زبان مازَندَرانی مازنی یا مازرونی یا طبری / تبری
نام یکی از زبانهای ایرانی و یکی از شاخههای زبانهای ایرانی شمالغربی است. این زبان در استانهای شمال ایران (به ویژه در سرزمین طبرستان قدیم) توسط مردمان مازندرانی تکلم میشود. و براساس آمار سال ۱۹۹۳ میلادی ۳-۴ میلیون نفر آن را به عنوان زبان بومی تکلّم میکردند.
نام زبان مازندرانی کنونی که در میان عوامل به اشتباه با نام گیلکی خوانده می شود زبان تبری است که برگرفته از نام سرزمین تبرستان است . زبان تبری یکی از گرانقدرترین میراث های فرهنگی ایران محسوب می شود چرا که این زبان از معدود زبان های ایرانی است که از زیرشاخه های زبان کاسپین و نیز ادامه زبان پهلوی اشکانی به شمار می رود . امروزه این زبان به دلیل چیرگی و گسترش زبان فارسی در مناطق تبری زبان در حال از میان رفتن است این زبان تا 500 سال پس از فتح ایران توسط اعراب همچنان به خط پهلوی نگاشته می شد و در تبرستان بزرگ که شامل مازندران کنونی و بخش های بزرگی از استان گلستان ، شرق گیلان ، شمال سمنان و تهران کنونی می شده است به همین خط و زبان سکه ضرب می کردند .
زبان تبری در گذشته دارای ادبیات پربار و گسترده ای بود که از آن جمله می توان کتاب مشهور مرزبان نامه که از جمله آثار فاخر ادبیات کلاسیک ایران می باشد را نام برد که به زبان تبری نگارش شده است اما امروزه تنها ترجمه فارسی آن در دسترس مردم باشد . از جمله آثار فاخر دیگر ادبیات تبری نیکی نامه ، باوند نامه ، طنزالاسرار و چامه های امیر پازواری و در زمان معاصر مجموعه اشعار روجا ، اثر نیما یوشیج را می توان نام برد . زبان شناسان زبان تبری را از خانواده ی زبان های هند و اروپایی می دانند . پیرو سرشماری های مرکز آمار ایران مازندرانی ها و تبری زبانان جز اقوام غیر پارس به شمار رفته و حدود 6 درصد از جمعیت ایران را شامل می شوند . زبان تبری امروزه افزون بر مازندران در برخی مناطق استانهای گلستان ، تهران و سمنان نیز گویش می شود.
درتعریف زبان گفته شده است:هرگونه نشانه ای که به وسیله آن بتوان حالات یا معانی موجود در ذهن خود را به دیگری انتقال داد زبان خوانده می شود. نیازعمومی انسان باتوجه به استعدادهای درونی اش موجب شد که بتواند از زبان سود جسته وبه منظور رساندن مفاهیم خود به دیگران از آن استفاده، و با آن سخن بگوید.
زبان های ایرانی به دو دسته ی غربی وشرقی تقسیم می شوند و زبان مازندرانی در شاخه غربی جای دارد و از زیر شاخه های شمال غربی آن است.
زبان مازندرانی اززبان های کهن ایران بوده و دارای تاریخ و ادبیات ویژه ای است؛ که بازمانده زبان پارتی ودنباله زبان پهلوی خوانده می شود.زبان پهلوی اشکانی دردوره فرمانروایی پارتیان برایران رواج داشته که خود دنباله (زبان مادی) است.
دو کتاب اوستا و شاهنامه، به عنوان دو اثر معتبر مربوط به تاریخ باستان و سده میانه تا پیش از فروپاشی ساسانیان، کتابت در مازندران باستان را تآئید می کند و این نشان از ریشه دار بودن زبان مازندرانی می باشد که هنوز هم به طور غالب بنیه باستانی اش را حفظ کرده است.
زبان یا گویش مازندرانی (تبری)،زبان کرانه های جنوبی دریای مازندران،دامنه های شمالی البرز و بخش گسترده ای از شمال ایران بوده است.
