ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۷۹ مطلب با موضوع «نام آوران» ثبت شده است

مولانا

سوشیانت | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۰۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

 

 

 

 

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود    وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود

   خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد     یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود

          هر کی شدت حلقه در زود برد حقه زر    خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود

                 آب چه دانست که او گوهر گوینده شود     خاک چه دانست که او غمزه غمازه شود

زندگی نامه مولانا

 

سرزمین ایران از دیربا ز مهد تفکرات عرفانی و تأ ملات اشراقی بوده است.از اینرو در طی قرون و اعصار، نام آورانی بیشمار در عرصۀ عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملّای روم و مولوی رومی آوازه یافته است. او در ششم ربیع الاول سال 604هجری قمری در بلخ زاده شد.پدر او مولانا محمدبن حسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است.و نیز او را با لقب سلطان العلماء یاد کرده اند.بهاءولد از اکابر صوفیه واعاظم عرفا بودو خرقۀ او به احمد غزالی می پیوست.وی در علم عرفان و سلوک سابقه ای دیرین داشت و از آن رو که میانۀ خوشی با قیل وقال و بحث و جدال نداشت و علم و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می دانست و نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی،پرچمداران کلام و جدال با او از سر ستیز در آمدنداز آن جمله فخرالدین رازی بود که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت.به درستی معلوم نیست که سلطان العلماء در چه سالی از بلخ کوچید،به هر حال جای درنگ نبود و جلال الدین محمد 13سال داشت که سلطان العلماءرخت سفر بر بست و بلخ و بلخیان را ترک گفت و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت جهانبانی نشسته به شهر خویش باز نگردد.پس شهر به شهر و دیار به دیار رفت و در طول سفر خود با فرید الدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و بالاخره علاءالدین کیقباد قاصدی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد.او از همان بدو ورود به قونیه مورد توجه عام و خاص قرار گرفت

  • سوشیانت

اعجوبه ای به نام خیام

سوشیانت | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۱۰ ق.ظ | ۰دیدگاه


برخیز و بیا بتا برای دل ما                   حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم                    زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما

زندگی نامه خیام

حکیم غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام نیشابوری (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی، مرگ در ۵۱۰ خورشیدی( به خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النیسابوری هم نامیده شده‌است. او از ریاضی‌دانان، ستاره‌شناسان و شُعرای بنام ایران در دورهٔ سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و دارای لقب حجةالحق بوده‌است، ولی آوازهٔ وی بیشتر به واسطهٔ نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آنکه رباعیات خیام را به اغلب زبان‌های زنده ترجمه نموده‌اند، فیتزجرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب‌زمین گردیده‌است.

یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ سلطنت ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶-۵۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در ریاضیات، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعات‌اش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را به عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است.

  • سوشیانت

سعدی،مردی از دیار عشق

سوشیانت | جمعه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۴۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

سعدی

منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت٬هر نفسی که فرو می‌رود ممد حیات است و چون برون می‌آید مفرح ذات پس در هر نفس دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب

ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین )۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری) شاعر و نویسنده‌ی پارسی‌گوی ایرانی است. آوازه‌ی او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است.

  • سوشیانت

شاه عباس یکم

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۴۳ ب.ظ | ۱دیدگاه


شاه عباس یکم

شاه عباس بزرگ یا شاه عباس یکم (۹۹۶-۱۰۳۸ه‍. ق / ۱۵۸۷-۱۶۲۹م) نامدارترین شهریار روزگار صفوی است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که بر ایران برای بیش از ۴۲ سال با توانمندی شهریاری نمود.

شاه عباس در هجده سالگی کاسپین(قزوین) چیرگی یافت  و خود را شاه ایران خواند. او برای آنکه خیالش از سوی عثمانی آسوده گردد، پیمان نامهٔ سازش با آن کشور بست و باختر ایران را به آنان واگذارد. سپس به بهینه‌سازی کارهای درونکشوری و فرونشاندن شورش استان‌ها پرداخت.

او نخست ازبکان را شکست داد و سپس به جنگ با عثمانی درآمد. او در سه هنگام با عثمانی جنگید و در هر سه بار پیروز شد. همچنین دو بار به گرجستان تاخت و آن را تاراج کرد.

از واپسین لشکرکشی‌های او می‌توان چیرگی قندهار و آزادسازی آبخوست‌ها(جزایر) و بندرها شاخاب پارس از دست پرتغال را نام برد. در زمان شاه عباس درآمد نقدی و غیر نقدی کشور بالا رفت و همچنین بازرگانی با کشورهای بیگانه افزایش یافت. او بسیاری از بخش های کشور را آباد کرد و بناهای بسیاری ساخت که هنوز برخی از آنها پابرجاست.

