‌ و بودا و مسیحیت‌ و عرفان‌ سویی‌ را در هم‌ آمیخت‌. وی‌ وجود شر را با نظریه‌ دوئالیسم‌ خود توجیه‌ کرد. به‌ نظر او، نور همانا خداست‌ و شیطان‌ از شر برخاسته‌ است‌ و ماده‌، اساس‌ شر است‌ و خواهش های‌ نفسانی‌، شرّند. مانی‌ شعوت‌ و ریاضیت‌ و تجرد از رواج‌ نکردن‌) و رزوه‌ گرفتن‌ را توصیه‌ می‌نمود.

مانی‌ و بهرام‌
۱-۲- نیمه‌ی‌ دوم‌ سده‌ی‌ دوم‌ و نیمه‌ اول‌ سده‌ی‌ سوم‌ میلادی‌ در تاریخ‌ ایران‌ دوره‌ای‌ است‌، که‌ دولت‌ اشکانی‌ رو به‌ سقوط‌ داشت‌ و دولت‌ ساسانی‌ پایه‌های‌ حکومت‌ خود را استوار می‌ساخت‌. در این‌ دوره‌ مانی‌زاده‌ شده‌ و دین‌ جدیدی‌ را پایه‌گذاری‌ کرد.

  • سوشیانت

آیین مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

آیین مزدک که به خُرّم(«شاد» و «خوش») یا درست دین نیز شهره است، در دوره حکومت قُباد ِ(اول) (۴۸۸ ـ ۵۳۱)، شاهنشاه ساسانى، در ایران شکوفا شد. نام این دین برگرفته از نام مزدک، بنیادگذار آن است. مفاهیم اجتماعى آیین مزدک مهم است، به ویژه به این خاطر که اغلب مى اندیشند شکل آغازین و شرقى ِ سوسیالیسم و کمونیسم را داشته است (نولدِکه، ۱۸۷۹; کریستن سِن، ۱۹۲۵; و دیگران)، اما این یک مبالغه است که مى خواهد آیین مزدک را به یک نهضت اساساًاجتماعى تقلیل دهد (کِلیما،۱۹۵۷).

منابع آشنایى با آیین مزدک (بیزانسى، سِریانى، پهلوى، عربى و فارسى) اندک است و تقریباً همه دشمن این دین به شمار مى آیند. محض نمونه، مزدک ـ نامگ (نامه ى مزدک)، اثرى کوتاه به پهلوى که ابن مُقَفَّع آن را به عربى برگرداند، خطاکارى ها و فریبکارى راهبر بدعت گذاران را نکوهش مى کند. بخش هایى از این متن را نویسندگان مسلمان، از جمله ابوریحان بیرونى، نظام الملک، ابن بلخى و ابن اثیر در آثار خود آورده اند. فردوسى نیز نسخه اى از سرگذشت مزدک را به نظم درآورد. 

  • سوشیانت

دلایل ظهور مزدکیان و مانویان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

نظام طبقاتی زرتشتیان عامل اصلی ظهور مزدکیان و مانویان

آقای سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران در خصوص ظهور فرقه های انقلابی در عهدساسانی می گوید: امتیاز طبقاتی و محروم بودن عده کثیر از مردم ایران از حق مالکیت ناچار اوضاع خاصی پیش آورده بود و به همین جهت جامعه ایرانی در دوره ساسانی هرگز متحد و متفق الکلمه نبوده و توده های عظیم از مردم همیشه ناراضی و نگران و محروم زیسته اند، این است که دو انقلاب که پایه هر دو بر این اوضاع گذاشته بود و هر دو برای این بود که مردم را به حق مشروع خداداد خود برساند، در این دوره روی داده است: نخست در سال ۲۴۰ میلادی در روز تاجگذاری شاپور اول، یعنی چهارده سال پس از تأسیس این سلسله و نهادن این اساس،مانی دین خود را که پناهگاهی برای این گروه محروم بوده است اعلان کرد و پیش برد. 

  • سوشیانت

آداب و عقاید و نحوه زندگی مذهب مزدکی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

دین مانوی نظر آداب و مقررات، بر نوعی زهد و بدبینی به حیات و زندگی مبتنی بوده است.
کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان می گوید:
… نزد این طایفه (مزدکیان)، چنانکه نزد مانویه، اصل آن است که انسان علاقه خود را از مادیات کم کند و از آنچه این علاقه را مستحکمتر می سازد اجتناب ورزد، از این رو خوردن گوشت حیوانات نزد مزدکیه ممنوع بود، و درباره غذا همواره تابع قواعد معینی بودند و ریاضتهایی می کشیدند… 
شهرستانی روایت می کند که مزدک امر به قتل نفوس می داد تا آنان را از اختلاط با ظلمت نجات ببخشد، ممکن است مراد از این قتل، کشتن خواهشها و شهوتها باشد که سد راه نجاتند. مزدک مردمان را از مخالفت و کین و قتال باز می داشت. به عقیده او چون علت اصلی کینه و ناسازگاری، نابرابری مردمان است، پس باید ناچار عدم مساوات را از میان برداشت تا کینه و نفاق نیز از جهان رخت بربندد در جامعه مانوی ” برگزیدگان ” بایستی در تجرد بمانند و بیش از غذای یک روز و جامه یکسان چیزی نداشته باشند.

