ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فروهر» ثبت شده است

درخت مسواک

سوشیانت | چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۱، ۰۴:۰۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

 
درخت مسواک درحقیقت درختچه ای است به ارتفاع متوسط 3 متر که شاخه‌های زیادی دارد. این گیاه همیشه سبز است. از مناطق مهم رویش این گیاه در جهان؛ جنوب آسیا، ایران، مصر، هندوستان و حبشه می‌باشد و مهمترین نواحی رویش آن در ایران؛ لار، بندرعباس، میناب، مکران و چاه بهار است.
مهمترین ترکیبات ریشه، ساقه، برگ گیاه شامل فلاونوئیوها، ساپونین، تانن، ترکیبات گوگردی، بنزیل ایزوتیوسیاناید، ترکیبات کلراید، فلوراید، کلسیم و سیلیسیم می‌باشد.
اثرات مهم این گیاه
اثرات ضد میکروب
قسمت‌های مختلف گیاه مسواک به علت دارا بودن تانن، ترکیبات گوگردی و ترکیبات ایزوتیوسیاناید، دارای اثر ضد میکروبی قوی و گسترده بر روی انواع میکرو ارگانیزمهاست. ده‌ها تحقیق در جهان نشان داده است که این اثرات به خصوص درموارد میکرو ارگانیزم‌های غیر هوازی که باعث پوسیدگی دندان می‌باشد، انتخابی ایده آل است.
اثر ضد زخم
اثر ضد زخم چوب مسواک، به دلیل فلاونوئیدها و تانن‌های موجود در آن، قوی می‌باشد.
اثر دیگر... (پاک کنندگی و ضد جرم دندان)
کلراید موجود در چوب مسواک، از ایجاد جرم بر روی دندانها جلوگیری می‌کند، به همین دلیل افرادی که به طور طولانی از چوب مسواک استفاده می‌کنند (بعضی از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی)، اصولاً دندانهای سفیدی دارند.
  • سوشیانت

رودکی،پدر شعر دری

سوشیانت | سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی و مشهور به استاد شاعران (زادهٔ ۲۴۴، رودک - درگذشتهٔ ۳۲۹ هجری قمری) نخستین شاعر مشهور ایرانی-فارسی در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن در ایران است.

او در روستایی به‌نام بَنُج رودک (پنجکنت در تاجیکستان امروزی) در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد.

رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسی‌گوی و پدر شعر پارسی می‌دانند که به این خاطر است که تا پیش از وی کسی دیوان شعر نداشته‌است و این از نوشته‌های ایرانی عربی نویس هم عصر رودکی- ابوحاتم رازی مسجل می‌گردد. از تمام آثار رودکی که گفته می‌شود بیش از یک میلیون و سیصد هزار بیت و نیز شش مثنوی بوده‌است، فقط ابیاتی پراکنده به همراه چند قصیده، غزل ورباعی باقی‌مانده‌است.

  • سوشیانت

هستی در نگاه ایرانیان باستان

سوشیانت | شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

هستی در نگاه ایرانیان باستان

در گذشته‌های بسیار دور، مردم دیده‌ها، شنیده‌ها و پندارهای خود را در چارچوب داستان، افسانه یا اسطوره ماندگار می‌کردند و توجیه بسیاری از پدیده‌های طبیعت را نیز در همین چارچوب انجام می‌دادند. شاید به نظر مردمان امروزی این افسانه‌ها یا اسطوره‌‌ها غیرعادی و خیال‌پردازانه به نظر برسند، اما به طور کامل دور از حقیقت نیستند. افسانه‌ها یا اسطوره‌ها شاید به همان صورتی که روایت شده‌اند رخ نداده باشند ، اما کاوش در آن‌ها می‌تواند سرنخ‌هایی از اندیشه‌ی پیشینیان به ما بدهد. از این رو، در این‌جا می‌کوشیم با نگاهی به برخی اسطوره‌های ایرانی تا اندازه‌ای با چگونگی نگرش ایرانیان باستان به جهان هستی آشنا شویم.  

