ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،هوشنگ

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

باستان‌شناسی شاهنامه

بخش دوم عصر هوشنگ

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.       دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

 باستان‌شناسی شاهنامه: دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ

دوره میان‌سنگی را با نام‌های دوره مزولیتیک (Mesolithic)، دوره فراپارینه‌سنگی (Epipaleolithic) و بر اساس شیوه‌های ابزارسازی، دوره زارزی/ زارزین (Zarzian) نیز می‌شناسند. دوره میان‌سنگی را نباید به دوره پارینه‌سنگی میانی اشتباه گرفت.

در دوره میان‌سنگی انسان با امکان ذخیره مواد غذایی گیاهی و جانوری آشنا می‌شود. در این دوره، کنترل مواد غذایی جانوری با شکار نکردن بچه حیوانات و ماده‌های آبستن آغاز می‌شود. سپس محافظت از آن حیوانات از بیم فرار نکردن، موجب آغاز روند اهلی شدن حیوانات می‌گردد.

از دوره میان‌سنگی، نمونه‌هایی از ساخت و بکارگیری داس شناخته شده است که خبر از آشنایی انسان با کشت و زرع می‌دهد. این داس‌ها از جنس سنگ و نیز با استخوان شکاف داده شده و نصب دندانه‌های برنده ریز از جنس سنگ در میان آن و الحاق دسته چوبی بر انتهای آن ساخته می‌شده‌اند. تعداد زیاد سنگ‌ساب‌های پیدا شده، از رسیدن انسان مرحله آماده‌سازی غذا آگاهی می‌دهند. سه عامل: اهلی کردن حیوانات، آغاز کشاورزی و آماده‌سازی غذا، موجب می‌شود تا انسان به زمین و سرزمین وابستگی و تعلق خاطر پیدا کند و به مرحله یکجانشینی برسد.

در این دوره انسان موفق به ساخت ابزار سنگی بسیار ریز و تراشنده‌ها و قلم‌های حکاکی سنگی، و نیز سوزن و درفش از جنس استخوان می‌شود. ساخت ابزار سنگی با سنگ اُبسیدین (Obsidian) وارداتی (سنگ شیشه آتشفشانی) متداول می‌شود که نشان از آشنایی بشر با تجارت دارد.

زیورآلات زنانه از جنس سنگ و صدف و استخوان‌های تراش‌خورده در گورهایی که در کف غارها حفر می‌شده‌اند، پیدا شده است و حکایت از بهبود نسبی شرایط زندگی انسان دارد. جمعیت انسان که در پایان دوران پارینه‌سنگی به حداقل خود رسیده بود، اندک‌اندک فزونی می‌گیرد و بر جمعیت بشری افزوده می‌گردد.

نمونه سکونتگاه‌های برجای مانده از زندگی انسان در دوره میان‌سنگی عبارتند از:

- غارهای هوتو و کمربند در جنوب بهشهر. در غار کمربند اسکلت کامل یک دختر نوجوان ۱۲ ساله با قدمت ۱۲٫۰۰۰ سال پیدا شده که کهن‌ترین اسکلت کامل به دست آمده در فلات ایران است.

- غار خر (مَر خر) در بیستون. در این غار بزرگ نمونه‌هایی از ابزارهای سنگی و آثار متعلق به دوره میان‌سنگی از عمق چهار متری کف غار به دست آمده است. بیشتر استخوان‌های جانوران پیدا شده در این غار متعلق به بز و گوسفند بوده‌اند و این در قیاس با دوره گذشته، بر آغاز روند اهلی شدن حیوانات صحه می‌گذارد.