  • سوشیانت

قیام مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تیسفون ، شهر بیکرانه ، مکعب ها و چهارگوش هائى از سنگ و گل تا بى نهایت ، میلیونها آبراهه ، کوى ها و کوچه هاى بیشمارش تا دل شب کشیده شده بود. شهر کاخ ‌ها و آتشکده ها…
انبوه مردم ، به دور مکعب سیاهى گرد آمده اند که آتشکده اى بسیار بزرگ و بى در و پنجره است . همه نگاهها به آن سو است . سپس مردم تکانى مى خورند و پس مى روند…
آى مزدک … آى !… آى !
آوایى که در یک زمان از هزاران سینه بیرون مى آید… مردى سرخپوش پدیدار مى شود؛ چشمان درشت کبودش با حالتى هوشمندانه و زیرکانه انبوه مردم را در مى نوردد. مزدکخطاب به انبوه جمعیت مى گوید:
این اهریمنان ناپاک را دروغ و کینه و ویرانى زنده مى کند. اما از این ها نیز بدتر، زردوستى و خواسته اندوزى است . همان گونه که الگ آسیابان پر از گندم و خس و خاشاک است که سرانجام از هم جدا خواهند شد، جهان امروز نیز آمیزه اى از روشنائى و تیرگى ، خوبى و بدى است …
مزدک در این هنگام با دست اشاره به مرده اى در میدان مى کند:
نان این مرد را که خورده ؟ زنى را که آفریدگار براى او فرستاده بود، چه کسى از او گرفته ؟
مزدک در جمع موبدان و دبیران و اسپهبدان فریاد زد:
… آئین ما به ما مى آموزد که هر چه هست ، از سه گوهر است که مزدا به مردم ارزانى داشته ؛ این سه گوهر جاودان آتش ، آب و خاک است . خداوندگار، در آفرینش گیتى ، این سه گوهر را پخش نکرد تا از آن به یکى اندک ، و به دیگرى بیشتر دهد؛ میوه هاى برآمده از این سه گوهر را نیز به همگان داد. شادى زیستن را به برابرى به همه داد. نظم مزدا این است . هر چه جز این ، آشفتگى و تیرگى است .

  • سوشیانت

قلع و قمع مزدکیان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

کشتار مزدکیان

کریستن سن این محقق دانمارکى عقیده دارد که جریان قلع و قمع مزدکیان در آخر سال ۵۲۸ یا اوائل ۵۲۹ میلادى اتفاق افتاده است . قباد فرزند کوچک خود انوشیروان را ولایت عهد خود کرد. کاووس فرزند ارشد قباد علیه این تصمیم به یارىمزدکیان که خود از آنان بود، آشوب کرد تا جاى برادر را بگیرد و این حادثه قباد را عصبانى کرد. این گزارش تِئُوفانْس است که در این رابطه نباید زیاد دقیق و درست باشد، اگر چه او و مالالاس گزارشهاى خود را از یک ایرانى گرفته اند: انجمنى از روحانیون آراستند و مزدکیان را فراخواندند. جمعى از پیروان سایر ادیان را نیز دعوت کردند تا در این مجلس مناظره حاضر شوند. قباد شخصا مجلس را اداره مى کرد. خسرو انوشیروان که ولى عهد بود و حقوق خود را دستخوش توطئه و دسته بندى مزدکیان و کاووس مى دید و کوشید تا بر مزدکیان ضربه اى بزند…

  • سوشیانت

تیسفون یا مداین

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

تیسفون که عرب‌ها آن را مدائن نامیدند نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی واقع شده‌است.تیسفون مجموعه‌ای از چند شهر، اسبانبر، سلوکیه و بغداد بود که در ساحل رود دجله ساخته‌شده بودند. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان بنا نهاده شد، و در دوران ساسانی اهمیت خود را به عنوان مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی حفظ کرد. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه گشت.

تیسفون حدود ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱ ـ۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹ـ ۲۲۶ میلادی)، اشکانیان، و از اردشیر اول (حک : ۲۲۶ـ ۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک : ۱۱ـ۳۱/ ۶۳۲ـ۶۵۱)، ساسانیان در تیسفون حکومت کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار خلافت عمر حاکم تیسفون شد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