مناطقی که ازغرب به شرق،دهکده های کوهستانی قصران کهن شامل روستاهای اوشان،فشم و آبادی های دماوند،گاجره،شمشک و از دیگرسو چهاردانگه و دودانگه ، هزارجریب، دهستان های شاه کو وشاهوار کتول،فیروزکوه،سوادکوه، لاریجانات،کوهستان های بندپی و چلاو،نور،کجور،بیرون بشم دماوند،کلاردشت،لنگا،نشتا،سه هزار و دوهزار را دربرمی گیرد.
امروز بیشتر مردم ایران دریکی ازپرجمعیت ترین جلگه های کشور،ازتنکابن،عباس آباد و محال ثلاث درغرب و علی آباد کتول درشرق استان مازندران(یعنی ازرویان ،استندار،تبرستان،استارآبادکهن) شمارفراوانی ازتیره ها وگروه های ایرانی دراین حوزه زبانی قرار دارند و به آن سخن می گویند که شماری بالغ برشش میلیون نفراز جمعیت کشورمان رادربرمی گیرند.
رابینو از ایران شناسان برجسته فرانسوی و محقق درتاریخ و جغرافیای مازندران درمقدمه کتاب تاریخ ادبیات مازندران می گوید درقرن های نخستین و دوم هجری والیان تبرستان زبان مازندرانی را با خط پهلوی می نگاشتند و سکه بنام پادشاهان از قبیل اسپهبدان و باوندیان باخط پهلوی می زدند.
گویش تبری درقرن های نخستین پس از اسلام دارای ادبیات گسترده ای بوده است. مجموعه ای ازدو بیتی های تبری که به "امیری"معروف وبه شاعری موسوم به امیرپازواری منسوب است درمازندران وجود داشته است.
از زمان ورود اسلام به ایران تا زمان تحکیم صفویه توسط شاه عباس اول،مازندران توسط دودمان های محلی با استقلال نسبی وحتی گاهی با استقلال مطلق اداره می شد.
این دولت ها به دلیل برخورداری ازهویتی بومی اززبان و فرهنگ مازندرانی پشتیبانی می کردند. در واقع دراین دوران زبان رسمی مازندران،مازندرانی بوده که کاربردی رسمی دردستگاه های دولتی داشته است.
نگارش کتاب هایی چون مرزبان نامه و نیکی نامه به مازندرانی توسط مرزبان بن رستم بن شروین- از شاهزادگان باوندی- نشان دهنده آن است که زبان مازندرانی درآن دوران یک زبان نوشتاری بوده و باوندیان همواره پشتیبان زبان وفرهنگ مازندرانی بوده اند.
زبان تبری طی چند سده به عنوان زبانی غیر مکتوب ومحاوره ای به حیات خود ادامه داده است و ناگزیر به گویش ها و لهجه های متفاوت وگاه متناقضی تقسیم شد.
ازاین گذشته حضور تیره ها و طوایف مهاجر درمنطقه به ویژه مناطق جلگه ای و آمیزش مردم بومی با مهاجران و همچنین گستردگی رفت و آمدهای بومیان با مردم سایر مناطق استان و کشورطی دو سده ی اخیر رواج گسترده رسانه های گروهی متکی به زبان امروزین پارسی و نفوذ واژگان نواحی همجوار در محاورات مردم،گویش جلگه ها را با دگرگونی های آشکاری نسبت به چند دهه پیش همراه ساخت. دراین میان گویش نواحی کوهستانی به طور طبیعی از اصالت وسلامت بیشتری برخورداربوده است.
پراکندگی زبانی
زبان مازندرانی تنها در کشور ایران تکلم میشود. پراکندگی این زبان در نیمه شمالی این کشور است و به جز استان مازندران که نام این زبان از آن گرفته شده در استانهای گلستان، تهران و سمنان نیز در میان برخی مردم بومی آن مناطق رواج دارد. پارهای از ایلهای کوچنشین که در شمال ایران به سر میبرند نیز مازندرانیزبان هستند.
این زبان در
-
استان مازندران،
-
مناطق غربی استان گلستان مانند بندرگز، کردکوی، علیآباد کتول
-
مناطق شرقی و شمالی استان تهران مانند فیروزکوه، دماوند، رودبار قصران
-
مناطق شمالی استان سمنان مانند شهمیرزاد، چاشم، فولاد محله
-
همچنین در بین برخی از ایلات و عشایر همچون الیکاییها رواج دارد.
