ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولانا» ثبت شده است

نگاهی به زندگی نامه شیخ محمود شبستری

سوشیانت | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۵ ب.ظ | ۱دیدگاه

سعدالدّین محمودبن امین‌الدّین عبدالکریم‌بن یحیی شبستری (معروف به: شیخ محمود شبستری) یکی از عارفان و شاعران سده هشتم هجری‌ست.  با توجه به مطالب مندرج در کتاب روضات الجنان جلد ۲، وی معاصر شیخ بابا ابی شبستری (متوفی به سال ۷۴۰) بوده و در همان سال فوت نموده، لذا سن شیخ محود شبستری در زمان فوت باید ۵۲ یا ۵۳ بوده باشد.  وی از مشاهیر عرفای ایران است و بیشتر شهرت او در این است که سراینده گلشن راز می‌باشد.

نیمه آخر قرن ششم و نیمه اول قرن هفتم از ادوار مهم و در عین حال پر آشوب تاریخ ایران و ملل اسلامی است، در آن ایام مرزهای اسلام به اوج پیشرفت رسیده بود، از دامنه های هندوکش تا رودخانه جیحون و دریاچه آرال و کرانه های دریای خزر و دربند قفقاز و آسیای صغیر و سراسر شمال افریقا و عربستان و ایالات جنوبی اسپانیا در تصرف مسلمانان بود، در حالی که همه این سرزمین های پهناور به ظاهر زیر رایت اسلام بود، اما کشمکش های سیاسی بین امرا و سلاطین سلسله های مختلف امن و آسایش را از مردم گرفته بود.

  • سوشیانت

روز بزرگداشت مولانا

سوشیانت | دوشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۲، ۰۴:۰۹ ب.ظ | ۲دیدگاه

روزنامه جام‌جم

دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۲ 

بزرگانمان را به این قدر می‌شناسیم. در همین اندازه که خیابانی و بزرگراهی و کوچه‌ای را به نام آنها کنیم فخر هم بفروشیم که گرامی‌شان داشته‌ایم.

- آقا مولوی!

مولوی چی؟

-مولوی دیگه؟!

بابا مولوی دیگه یعنی چی؟ ینی میخای بری مولوی؟

  • سوشیانت

شب قدر در اشعار فارسی بخش اول

سوشیانت | يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

شب قدر در اشعار فارسی بخش اول

در باور مسلمانان شب قدر به گونه  گمانی : شب پیش از روز 19 یا 21 و یا 23 ماه رمضان است که سه پیشامد و یک رویکرد بزرگ در این شب رخداد: 
سه اتفاق:
فروفرستادن یک باره قرآن
سرنوشت زندگی یک ساله آدم ها
شهادت حضرت علی (ع)

و یک رویکرد:
بخشایش گناهان مسلمانان از سوی خدا به گونهبی‌اندازه و استثنایی

سراینــــدهان پارسی زبان این شب با ارزش را از یاد نبردند و چکامه های زیبایی در ستایش این شب سرودند.
 بیشتر این سرودها را بایگانی کرده و در سه بخش برای شما آماده کرده ایم،که دربرگیرنده نام آورانی چون : 
مولانا،سعدی،رودکی،حافظ،شیخ بهایی،سیف فرغانی،اوحدی،خواجوی کرمانی،فیض کاشانی،ساوحی،دهلوی،شهریار است .