  • سوشیانت

مثنوی معنوی

سوشیانت | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی یا مثنوی مولوی، نام کتاب شعری از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی شاعر و صوفی ایران استاین کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتاب‌های ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شده‌است؛ که در واقع عنوان کتاب نیز می‌باشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پی‌درپی به شیوهٔتمثیل داستان سختی‌های انسان در راه رسیدن به خدا را بیان می‌کند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نی‌نامه شهرت دارد و چکیده‌ای از مفهوم ۶ دفتر است.این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسام‌الدین حسن چلبی، در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تالیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده می‌شود

مولوی در این کتاب مجموعه‌ای از اندیشه‌های فرهنگ اسلامی را گرد آورده‌است.

  • سوشیانت

نبرد میکال

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

نبرد میکال

بنابر تاریخ هرودوت در همان روز جنگ پلاته یونانی های سامس و ینیانی سفیرانی را نزد فرمانده نیروی دریایی اسپارت قرستادند و از او خواستند که آنها را از دست پارسیان نجات دهند. او نیز به طرف سامس حرکت کرد. سپس پارسیان از مسئله اطلاع پیدا کردند و قرار شد که بطرف میکال حرکت کنند تا در حمایت نیروی زمینی خشایارشا قرار بگیرند. آنها کشتی ها را به خشکی کشاندند و دور آنها دیواری از سنگ و چوب کشیدند تا مثل سنگری از سربازان حمایت کنند. ولی اسپارتیها به سنگر پارسیان حمله کردند و توانستند که سنگرها را خراب کنند و به داخل آنها نفوذ کنند. در این جنگ ینیان ها که قبلا جز کشور های تابع ایران بودند، کمک زیادی به یونانی ها کردند و علاوه بر آن گروه های دیگری هم به پارسیان خیانت کردند. در نتیجه ایرانی ها شکست خوردند. پس از جنگ یونانی ها به طرف هلسپونت حرکت کردند تا پل آنجا را خراب کنند ولی این پل قبلا خراب شده بود. لازم به ذکر است که از نبرد میکال به ندرت در دیگر نوشتارهای تاریخی یاد شده و برخی از اساس آن را رد میکنند.

  • سوشیانت

سامانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۵۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

پیشینه ی مختصری از سامانیان

سامانیان که منسوب به سامان خدا، دهقانی زرتشتی از نواحی بلخ و به قولی سمرقند و مالک قریه سامان در آن نواحی بودند، از زمان خلافت مأمون در خراسان، یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهای مستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند.

آنها نسب خود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - به بهرام چوبینه، سردار معروف عهد ساسانیان می‏رساندند.

روی کار آمدن سامانیان

انقراض حکومت طاهریان و ضعف و فترت تدریجی که از غلبه ترکان در دستگاه خلافت پدید آمد، سرزمینهای شرقی خلافت را از نفوذ خلیفه و از امکان اعمال قدرت عملی او آزاد کرد.

در چنین ایمنی و فراغی که به ویژه دوری از بغداد آن را بی دغدغه می‏ساخت، ولایت ماوراءالنهر که از عهد طاهریان یا پیش از آن به سامانیان واگذار شده بود، تحت رهبری امیران این خاندان، مرکز یک دولت قدرتمند شد و خراسان و ری، و مدتی هم، جرجان، طبرستان، و سیستان، از جانب خلیفه یا به حکم استیلاء و غلبه، ضمیمه قلمرو آنها شد. با آن که استیلای این خاندان بر جرجان، طبرستان و سیستان مستمر نبود و چندان دوام نداشت، ولی خراسان و ماوراء النهر در بخش عمده دوره امارت سامانیان، از مداخله مستقیم عمال خلیفه آزاد ماند و باقی مانده دنیای باستانی ایران، در شکل اسلامی خود، در تمام این نواحی، حیاتی تازه یافت.

  • سوشیانت

خلاصه تاریخ اشکانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۴ ق.ظ | ۴دیدگاه

سلسله اشکانیان( پارت ها): ۲۵۰ پ.م تا ۲۲۰ ب.م (۴۷۰سال)

 

پارت در بر گیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می باشد.در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن ها اتفاق های بزرگی افتاده اشاره می کنم.

سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند.پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزدا پرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود. که بر حسن سلوک و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تاکید می ورزید. یکی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق کشور به پارتیان در قیام بر ضد حکومت سلوکی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوک آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حکومتی سلوکیان بود که تاکید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.

چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته بود. که در سوارکاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند.شجاع ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت.هر شخصی که به این مقام نایل می شد. مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیکو نیز می بود.

  • سوشیانت

شب چله

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۰۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کرهٔ شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.

پیشینهٔ جشن

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

  • سوشیانت

فروهر نمادی فراتر از انسانیت

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

فَروَهَر (اهورا مزدا)

 فروهر

نشان پیکر بالدار که در دیدگاه فراگیر باستان‌شناسان و ایران‌شناسان، نگارهٔ اهورامزدا شناخته می‌شود، گاه به آن نام فروهر هم گفته ‌می‌شود. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در فرهنگ مصر ، سوریه، و آشور کهن نگاریی دیرپایی دارد و نماد فروهر برداشتی از آن است. نامیدن این نماد از روی فروهر به سده نوزدهم میلادی برمی‌گردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد هستی ندارد. دانشمندان همواره در زمینه نماد فروهر ناهم‌نگری داشته‏‌اند. بسیاری از نوشته‌‏های دانشین ، این نماد را اهورامزدا می‌‏دانند، اما‌در دین زرتشت، اهورامزدا پنداشتی است و هیچ‏ نگاری برای او قائل نیستند. نگاره آدمین بالای نماد بالدار، هیچ نام و نشان ویژه‌ای ندارد و هیچ مدرکی هم دال بر این‏که نگاره زرتشت باشد، بودِش نیست.

ریشه‌شناسی :

هارولد بیلی، زبان‌شناسی زبان‌های ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، نگهبانی ) و fra- (پس راندن) می‌داند و چَم مهادین نخستین واژهٔ فروهر را «دلاوریِ نگهداری  کننده» گفته میشود.

این واژه در زبان اوستایی فْـرَوَشی (fravashi)، در زبان پارسی باستان فْـرَوَرتی

 (‎𐎳‎‎𐎼‎‎𐎺‎‎𐎼‎‎𐎫‎‎𐎡)(fravarti)، و در پارسی میانه )زبان پهلوی( فْـرَوَهْـر (fravahr) خوانده می‌شود.

  • سوشیانت

قیام مقنع یا سپیدجامگان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۰۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

خیزش مقنع یا سپیدجامگان

پس از کشتن "ابومسلم" همچون جنبش ­های پرجوش  و خروش، « خیزش المقنع » در ماوراءالنهر بود. مقنع از مردم مرو بود و نام سرشتی وی "حکیم‌بن هاشم" بود او از برای کور بودن یک چشمش از روبند بهره  میبرد و به این انگیزه او را «مقنع» می­خواندند. او در زیرکی و هوش و خردمندی میان مردم زمان خویش سرشناس بود و در آموزش دانش‌های متداول‌آن زمان بسیار کوشید و نسک‌های فراوانی را خواند و در افسون و نیرنگ و تردستی دست توانایی داشت.

او در آغاز کار نزد "ابومسلم خراسانی" رفت و به فراخوان عباسی پیوست و از دسته یاران و سرهنگان ابومسلم شد. چندگاهی نیز دبیر "عبدالجبار"، جانشین ابومسلم بود.

 مقنع در کنار ابومسلم، نقشی پرکار  و کارا در فراخوان عباسی داشت؛ اما‌پس از کشتن ابومسلم که نامردیی آشکار در حق یاران جنبش بود، به سختی از عباسیان روی گردان شد و پس از ابومسلم خواستار الوهیت گردید و این ادعا را تنها به ویژگان و یاران خود هویدا می‌کرد. او به تناسخ باور داشت و می­گفت که فروهر خدا در ابومسلم آشکار شده و فروهر ابومسلم در تن او حلول کرده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