تاریخ زبان
مازندرانی از زیرشاخهٔ زبانهای کاسپین (Caspian languages) در شاخهٔ شمال غربی خانواده زبانهای ایرانی است. شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی زبانهای تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی را در برمیگیرد. از دیدگاه تاریخی این زبانها به پهلوی اشکانی وابستگی دارند. تا سدهٔ ۵ ه.ق سپهبدان طبرستان زبان مازندرانی را با خط پهلوی مینگاشتند و سکه میزدند. دو کتیبه به خط پهلوی در رسکت واقع در دودانگه ساری مشهور بنام برج رسکت و نیز گنبد لاجیم سوادکوه مؤید این نظر است.به تازگی چند نسخه خطی از برگردان ادبیات تازیان به زبان طبری و نسخههایی از برگردان و برداشت قرآن به این زبان یافت شده که از روی آنها میتوان دریافت که زبان طبری در سدههای نخستین پس از اسلام دارای ادبیات گستردهای بودهاست. مقدسی مینویسد که زبان طبرستان به زبان ولایت قومس و جرجان نزدیک است، جز آنکه در آن شتابزدگی است وها زیاد به کار میبرند.
زبان مازندرانی دارای ادبیات قابل توجهی بودهاست. میدانیم که کتاب «مرزبان نامه» به زبان طبری نوشته شده بود و از آن زبان به پارسی دری برگردان شدهاست. ابن اسفندیار دیوان شعری را به زبان طبری با نام «نیکی نامه» بازگو میکند و آن را به اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین نویسنده «مرزباننامه» نسبت میدهد. در قابوس نامه نیز دو بیت به زبان طبری از نویسنده ثبت است:
من دشمن بشر تو داری دمّونه |
|
نهراسُم ور میر کهون ور دونه |
چنین گنه دوناک: پیش هر ردونه |
|
به گور خُتِه اونکس نَخسه به خونه |
عنصرالمعالی خود این شعر را این گونه ترجمه کرده است:
گر شیر شود عدو، چه پیدا چه نهفت |
|
با شیر به شمشیر سخن خواهم گفت |
کان را که به گور خفت باید بی جفت |
|
با جفت به خان خویش نتواند خفت |
ابن اسفندیار از برخی شاعران این سرزمین که به زبان طبری شعر میگفتهاند یاد کرده و نمونهای از سرودههای ایشان را آوردهاست. در «تاریخ رویان» اولیاءالله آملی نیز ابیاتی از شاعران مازندرانی به زبان طبری ضبط شدهاست. مجموعهای از دو بیتیهای طبری که به «امیری» سرشناس و به شاعری موسوم به «امیر پازواری» منسوب است، در مازندران وجود داشته که «برنهارد درن» شرق شناس روسی نسخه آنها را به دست آورده و زیر عنوان «کنزالاسرار» در سن پطرزبورگ (یا - سن پطرزبورغ) با برگردان ترجمه پارسی چاپ کردهاست.
ادبیات مازندرانی
زبان مازندرانی با نام ادبی زبان طبری دارای سابقه ادبی بوده و از سدههای نخستین هجری آثاری به خط برگرفته از عربی به این زبان نگاشته شدهاست که هماکنون نیز برخی از آنها در دست میباشد. همچنین کتاب مرزباننامه نوشته مرزبان بن رستم به زبان طبری بوده و بعدها از این زبان به فارسی ترجمه شدهاست. اشعار امیر پازواری که در مازندران به امیری نیز معروف هستند و دیوان مازندرانی طالب آملی شاعر ایرانی مقیم هند در دوره صفوی از دیگر آثار برجسته ادبی مازندرانی بشمار میروند. نوآوری و بازیابی ادبیات مازندرانی نیز با اشعار طبری نیما یوشیج آغاز شد.
