ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مازندران» ثبت شده است

آموزش گویش های ایران - مازندرانی

سوشیانت | يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۳۴ ب.ظ | ۲دیدگاه

زبان مازَندَرانی مازنی یا مازرونی یا طبری / تبری

نام یکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شاخه‌های زبانهای ایرانی شمال‌غربی است. این زبان در استان‌های شمال ایران (به ویژه در سرزمین طبرستان قدیم) توسط مردمان مازندرانی تکلم می‌شود. و براساس آمار سال ۱۹۹۳ میلادی ۳-۴ میلیون نفر آن را به عنوان زبان بومی تکلّم می‌کردند.

زبان تبری یکی از گرانقدرترین میراث های فرهنگی ایران محسوب می شود چرا که این زبان از معدود زبان های ایرانی است که از زیرشاخه های زبان کاسپین و نیز ادامه زبان پهلوی اشکانی به شمار می رود . امروزه این زبان به دلیل چیرگی و گسترش زبان فارسی در مناطق تبری زبان در حال از میان رفتن است این زبان تا 500 سال پس از فتح ایران توسط اعراب همچنان به خط پهلوی نگاشته می شد و در تبرستان بزرگ که شامل مازندران کنونی و بخش های بزرگی از استان گلستان ، شرق گیلان ، شمال سمنان و تهران کنونی می شده است به همین خط و زبان سکه ضرب می کردند .

  • سوشیانت

آل بویه یا بوییان یا بویگان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۲۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

آل بویه  از دودمان‌های دیلمیان و شیعه ی ایران پس از اسلام است که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی می‌کردند و از دیلمستان برخاسته بودند.

تبار و خاستگاه بوییان

بوییان دارای تباری دیلمی بودند و به زبانی ایرانی صحبت می‌کردند. سرزمین بوییان دیلمستان بود. این واژه به همه مازندران و گیلان و سرزمین کوهستانی البرز در جنوب گیلان ، مازندران ، قزوین، کرج، تهران ، شمیران و ... گفته می‌شده‌است. امروزه مناطق دیلمی نشین(دیلمستان) بین استانهای گیلان و مازندران و قزوین و تهران و البرز تقسیم شده است.

  • سوشیانت

آرمان های سربداران

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۰۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

دستاوردهای سربداران

نهضت شیعی سربداران که در دوران فترت پس از مرگ ابوسعید بهادرخان، واپسین ایلخان مقتدر مغول، شکل گرفته از جمله رخدادهای مهم و تاثیرگذار در درازنای  سرشار از فراز و نشیب تاریخ ایران است. نگارنده در این کوتاه جستار در پی آن است ضمن بیان شرحی کوتاه ازچگونگی آغاز نهضت سربداران به بازبینی اندیشه وآرمان آنان بپردازد و همچنین دلایل اهمیت این جنبش و تاثیر آن بر جامعه ایران را مورد واکاوی قرار دهد.

سرآغاز نهضت سربداران

هجوم مغولان به رهبری چنگیز به ایران و در پی آن تشکیل سلسله ایلخانی در ایران بسی خونبار و غم­انگیز بود، در طی این یورش دهشتناک ،شهرهای آباد ایران به ویژه در مناطق خاوری سرنوشتی جز ویرانی نیافتند.کتابخانه­ها، مدارس و مساجد فرارود (ماوراءالنهر) و خراسان لگدکوب سم ستوران تاراجگران چشم­تنگ شد، شمار به نسبت افزونی از نام­آوران عرصه­ی دین و دانش همانند عطار نیشابوری،  نجم­الدین کبری و کمال­الدین اسماعیل اصفهانی کشته شدند و یا آن که به مانند پدر مولاناجلال­الدین بلخی مهاجرت وتبعید خودخواسته را به یافتند. هجوم هلاکوخان، موسس سلسله ایلخانی به بغداد، شهر افسانه­های هزار و یکشب، که به سقوط خلافت هفتصدساله عباسی انجامید، به مانند دیگر حمله­های مغولان با خونریزی، ایلغار و ویرانی همراه بود. اما تصرف بغداد نتیجه­ای دیگر هم در پی داشت و آن رشد روزافزون تشیع بود که در پی سقوط پشتیبان اصلی تسنن یعنی خلافت عباسی رخ نمود.

