ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقنع» ثبت شده است

جیرفت تمدنی فراموش شده

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

تمدن جیرفت

از زمانی که به طور اتفاقی ظروف سنگی نقش داری با قدمت حدود 5000 سال در حجمی انبوه یافت شد و به جای این که جیرفت- این منطقه محروم کشورمان - تبدیل به بزرگ ترین موزه فضای باز جهان برای بازدید و تحقیق جها نگردان و محققان گردد، توانست اشتهای بزرگ ترین کلکسیونرهای دنیا را سیر کند. تا جایی که خریداران عمده به قاچاق چیان پیام دادند که از برخی گونه ها دیگر فرستاده نشود زیرا بازارآن ها اشباع شده است !

بحث جیرفت را از دو منظر می توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد : نخست از نظر ویژگی و تاثیر فرهنگی و تاریخی آن و سپس از نظر گستردگی وابعاد غارت اشیای گران بهایی که در محل صورت گرفته است .

  • سوشیانت

نیایشگاه تاریشا

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

اشکفت سلیمان یا نیایشگاه تاریشا بزرگترین خط نوشته میخی عیلام‌ نو را در خود جا داده است. اشکفت سلیمان در جنوب ایذه واقع شده و شامل چهار نقش برجسته متعلق به دوره ایلامیان و بقایای یک ساختمان متعلق به اتابکان است. این محل پرستشگاه تریشا یکی از خدایان ایلامی بوده‌است.

نخستین نقش برجسته:

مراسم نیایش هانی پادشاه محلی آیاپیر، به همراه شوترورو وزیرش و زن و فرزندش را نشان می‌دهد. این نقش برجسته دارای کتیبه‌ای به خط میخی عیلامی می‌باشد.

  • سوشیانت

تیسفون یا مداین

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

تیسفون که عرب‌ها آن را مدائن نامیدند نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی واقع شده‌است.تیسفون مجموعه‌ای از چند شهر، اسبانبر، سلوکیه و بغداد بود که در ساحل رود دجله ساخته‌شده بودند. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان بنا نهاده شد، و در دوران ساسانی اهمیت خود را به عنوان مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی حفظ کرد. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه گشت.

تیسفون حدود ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱ ـ۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹ـ ۲۲۶ میلادی)، اشکانیان، و از اردشیر اول (حک : ۲۲۶ـ ۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک : ۱۱ـ۳۱/ ۶۳۲ـ۶۵۱)، ساسانیان در تیسفون حکومت کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار خلافت عمر حاکم تیسفون شد.

  • سوشیانت

جنبش مهربان

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنبش مهربان

جنبش مهریان، در سال ۱۳۳ هجری قمری صورت گرفت. این جنبش همراه با دیگر جنبش‌هایی که به خونخواهی ابومسلم خراسانی صورت گرفت، همه با پیروی از روش مزدک هویت طبقاتی و توده‌ای داشتند و ضدیت با اسلام عرب و انتقام از خلیفه در برنامه مبارزهٔ آن‌ها بود.

منابع:

  • مهرآبادی، میترا، تاریخ ایران، دنیای کتاب، تهران، ۱۳۷۴
  • زرین کوب، دو قرن سکوت
  • سوشیانت

جنبش به آفرید

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنبش به آفرید

به‌آفرید یک ایرانی خراسانی بود که در زمان ابومسلم خراسانی (در قرن اول و دوم هجری) آیینی جدید آورد و جنبش به‌آفریدان را ایجاد کرد.

به‌آفرید، فرزند ماه فرودین بود. به‌آفریدیان به عنوان نخستین شورشیان ایرانی ضد عرب شناخته شده‌اند، که در ناحیه بین نیشابور و هرات شروع به فعالیت کردند. مردم بسیاری به او گرویدند و کارش بالا گرفت.

موبدان زردتشتی با او مخالفت کردند و شکایت نزد ابومسلم بردند و گفتند وی نه مسلمان است و نه زرتشتی و موجب اخلال هر دو آیین است. عبدالله، شعبه او را در کوه‌های بادغیس بگرفت و نزد ابومسلم برد و او را کشتند.

نویسندگان تا اوایل قرن پنجم هجری به وجود پیروانان به‌آفرید اشاره کرده‌اند.

  • سوشیانت

نبرد میکال

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

نبرد میکال

بنابر تاریخ هرودوت در همان روز جنگ پلاته یونانی های سامس و ینیانی سفیرانی را نزد فرمانده نیروی دریایی اسپارت قرستادند و از او خواستند که آنها را از دست پارسیان نجات دهند. او نیز به طرف سامس حرکت کرد. سپس پارسیان از مسئله اطلاع پیدا کردند و قرار شد که بطرف میکال حرکت کنند تا در حمایت نیروی زمینی خشایارشا قرار بگیرند. آنها کشتی ها را به خشکی کشاندند و دور آنها دیواری از سنگ و چوب کشیدند تا مثل سنگری از سربازان حمایت کنند. ولی اسپارتیها به سنگر پارسیان حمله کردند و توانستند که سنگرها را خراب کنند و به داخل آنها نفوذ کنند. در این جنگ ینیان ها که قبلا جز کشور های تابع ایران بودند، کمک زیادی به یونانی ها کردند و علاوه بر آن گروه های دیگری هم به پارسیان خیانت کردند. در نتیجه ایرانی ها شکست خوردند. پس از جنگ یونانی ها به طرف هلسپونت حرکت کردند تا پل آنجا را خراب کنند ولی این پل قبلا خراب شده بود. لازم به ذکر است که از نبرد میکال به ندرت در دیگر نوشتارهای تاریخی یاد شده و برخی از اساس آن را رد میکنند.

