ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

سده جشن بزرگ آتش با خاستگاه کیهانی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جشن سده: جشن بزرگ آتش با خاستگاه کیهانی

این گفتار در کتاب «نوروزنامه: پنجاه گفتار در زمینه پژوهش‌های ایرانی» (تهران، ۱۳۸۶) از همین نگارنده منتشر شده است.

جشن «سَـدَه» بزرگترین جشن‌ آتش و یکی از کهن‌ترین آیین‌های گروهی و اشتراکی شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن و در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه، همه مردمانِ سرزمین‌های ایرانی بر بلندای کوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هایی برمی‌افروخته و هنوز هم کم‌‌وبیش بر می‌افروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعله‌های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌های گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می‌کنند. همچنین در برخی نواحی، به جشن‌خوانی، بازی‌ها و نمایش‌های دسته‌جمعی نیز می‌پردازند.

گستره جشن

در گذشته، جشن سده در گستره پهناوری از آسیای کوچک (آناتولی) تا استان سین‌کیانگِ چین یعنی در سرتاسر فلات ایران، در بین همه مردمان، فارغ از هر قومیت یا گرایش دینی رواج داشته و به مانند نوروز در روایت‌های مکتوب تاریخی به آن اشاره شده است.

امروزه تا آنجا که نگارنده آگاهی دارد، این مراسم در میان روستا‌نشینان شمال شرقی کشور (همچون آزادوَر و روستاهای دشت جوین)، در بخش‌هایی از افغانستان و آسیای میانه (با نام «خِـرپَـچار»)، در کردستان (پیرامون سلیمانیه و اورامانات)، نواحی مرکزی ایران (با نام‌های «هله‌هله»، «کُـرده»، «جشن چوپانان») و در میان برخی روستانشینان و عشایر لرستان، کردستان، آذربایجان و کرمان رواج دارد.

  • سوشیانت

 

آگاهی ایرانیان از گردش زمین بر گرد خورشید

می‌دانیم که اثبات گردش زمین بدور خورشید که ناقض نظریه «زمین‌مرکزی» پیشینیان بوده، به یوهانس کپلر (سده هفدهم میلادی) منسوب است. اما پیش از او گالیله و کوپرنیک (هر دو در سده شانزدهم) به فرضیه خورشید مرکزی اعتقاد داشته، اما موفق به اثبات آن نمی‌شوند. در نتیجه افتخار اثبات ریاضی این پدیده از آنِ کپلر است. کوپرنیک در کتاب «درباره گردش افلاک آسمانی» صادقانه بیان می‌کند که تحت تأثیر افکار «ابن شاطر» قرار داشته است.

منابع موجود ایرانی نشان‌دهنده این است که هر چند ایرانیان موفق به اثبات حرکت زمین نشده بودند (و یا دستکم منابعی در این زمینه در اختیار ما نیست)؛ اما گروهی از دانشمندان ایرانی بر چنین نظریه‌ای اعتقاد داشته‌اند که در واقع خورشید ثابت بوده و زمین بر گرد آن در چرخش است. یکی از شواهد مکتوب، کتاب «اعلاق‌النفیسه» نوشته ابن‌رسته اصفهانی (قرن سوم هجری/ نهم میلادی) است که تنها یک جلد از هفت جلد آن باقی مانده است.  

  • سوشیانت

مروری بر اختر شناسی در ایران باستان

سوشیانت | يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۳۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

اختر شناسی در ایران

اخترباستان‌شناسی یا باستان‌ستاره‌شناسی Archaeoastronomy دانشی نوین و میان‌رشته‌ای از علوم باستان‌شناسی، ستاره‌شناسی و مردم‌شناسی/ فرهنگ‌شناسی قومی Anthropology/ Ethnology است که به بررسی تأثیر و نفوذ پدیده‌های کیهانی و حرکات اجرام آسمانی بر روی هنرها، آیین‌ها، ادیان، باورداشت‌ها و دیگر پدیده‌های فرهنگی مردمان باستان می‌پردازد.

دانش اخترشناسی‌باستانی Historical Astronomy که به بررسی تاریخی علم نجوم/ هیئت می‌پردازد، علیرغم برخی کارکردها و حوزه‌های مطالعاتی مشترک با اخترباستان‌شناسی، شاخه پژوهشی متفاوت و مستقلی است.

