مثل قوز بالا ی قوز
- ۰دیدگاه
- ۱۷ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۲۰
دروغش از دروازه تو نمی آید
داستان این ضرب المثل از این قرار است که :
پادشاهی برای سرگرمی اعلام کرد که هرکس دروغی بگوید که من باور نکنم اجازه می دهم با دخترم ازدواج کند.افراد طمعکار از دور و نزدیک با دروغ های گوناگون به دربار آمدند و دروغ های خود را برای پادشاه گفتندو او همه را تایید کردو گفت:ممکن است تا اینکه جوانی فکری کرد و دستور داد در خارج شهر سبدی بزرگ که از دروازه ی شهر داخل نشودبرایش بسازند.
پس از ساخته شدن سبد روزی به قصر رفت و اطلاع داد که دروغی باور نشدنی ساخته است. اورا پیش شاه برد .شاه گفت:دروغت را بگو .مرد جوان گفت دروغ من به اندازه ای بزرگ است که نتوانستم آن را از دروازه ی شهر داخل کنم و اعلی حضرت باید آن را ببینند و بشنوند .پادشاه روز بعد به عنوان گردش به خارج شهر رفت تا جایی که سبد آنجا گذاشته بود .
سیمرغ
سیمرغ، این پرنده ی افسانه ای کهن نگاری ایران زمین و یکی از نماد های ادب سار پارسی، این نشان شاهنشاهی در روزگار ساسانی، در کهن نگاری و فرهنگ ما از پاکی و پارسایی ویژه ای برخوردار می باشد که با زندگی ما ایرانیان گره خورده و آمیخته می باشد.
سیمرغ پرنده افسانه اى است که هم در ادبسار(ادبیات) عرفانى ما، هستی دارد و هم در ادبسار حماسى. در منطقالطیر عطار، سیمرغ، نماینده داد(حق) یا تجلى خودِ داد است که بر فراز نوک کوه قاف سرای دارد. هزاران مرغ به رهبرى شانه بسر ، که دردادیقت پیشوا فرگشته یا ولى بیچون و چرا است، براى رسیدن بهداد و آستان بوسى سیمرغ، از باختر زمین به سوى خاور زمین پرواز کردند و- پس از طى راه و گذار از وادیهاى هفتگانه (خواستن ، پاکبازی ، بینشمندی ، استغنا ، یگانگی ، شگفتی ، نیستی) (طلب، عشق ، معرفت ، استغنا، توحید، حیرت، فنا) که همانهفت شهر پاکبازی عطار نیشابورى است و بعد ازتحمل سختی ها بسیار- سرانجام تنها سى مرغ یا سى پرنده از آنها باقى ماند و دیگران در میان راه یا نابود شدند یا بازگشتند؛ و همین سى مرغ به پیوستن سیمرغ رسیدند.
سیمُرغ نام آورترین چهرهٔ استوره ای-افسانهای ایرانی است. او چهره شایانی در داستان های شاهنامه دارد. کنامش کوه استوره ای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را می پرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی میکند. به رستم در نبرد با اسپندیار رویین تن یاری میرساند و... جز در شاهنامه دیگر چامه سرایان پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود جای دادهاند. از آن دستهاست منطق الطیر عطار نیشابوری.
ققنوس
قُقنوس (به فارسی: ققنوس، به عربی: العنقاء و به انگلیسی: Phoenix) یک پرندهٔ مقدّس افسانهای است که میتواند در اساطیر ایران، اساطیر یونان، اساطیر مصر، و اساطیر چین یافت شود. دربارهٔ این موجود افسانهای گفته میشود که وی مرغی نادر و تنهاست و جفتی و زایشی ندارد. اما هزار سال یکبار، بر تودهای بزرگ از هیزم بال میگشاید و آواز میخواند و چون از آواز خویش به وجد و اشتیاق آمد، به منقار خویش آتشی میافروزد و با سوختن در آتش تخمی از وی پدید میآید که بلافاصله آتش میگیرد و میسوزد و از خاکستر آن ققنوسی دیگر متولد میشود. ققنوس در اغلب فرهنگها، نماد جاودانگی و عمر دگربار تلقی شدهاست.امّا برخی فرهنگها ویژگیهای دیگر هم به او نسبت دادهاند. از جمله در مورد او گفته شده: اشک ققنوس زخم را درمان میکند، ققنوس صدای دل نشینی دارد، موسیقی از آوای او پدید آمدهاست و...
گرچه ققنوس در اساطیر ملل آسیایی همچون چین و ایران جایگاه ویژهای دارد، امّا برخی معتقدند که اسطورهٔ ققنوس از مصر باستان برخاسته، به یونان و روم رفته، و هم سو با باورهای مسیحیت شاخ و برگ بیشتری یافتهاست.