لهجهها
بررسی کارشناسانه در جلگهها و سپس نواحی کوهستانی نشان میدهد؛ زبان تبری به دوازده لهجه در مناطق مختلف مازندران تکلم میشود:
-
لهجه علی آباد کتولی: شامل نواحی روستایی کوهستانی شمال شاهوار و مناطقی چون کتول، پیچک محله، محمود آباد، فاضل آباد و جلگههای غیرترکمن نشین بلوک استارآباد قدیم.
-
لهجه کردکویی: شامل «هزار جریب شرقی، شاه کوه زیارت، بالاجاده، رادکان، گز شرقی و گز غربی و روستاهای غیر ترکمن نشین از زنگی محله گرگان و چهاردانگه تا گلوگاه».
-
لهجه بهشهری: شامل «چهاردانگه هزارجریب» از «سورتی» تا «کیاسر» و روستاهای مناطق جلگهای از «گلوگاه، شاه کلیه» تا انتهای منطقه «قرهطغان و رودخانه نکارود».
-
لهجه ساروی: شامل «چهاردانگه» از «کیاسر» تا کوهستانهای «دودانگه»، جلگههای مابین «میان دورود» و جلگههای مناطق غربی تجن رود تا جویبار وکوهستان دودانگه مانندگویش چاشمی
-
لهجه سوادکوهی: شامل سوادکوه و قائمشهر و روستاهای جلگهای حد فاصل بین کیاکلا، جویبار و روستاهای کوهپایهای بیشهسر.
-
لهجه بابلی: از مناطق کوهستانی چلاو آمل تا بندپی، امامزاده حسن در سمت غربی آلاشت و نواحی جلگلهجهههای حد فاصل فریدونکنار، بابلسر، بهنمیر، کیاکلا تا روستاهای کوهپایهای کهنه خط، گنج افروز و بابل کنار.
-
لهجه آملی: از کوهستانهای بندپی تا چلاو، لاریجانات، نمارستاق و کلارستاق آمل تا حوالی امامزاده هاشم و جلگههای دو سمت هراز، دشت سر و محمود آباد و کوهپایهها و جلگههای جاده چمستان، میان آمل و نور و منطقه های قدیمی کوه نشین تهران.
-
لهجه نوری و نوشهری: شامل بخشی از روستاهای بیرون بشم، کجور، محال ثلاث و جلگههای حد فاصل سرخ رود تا رودخانه چالوس.
-
لهجه چالوسی و تنکابنی شرقی: شامل مناطق کلارباستانی، برخی از روستاهای کوهپایهای منطقه بیرون بشم ولنگا و نواحی جلگهای از آب چالوس و عباس آباد و رودخانه نشتا به مرکزیت عباس آباد.
-
لهجه تنکابنی مرکزی: شامل لهجههای دوهزار و سههزاری و خرمآبادی و گلیجانی و چالکش یعنی جلگههای حد فاصل آب نشتا تا آب شیرود.
-
لهجه فیروزکوهی: شامل شهرستان فیروزکوه، نواحی کوهستانی شهرستان دماوند تا رودهن و بومهن.
-
لهجه قصران باستانی: شامل مناطق امامه ،میگون، لالان، آبنیک ، گرمابدر ، روته ، شمشک، دیزین ،گاجره و چند روستای کوچک
-
لهجه الیکایی : شامل ایل الیکایی گرمسار ازروستای فروان آرادان تاروستای حصاربن فیروزکوه.
برگرفته از
1- انوری، حسن. فرهنگ بزرگ سخن،تهران،انتشارات سخن،1382.ش، ج5.
2- طاهری شهاب،سیدمحمد.تاریخ ادبیات مازندران،تهران، نشررسانش،1381.ش،ج1.
3- نجف زاده بارفروش،محمد باقر.واژنامه مازندرانی،تهران، نشربلخ،1368ش.
4- نصیری اشرفی،جهانگیر.فرهنگ واژگان تبری،تهران،انتشارات احیاء کتاب،1381ش،ج1.
5 - نوری،نظام الدین.تاریخ ادبیات مازندران،تهران، نشرزهره ،1380.ش.
6 - یزدان پناه لموکی،طیار.تاریخ مازندران باستان،تهران ، نشرچشمه،1385.ش