  • سوشیانت

سامانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۵۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

پیشینه ی مختصری از سامانیان

سامانیان که منسوب به سامان خدا، دهقانی زرتشتی از نواحی بلخ و به قولی سمرقند و مالک قریه سامان در آن نواحی بودند، از زمان خلافت مأمون در خراسان، یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهای مستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند.

آنها نسب خود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - به بهرام چوبینه، سردار معروف عهد ساسانیان می‏رساندند.

روی کار آمدن سامانیان

انقراض حکومت طاهریان و ضعف و فترت تدریجی که از غلبه ترکان در دستگاه خلافت پدید آمد، سرزمینهای شرقی خلافت را از نفوذ خلیفه و از امکان اعمال قدرت عملی او آزاد کرد.

در چنین ایمنی و فراغی که به ویژه دوری از بغداد آن را بی دغدغه می‏ساخت، ولایت ماوراءالنهر که از عهد طاهریان یا پیش از آن به سامانیان واگذار شده بود، تحت رهبری امیران این خاندان، مرکز یک دولت قدرتمند شد و خراسان و ری، و مدتی هم، جرجان، طبرستان، و سیستان، از جانب خلیفه یا به حکم استیلاء و غلبه، ضمیمه قلمرو آنها شد. با آن که استیلای این خاندان بر جرجان، طبرستان و سیستان مستمر نبود و چندان دوام نداشت، ولی خراسان و ماوراء النهر در بخش عمده دوره امارت سامانیان، از مداخله مستقیم عمال خلیفه آزاد ماند و باقی مانده دنیای باستانی ایران، در شکل اسلامی خود، در تمام این نواحی، حیاتی تازه یافت.

  • سوشیانت

خلاصه تاریخ اشکانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۴ ق.ظ | ۴دیدگاه

سلسله اشکانیان( پارت ها): ۲۵۰ پ.م تا ۲۲۰ ب.م (۴۷۰سال)

 

پارت در بر گیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می باشد.در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن ها اتفاق های بزرگی افتاده اشاره می کنم.

سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند.پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزدا پرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود. که بر حسن سلوک و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تاکید می ورزید. یکی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق کشور به پارتیان در قیام بر ضد حکومت سلوکی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوک آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حکومتی سلوکیان بود که تاکید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.

چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته بود. که در سوارکاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند.شجاع ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت.هر شخصی که به این مقام نایل می شد. مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیکو نیز می بود.

  • سوشیانت

قیام مقنع یا سپیدجامگان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۰۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

خیزش مقنع یا سپیدجامگان

پس از کشتن "ابومسلم" همچون جنبش ­های پرجوش  و خروش، « خیزش المقنع » در ماوراءالنهر بود. مقنع از مردم مرو بود و نام سرشتی وی "حکیم‌بن هاشم" بود او از برای کور بودن یک چشمش از روبند بهره  میبرد و به این انگیزه او را «مقنع» می­خواندند. او در زیرکی و هوش و خردمندی میان مردم زمان خویش سرشناس بود و در آموزش دانش‌های متداول‌آن زمان بسیار کوشید و نسک‌های فراوانی را خواند و در افسون و نیرنگ و تردستی دست توانایی داشت.

او در آغاز کار نزد "ابومسلم خراسانی" رفت و به فراخوان عباسی پیوست و از دسته یاران و سرهنگان ابومسلم شد. چندگاهی نیز دبیر "عبدالجبار"، جانشین ابومسلم بود.

 مقنع در کنار ابومسلم، نقشی پرکار  و کارا در فراخوان عباسی داشت؛ اما‌پس از کشتن ابومسلم که نامردیی آشکار در حق یاران جنبش بود، به سختی از عباسیان روی گردان شد و پس از ابومسلم خواستار الوهیت گردید و این ادعا را تنها به ویژگان و یاران خود هویدا می‌کرد. او به تناسخ باور داشت و می­گفت که فروهر خدا در ابومسلم آشکار شده و فروهر ابومسلم در تن او حلول کرده است.

  • سوشیانت

 

المقنع

المقنع (نقابدار؛ درگذشت ۱۶۳ ه.ق /۷۸۰ م یا بعدتر) رهبر جنبش شورشیان در سغدی بود.

بعد از قتل ابومسلم از جمله نهضت‌­های پرجوش‌وخروش، قیام المقنع در فرارود بود. مقنع از مردم مرو بود و نام اصلی‌اش حکیم بن هاشم بود او به دلیل کور بودن یک چشمش از ماسک استفاده می­کرد و به‌این‌سبب او را مقنع می­خواندند. او در زیرکی و فراست و کیاست بین مردم زمان خویش شهره بود و در تحصیل علوم متداول آن زمان بسیار کوشید و کتب فراوانی را خواند و در طلسم و نیرنگ و شعبده دست توانایی داشت.

او در آغاز امر نزد ابومسلم خراسانی رفت و به دعوت عباسی پیوست و از جمله یاران و سرهنگان ابومسلم شد. مدتی نیز دبیر عبدالجبار، جانشین ابومسلم بود.

مقنع در کنار ابومسلم، نقشی فعال و مؤثر در دعوت عباسی داشت؛ اما پس از قتل ابومسلم که خیانتی آشکار در حق یاران نهضت بود، به شدت از عباسیان روی گردان شد و بعد از ابومسلم مدعی الوهیت گردید و این ادعا را فقط به خواص و اصحاب خود ظاهر می‌کرد. او به تناسخ باور داشت و می­گفت که روح خدا در ابومسلم ظاهر شده و روح ابومسلم در شخص او حلول کرده‌است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