شاه عباس در گذار زندگی یکی از فرزندانش را کشت و دو تن دیگر را کور کرد و دو پسر دیگرش نیز در کودکی مردند؛ بدین شیوه در هنگام مرگ جانشین شایسته‌ای از خود بازنگذاشت و به ناچار نوه او با نام شاه صفی به پادشاهی رسید.

 

تاج گذاری: ۹۸۹ هجری قمری

مکان تاج گذاری: شهر هرات در ایالت خراسان )اکنون در افغانستان(

جانشین: شاه صفی )سام میرزا پسر صفی میرزا(

  • سوشیانت

جنگ حران یا کاره

سوشیانت | سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۴۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

تاریخ جنگهای ایران

 

 

جنگ حران یا کاره

 

بدون شک همه دوستان نام سورن را مترادف با نام یکی از خودروهای اخیر شرکت ایران خودرو میدانند و بس و اگر از ایشان سوال شود سورن که بود جوابی ندارند. سورن یا بهتر است بگوئیم سورنا یکی از دلاورمردان نامی ایران زمین بود که حدود 2060 سال قبل، در زمان ارد اول شاه اشکانی می زیست. او حدود 80 سال پیش از میلاد متولد شد و سی و چند سال بعد از دنیا رفت. اما اینکه در مدت عمر کوتاه خود چه کرد موضوع این پست ماست که از دوستان عاجزانه میخواهم که بخوانند و نام او را در ذهن خود در کنار سرداری چون آریو برزن حک کنند. از دوستانی که فرزندان خردسال (در حد 7 تا 15 سال)  دارند عاجزانه تقاضا میکنم با صدای بلند داستان ابن نبرد را برای آنها بخوانند.

  • سوشیانت

زندگینامه محمد فرخی یزدی

سوشیانت | يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

زندگینامه محمد فرخی یزدی:
محمد فرخی یزدی، میرزا محمد فرزند محمدابراهیم یزدی (سمسار) از شاعران و روزنامه‌نگاران آزادی‌‌خواه و دموکرات صدر مشروطیت است. فرخی درسال ۱۳۰۶ هجری قمری برابر با ۱۲۶۸ خورشیدی در یزد زاده شد.

تحصیلات :
فرخی علوم مقدماتی را در یزد فرا گرفت و تا حدود سن ۱۶ سالگی تحصیل کرد وفارسی و مقدمات عربی را آموخت. وی به علت روح آزادی‌خواهی و اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه مرسلین انگلیسی‌های یزد می‌سرود، از آن‌جا اخراج شد. سپس به کارگری پرداخت و ازدسترنج خود امرار معاش کرد. فرخی در اوان جوانی به سرودن اشعار سیاسی - اجتماعی با مضامین بکر و بی‌سابقه پرداخت.

  • سوشیانت

کمال الدین بهزاد

سوشیانت | شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

کمال الدین بهزاد

بیوگرافی و زندگینامه

کمال الدین بهزاد (نگارگرایرانی - محتملا ١٤٦٠/٨٦٥ ق-١٥٣٥/٩٤٢ق) :

 هنرمندی نوآور و چیره دست که راهی درعرصه نگارگری ایرانی گشود و تاثیری وسیع بر کار نقاشان بعدی درایران، هند، ترکیه و آسیای میانه گذاشت. گویا درکودکی یتیم شد. روح الله میرک در هرات سرپرستی اش را برعهده گرفت و به اوفن نقاشی آموخت (از پیر سید احمد تبریزی نیز به عنوان استاد وی نام برده اند) بهزاد در محفل میرعلی شیرنوایی و به تشویق و حمایت اوپرورش فکری وهنری یافت. سپس به خدمت سلطان حسین بایقرا درآمد (حدود١٤٨٥/٨٩٠ق). پس از استیلای ازبکان برهرات، مدتی دراین شهرباقی ماند و به فعالیت خود در دربارجدید ادامه داد. بعدها به تبریز رفت و در دربار شاه اسماعیل صفوی به سرپرستی کتابخانه و کارگاه هنری منصوب شد (١٥٢١/٩٢٨ق). محتملا این سمت را تا اوایل سلطنت شاه تهماسب اول نیز بر عهده داشت. در زمان اقامت درهرات و تبریز به پرورش شاگردان برجسته ای چون قاسم علی " شیخ زاده " و "میرمصور" همت گماشت.

