ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۴۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فردوسی» ثبت شده است

هفت خوان رستم

سوشیانت | دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 نگاهی به هفت خوان

در سفری که رستم از سیستان به مازندران می رود تا کیکاوس را رها سازد ، برای او حوادثی پیش می آید که آنها را هفت خوان رستم می نامیم و عبارتنداز:

1. کشتن شیر 2.نجات از گرما و تشنگی 3.کشتن اژدها 4.هلاک کردن گنده پیر جادو 5. اسیر کردن اولاد دیو 6.کشتن ارژنگ دیو7.هلاک کردن دیو سفید.

  • سوشیانت

کشتی پهلوانی و ورزش های باستانی 3

سوشیانت | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ | ۲دیدگاه

‌رده ها در ورزش زورخانه‌ای

ورزش زورخانه‌ای هم مانند برخی از ورزش‌ها همانند دیگر ورزشکاران رشته های گوناگون بر پایه رده‌ای که دریافت می‌کنند حرکات را به نوبه خود انجام می‌دهند.

رده یک:

ورزشکار پس از یک سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن پیشوا برای او منکری می‌فرستد (بر منکر علی لعنت و دیگران می‌گویند بیشباد)

رده دو:

 ورزشکار پس از سه سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن پیشوا برای او صلوات ‌می‌فرستد.

رده سه:

ورزشکار پس از شش سال ورزش کردن و داشتن دست کم هجده سال کهن روزی (سن) به هنگام بالا و پایین آمدن از گود پیشوا برای او صلوات‌ می‌فرستد.

  • سوشیانت

کشتی پهلوانی و ورزش های باستانی 2

سوشیانت | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

ابزار های ورزشی

ابزار های ورزشی زورخانه مانند میل، کباده، سنگ، ابزارهای یاری دهنده آموزشی ارتشی بوده است که به جای گرز، کمان، سپر به‌کار‌گرفته‌ می شدند. در این میان کارایی تخته شنو و تخته شلنگ را باید روشن کرد. تخته شنو را جایگزین شمشیر باید دانست و انگیزه از ساختن آن جلوگیری از رسیدن نمناکی گود به پنجه و مچ دست‌های ورزشکاران بوده است تا از گرفتگی پا و واگیری سردی و شاید نمناکی به پای ورزشکاران و همچنین از پیامدهای آن جلوگیری شود. ولی تخته شلنگ که گفته می‌شود برای ورزیدن چالاکی(شاطری) بوده و شاید برای آمادگی ورزیدگی جهش بر پشت اسب هم بوده باشد ورزش شنو که بازوان و شانه ها را نیرومند ‌می‌کند برای ورزیدگی در جنگهای دریایی و گذر از رودخانه‌ها بوده است.

تخته شنا:

چوبی است هموار به درازای 70 سانتیمتر و گاهی کوچکتر و بزرگتر از این اندازه هم ساخته می شود. به زیر تخته نزدیک دو سر‌آن دو پایه زنخی به بلندی چهار سانتیمتر میخکوب شده است.

میل ورزش:

 افزاری است چوبی و کله قندی‌و توپر، ته آن گرد و هموار و سر‌آن تخت یا گرد است و در میان آن دستهای به درازای پانزده سانتیمتر فرو برده اند. سنگینی هر میل از پنج کیلو تا چهل کیلو گرم است .

  • سوشیانت

کشتی پهلوانی و ورزش های باستانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

کشتی پهلوانی و ورزش های زور خانه ای

دیباچه

ورزش زورخانه‌ای یا ورزش باستانی و یا ورزش پهلوانی نام گروهی حرکات ورزشی با اسباب و بی‌اسباب و آداب و آیین ها پیوسته به آنهاست که در گستره کهن نگاری و فرهنگی ایران از گذشته‌های دور همه گیری داشته است.ورزش‌های زورخانه‌ای نام دیگر آئین پهلوانی و از ورزش‌های کهن و بنام ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی می‌پردازند زورخانه نام دارد. هم چنین در زورخانه علاوه بر ورزش زورخانه‌ای کشتی پهلوانی نیز گرفته می‌شود.

