ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

افشاریه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۳۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

ایل افشار

 

افشارها طایفه‌ای از اوغوزها هستند که در ایران، ترکیه و افغانستان پراکنده‌اند.اَفشار یا اوشار یکی از ایل‌های ترکمان است که در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی عثمانی به ایران آمدند و پایه‌های دودمان صفوی را بنیاد گذاردند. این ایل به دو شعبه بزرگ تقسیم می‌شد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و دره گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمانان مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند. ایل افشار ترک زبانند.

طایفه‌ افشار گروهی‌ از ترکمنانان‌ غز بودند که‌ در عهد ‌سلجوقیان از آسیای‌ میانه‌ و ترکستان‌ به‌ ایران‌ مهاجرت‌ کرده‌ و در نواحی‌ آذربایجان‌ ایران‌ سکونت‌ یافتند. آنان‌ در عهد ‌صفویه یکی‌ از هفت‌ قبیله‌ اصلی‌ بودند که‌ در به‌ قدرت‌ رساندن‌ این‌ سلسله‌ نقش‌ مهمی‌ ایفا نمودند. افشارها که‌ به‌ شعب‌ مختلف‌ تقسیم‌ شده‌ بودند در زمان‌ شاه‌ اسماعیل‌ صفوی‌ به‌ شمال‌ خراسان‌ کوچانده‌ شدند تا از حملات‌ مداوم‌ ازبکان‌ به‌ نواحی‌ مرزی‌ خراسان‌ جلوگیری‌ کنند.
مؤسس‌ این‌ سلسله‌ نادر پسر امامقلی‌ از قبیله‌ افشار بود. وی‌ کودکی‌ و جوانی‌ سختی‌ را پشت‌ سرگذاشت‌ و پس‌ از روبرو شدن‌ با ناملایمات‌ گوناگون‌، در حالی‌ که‌ کشور ایران‌ عرصه‌ تاخت‌ و تاز سپاهیان‌ افغان‌ و عثمانی‌ شده‌ بود و ازبکان‌ نیز مناطقی‌ از شرق‌ کشور را ضمیمه‌ خود کرده‌ بودند، قد برافراشت‌ و در اندک‌ مدتی‌ نظر آخرین‌ پادشاه‌ صفوی‌ شاه‌ طهماسب‌ را که‌ زبونانه‌ در صدد جلب‌ حمایت‌ امراء و بزرگان‌ ایران‌ بود به‌ خود جلب‌ کرد. نادر پس‌ از چندی‌ با کنار زدن‌ رقبای‌ اصلی‌ خود به‌ سردار بزرگ‌ شاه‌ طهماسب‌ مبدل‌ گشت‌ و به‌ جنگ‌ با محمود و اشرف‌ افغان‌ که‌ بیش‌ از هفت‌ سال‌ کشور ایران‌ را محل‌ چپاول‌ و غارت‌ خود ساخته‌ بودند برخاست‌. شجاعت‌ و کفایت‌ مدبرانه‌ نادر سبب‌ شد که‌ وی‌ در اندک‌ مدتی‌ افغان‌ها را به‌ سختی‌ شکست‌ داده‌ و آنان‌ را از ایران‌ بیرون‌ راند. وی‌ سپس‌ به‌ سلسله‌ جنگهایی‌ بر علیه‌ عثمانیان‌ که‌ بخش‌ وسیعی‌ از غرب‌ و شمال‌ غرب‌ ایران‌ را به‌ تصرف‌ خود در آورده‌ بودند دست‌ یازید و پس‌ از بیرون‌ راندن‌ آنان‌ و همچنین‌ روسها از خاک‌ ایران‌ طی‌ مراسمی‌ مفصل‌ در دشت‌ مغان‌ خود را شاه‌ ایران‌ اعلام‌ کرد.
نادر در سال‌ 1148 ه. ق‌ بر تخت‌ سلطنت‌ تکیه‌ زد و پس‌ از آرام‌ کردن‌ برخی‌ از استقلال‌ طلبان‌ به‌ قندهار حمله‌ برد. وی‌ پس‌ از سرکوب‌ افغانیان‌ این‌ شهر، عازم‌ هندوستان‌ شد و در جنگ‌ کرنال‌ قشون‌ محمد شاه‌ پادشاه‌ هند را به‌ سختی‌ شکست‌ داد و پس‌ از تصرف‌ پیشاور، کشمیر، پنجاب‌ و لاهور وارد دهلی‌ شد. جنگ‌ کرنال‌ با کشتار فراوان‌ هندیان‌ و کسب‌ غنائم‌ بسیار به‌ پایان‌ رسید و نادر از هندوستان‌ عازم‌ خوارزم‌ گشت‌ و امیر آن‌ منطقه‌ را منقاد و مطیع‌ خویش‌ ساخت‌.