  • سوشیانت

مازیار،مردی از دیار مردان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۱، ۰۲:۳۶ ب.ظ | ۱دیدگاه

 

 

مازیار پسر کارن و نواده "ونداد هرمزد"

اسپهبد مازیار یکی دیگر از قهرمانان جنبش مقاومت ملی- میهنی برعلیه اشغالگران بیگانه اعراب مسلمان بود که سرگذشت او مثل سرگذشت بابک خرمدین در هاله ی از ابهام قرار گرفته و گفته های ضد و نقیض در مورد مازیار فراوان است و علت را باید در وقاحت  دشمن قهار و دهاک مانند او دانست و بقول یکی ازهمین ریش سفیدان عرب عباسی اهل کوفه همان دوران ، که مورد مواخذه خلیفه قرار گرفته بود واینکه خلیفه محمد امین مخلوع پسرهارون- الرشید و برادر مامون، در رابطه با دشمنانش و دشمنان اسلام چه کاری میبایست بکند، جواب داده بود: «ای امیر مومنان، اکنون دیگر رای از میان برخاست ، شایعه پراکنی کن، که از لوازم نبرد است».

 

مازیار اسپهبد تبرستان

«یکسال پس از قتل بابک یعنی درسال 224 هجری یکی از اسپهبدان طبرستان موسوم به مازیار پسر کارن که تعصب خاصی بدین زرتشتی داشت و آئین و آداب ایرانیان فرزانه را محترم می شمرد بر ضد معتصم (خلافت المعتصم از 218 تا 227 هجری) قیام کرد و مالیاتی را که معمولأ مردم طبرستان نزد والی خراسان می فرستادند ، نفرستاد. این بود که عبدالله  پسر طاهر (پسر طاهر ذوالیمینین ، موسس سلسله پنجاه و سه ساله  طاهریان در منطقه خراسان – طاهریان از 206 تا 259  هجری) که در آن تاریخ بر خراسان و سیستان حکومت می کرد (والی خلیفه در خراسان) با نیرویی عازم طبرستان شد و وی را(مازیار) شکست داد و اسیر کرد و به نزد خلیفه فرستاد- 225 هجری- و خلیفه المعتصم، مازیار را در سامره (در عراق کنونی) کشت و جسد او را در محلی که قبلأ جسد بابک خرمدین دلاور را آویزان کرده بودند، آویخت.

  • سوشیانت

عمرو لیث صفاری

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۳۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

عمرو لیث صفاری

عمرو لیث دومین فرمانروای سلسله صفاری بود که در شرق و جنوب ایران حکومت می‌کرد (۸۷۹-۹۰۱ میلادی(.او و برادرنش یعقوب، طاهر و علی فرزندان رویگری بنام لیث و اهل سیستان بودند . او برادر کوچک یعقوب لیث بود و پا به پای برادر بزرگترش جنگید. پس از مرگ یعقوب در جندی شاپور خوزستان عمرو جانشین برادرش و پادشاه صفاریان شد . در دوران ۲۲ساله فرمانرواییش درگیریهای فراوانی با خلیفه معتمد و برادرش موفق داشت که گاهی به دشمنی منجر میشد اما عموما با سازش به پایان می رسید.

  • سوشیانت

سرگذشت یعقوب، مؤسس صفاریان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

سرگذشت یعقوب، مؤسس صفاریان

اگر چه برخی مورخان نسب یعقوب بن لیث را به خسرو پرویز پادشاه ساسانی می‌رسانند. اما آن‌چه مسلم است یعقوب پسر لیث در روستای قرنین سیستان همراه برادرانش به رویگری مشغول بود و در جوانی به عیاران پیوست. در مورد معنی و مفهوم عیار گفته شده که: «عرب اشخاص کاری و جُلد و هوشیار را که از طبقه عوام الناس ... بوده اند و در هنگامه ها و غوغاها خودنمایی کرده، یا در حروب جلدی و فراست به خرج داده اند، عیار می نامیده است.» و باید گفت که از جمله خصوصیات روشن عیاران جوانمردی و کمک به ضعفا ـ و در همان حال راهزنی و دزدی از اغنیا ـ بوده است و بخصوص یعقوب در بین عیاران بسیار به جوانمردی مشهور بوده است، به حدی که پس از مدتی به ریاست یکی از همین دسته های عیاران می رسد و همانطور که قبلاً ذکر شد با اتحاد با مطوعه به جنگ با خوارج، که موجب ناامنی و آزار مردم شده بودند، می پردازد و پس از چندی به عللی که در پیش آمد به مخالفت با صالح و درهم از رهبران مطوعه برخاست و بالاخره به ریاست عیاران و مطوعه و حکومت سیستان دست یافت.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