  • سوشیانت

شیخ خلیفه مازندرانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

زندگی و هجرت 

شیخ خلیفه مردی پاکیزه روزگار بود از اهالی مازندران که چندی را در نزد شیخ بالو زاهد آملی هم قریه خود که از اقطاب مازنداران بشمار می رفت، تلمذ و شاگردی کرد، اما چون آنچه را که به دنبالش بود در محضر ایشان نیافت، تصمیم گرفت تا به محضر شیوخ و عرفای دیگر بشتابد. در این ایام شیخ رکن الدین علاء الدوله سمنانی جزو شیوخ بزگ زمان خود بود. لذا شیخ به محضرش شتافت تا گمشدة خود را در کنار او بیابد. لیکن آنچه را که می جست در محضر او نیز نیافت. چنانکه روزی شیخ علاء از وی پرسید : « به کدام مذهب از مذاهب اربعه معتقدی » و شیخ خلیفه جواب داد « ای شیخ آنچه من می طلبم از این مذهب ها بالاتر است.» و همین جواب کافی بود تا از محضر شیخ علاء الدوله سمنانی نیز خارج شود و به دامن شیخی دیگر از شیوخ زمان یعنی خواجه غیاث الدین هبه الله حموی در بحر آباد جوین بشتابد.

  • سوشیانت

نبرد کیکاووس با دیوان مازندران

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۰۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد

بی‌گمان یکی ازداستانهای دلکش درشاهنامه، داستان لشکرکشی کی‌کاووس است به «مازندران»، علی‌رغم مخالفت خیرخواهان و پهلوانان ایران، که به اسارت و نابینایی او و قسمت اعظم سپاهیانش به دست «دیو سپید» منجر گردید، و سپس گذشتن رستم از «هفت خان» و غلبه بر «جادوان» و «دیوان مازندران» و کشتن دیو سپید و بازگردانیدن بینایی به چشم همۀ اسیران، و نیز آزاد ساختن شاه و سپاه ایران، و سرانجام کشتن شاه مازندران و بازگشت کیکاووس و سپاه ایران و رستم به ایران‌زمین.

با آن که مطالب مندرج در هر داستان حماسی به سبب غلبۀ عنصر افسانه، نمی‌تواند و نباید جزء به‌جزء با حقایق تاریخی و جغرافیایی تطبیق کند و درحقیقت این امر خود ازجمله مختصات اساسی هر حماسۀ ملی یا حقیقی به‌شمار می‌رود، ولی سنگینی کفۀ افسانه در حماسه، مانع از آن نیست که نتوان برخی از بخشهای حماسه را، ولو با مسامحه، بر حقایق تاریخی و جغرافیایی منطبق ساخت.

  • سوشیانت

دیو های مازندران

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

دیوان مازندران

فردوسی تنها در چند بخش شاهنامه از «دیوان» به عنوان موجوداتی افسانه‌ای که بسیار نیرومندند و با نیروی جادویی خود نیز به کارهای شگفت دست می‌زنند یاد کرده است. این موارد به ترتیب عبارت است از جنگ سام با دیوان مازندران در دورهٔ پادشاهی منوچهر، جنگهای کیکاووس و رستم با دیوان مازندران، و پیکار رستم با  اکوان دیو در عهد کیخسرو، ولی فردوسی دربارهٔ این دیوان که چگونه موجوداتی بوده‌اند، به چه شکل و شمایلی بوده‌اند، چه کارهایی می‌کرده‌اند، عادات و رفتارشان چه بوده است و موضوعهایی از این‌گونه به‌ندرت سخن گفته است و به خوانندگان شاهنامه فرصت داده است تا دیوان این افسانه‌ها را آن‌چنان که خود می‌خواهند و می‌توانند در عالم خیال تصویر کنند. البته او در مواردی که کم نیست نیز لفظ «دیو» را به جای ابلیس و اهریمن و به معنی شخص بسیار نیرومند و توانا یا آدم بد به‌کاربرده است که به موضوع مورد بحث ما در این مقاله ارتباطی ندارد.(1) در بین سه افسانهٔ مذکور در فوق، در افسانهٔ لشکرکشی کیکاووس به مازندران و جنگهای کیکاووس و رستم با دیوان آن سرزمین، بیش از دو داستان دیگر خواننده می‌تواند آگاهیهایی، ولو مختصر، دربارهٔ «دیوان» شاهنامه به‌دست بیاورد و بدین جهت است که نخست این داستان را از این نطر به‌اجمال مورد بررسی قرار می‌دهیم.

  • سوشیانت

زبان تبری

سوشیانت | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۴۱ ب.ظ | ۸دیدگاه

زبان مازَندَرانی مازنی یا مازرونی یا طبری / تبری

نام یکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شاخه‌های زبانهای ایرانی شمال‌غربی است. این زبان در استان‌های شمال ایران (به ویژه در سرزمین طبرستان قدیم) توسط مردمان مازندرانی تکلم می‌شود. و براساس آمار سال ۱۹۹۳ میلادی ۳-۴ میلیون نفر آن را به عنوان زبان بومی تکلّم می‌کردند.