اواخر عمر نادر نیز همچنان‌ به‌ جنگ‌ با عثمانیان‌ و نبرد با شورشیان‌ داخلی‌ سپری‌ گشت‌. وی‌ که‌تعادل‌ روحی‌ خود را ازدست‌ داده‌ بود لکه‌ ننگینی‌ بر کارنامه‌ درخشان‌ خود نهاد و گروه‌ زیادی‌ از مردم‌ ایران‌ را به‌ قتل‌ رساند و پسر رشیدش‌ رضاقلی‌ میرزا را نیز بر اثر سوءظنی‌ باطل‌ کور کرد. نادر در سالهای‌ آخر زندگانی‌ خود تنها به‌ لشکریان‌ غیر ایرانی‌ خویش‌ اعتماد داشت‌ (ترکمنان‌، ازبکان‌ وافغانان‌) و حتی‌ درصدد برآمد طی‌ کودتایی‌ کلیه‌ صاحب‌ منصبان‌ و سرداران‌ ایرانی‌ را به‌ قتل‌ برساند ولی‌ نقشه‌ او فاش‌ شد و در سال‌ 1160 ه. ق‌ چند تن‌ از امراء او در فتح‌ آباد قوچان‌ به‌ خیمه‌اش‌ حمله‌ کرده‌ و او را کشتند.
پس‌ از نادر هرج‌ و مرج‌ وسیعی‌ سراسر ایران‌ را فرا گرفت‌ و هر یک‌ از سرداران‌ او در منطقه‌ای‌ از ایران‌ رایت‌ استقلال‌ برافراشتند. برادرزاده‌ نادر بنام‌ علیقلی‌ خان‌ نیز یک‌ چند به‌ نام‌ عادل‌ شاه‌ در خراسان‌ خود را شاه‌ خواند و تمامی‌ فرزندان‌ نادر را قتل‌ عام‌ کرد ولی‌ برادرش‌ ابراهیم‌خان‌ بر او شورید و عادل‌ شاه‌ را از سلطنت‌ برکنار کرد و خود بر تخت‌ نشست‌. ابراهیم‌ نیز پس‌ از مدتی‌ بقتل‌ رسید و شاهرخ‌ پسر رضاقلی‌ میرزا خود را شاه‌ خواند. وی‌ پس‌ از مدتی‌ از سلطنت‌ خلع‌ و نابینا شد ولی‌ بعد از روی‌ کار آمدن‌ چند مدعی‌ دیگر بار دیگر به‌ قدرت‌ دست‌ یافت‌ و در محدوده‌ای‌ کوچک‌ در ایالت‌ خراسان‌ فرمانروایی‌ کرد. این‌ شاهزاده‌ نگون‌ بخت‌ پس‌ از روی‌ کار آمدن‌ آقامحمدخان‌ قاجار به‌ وضع‌ دلخراشی‌ کشته‌ شد.
سلسله‌ افشاریه‌ را می‌توان‌ در خود شخص‌ نادر خلاصه‌ کرد. افشاریه‌ با ظهور نادر و آغاز سلطنت‌ اودر سال‌ 1148 ه. ق‌ آغاز و در سال‌ 1160 ه. ق‌ با قتل‌ نادر به‌ پایان‌ رسید. نادرشاه‌ علیرغم‌ اعمال‌ ناشایست‌ اواخر حکومت‌ خویش‌، در توسعه‌ تجارت‌ و بازرگانی‌ داخلی‌ و خارجی‌ کوشید و در صدد تشکیل‌ نیروی‌ دریایی‌ قدرتمندی‌ در شمال‌ و جنوب‌ ایران‌ بود. خرابه‌های‌ کلات‌ (محل‌ نگهداری‌ قرائن‌ و گنجینه‌های‌ وی‌) از نشیب‌ و فرازهای‌ ایران‌ در دوران‌ سلطنت‌ این‌ پادشاه‌ قدرتمند حکایت‌ می‌کند.

 

 

تیره‌های مستقل ایل افشار

پورممشالو، پیرمرادلو، آقاجان‌لو، ولی‌پور، قرایی، میرحسینی، فارسی‌مدان، میرجانی، قره‌قویونلو، قره‌گزلو، حمزه‌خانی، برآوردی، عمویی، غنچه‌ا‏، صادقی، رایینی، شهسواری، جامه‌بزرگی، مرادی، ساوندر، خبری.

از نظر قالی‌بافی، چادر نشینان افشار گره ترکی و روستائیان گره فارسی به کار می‌برند. در واقع اصالت قالیچه‌های کرمان را در کارهای ایلات افشار باید جستجو کرد که نقشه و طرز بافت آنها وجه مشترکی از هنر مردم آذربایجان و کرمان است که به خوبی با هم آمیخته شده‌است.

اسامی سلاطین افشاری و مدت هر یک

  1. نادرشاه

1148-1160 ه‍. ق

  1. عادلشاه و ابراهیم شاه برادرزادگان نادر

1160-1161 ه‍. ق

  1. شاهرخ شاه

1161-1210 ه‍. ق

  1. نادر میرزا

1210-1218 ه‍. ق

 
 

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