ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۰۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هخامنشیان» ثبت شده است

پارس ها و امپراتوری هخامنشیان

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پارس ها پیش از امپراطوری هخامنشیان

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است . اینان دولتی تاسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان تحت سلطه خود در آوردند . وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول ۲۵ قرن متوالی بلندی ها و پستی ها را پیمودند .

پارسیها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمدند . برای نخستین بار در سالنامه آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق.م نام کشور پارسوآ در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است . بعضی از محققان مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوآ همان پارسی ها بوده اند . البته کاملا محقق نیست که این نظریه درست باشد . تصور می شود اقوام پارسی پیش از اینکه از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند ؛ در این ناحیه توقف کوتاهی کردند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد درناحیه پارسوماش ؛ روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود ؛ مستقر شدند . از کتیبه های آشوری چنین استنباط می شود که در زمان ؛؛ شلم نصر ؛؛ ( ۷۳۱-۷۱۳ ق.م) تا زمان سلطنت  ؛؛ آسارهادون ؛؛ (۶۲۲ ق.م )‌پادشاهان یا امرای پارسوآ ؛ تابع آشور بوده اند . پس از آن در زمان فرورتیش ( ۶۵۵-۶۳۳ ق.م ) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود . هرودوت می گوید : پارسی ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادر نشین تقسیم شده اند . شش طایفه اول عبارتند از ::پاسارگادیان ؛ مرفیان ؛ ماسپیان ؛ پانتالیان ؛ دژوسیان و گرمانیان . چهار طایفه دوم عبارتند از :: داییها ؛ مردها ؛ دروپیک ها و ساگاریتها . از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر برتری داشته اند و دیگران تابع آنها بوده اند .

  • سوشیانت

زندگی نامه کمبوجیه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

کمبوجیه دوم یا کمبوزیه (کامبیز) (‎KA‎‎BA‎‎U‎‎JI‎‎YA‎) از سال ۵۳۰ تا سال ۵۲۲ پیش از میلادی، پادشاه هخامنشی بود. وی بجای پدر، کوروش، بر تخت سلطنت نشست.

کشتن بردیا

کورش دو پسر داشت یکی کمبوجیه که بزرگتر بود( گونه ی یونانی نام وی کامبیز است) و دیگری بردیا که کهتر بود. کورش کمبوجیه را جانشین خود کرد و وی را پس از مرگ گئوبروو گمارده ی کورش در بابل ، شاه بابل کرد. همچنین بردیا را به فرمانروایی بسیاری از کشورهای ایران خاوری گمارد.

کمبوجیه با فیدایمیا دختر هوتن، یکی از بزرگان پارسی ازدواج کرد. بردیا پس از برتخت نشستن، وی را به همسری خود درآورد و برپایه ی گاهنویسان یونانی وی کسی بود که دریافت آنکه برتخت نشسته، بردیا نیست.
کمبوجیه در جنگ واپسین کورش بزرگ با بیابانگردان، همراه وی بوده و پس از کشته شدن کورش به عنوان جانشین وی راهی پارس شده است. این احتمال هست که کمبوجیه برای جلوگیری از تاخت وتاز بیابانگردان چند ماه نیروهای خود را  درانجا نگاه داشته است.
باری پس از کشته شدن کورش ،کمبوجیه شاهنشاه شد و بردیا همچنان فرمانروای ایران خاوری ماند.

کمبوجیه  به ولایتعهدی معین شده بود و حکومت بابل را داشت و در زمان غیبت کورش از ایران نیابت سلطنت را نیز عهده دار می بود و پسر دیگر را یونانیها (اِسمِردیز) گفته اند ولیکن داریوش در کتیبهٔ بیستون او را بردیا می نامند. اخلاق تند و غرور فوق العادهٔ کمبوجیه، او را وامی اشت تا به اقوام تابع، به چشم بندگان خویش بنگرد، همین ناچار برادرش بردیا را، در انظار، از او، محبوب تر می کرد.

بردیا حکومت بعضی از ایالات شرقی ایران مثل خوارزم و باختر و پارت و کرمان را داشت و چون طرف توجه مردم شده بود، کمبوجیه او را رقیب خود دانسته، طبق روایت داریوش بزرگ در کتیبهٔ بیستون مخفیانه کشت.  کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی که جز چند تن از نزدیکانش بدان واقف نشدند، مخفی نگهداشت. 