اخترباستان‌شناسی، زیرشاخه‌ها و گرایش‌های گوناگونی دارد که در آن میان می‌توان از اسطوره‌شناسی کیهانی Cosmological Mythology، اختر‌قوم‌شناسی Ethnoastronomy و معماری نجومی Astronomical Architectonics نام برد. مطالعه و بررسی در نظام‌های گاهشماری و زمان‌سنجی و ابزارهای آن در دوران باستان نیز از حوزه‌های پژوهشی اخترباستان شناسان بشمار می‌رود.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،طهمورث

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

باستان‌شناسی شاهنامه

بخش سوم روزگار طهمورث

 روزگار پارینه‌سنگی، روزگار کیومرث

2.        زمانه میان‌سنگی، روزگار هوشنگ

3.       زمانه نوسنگی، روزگار طهمورث

4.       زمانه مس، روزگار جمشید

5.       زمانه مفرغ، روزگار آژی‌دهاک

6.       زمانه آهن، روزگار کاوه و کیانیان

باستان‌شناسی شاهنامه:

 دوره میان‌سنگی، روزگار طهمورث

زمانه نوسنگی (Neolithic) را با نام روزگار سنگ نوین (New Stone era) و نیز به ویژه آغاز آنرا با نام دگردیسی نوسنگی (Neolithic Revolution) می‌شناسند.

در زمانه نوسنگی چگونگی آب‌وهوایی بهبود چشمگیری می‌یابد. جایگاه های کوچک آدم‌در زمانه میان‌سنگی گسترش  می‌یابند و همراه با گسترش کشاورزی و رام شدن بی‌خرده(کامل) جانورانی همچون بز و گوسفند، دگرگون به سکونتگاه‌هایی می‌شوند که می‌توان نام آنها را خانه و روستا نهاد. پیدا شدن استخوان سر ‌هایی از میش بی شاخ از رام شدن گوسفند پیش از این زمانه بازگویی می‌کند. آدم‌به فن‌آوری سفال دست‌ساز پی می‌برد و همزمان با آن ظروفی همچون کاسه و سینی از سرشت سنگ می‌سازد. پیکرک‌های گلی به فراوانی ساخته می‌شوند. پیدا شدن شمارگان فراوانی دوک نخ‌ریسی سنگی نشان از آشنایی آدم‌با ریسندگی و بنابراین بافت پوشاک دارد. حصیربافی و فرشبافی (و نه قالیبافی) روا می‌شود. کشت گندم، جو و عدس همه‌گیر  می‌گردد و ماندگاری آن، رام شدن این دانه‌ها را به همراه دارد.  

آدم روزگار نوسنگی هنوز با خانواده به دریافته آینده آن آشنا نیست و چه بسا همگی مردم یک روستا در گزاره یک خانواده بزرگ یکتا هستند. هر چند که از چگونگی فراخورات زن و مرد آگاهیی در دست نیست، اما بودن انبارها و تنورها و آتشدان های هموند ،‌و نیز جایگاه متمرکزی برای نگهداری ابزار زراعی، بر زندگی همسوییی آنان‌ و نبود دارندگی ویژگانی فرنودی ‌می‌کند.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،جمشید

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۲۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

باستان‌شناسی شاهنامه

بخش چهارم عصر جمشید

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.       دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

باستان‌شناسی شاهنامه: دوره مس، عصر جمشید

دوره مس یا کالولیتیک (Chalcolithic/ Copper Age) را با نام‌های عصر اِنِئالیتیک (Eneolithic/ Æneolithic)، عصر سنگ و مس، و عصر پیش از شهرنشینی نیز می‌شناسند.

در این دوره انسان موفق به کشف مس می‌شود و برای نخستین بار با یک فلز و چگونگی استخراج و بهره‌برداری از آن آشنا می‌گردد. او در آغاز مس را با چکش‌کاری به شکل دلخواه حالت می‌دهد و سپس فن‌آوری ریخته‌گری و ساخت قالب را ابداع می‌کند. کشف مس و فعالیت‌ها و حرفه‌های متعدد مرتبط با آن موجب دگرگونی در نیروهای تولیدی جامعه می‌گردد.

در همین دوره، چرخ به عنوان یکی از بزرگترین اختراعات بشری ساخته می‌شود. کشتی‌رانی رایج می‌گردد. پیشرفت‌های متعددی در پزشکی روی می‌دهد که نمونه‌ای از آن تراش دندان پوسیده با مته‌های سنگی یک میلیمتری و جراحی جمجمه برای معالجه ئیدروسِفالی است.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،هوشنگ

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

باستان‌شناسی شاهنامه

بخش دوم عصر هوشنگ

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.       دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

 باستان‌شناسی شاهنامه: دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ

دوره میان‌سنگی را با نام‌های دوره مزولیتیک (Mesolithic)، دوره فراپارینه‌سنگی (Epipaleolithic) و بر اساس شیوه‌های ابزارسازی، دوره زارزی/ زارزین (Zarzian) نیز می‌شناسند. دوره میان‌سنگی را نباید به دوره پارینه‌سنگی میانی اشتباه گرفت.