شیردال چیست ؟
شیردال )در پارسی میانه: بَشکوچ) موجودی افسانهای با تن شیر و سر عقاب (دال) و گوش اسب است. دال واژه کردی برای عقاب است واین واژه در اکثر مناطق کردنشین شامل کرمانشاه وکردستان مورداستفاده قرارمیگیرد. تندیسهای به شکل شیردال در معماری کاربرد زیادی دارند. شیردالها در معماری عیلامی کاربرد داشتند و نمونه برجستهای از آن در شوش پیدا شده است. روی کفل این شیردال نوشتهای است بخط میخی عیلامی از اونتاش گال که آن جانور را به اینشوشیناک خدای خدایان عیلام هدیه کرده است. این شیردال که بدست بانو گیرشمن بازسازی شده است در قلعه شوش نگه داری می شودمردم باستان شیردالها را نگهبان گنجینههای خدایان میپنداشتند.
به عبارتی دیگر گریفن یا گریفون ( Griffon / Gryphon ) که به فارسی شیردال نامیده می شود ( دال در فارسی به معنی عقاب است )، یکی از جانوران اسطوره ای مشترک میان بسیاری از اقوام آسیایی و اروپایی است که بدنی مثل شیر و سر و بالی مثل عقاب دارد: پادشاهی فرهمند که بدنش چون شاه جنگل و سرش سر شاه آسمان بود و از گنج های پنهان جهان نگهبانی می کرد.
یوحنا ابن ماسویه
از پزشکان بزرگ جندی شاپور است که از خاندان مشهور ماسویه پا به عرصه وجود گذاشت. بزرگ این خاندان، ماسویه اول یا ماسویه پدر است که کنیه اش ابویوحنا می باشد. پدر یوحنا از اطباء جندی شاپور و تربیت یافته این مکتب و در طب و داروسازی مشهوربود. ابن ابی اصیبعه در کتاب خود نوشته است که ماسویه نمی توانست یک سطر بخواند ولی بیماری ها و درمان آنها و داروها را به خوبی می شناخت. او قریب سی سال در بیمارستان جندی شاپور و نزد جبرئیل فرزند بختیشوع خدمت کرد. از داستانهایی که درباره او نقل شده چنین برمی آید که در برخی موارد بخصوص در بیماری های چشم بر شاگردان جبرئیل پیشی گرفته و در دربار هارون الرشید نیز اعتبار و حقوق مناسبی هم تراز جبرئیل پیدا کرده بود.
قفطی و ابن ابی اصیبعه حکایات زیادی از درمانهای ماسویه و فرزندش یوحنا در خدمت مأمون و چند خلیفه عباسی دیگر پس از وی نقل کرده اند که نشان دهنده مقام والای آنها در دربار خلافت و کشمکش مداوم آنها با جبرئیل می باشد.
محمد حسین عقیلی خراسانی علوی
حکیم محمدحسین عقیلی خراسانی از جمله کسانی است که برای آنان که سر در گرو دانش آموزی در این قلمرو نهادهاند، شخصی ناشناخته نیست البته در این حوزه، افراد بسیاری را می توان برشمرد که جایگاه مهمی در این زمینه دارند، ولی چند علت ما را بر آن داشت که در این نوشتار به زندگی و آثار حکیم سید محمّدحسین علوی عقیلی خراسانی اشاره ای داشته باشیم رشد و نمو در خانواده ای که بسیاری از آن ها طبیبانی نامدار به شمار می آیند، جامعیت کتب و آثار او و موشکافی های مفصّل و عالمانه او در این آثار و تأثیر او و خاندانش در پایه گذاری طب در شبه قاره هندوستان از جمله عللی است که وی را از بسیاری از طبیبان و حکیمان گذشته، ویژگی خاصی می بخشد گفتار زیر نیز تأملی است در این باره؛ باشد که مورد طبع مردم صاحب نظر شود زندگی و آثار سید محمد حسین عقیلی خراسانی خاندان عقیلی جزء سادات علوی موسوی شمرده می شوند.
حکیم اعظم خان
ریحان
نام فارسی: ریحان
نام عمومی: Sweet basil
نام علمی: Ocimum bacilicum
خانواده : Labiatae
نام عربی: صعتر هندی- شاهسفرم
طبیعت:
در اوّل گرم و در دوم خشک.
خواص درمانی از دیدگاه طب سنتی ایران:
- برای بهبود ضعف معده و سرفه مفید میباشد.
- خوابآور و رایحهی آن دلانگیز است..
- جهت انسداد عروق مغذی، تحلیل ورمهای جمیع اعضا، تنگی نفس مفید است.
- بوئیدن آن برای سردرد گرم مزاجان و مسافرین و رفع وبا مفید میباشد.
- تخم آن معتدل کننده مزاج و مقاوم در برابر سموم است.
- ریحان بادشکن، شیرافزا می باشد.
- کمی مخدر است.
- مالیدن اسانس ریحان روی پوست سبب دفع پشه میگردد.