  • سوشیانت

پیدا شدن سپاهیان کامبیز(کمبوجیه)در آفریقا

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

کَمبوجیه دوم فرعون مصر، پسام تیک سوم، را دستگیر نموده است.

کَمبوجیه دوم فرعون مصر، پسام تیک سوم، را دستگیر نموده است.

سپاهیان کامبیز(کمبوجیه)در آفریقا پس از فتح مصر

پس از آن که سپاه هخامنشی مصر را فتح کرد، 2 شاخه از آن به سمت حبشه در جنوب مصر و منطقه کارتاژ (تونس امروزی)‌ در غرب صحرای بزرگ آفریقا روانه شد. سپاهیان راهی شده به حبشه، آن کشور را خراجگزار امپراتوری پارس کردند و پیروزمندانه بازگشتند، اما از لشکریان اعزامی به غرب هیچ خبری به دست نیامد؛ انگار صحرای بزرگ دهان باز کرده و آنان را بلعیده بود.
تا این‌که یک اتفاق در گرماگرم نبردهای جنگ جهانی دوم در دهه 40 میلادی اولین نشانه‌های سپاه گمشده پارسی را نمایان ساخت.
وقتی که لشکریان آلمان نازی به فرماندهی مارشال رومل در برابر سپاهیان انگلیسی در شمال آفریقا صف آرایی کرده بودند، حفر سنگرهاو کانال‌های دفاعی در شنزار صحرا، قطعات فلزی کوچکی از سرنیزه، خود و سپر را به سطح زمین آورد که در همان زمان بسیاری از باستان‌شناسان و تاریخ‌نگاران را به این باور رساند که راز گمشدن سپاه کمبوجیه به زودی آشکار خواهد شد؛ انتظاری که بیش از 60 سال طول کشید تا به ثمر بنشیند.
گروهی از پژوهشگران بین‌المللی، با یکی از بزرگترین کشفیات تاریخی خود، سند دیگری بر حقانیت تاریخی و واقعیت هژمونی قدرت تمدن باستانی ایران بزرگ بر سرزمین‌های وسیعی از جهان قدیم صحه گذاردند.

  • سوشیانت

شهر باستانی کَبنَک

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کبنک

 

محوطه تاریخی هفت‌تپه شامل بقایای یک شهر و اجتماع بزرگ مربوط به دوران ایلام میانه (حدود قرن چهارده پیش از میلاد) بوده که از تپه‌های متعددی تشکیل شده است که با توجه به آثار و لوح‌های به دست آمده از این محوطه احتمالا نام این شهر باستانی "کَبنَک" بوده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خوزستان این شهر در اواخر سده چهاردهم پیش از میلاد تخریب و بخش‌هایی از بناها بر اثر آتش‌سوزی نابود شد. این محوطه در دوره محدودی مسکونی بوده و پس از ویرانی هیچ گاه رونق قبلی خود را به دست نیاورد و فقط سکونت‌های کوچک و استقرارهایی موقتی در دوران‌های متأخرتر پارتی و ساسانی در آن ایجاد شد.

پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل و هفت‌تپه در سال 1998 میلادی (1377 خورشیدی) برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این شهر کهن طی توافق به عمل آمده بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و همکاری موسسه کراتر فرانسه (موسسه بین‌المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل را در زمینه‌های مختلف علمی آغاز کرد.

در این رابطه یک پایگاه دایمی پژوهشی شامل بخش‌های آزمایشگاه، ‌حفاظت و مرمت، کتابخانه، رایانه، تالار کتیبه، بانک سفال و بخش اداری در موزه هفت‌تپه با عنوان مرکز مطالعات پایگاه چغازنبیل و هفت‌تپه ایجاد و تجهیز شده است.

چارچوب کلی این مرکز به دو بخش مطالعاتی و اجرایی تفکیک می‌شود که در بخش مطالعاتی آن مواردی همچون مستندسازی، مطالعات باستان‌شناسی، معماری، زمین‌شناسی، شناخت مواد و مصالح، ‌زیست‌محیطی، حفاظت و مرمت، ژئوفیزیک و غیره گنجانده شده و در بخش اجرایی نیز انجام اقدامات حفاظتی و مرمتی مجموعه تاریخی بر مبنای اطلاعات به دست آمده در نظر گرفته شده است.

