ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهورامزدا» ثبت شده است

زندگی نامه کمبوجیه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

کمبوجیه دوم یا کمبوزیه (کامبیز) (‎KA‎‎BA‎‎U‎‎JI‎‎YA‎) از سال ۵۳۰ تا سال ۵۲۲ پیش از میلادی، پادشاه هخامنشی بود. وی بجای پدر، کوروش، بر تخت سلطنت نشست.

کشتن بردیا

کورش دو پسر داشت یکی کمبوجیه که بزرگتر بود( گونه ی یونانی نام وی کامبیز است) و دیگری بردیا که کهتر بود. کورش کمبوجیه را جانشین خود کرد و وی را پس از مرگ گئوبروو گمارده ی کورش در بابل ، شاه بابل کرد. همچنین بردیا را به فرمانروایی بسیاری از کشورهای ایران خاوری گمارد.

کمبوجیه با فیدایمیا دختر هوتن، یکی از بزرگان پارسی ازدواج کرد. بردیا پس از برتخت نشستن، وی را به همسری خود درآورد و برپایه ی گاهنویسان یونانی وی کسی بود که دریافت آنکه برتخت نشسته، بردیا نیست.
کمبوجیه در جنگ واپسین کورش بزرگ با بیابانگردان، همراه وی بوده و پس از کشته شدن کورش به عنوان جانشین وی راهی پارس شده است. این احتمال هست که کمبوجیه برای جلوگیری از تاخت وتاز بیابانگردان چند ماه نیروهای خود را  درانجا نگاه داشته است.
باری پس از کشته شدن کورش ،کمبوجیه شاهنشاه شد و بردیا همچنان فرمانروای ایران خاوری ماند.

کمبوجیه  به ولایتعهدی معین شده بود و حکومت بابل را داشت و در زمان غیبت کورش از ایران نیابت سلطنت را نیز عهده دار می بود و پسر دیگر را یونانیها (اِسمِردیز) گفته اند ولیکن داریوش در کتیبهٔ بیستون او را بردیا می نامند. اخلاق تند و غرور فوق العادهٔ کمبوجیه، او را وامی اشت تا به اقوام تابع، به چشم بندگان خویش بنگرد، همین ناچار برادرش بردیا را، در انظار، از او، محبوب تر می کرد.

بردیا حکومت بعضی از ایالات شرقی ایران مثل خوارزم و باختر و پارت و کرمان را داشت و چون طرف توجه مردم شده بود، کمبوجیه او را رقیب خود دانسته، طبق روایت داریوش بزرگ در کتیبهٔ بیستون مخفیانه کشت.  کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی که جز چند تن از نزدیکانش بدان واقف نشدند، مخفی نگهداشت. 

  • سوشیانت

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

وندیداد یکی از نوشته های اوستایی است که در کنار دیگر ادبیات اوستا به نام های یسنا، یشت ها، ویسپرد وخرده اوستا جای دارد. این نوشته هرچند به خط وگویش اوستا نگارش شده ولی بسیاری از بخش های آن با اندیشه وفلسفه زرتشت، پیام آور ایرانی هماهنگی ندارد. وندیداد همچون کشکولی ازدانش، آگاهی وباورهای ایرانیان است که از گذشته های دوربه تدریج از تاریخ، باورها، سنت ها وفرهنگ اجتماعی مردم ایران واقوام گوناگون این سرزمین گردآوری شده است.

این نوشته ازآموزه های گوناگونی درباره تاریخ و جغرافیای سرزمین پهناور ایران باستان و قوانین ویژه بهداشتی، درمانی، مدنی، کیفری، پزشکی، دامپزشکی ودانش های دیگرسخن گفته است. این احکام وقوانین اززمانهایی بسیاردوروپیش از پیام آوری زرتشت درمیان اقوام گوناگون ایرانی متداول بوده وکاربرد داشته است.