نام آوران این نوشتار : مولانا

  • سوشیانت

مقام‌ ادبیات‌ فارسی‌ پس‌ از اسلام‌

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۵۷ ب.ظ | ۱دیدگاه

ادبیات‌ فارسی‌ در نخستین‌ روزگاران‌ 

7-1-نخستین‌ بازمانده‌ی‌ زبانهای‌ آریایی‌ ایران‌ (که‌ جهان‌ باستان‌ برای‌ ما واگذاشته‌) زبان‌ اوستا یعنی‌ کتاب‌ مقدّس‌ کیش‌ زردشتی‌ است‌. 
تا حدود نهصد سال‌ مردم‌ ایران‌ هیچ‌گونه‌ خطّی‌ که‌ با آن‌ بتوانند اوستا را بنویسند نداشتند. از این‌ روی‌ آن‌ را همچنان‌ سینه‌ به‌ سینه‌ فرا می‌گرفتند و بدین‌سان‌ آن‌ را درست‌ از سده‌ی‌ هفتم‌ قبل‌ از میلاد تا سده‌ی‌ سوم‌ میلادی‌ از نسلی‌ به‌ نسلی‌ دیگر انتقال‌ می‌دادند. 
سرانجام‌ خطّی‌ مخصوص‌ برای‌ این‌ کتاب‌ در سده‌ی‌ سوم‌ میلادی‌ ابداع‌ شد. اوستایی‌ که‌ به‌ این‌ خط‌ ویژه‌ نگاشته‌ شده‌ به‌ زنداوستا معروف‌ است‌. این‌ دست‌نوشته‌ گه‌گاه‌ تنها به‌ نام‌ زند خوانده‌ شده‌ است‌. دانشمند فرانسوی‌ آنکتیل‌ دوپرّون‌ Anquetil du Perron ، که‌ نخستین‌ کسی‌ بود که‌ آن‌ را در هندوستان‌ در پایان‌ سده‌ی‌ دوازدهم‌/هیجدهم‌ مورد بررسی‌ قرار داد، آن‌ را به‌ غرب‌ شناساند. این‌ نوشته‌ تا مدّتی‌ نسبتاً طولانی‌ در اروپا همچنان‌ به‌ زبان‌ زند شهرت‌ داشت‌. البته‌ در حال‌ حاضر اصطلاح‌ دقیق‌تر «زبان‌ اوستایی‌» متداول‌ است‌ خطی‌ را که‌ اوستا بدان‌ ضبط‌ شده‌ باید «خطّ زند» دانست‌. 

تحقیقات‌ بسیار در باب‌ اصل‌ و روزگار زردشت‌ صورت‌ گرفته‌ و نظریّات‌ مختلف‌ در این‌ خصوص‌ از فدیمی‌ترین‌ زمانها پیش‌ کشیده‌ شده‌ است‌. ولی‌ آنچه‌ در حال‌ حاضر موثّق‌تر می‌نماید این‌ است‌ که‌ زردشت‌ دین‌ خود را بین‌ سالهای‌ 660 و 583 ق‌.م‌، در منطقه‌ی‌ شمال‌ شرقی‌ فلات‌ ایران‌ در آسیای‌ مرکزی‌، تعلیم‌ می‌کرده‌ است‌. این‌ امر توجیه‌پذیر است‌ که‌ وی‌ نژاد از قوم‌ ماد داشت‌، در شمال‌ غرب‌ ایران‌ کنونی‌ می‌زیست‌، و از آنجا از سمت‌ مشرق‌ به‌ آسیای‌ مرکزی‌ سفر کرد. از میان‌ زبانها و گویشهای‌ موجود فلات‌ ایران‌ «پشتو» یا «پختو» نزدیک‌ترین‌ خویشاوندی‌ را با زبان‌ اوستایی‌ دارد. این‌ بدان‌ نظریّه‌ قوّت‌ می‌بخشد که‌ در نواحی‌ شمال‌ شرقی‌ فلات‌ ایران‌ در سده‌ی‌ هفتم‌ ق‌.م‌ به‌ زبان‌ اوستایی‌ تکلّم‌ می‌شده‌ است‌. اوستا اثری‌ عظیم‌ است‌ که‌ بخش‌ عمده‌ی‌ آن‌ به‌ علت‌ تصاریف‌ روزگار و تسلّط‌ اقوام‌ بیگانه‌ بر ایران‌ نابود و فراموش‌ گشته‌ است‌. آنچه‌ امروز از این‌ کتاب‌ باقی‌ است‌ در اوان‌ عصر مسیحیّت‌ تألیف‌ شده‌ است‌. این‌ مقدار پانزده‌ بخش‌ از بیست‌ و یک‌ بخش‌ اصلی‌ را شامل‌ می‌شود و اگر بخشهای‌ مفقود به‌ نسبت‌ قسمتهای‌ موجود سنجیده‌ شود، می‌توان‌ گفت‌ که‌ در حدود یک‌ چهارم‌ کتاب‌ از میان‌ رفته‌ است‌. 

  • سوشیانت

زبان فارسی، زبان جهان دانش

سوشیانت | شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 جهانیان در این هم گمانند که از دو سده پس از اسلام تا چندی پس از یورش مغولان، ایران کانون دانش جهانی بوده است و بسا از شاخه های دانش کنونی که در آن زمان درخشان به نیروی اندیشه ی دانشمندان ایرانی به درخت دانش جهانی افزوده و بسا از چیستان های دانش که برای ایرانیان گشوده شد و چون این سخن آشکار است نیاز به شکافتن و بازنمودن ندارد، پس می باید که به گفتاری دیگر بپردازیم .