در دوره میان‌سنگی انسان با امکان ذخیره مواد غذایی گیاهی و جانوری آشنا می‌شود. در این دوره، کنترل مواد غذایی جانوری با شکار نکردن بچه حیوانات و ماده‌های آبستن آغاز می‌شود. سپس محافظت از آن حیوانات از بیم فرار نکردن، موجب آغاز روند اهلی شدن حیوانات می‌گردد.

از دوره میان‌سنگی، نمونه‌هایی از ساخت و بکارگیری داس شناخته شده است که خبر از آشنایی انسان با کشت و زرع می‌دهد. این داس‌ها از جنس سنگ و نیز با استخوان شکاف داده شده و نصب دندانه‌های برنده ریز از جنس سنگ در میان آن و الحاق دسته چوبی بر انتهای آن ساخته می‌شده‌اند. تعداد زیاد سنگ‌ساب‌های پیدا شده، از رسیدن انسان مرحله آماده‌سازی غذا آگاهی می‌دهند. سه عامل: اهلی کردن حیوانات، آغاز کشاورزی و آماده‌سازی غذا، موجب می‌شود تا انسان به زمین و سرزمین وابستگی و تعلق خاطر پیدا کند و به مرحله یکجانشینی برسد.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،کاوه و کیانیان

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۵۶ ب.ظ | ۱دیدگاه

باستان شناسی شاهنامه

بخش ششم عصر آهن و کیانیان

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.       دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

 باستان شناسی شاهنامه: دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان 

دوره آهن (Iron Age) پس از یک دوره رکود ناشی از خشکسالی که اوج آن حدود دویست سال (از ۴٫۰۰۰ سال تا ۳٫۸۰۰ سال پیش) به طول انجامید، آغاز می‌شود. این دوره به سه زیردوره آهن ۱ (۳٫۸۰۰ تا ۳٫۳۰۰ سال پیش)، آهن ۲ (۳٫۳۰۰ تا ۳٫۰۰۰ سال پیش) و آهن ۳ (۳٫۰۰۰ تا ۲٫۷۰۰ سال پیش) تقسیم می‌شود.

در این دوره انسان موفق به کشف آهن و بکارگیری آن می‌شود. پیدایش آهن به عنوان سخت‌ترین فلزی که انسان بدان دست یافته بود، موجب انقراض قطعی ابزارهای سنگی می‌شود که هنوز کم و بیش در دوره‌های مس و مفرغ تداول داشت. کشف آهن خود محصول توانایی انسان در دستیابی به حرارات ۱۵۰۰ درجه بوده است. با اینکه پیدایش آهن خود موجب پیدایش شیشه و شیشه‌گری و برخی حرف وابسته بدان می‌گردد، اما در مجموع تأثیر چندانی بر روی بهبود زندگی انسان و رفاه او نمی‌گذارد. بلکه موجبات ساخت ابزار جنگی سخت‌تر را فراهم می‌کند.

  • سوشیانت

تاریخ ایران باستان در شاهنامه،ضحاک

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

باستان‌شناسی شاهنامه

بخش پنجم  دوره مفرغ، عصر ضحاک

1.       دوران پارینه‌سنگی، عصر کیومرث

2.        دوره میان‌سنگی، عصر هوشنگ 

3.       دوره نوسنگی، عصر طهمورث

4.       دوره مس، عصر جمشید

5.        دوره مفرغ، عصر ضحاک

6.       دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان

باستان‌شناسی شاهنامه: دوره مفرغ، عصر ضحاک

دوره مفرغ یا برنز (Bronze Age) را عصر شهرنشینی نیز می‌نامند. این دوره پس از پایان طوفان‌ها و بارندگی‌های سیل‌آسایی که حدود ۵۰۰ سال به درازا انجامید و تقریباً تمامی دستاوردهای بشر در فلات ایران و سرزمین‌های مجاور آنرا از میان برد، آغاز می‌شود. دوره مفرغ در جنوب غربی فلات ایران همزمان است با دوره عیلام قدیم و سلسله‌های «اَوان»، «سیماش» و «سوکّل‌مَخ».

در این دوره انسان پس از پایان بارندگی‌هایی که موجب به زیر آب رفتن سکونتگاه‌های قبلی و دشت‌ها و زمین‌های زراعی شده بود، مجدداً به سرزمین‌های پیشین باز می‌گردد و سکونتگاه‌های خویش را احیاء می‌کند. در این دوره فلز قلع یا اَرزیز کشف می‌شود و ترکیب آن با مس موجب دستیابی انسان به آلیاژ تازه‌ای می‌گردد که علاوه بر اینکه در قیاس با مس سخت‌تر است و استحکام بیشتری دارد، از آن سریع‌تر و در دمایی پایین‌تر ذوب می‌شود.