نام زبان مازندرانی کنونی که در میان عوامل به اشتباه با نام گیلکی خوانده می شود زبان تبری است که برگرفته از نام سرزمین تبرستان است . زبان تبری یکی از گرانقدرترین میراث های فرهنگی ایران محسوب می شود چرا که این زبان از معدود زبان های ایرانی است که از زیرشاخه های زبان کاسپین و نیز ادامه زبان پهلوی اشکانی به شمار می رود . امروزه این زبان به دلیل چیرگی و گسترش زبان فارسی در مناطق تبری زبان در حال از میان رفتن است این زبان تا 500 سال پس از فتح ایران توسط اعراب همچنان به خط پهلوی نگاشته می شد و در تبرستان بزرگ که شامل مازندران کنونی و بخش های بزرگی از استان گلستان ، شرق گیلان ، شمال سمنان و تهران کنونی می شده است به همین خط و زبان سکه ضرب می کردند .

  • سوشیانت

تاریخچه ساری

سوشیانت | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ | ۴دیدگاه

دریاچه الندان

تاریخچه ساری

 

دیباچه
برای گفتن تاریخ ساری ابتدا اندکی به تاریخ مازندران (تپورستان) اشاره میکنیم تا بهتر ساری را بتوانیم آشناسازی کنیم و شناخت بهتری بسته به تاریخچه ساری پیدا کنیم.

تاریخچه مازندران

پیش از پانهادن آریاییان به ایران و مازندران مردم بومی این بخش از راه شکار و گله داری گذران زندگی می‌کردند. پژوهش‌های باستان شناسی در غارهای کمربند و هوتو بهشهر بودن آدمی  در مازندران را به حدود 9500 پیش از میلاد‌می‌رساند . آریایی نژادان کوچ خود را از سرزمین های شمال‌شرقی مرزهای کنونی ایران نزدیک به هزاره سوم پیش از میلاد آغاز کردند، با بومیان در آمیختند یا بر آنان ٿائق آمدند.

مازندران کنونی بخشی از سرزمین گسترده‌تری است که در نوشتارهای تاریخ از آن با نام «ٿرشوارگر» و «پتیسخوارگر» یاد کرده اند .

پژوهشگران ، مازندران و گیلان را برای هم جواری و نیز برای رخدادها طبیعی و جغراٿیایی همانند ، عموماً با هم نام می‌برند‌و همه بخش‌هایی که در اخشتر(جنوب) دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یک ناحیه‌می‌دانند . از این بخش در زمان هخامنشیان در سنگنبشته بیستون نام پتشواریش نام برده شده است . تبری ها و مردها تیره های آرمیده در  این بخش همواره همچون بهترین تیراندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرٿی می‌شوند.

استرابن جغراٿیانویس یونانی این بخش را به‌ نام «پرخواترس» نام می‌برد. تبری ها ومردها در جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در «گوگمل» حضور چشمگیری داشتند و مسئول نگاهبانی شاهنشاه و خاندان او بودند. اسکندر ٿاتح ایران نتوانست از راه جنگ تبرستان را بدست آورد.

  • سوشیانت

کی کاووس کیانی

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

کی‌کاووس

دومین شاه کیانی و نام دارترین پادشاه این سلسله و نوهٔ کی‌قباد است. غم‌نامهٔ رستم و سهراب و داستان سیاوش نیز به دوران پادشاهی کی‌کاووس تعلق دارد. کی کاووس در داستان‌های اسطوره‌ای ایران بیشتر به عنوان مظهر و قدرتی یاد شده‌است که به همهٔ تسلط و شکوه، در برابر جهان، ناچیز و رفتنی است. وی یکصد و شصت سال سلطنت کرد و پس از او کی خسرو به پادشاهی رسید. بنا بر باورهای ایرانیان کهن، کی کاووس بر هفت کشور و بر دیوان و آدمیان فرمانروایی مطلق می‌یابد. او بر سر کوه البرز هفت کاخ می‌سازد: یکی از زر، دو از سیم، دو از پولاد و دو از آبگینه. او از این کاخها بر همه حتی بر دیوان مازندران فرمان می‌راند. این هفت کاخ چنانند که هر کسی بر اثر پیری نیرویش کم شود، به کاخ او در می‌آید و دیگر باره توان بدو باز می‌گردد و جوان می‌شود.

  • سوشیانت

ناصرخسرو

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۳۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

ناصرخسرو

ناصرخسرو مروزی قبادیانی(481-394 قمری) از شاعران برجسته‌ی ایران است که با دانش‌های روزگار خود نیز آشنا بود. او طی سفری هفت ساله از سرزمین‌های گوناگونی دیدن کرد و گزارش آن را در سفرنامه‌ای به یادگار گذاشت. در مصر با فرقه‌ی اسماعیلیه آشنا شد و به خدمت خلیفه‌ی فاطمی مصر، المستنصر بالله، رسید. او برای فراخواندن مردم به مذهب اسماعیلی به خراسان بازگشت، اما مردم آن‌جا چندان از دعوت او خشنود نبودند. به ناچار در سرزمین کوهستانی یمگان در بدخشان گوشه‌نشین شد و به سرودن شعر و نگارش کتاب‌هایی در زمینه‌ی باورهای اسماعیلیان پرداخت.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