  • سوشیانت

ازدواج از دیدگاه زرتشت

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

آیین ازدواج و زناشوئی در آیین زرتشت

در کیش ایران باستان زناشویی به منظور زندگی خوش و خرم و اتحاد و اتفاق و ازدیاد نفوس و تشکیل خانواده چنان بر پایه صحیح و محکم استوار بوده که خود به خود ضامن بقا و دوام زندگی مشترک بود و مهر و محبت را بین زن و شوهر برای همیشه برقرار می ساخت. زرتشت در گات ها یسنا پنجاه و سه بند به پسران و دخترانی که می خواهند با هم پیمان ازدواج ببندند اندرز می دهد که ای دختران شوی کننده و ای دامادان ،اینک بیاموزم و آگاهتان کنم .با غیرت از برای زندگانی پاک منشی بجوشید.هر یک از شما باید در کردار نیک از دیگری پیشی جوید و از این راه زندگانی خود را خوش و خرم سازد.در کیش زرتشتی از لحاظ نظم به کارهای دنیا و محکم ساختن یگانگی و جلوگیری از فساد اخلاقی ،در مورد زناشویی تاکید زیاد گردیده و این کار به خوبی ستوده شده است.چنانکه در فرگرد چهارم بند چهل و هفت وندیداد اهورامزدا می گوید: “ای اسپیتمان زرتشت هر آینه ،من مرد زندار را بر مرد بی زن و مرد حانه دار را بر مرد بی خانمان ترجیح می دهم.”باز در فقره چهل و چهار می گوید:”وظیفه هر شخصی است که برادران همکیش خود را در کسب مال و داشتن همسر راهنمایی و مساعدت کند.”در دین زرتشت کمک کردن برای ازدواج کسانی که به سن بلوغ رسیده و به علت ناداری بی همسر مانده اند،از کارهای خوب و پرثواب شمرده می شود.

  • سوشیانت

نظر افراد بزرگ، دربارۀ کوروش بزرگ به روایت تاریخ​

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۴۶ ق.ظ | ۱دیدگاه

 

نظر افراد بزرگ، دربارۀ کوروش بزرگ به روایت تاریخ

این نوشتار برای آشنایی بهتر دوستان با دیدگاه های مورخین و دیگر منابع که در ارتباط با کوروش اظهار نظر کرده اند ،گردآوری شده است.امید است که مورد عنایت شما عزیزان واقع شده و اگر نقصانی در این رابطه مشاهده میکنید، آنرا به بزرگواری خود ببخشید.

تورات؛


تورات کوروش را از انسانهای بزرگ و بی نظیر دانسته و ارزش انسانی و معنوی او را در سطح یک پیامبر آسمانی قرار داده است.
کتاب اصلی تورات یعنی تواریخ ایام با نام کوروش پایان می پذیرد و قسمت دوم تورات یعنی از کتاب عزرا به بعد نیز با نام کوروش آغاز شده است.بطور کلی ،تورات بیش از شانزده مورد در فصول مختلف با لحن ستایش آمیز و بی سابقه ای از کوروش یاد کرده و حتی در یک مورد به وی عنوان “مسیح خداوند” داده است.
نکات ذیل قسمتی از مطالبی است که تورات درباره کوروش نوشته است:

“خداوند درباره کوروش میگوید که او شبان من است و هرچه او کند آنست که من خواسته ام”
“این سخنی است از خداوند به کوروش:تو مسیح من هستی . من دست راست تو را گرفتم تا بحضور تو امتها را مغلوب کنم و کمرهای پادشاهان را بگشایم .تا درها را به روی تو باز کنم و دیگر دروازه ها به رویت بسته نشوند . من همه جا پیش روی تو خواهم بود . ناهمواریها را برویت هموار خواهم کرد.و پادشاهان را در پایت خواهم افکند . من کمر تو را زمانی بستم که مرا نشناختی و هنگامی تو را بنام خواندم که هنوز به دنیا نیامده بودی.”

  • سوشیانت

زرتشت، مردی که به فکر نو شدن جهان بود

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

«بیاییم از کسانی شویم که زندگانی و جهان را پیوسته تازه و باز هم تازه‌ تر می‌سازند.»