  • سوشیانت

پادشاهی کیانیان ، کیخسرو

سوشیانت | سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

کیخسرو

یشت پنجم می گوید که کیخسرو پهلوان بی همال ایرانی و متحد کننده ی شهرهای شاهنشاهی ایران زمین،در نزدیکی دریاچه ی چئچست برای اردویسور آناهیتا قربانی میکند و از او میخواهد که فرش دهد،کامیابش کند و بر جاودان و امیران ستمکار پیروزش بخشد.در یشت نهم نیز از کیخسرو یاد شده و این یاد کرد حاوی آگاهی های ارزنده ایست که در شاهنامه نیز به چشم میخورد.در یشت سیزدهم و پانزدهم بر بخشی از کارهای پهلوانی کیخسرو آگاه میشویم.بنابر روایات ماخذ مزبور،ائوروسار که یکی از امیران مخالف و رقیب کیخسرو در جنگل سپید است،درابتدا و وسط و انتهای جنگل مزبور ایزد ویو را می ستاید و خواستار آن میشود که کیخسرو،آن استوار کننده ی شاهنشاهی ایران،بر وی ظفر نیابد و او توان آن را داشته باشد که از دست آن پادشاه بگریزد.بموجب نامه های پهلوی،کیخسرو پسر سیاووش،نتیجه ی ازدواج او با ویسپان فری "فرنگیس"دختر افراسیاب بوده و در تورانزمین بزرگ شده است.اما کیخسرو مانند کیکاووس "پادشاه هفت کشور"نیست،بلکه فقط شهریار کشور خونی رس معرفی شده است.

  • سوشیانت

داستان ضحاک و فریدون

سوشیانت | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

ضحاک

ضحاکاز پادشاهان اسطوره‌ای ایرانیان است. درشاهنامه پسر مرداس و فرمانروای دشت نیزه وران است. او پس از کشتن پدرش به ایران می‌تازد وجمشید را می‌کشد و بر تخت شاهی می‌نشیند. با بوسهٔ ابلیس،بر دوش ضحاک دو مار می‌روید. ابلیس به دست یاری او آمده و می‌گوید که باید در هر روز مغز سر دو جوان را به مارها خوراند تا گزندی به او نرسد.

و بدین‌سان روزگار فرمانروایی او هزار سال به درازا می‌کشد تا این که آهنگری به نام کاوه به پا می‌خیزد، چرم پارهٔ آهنگری‌اش(درفش کاویانی‌) را بر می‌افرازد و مردم را به پشتیبانی فریدون و جنگ با ضحاک می‌خواند. فریدون ضحاک را درالبرز کوه (دماوند) به بند می‌کشد

  • سوشیانت

اهریمن از دیدگاه فردوسی

سوشیانت | يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 اهریمن در نظر فردوسی

 حوادث شاهنامه بر محور پیکار بی‏امان نیکی با بدی و حقانیت با ستم و زشتی با زیبائی‏ میگردد و هر حماسه آفرینی فردوسی بر بنیادی انسانی پی‏ریزی میشود که طبعا نتیجهء ان غلبه‏ حق بر ستم و نیکی بر بدی و زیبائی بر زشتی است.بنابراین در پایان ستیزه‏های فرزندان‏ سلم و تور با فرزندان ایرج،ایرانیان علیرغم ناکامیهای فراوان پیروز میگردند و کین ایرج و سیاوش و بسا دلاوران ایرانی دیگر که در طول نبردهای سلحشورانه جان از کف داده‏اند گرفته میشود و گوئی بزانو درآمدن افراسیاب اوج شکوهمندی پیروزی حق بر باطل است‏ که البته جاودانه نیست ولی حتمی است.

  • سوشیانت

ضحاک

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۴۳ ب.ظ | ۰دیدگاه
ضحاک

داستان ضحاک با پدرش: 
ضحاک فرزند امیری نیک سرشت و دادگر به نام« مرداس» بود. اهریمن که در جهان جز فتنه و آشوب کاری نداشت کمر به گمراه کردن ضحاک جوان بست. به این مقصود خود را به صورت مردی نیکخواه و آراسته درآورد و پیش ضحاک رفت و سر در گوش او گذاشت و سخنهای نغز و فریبنده گفت. ضحاک فریفته او شد. آنگاه اهریمن گفت: « ای ضحاک، می خواهم رازی با تو درمیان بگذارم. اما باید سوگند بخوری که این راز را با کسی نگویی.» ضحاک سوگند خورد. 
اهریمن وقتی مطمئن شد گفت: « چرا باید تا چون تو جوانی هست پدر پیرت پادشاه باشد؟ چرا سستی می کنی؟ پدرت را از میان بردار و خود پادشاه شو. همه کاخ و گنج و سپاه از آن تو خواهد شد.» 