آن دانشمندان دفترهای خویش را برای آن که در امپراتوری بزرگ اسامی پراکنده شود، گاه به زبان تازی (که دستور و آئین نگارش و فرهنگ واژه های آن را خود پدید آورده بودند) می نوشتند و گاه اندیشه ی خویش را به زبان فارسی می آراستند.

نمونه های فراوان از نوشته های ایرانی در زمینه های گوناگون دانش جهانی بر جای مانده است که نشان از توانایی این زبان برای بازکردن دشواریهای رشته های دانش دارد اما پرسش شما این است که آیا زبان فارسی را توان آن هست که زبان دانش امروز جهان نیز شود!

 

  • سوشیانت

زن در اندیشه­ی متفکران روزگار مغول و تیموری

سوشیانت | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

زن در اندیشه­ی متفکران روزگار مغول و تیموری

امروزه کند وکاوهای تاریخی ثابت کرده که بیشتر جوامع متمدن روزگارهای پیشین از ساختار قدرتی مردسالارانه و پدرشاهی برخوردار بوده­اند . آنچه روشن است ، جامعه­ی ایران سده های هفتم ، هشتم و نهم هجری که مقارن قدرتمداری بیگانگان مغول و ترکان تیموری بود نیز با وجود حضور زنان نامدار و یا پرقدرتی چون سورقوقتیتی­بیکی ، مادر منکوقاآن ، گوهرشاد ، همسر شاهرخ تیموری ، ملکت­آغا ، یکی دیگر از همسران شاهرخ تیموری ، ملکه­کبری ، همسر امیرتیمور ، ترکان­خاتون ، همسر اتابک­سعد از اتابکان فارس ، کردوجین ، همسر سیورغتمش قراختائی ، ملکه­آغا ، همسر عمرشیخ تیموری ، خاتون ، همسر شاه یحیی مظفری ، شیخ خواتین ، همسر امین­الدین میکائیل و از مریدان خاص مولانا ، سلطان­بیگم ، همسر سلطان حسین بایقرا و  دهها زن نامدار دیگر ، چندان از ساختار مردسالارانه به دور نبوده است .

   نیاز به یادآوری است ، ایده­ها و عقاید مردسالارانه تنها بسان باوری عمومی در میان مردمان عادی دیده نمی شد ­بلکه در میان اندیشمندان و فرهیختگان نیز افراد بسیاری بودند که اعتقادی تام بدین باور داشتند ، با این وجود ، شایسته­ی یادکرد است اندیشمندان این عهد و زمان در این باره با یکدیگر واجد اشتراک اندیشه نبودند و دراین باب آرای متضادی به سر داشتند و البته شماری از این دانشمندان حتی گفتمان های متناقضی را در مورد زنان بیان داشته اند . بی­گمان ، مطالبی که درپی خواهد آمد بر درستی گفتار فوق مهر تایید خواهد نهاد .

  • سوشیانت

تاثیر شعر فارسی در شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

ترجمه و تاثیر شعر فارسی در شبه قاره هند

مقدمه:
از آنجا که ملل جهان به مناسبت های گوناگون همواره در تماس رفت و آمد بوده و هستند خواه‌ناخواه زبان و ادبیات و مسائل مختلف فرهنگی و آداب و رسوم آنان بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و این، امری طبیعی است. البته گاهی بسته به شرایط، این اثرگذاری بیشتر و زمانی کمتر است، به‌ویژه در کشورهایی مانند ایران و هند که وجوه مشترک تاریخی، زبانی و فرهنگی بسیار داشته‌اند این اثر کاملاً مشهود است. تشابهات و پیوندهایی که بین زبان های باستانی ایران و هند به علت منشا واحد رابطه خویشاوندی وجود دارد با مقایسه بعضی از واژه‌های دو زبان مانند کلمات پدر، مادر، برادر، دختر، سر، تن، بازو، دندان، پیل، گاومیش، جو، گندم و ... تأیید می‌شود.
در زمینه ادبیات هم اگر ادبیات فارسی را با بخش مهمی از ادبیات شبه‌قاره مقایسه کنیم آثار بسیاری را می‌بینیم که ترجمه‌ای از آثار فارسی هستند، یا تحت تأثیر آنها پدید آمده‌اند. برای نمونه در ادبیات اردو، در نظم و نثر، داستان و غیر داستان این تاثیر و نفوذ زبانی و ادبی کاملاً مشهود است. البته این تاثیرگذاری زبان و ادبیات فارسی فقط به زبان و ادبیات شبه قاره محدود نمی‌شود. بسیاری از زبان ها و آثار ادبی جهان تحت تأثیر زبان و ادبیات فارسی بوده‌اند و آثار بسیاری تحت تأثیر ترجمه آثار شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان پدید آمده است که در اینجا فقط به اختصار اشاره‌ای به نفوذ چند تن از بزرگان ادب فارسی ایران در شبه قاره به عنوان مشت نمونه خروار می‌کنیم.