کشف قلع و ساخته شدن مفرغ که با توسعه کشاورزی و پیشه‌های تخصصی همراه بود، منجر به رسیدن انسان به مرحله شهرنشینی شد. رسیدن به این مرحله برای انسان اجتناب‌ناپذیر بود، چرا که شرایط پیدایی آن فراهم شده بود: دگرگونی در نیروهای تولیدی جامعه و روابط تولیدی، گسترش مبادلات تجاری، و پیدایش مازاد محصول و دارایی خصوصی. کشف طلا، نقره و سرب نیز که در این دوره اتفاق افتاد، منجر به گسترش بیشتر دارایی خصوصی شد.

  • سوشیانت

مروری بر جشن های ایرانی

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

پیشگفتار

یکی از نکته‌هایی که در سال‌های اخیر و در بسیاری از نشست‌ها و سخنرانی‌ها به فراوانی پرسیده می‌شود، زمان درست و دقیق برگزاری جشن‌ها، گردهمایی‌ها و آیین‌های ملی ایران باستان است. پرسش‌های فراوان در این باره نشاندهنده توجه مردم و به ویژه جوانان به شناخت و برگزاری آیین‌های کهن، و از سوی دیگر نشاندهنده سردرگمی آنان در میان تقویم‌ها و روایت‌های تاریخی متعدد و متناقض است. به ویژه که دیده می‌شود برای برگزاری جشن‌ها و گردهمایی‌های ایرانی و یا گفتگو و تحلیل در باره آن، گاه از ابزار نوساخته‌ای بنام «سالنمای دینی زرتشتیان» استفاده می‌شود که در چند سال اخیر با دستکاری در گاهشماری ایرانی تهیه شده و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست (بنگرید به مجموعه‌ای از دیدگاه‌ها در باره زمان جشن‌ اسفندگان و دیگر جشن‌های ایرانی).

هدف اصلی از این نوشتار، پاسخی کوتاه و کاربردی به پرسش بالا است. نگارنده قصد ندارد تا با تحلیل‌های پردامنه تقویمی وتاریخی، از جنبه کاربردی این نوشتار بکاهد و یا با ارائه جدول‌های پیچیده و دشوار‌فهم، راهِ دستیابی آسان را برای دوستداران آیین‌های ایرانی دشوارتر سازد.

در بخش نخست به ویژگی‌های عمومی جشن‌های ایرانی اشاره می‌شود و در بخش دوم، نام و هنگام جشن‌ها و گردهمایی‌ها و همچنین توضیحی کوتاه در باره هر یک از آنها خواهد آمد. کوشش شده تا در این بخش به بیشتر جشن‌های شناخته شده و یا فراموش‌شده‌ای که در متون و منابع ایرانی به آنها اشاره رفته و همچنین پاره‌ای جشن‌های قومی یا محلی پرداخته شود.

  • سوشیانت

سنگ‌نبشته کن‌چرمی

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۱۲ ب.ظ | ۱دیدگاه

 

سنگ‌نبشته کن‌چرمی: کتیبه صخره‌ای کهن و نویافته در ایران

در بهار سال گذشته، با گزارش‌‌های شفاهی مردمان محلی نواحی شرقی کردستان از وجود نگارکندهایی در نزدیکی روستای «کَـن‌چَـرمی» در شمال شهر بیجار باخبر شدم. آن گفتارها به اندازه‌ای روشنگر نبود تا بتوان تشخیص داد که آیا در آن ناحیه، با سنگ‌نگاره‌ای روبرو خواهیم شد یا با سنگ‌نبشته‌ای. تصمیم گرفتم که پیش از سفر به منطقه، آگاهی‌هایی از آن بدست آورم. موضوع را با برخی از دوستان و سپس با آقای دکتر سعید عریان، دانشمند برجسته زبان‌ پهلوی و رئیس وقت پژوهشکده خط و زبان در میان نهادم. اما هیچکدام از آنان، نام و گزارشی از چنین نگارکندی را نشنیده و نخوانده بودند. در تیرماه سال ۱۳۸۴ با راه‌بلد جوانی از اهالی همان روستا بنام رحیم کن‌چرمی، موفق شدم تا به دیدار آن صخره‌کند بروم و عکس و گزارش‌هایی مقدماتی از آن تهیه کنم.

سنگ نبشته های کن چرمی، کردستان

عکس‌های سنگ نبشته نویافته «کن چرمی«

ویژگی‌های منطقه و راه دستیابی به آن

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