- قرارگاه‌های اوزبوی (مشهور به فرهنگ «کَلتِه‌منار») در اطراف خشک‌رود اوزبوی در ترکمنستان میانی و در امتداد گذرگاه کهن رود آمودریا/ جیحون. در این قرارگاه‌ها نخستین نمونه‌های خانه‌سازی در فلات ایران شناسایی شده است. این خانه‌ها در واقع گودال‌های کوچک و باریک و بلندی هستند که در زمین حفر شده و روی آنها با شاخ و برگ پوشانده می‌شده است. عامل نخستین ساخت چنین آلونک‌هایی، ایجاد مکانی برای اختفا و کمین‌گذاری برای شکار حیواناتی بوده است که برای نوشیدن آب به کنار رود اوزبوی می‌آمده‌اند. در این قرارگاه‌ها همچنین تعداد زیادی پیکان‌های سنگی پیدا شده است.

- دیگر نمونه‌های سکونتگاه‌های این دوره عبارتند از: غار خونیک در بیرجند، غارهای جَبَل و دَم‌دَم چشمه در جنوب شرقی دریای کاسپی/ مازندران و در جمهوری ترکمنستان، غار کرفتو در نزدیکی سقز، غار زارزی در کردستان عراق (نام دیگر این دوره از نام همین غار گرفته شده است)، غارهای مار و اسب در شمال کابل در افغانستان و غار دره‌کور در پامیر بدخشان.

مقایسه دوره میان‌سنگی با عصر هوشنگ

مشخصه‌های زندگی انسان در عصر هوشنگ که در شاهنامه فردوسی آمده، عبارت است از: اشاره فردوسی به غلبه هوشنگ بر دیو سیاهِ گرگ‌صفت که همان سرما و یخبندان باشد (بیازید چون شیر هوشنگ چنگ/ جهان کرد بر دیو نستوه تنگ، بسی رنج برد اندران روزگار/ به افسون و اندیشه بی‌شمار)، ساخت ابزار سنگیِ سخت همچون آهن (نخستین یکی گوهر آمد به چنگ/ به دانش ز آهن جدا کرد سنگ، سرِ مایه کرد آهن آبگون/ کزان سنگ خارا کشیدش برون)، روی آوردن به کشت و زرع (به جوی و به رود آب را راه کرد/ به فر کیی رنج کوتاه کرد، چراگاه مردم برو بر فزود/ پراکندن تخم و کشت و درود، ازان پیش کین کارها شد بسیچ/ نبُد خوردنی‌ها جز از میوه هیچ)، اهلی کردن حیوانات (جدا کرد گاو و خر و گوسپند/ به ورز آورید آنچه بود سودمند)، یکجانشینی و وابستگی به سرزمین (برنجید پس هر کسی نان خویش/ بورزید و بشناخت سامان خویش)، و نیز در همه جا سخن از هوش و فرهنگ و مغز هوشنگ و مقاومت و چاره‌جویی او در برابر مصائب و دشواری‌های روزگار (هر آنکس که بر سنگ آهن زدی/ ازو روشنایی پدید آمدی).

یادآور می‌شود که داستان کشف آتش در زمان هوشنگ از ساخته‌های جدیدتر است و افزوده به شاهنامه است که تحت تأثیر و با الهام از بیت بالا سروده شده است. این ابیات در ‌برخی نسخه‌های متقدم شاهنامه و از جمله کهن‌ترین آن (دست‌نویس فلورانس) وجود ندارد.

این مشخصه‌ها مطابق است با چگونگی زندگی انسان در دوره میان‌سنگی (از ۱۵٫۰۰۰ سال تا ۱۰٫۰۰۰ سال پیش). در این دوره انسان بر دوره یخبندان غلبه می‌کند و آنرا پشت سر می‌گذارد، ابزار سنگی و تراشنده و اسکنه‌های سخت و ریزتراش می‌سازد، کشاورزی را آغاز می‌کند، به اهلی کردن حیوانات روی می‌آورد، یکجانشین می‌شود، و با هوشمندی خویش راهکارهای تازه‌ای برای بهبود زندگانی خود فراهم می‌کند.

با توجه به مقایسه داده‌های باستان‌شناختی با رویدادهای شاهنامه فردوسی، به نظر می‌رسد که عصر هوشنگ با دوره میان‌‌سنگی مطابقت دارد.

 

 

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