  • سوشیانت

مثنوی معنوی

سوشیانت | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی یا مثنوی مولوی، نام کتاب شعری از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی شاعر و صوفی ایران استاین کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتاب‌های ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شده‌است؛ که در واقع عنوان کتاب نیز می‌باشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پی‌درپی به شیوهٔتمثیل داستان سختی‌های انسان در راه رسیدن به خدا را بیان می‌کند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نی‌نامه شهرت دارد و چکیده‌ای از مفهوم ۶ دفتر است.این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسام‌الدین حسن چلبی، در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تالیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده می‌شود

مولوی در این کتاب مجموعه‌ای از اندیشه‌های فرهنگ اسلامی را گرد آورده‌است.

  • سوشیانت

آثار مولانا

سوشیانت | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۲۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

 

 

مثنوی معنوی

مولانا کتاب مثنوی معنوی را با بیت «بشنو از نی چون حکایت می‌کند /از جدایی‌ها شکایت می‌کند» آغاز می‌نماید. در مقدمهٔ عربی مثنوی معنوی نیز که نوشته خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده می‌شود . مثنوی معنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از ۵۰ سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی نه از آن رو که از آثار قدیم ادبیات فارسی است؛ بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی. او خود گفته‌است: «مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.» بنابراین، عرفان مولانا صرفاً عرفان تفسیر نیست بلکه عرفان تغییر است.

اگر بخواهیم مجموعۀ عظیم و پربار بیست و شش هزار بیتی مثنوی معنوی را کوتاه و خلاصه کنیم، به هجده بیتی می‌رسیم که سرآغاز دفتر اوّل مولاناست و به « نی نامه » شهرت یافته‌است. گرچه آغاز مثنوی مولانا ( نی نامه ) با دیگر آثار نثر و نظم فارسی تفاوت دارد امّا روح نیایش و توجّه به حق، در تار و پود آن نهفته‌است.

این «نی» همان مولاناست که به عنوان نمونۀ یک انسان آگاه و آشنا با حقایق عالم معنا، خود را اسیر این جهان مادّی می‌بیند و «شکایت می‌کند» که چرا روح آزادۀ او از «نیستانِ» عالم معنا بریده‌است. او در مثنوی و دیوان شمس، بارها خود، یا انسان آگاه را به نی و چنگ تشبیه کرده‌است:

ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی...

ما چو ناییم و نوا در ما زتوست...

  • سوشیانت

مولانا

سوشیانت | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۰۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

 

 

 

 

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود    وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود

   خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد     یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود

          هر کی شدت حلقه در زود برد حقه زر    خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود

                 آب چه دانست که او گوهر گوینده شود     خاک چه دانست که او غمزه غمازه شود

زندگی نامه مولانا

 

سرزمین ایران از دیربا ز مهد تفکرات عرفانی و تأ ملات اشراقی بوده است.از اینرو در طی قرون و اعصار، نام آورانی بیشمار در عرصۀ عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملّای روم و مولوی رومی آوازه یافته است. او در ششم ربیع الاول سال 604هجری قمری در بلخ زاده شد.پدر او مولانا محمدبن حسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است.و نیز او را با لقب سلطان العلماء یاد کرده اند.بهاءولد از اکابر صوفیه واعاظم عرفا بودو خرقۀ او به احمد غزالی می پیوست.وی در علم عرفان و سلوک سابقه ای دیرین داشت و از آن رو که میانۀ خوشی با قیل وقال و بحث و جدال نداشت و علم و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می دانست و نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی،پرچمداران کلام و جدال با او از سر ستیز در آمدنداز آن جمله فخرالدین رازی بود که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت.به درستی معلوم نیست که سلطان العلماء در چه سالی از بلخ کوچید،به هر حال جای درنگ نبود و جلال الدین محمد 13سال داشت که سلطان العلماءرخت سفر بر بست و بلخ و بلخیان را ترک گفت و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت جهانبانی نشسته به شهر خویش باز نگردد.پس شهر به شهر و دیار به دیار رفت و در طول سفر خود با فرید الدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و بالاخره علاءالدین کیقباد قاصدی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد.او از همان بدو ورود به قونیه مورد توجه عام و خاص قرار گرفت

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