اَلانها یکی از اقوام ایرانیتبار شمالی عهد باستان بودند. ریشه الانها در شرق دریای خزر است و نخست در تاریخ، در خوارزم، در سرزمینی که اکنون مرغزار خیوهاست، به نام اٌرس نامیده میشدند، سپس به قفقاز مهاجرت کردند. نام الان صورتی از واژه آریا است. بازمانده این قوم که در اوستیا در مرز روسیه و گرجستان زندگی میکنند قومیت و زبان خود را ایرون مینامند.
حماسه نرت حماسه ملی مردمان ایرانیتبار قفقاز شمالی و مردمان بازمانده الان است.
تاریخ الانها را میتوان به سه دوره تقسیم کرد.
-
از آغاز تا عصر مسیحیت و مهاجرت بزرگ
-
از پایان دوره پیشین تا حمله مغول
-
از حمله مغول تا کنون.
الانهای اروپایی
در دورهٔ اول ایشان قبایل چادر نشین، دامدار و رزمجو بودند که جنگجویان حرفهای در اختیار شاهنشاهی اشکانی، ساسانی و امپراتوران رومی قرار میداند. از جمله سواره نظام ایشان بسیار پرآوازه بودند. تاخت و تاز هونها، الانها را به دو بخش تقسیم کرد، بخش اروپایی و بخش قفقازی. گروهی از الانهای اروپایی به صورت مردمانی کوچنشین درآمدند که میان شرق و غرب اروپا پراکنده شدند و به همراه قبایل آلمانی ویزیگوت و وندالها به سمت سرزمین گل و اسپانیا رهسپار شدند. حتی گروهی از آنان تا شمال آفریقا نیز جلو رفتند.
الانها در این کوچ در کنار رومیان در نبرد کاتالانیا در سال ۴۵۱ میلادی با هونها به سرکردگی آتیلا جنگیدند. پس از مرگ آتیلا، الانها به همراه قبایل آلمانی تلاش کردند که از زیر یوغ هونها خارج شوند. بخش بزرگی از آنان در سرزمین گل و بخشی دیگر در منطقه کاتالانیا اسپانیا ساکن شدند. نام کاتالانیا تشکیل شده از گوت و الان است و به معنی استان گوتها و الانها. نام آلن در انگلیسی و فرانسوی یادگار این قوم است. الانها هم چنین تاثیر عمیقی بر ادبیات فلکلور سِلتی گذاشتند. افسانه شاه آرتور و سلحشوران میز گرد ریشه در افسانههای قبایل الانی اروپا دارد. گروهی از الانهای اروپایی در سواحل کنار دریای سیاه و شبه جزیره کریمه باقی ماندند.
الانهای قفقازی
الانهای قفقازی بخشایی از دشتهای قفقاز و دامنههای کوهساران سرچشمهای رود کوبان را از زلنچوک در غرب تا در الان در شرق را تسخیر کردند. به این صورت آنها یکجانشین شدند و به کشاورزی و دامپروری پرداختند. سپس شهرهایی ایجاد شد و ساختارهای حکومتی پدیدآمد. هم چنین مراودات فرهنگی و سیاسی با بیزانسیها، گرجیها، ابخازها، خزرهاو روسهاایجاد شد. از جمله این ارتباطات میتوان به ازدواجهای میان خاندانهای سلطنتی اشاره کرد.
از قرن پنجم با تبلیغایت مسیحیگری به وسیله بیزانسیها و پس از آن گرجیها و آمدن مبلغان مسیحی به سرزمین الانها ایشان در قرن دهم مسیحیت را پذیرفتند. گاهی ایشان از دروازه الانها وارد اران شده و پس از آن تا آذربایجان آمده کشتار و غارت میکردند در شاهنامه فردوسی در مورد گوشمال شدن ایشان به سبب حمله به ایران بوسیله خسرو انوشیروان نوشته شدهاست.
در سال ۸۷۵ میلادی سرداران خلیفه بغداد به قفقاز تاختند و بنیان کشورهای کرجیها، الانهاو ابخازها را برانداختند. و سرزمین خزرها را هم ویران کردند. اما الانها کشور و دولت خود را بازسازی کردند. در متون بیزانسی، فارسی و عربی سدههای میانه از ایشان نام برده شدهاست. مسعودی نوشتهاست: پادشاهی الانها از داغستان تا ابخازستان امتداد دارد و شاه الانها سی هزار سوار جنگی در خدمت دارد و روستاها بسیار نزدیک هم میباشند».
الانها پس از حملهٔ مغولها
هجوم مغولها در قرن سیزدهم و یورشهای تیمور در قرن جهاردهم ضریهای مرگبار بر کشور و مردم الان داشت. عزالدین ابن الاثیر الجزری گزارش دادهاست: تاتارها به الانها تاختند، ایشان را کشتار کردند و از هیچ هتک حرمت و چپاولی فروگزار نکردند و اسیر بسیار گرفتند و سپس به سوی قبچاقها تاختند». باقی مانده الانها به سه گروه تقسیم شدند:
یک گروه به سمت کوهپایهها و درههای قفقاز مرکزی عقب نشستند و تا به امروز در آن مکانها زندگی میکنند و خود را آسو ایرَتهو سزمینشان را آسِتیا»، ایرستانو الانیهمینامند. تعداد آنها حدود چهارصد هزار نفر تخمین زده میشود. شاخه شرقی این گروه خود را ایرونمینامد و شاخه شرقی خود را ایگوران». نام الان به صورت الانهنوز در میان فولکلور آنها باقی ماندهاست.
گروه دوم به همراه قبچاقها به سوی اروپا مهاجرت کردند و در مجارستان ساکن شدنددر نامهها و تاریخنامههای مجاری و روسی از ایشان به عنوان آس و یاس نام برده شدهاست. سرزمینی که ایشان اشغال کردند امروزه Jászság نامیده میشود که به معنی استان "Yas"ها است. آنها زبان و فرهنگ خود را تا قرن ۱۵ میلادی حفظ کردند ولی پس از آن کم کم زبان مجاری را پذیرفتند و میان ایشان جذب شدند.
گروه سوم به خدمت خاقانهای مغول درآمدند. بنا به نوشته تاریخنامههای چینی سلحشوری آنان "Asu"ها تاثیر فراوان در گسترش و پیشرفت مغولها داشتهاست. یک میسیونر کاتولیک به نام John de Marignolli که پنج سال را در چین میگذراند، نوشتهاست در آن منطقه که ساکن بودهاست تعداد الانها به سی هزار نفر میرسیدهاست. با گذشت زمان تعداد آنها به دلیل کشته شدن در جنگها کاسته میشود و باقی آنها نیز در جمعیت محلی حل میشوند.
الانها خط و نوشتاری بوجود نیاوردند و هیچ متنی به زبان آنها باقی نماندهاست مگر کتیبهای با الفبای یونانی بر روی سنگ آرامگاهی در سرشاخه رود کوبان.
منابع
-
محسنی، محمد رضا 1389: پان ترکیسم، ایران و آذربایجان انتشارات سمرقند
-
آرتور امانوئل کریستنسن، فراسوی دریای خزر- انتشارات طهوری، 1385
- ۹۱/۱۲/۲۶