« زرتشت »

آیا می‌توان از یاد مردی که بیش از ۳۷۰۰ سال پیش، زندگانی و جهان را تازه و باز هم تازه‌ تر می‌خواست، به سادگی گذشت؟ براستی دینی که وی پایه گذاشت، از چه اندیشه‌هایی آب می‌خورد که در آن روزگار کهنه چنین نیایش‌هایی داشت، نیایش‌هایی که در جهان و با زندگی نوین هم هنوز تازگی خود را از دست نداده است؟

مادر زرتشت «دوغْدو» نام داشت. وی در کودکی و نوجوانی پرسش‌های بسیاری می‌کرد که مایۀ شگفتی همگان می‌شد. آوازۀ پرسش‌های شک‌آمیز او به گوش فرمانروایان و پیشوایان دینی شهر و روزگارش هم رسید. دگراندیشی و دلاوری دغدو سرانجام پدرش را بر آن داشت که از ترس فرمانروایان و پیشوایان دینی آن روزگار، دست دختر را گرفته روانۀ سرزمین دوری شود. دوغدو در سرزمین تازه، عروس شد و پسری آورد که او را زرتشت نامیدند.

این رویداد تاریخی در ششم فروردین سال ۱۷۶۷ پیش از میلاد، و در خراسان بزرگ رخ داد.

  • سوشیانت

مروری بر سلسله هخامنشی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۸ ق.ظ | ۰دیدگاه
پارسی ها و سلسله هخامنشی

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است.اینان دولتی تاسیس کردند که دولت قدیم را به استثنای دو ثلث یونان در تحت تسلط خود دراوردند , وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول مدت ۲۵ قرن متوالی, بلندی ها و پستی ها را پیمودند.

پارسی ها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران امده بودند.برای نخستین بار در سال نامه های اشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق.م نام کشور ( پارسوا )در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است.بعضی از محققین مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسو ا همان پارسی ها بوده اند.

البته کاملا محقق نیست که این نظریه درست باشد.تصور میشود اقوام پارسی پیش از انکه از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند , در این ناحیه توقف کوتاهی  نمودند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش , روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود , مستقر گردیدند.

  • سوشیانت

کوه زندان سلیمان در دوره هخامنشیان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۰۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

کوه زندان سلیمان
در ارتفاع ۶۵ متری این کوه دیواری مانند کمربند پس از حفاری مشاهده شده که طول این دیوار در حدود ۸۰۰ متر است در همین ارتفاع آثار و بقایای ساختمانی زیادی که همگی از سنگ ساخته شده و به انضمام دروازه ورودی که در سمت جنوب کوه مشرف بر جاده با پلههای عریض سنگی واقع شده که بسیار جالب توجه است.
ارتفاع هر یک از پلههای فوق به طور متوسط ۴۰ سانتیمتر است هنگام خاکبرداری از قسمت شرقی این کوه تعداد سه تمبوشهی سفالی و نسبتا طویل به دست آمد که آب را به زمینهای اطراف هدایت میکرده، و این خود دلیل بر آن است که در این محل دریاچه ای بوده است شبیبه دریاچه تخت سلیمان که به مرور ایام خشک گردیده. طول هر یک از ان تمبوشههای مزبور به ۳۵ تا ۴۰ سانتیمتر میرسد.

  • سوشیانت

آموزش و پرورش در دوران مـادها و هخامنشیان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ق.ظ | ۲دیدگاه

 

آموزش و پرورش در دوران فرمانروایی مادها :


مدارک موجود درباره ی تمدن و فرهنگ مادها آن چنان اندک است که امکان اظهار نظر قطعی را درباره ی اوضاع فرهنگی مادها دشوار میسازد. در واقع درباره ی “معارف مادها” اطلاعاتی در دست نیست زیرا که نه سنگ نبشته ای از آنان تاکنون کشف شده است تا مدرک قرار داده شود و نه از یونانی ها و یا ملل دگر در زمینه ی اوضاع فرهنگی آنان اطلاعات جامعی به دست آمده است (بیژن، برگ١٢٠). حتا تاکنون هیچ مدرک مستقیمی که بر آشنایی مادها با خط و کتابت دلالت کند به دست نیامده است (دیاکونوف، برگ ٣٣٩). لیکن تا حدی آموزش و پرورش اجتماعی مادها را میتوان از کیفیت آموزش و پرورش عصر هخامنشی حدس زد، زیرا که پارسها در بادی امر از نظر تمدن و معارف در رتبه ای پایین تر از مادها قرار داشتند، لیکن همنژاد و همکیش و همزبان آنان بودند و وقتی که پارسیان بر آنان سلطه یافتند تمدن آنان را نیز گرفتند (با توجه به این نکته که تمدن هخامنشی از تمامی تمدنهای تابع خود از جمله تمدن ایلامی برای رشد خویش استفاده نموده است).

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