  • سوشیانت

جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ | ۱دیدگاه

جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

 

 

معانی‌ اهورا 
5-1- اشو زرتشت‌ خداوند را به‌ نامهای‌ اَهورا ، مَزدا ، اَشا یا ترکیبی‌ از آنها و بیشتر به‌ نام‌ اَهورامَزدا و یا مَزدااَهورا و گاهی‌ هم‌ مَزدا اَشا خوانده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌: واژه‌ «اَهورامَزدا» در یسناهای‌ 2-28 و 1-53؛ واژه‌ «مَزدااَهورا» در یسنا 10-50؛ واژه‌ «مَزدااَشا» در یسناهای‌ 7 و 6-49 و 7 و 3-50؛ واژه‌ «اَهورا» در یسنا 5-28 و 3-44؛ واژه‌ «مَزدا» دریسناهای‌ 1-28 و 2-44 آمده‌ است‌). اَهورامَزدا به‌ چَمْ (معنی‌) هستی‌ بخش‌ ، سروردانا و داور هستی‌ است‌. آنچه‌ که‌ فردوسی‌ « خداوند جان‌ و خرد » خوانده‌ است‌. 
اَهورا از اندیشه‌ اَه‌ به‌ معنای‌ هستی‌؛ مَزدا از ریشه‌ مَنَ به‌ معنای‌ منش‌ و خرد و اَشا به‌ معنای‌ راستی‌ و داد است‌. «اَشا» همچنین‌، هنجار (قانون‌) طبیعی‌ و خدایی‌ است‌ که‌ آفرینش‌، را سامان‌ می‌دهد و اندیشه‌، گفتار و کردار آدمیان‌ را ارزیابی‌ می‌کند. این‌ سه‌ نام‌، ویژگی‌ بنیادی‌ خداوند را که‌ هستی‌ (مطلق‌ وجود)، دانایی‌ (عقل‌) و داد (عدل‌) باشد، باز گو می‌کند. با توجه‌ به‌ اینکه‌ خداوند کلی‌ و مطلق‌ و آدمی‌ جزئی‌ و آدمی‌ جزئی‌ و نسبی‌ است‌؛ شناخت‌ خداوند با تواناییهای‌ محدود آدمی‌ و تعریف‌ او با واژه‌های‌ قراردادی‌ شدنی‌ نیست‌. با همه‌ی‌ اینها، آدمی‌ کوشاست‌ تا با خرد « مَنَ » وجدان‌ « دَاِنا » و بینش‌ ( بَاُدا » حقیقت‌ هستی‌ (وجود) را دریابد و دهنده‌هستی‌ (خالق‌) را بشناسد. خدایِ زرتشت‌، اَهورامَزدا، هستی‌ دهنده‌ و خرد است‌. 

  • سوشیانت

تفاوت شاهزاده شیرین ولیلی

سوشیانت | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون

ماجرای "خسرو و شیرین"را نظامی در سال 576 سروده است و منظومه "لیلی و مجنون"را 8 سال بعد.اگر سال تولد او در حوالی 530 باشد هردو منظومه محصول دوران پختگی طبع وی است. جدایی از اینکه فردوسی بزرگ نیز پیش از نظامی گنجوی شرح کامل عاشق شدن خسرو و شیرین را بیان نموده است . 

نظامی بعداز سرودن "مخزن الاسرار"که مجموعه ای حکمی و عرفانی است،به نظم داستان عاشقانه –به تعبیر خودش هوسنامه-"خسرو و شیرین"پرداخته است،و توجیهش برای این تغییر ذائقه و پرداختن از معارف الهی به معاشقات بشری و زمینی ،اینکه در جهان امروز و میان ابنای بشر کسی نیست که او را هوس مطالعه هوسنامه ها نباشد.و انگیزه اش در نظم داستان ظاهرا"تدارک هدیه ایست به مناسبت جلوس طغرل بن ارسلان سلجوقی بر تخت شاهی،و واقعا"یادی از معشوق در جوانی از کف رفته اش "آفاق". 

این منظومه موفقترین اثر نظامی است ،زیرا علاوه بر یاد "آفاق"،زمینه داستان باب طبع شاعر است که مرد زاهد از جهان بریده «کفی پست جوین ره توشه کرده»به شدت دلبسته توصیف تجملات است و نقاشی صحنه های پر شکوه و بزمهای شاهانه و مجالس پر زر و زیور عیش و طرب؛و این همه در قلمرو "مهین بانو"ی ارمنی و بارگاه "خسرو پرویز"ساسانی فراهم است.شیخ گنجوی چون زمینه داستان را مناسب هنرنمایی می بیند با نهیب«فرس بیرون فکن میدان فراخ است»همه استعدادهای خداداده را در صحنه آرائیهای داستان به نحوی ظاهر می کند که در این 800 ساله کسی از حریفان و مدعیان با همه تلاشها نتوانسته به گردش برسد. 

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