واژهً وندیداد پارسی شده واژه “وی دَاِوَه دَاتَه” اوستایی (وی دیو داد) یعنی قانون ضد دیو است. در یَسنای هفتاد ویک بند پنجم ویسنای بیست وپنج، بند ششم وسروش یشت هادُخت از دو قانون به نام ” داتام ویدی وام” به معنی قوانین ضد دیو که همان وندیداد است و “داتام زَرَه توشتریم” یعنی داد زرتشت یا قانون زرتشتی نام برده شده است که قوانین نخستین را مربوط به زمان پیش از زرتشت و داد بعدی را به زمانِ پس از آن پیام آور می داند. از این روی قوانین وندیداد را نمی توان داد زرتشت یا آموزش های دین زرتشتی دانست بلکه باید آن را به نخستین گروه های آریایی که مخالف دیو پرستی بودند نسبت داد که پیش از پیدایش بینش زرتشت، آنان پیشوای اندیشه وباور مردم ایران بودند. آنها دیوان یا پروردگاران بد را در برابر اهوراها ” اهورانیش”، پروردگارانِ نیک قرا داده بودند.

  • سوشیانت

انوشیروان دادگر

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

انوشیروان و پیرزن فقیر

خسرو انوشَه روان شاه ایران که به دادگری معروف بوده است، روزی از روزها بر پشت بام قصر خود رفته بود و قدم می زد. هوا می خورد و مناظر اطراف قصرش را تماشا می کرد. او بر بام گسترده کاخ خود قدم می زد و اطراف را نگاه می کرد که ناگهان چشمش به پیرزن فقیری افتاد که کمی دورتر از قصر او، منزل داشت.

دید بر پشت بام همسایه   /   پیر زالی فقیر و بی مایه

 

انوشَه روان متوجه شد که پیرزن فقیر کوزه ای به دست دارد و در محوطه خانه خود می خواهد دست و رویش را بشوید. کوزه اما شکسته بود و ترک داشت و آب آن از درز ترک ها و محل شکستگی، چکه چکه می ریخت پایین. انوشَه روان که نخستین بار بود که بر پشت بام خانه خود رفته بود، چیزهای تازه ای از آن بالا در اطراف خانه خود می دید که قبلاً ندیده بود. او مثلاً نمی دانست که پیرزن فقیری در همسایگی کاخ او زندگی می کند. پیرزن فقیری که از شدت فقر، حتی توان خریدن یک کوزه نو را نداشت. انوشَه روان، مخفیانه پیرزن را زیر نظر گرفت و دید که پیرزن…

  • سوشیانت

زرتشت، مردی که به فکر نو شدن جهان بود

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

«بیاییم از کسانی شویم که زندگانی و جهان را پیوسته تازه و باز هم تازه‌ تر می‌سازند.»

« زرتشت »

آیا می‌توان از یاد مردی که بیش از ۳۷۰۰ سال پیش، زندگانی و جهان را تازه و باز هم تازه‌ تر می‌خواست، به سادگی گذشت؟ براستی دینی که وی پایه گذاشت، از چه اندیشه‌هایی آب می‌خورد که در آن روزگار کهنه چنین نیایش‌هایی داشت، نیایش‌هایی که در جهان و با زندگی نوین هم هنوز تازگی خود را از دست نداده است؟

مادر زرتشت «دوغْدو» نام داشت. وی در کودکی و نوجوانی پرسش‌های بسیاری می‌کرد که مایۀ شگفتی همگان می‌شد. آوازۀ پرسش‌های شک‌آمیز او به گوش فرمانروایان و پیشوایان دینی شهر و روزگارش هم رسید. دگراندیشی و دلاوری دغدو سرانجام پدرش را بر آن داشت که از ترس فرمانروایان و پیشوایان دینی آن روزگار، دست دختر را گرفته روانۀ سرزمین دوری شود. دوغدو در سرزمین تازه، عروس شد و پسری آورد که او را زرتشت نامیدند.

این رویداد تاریخی در ششم فروردین سال ۱۷۶۷ پیش از میلاد، و در خراسان بزرگ رخ داد.

  • سوشیانت

میترا

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۱۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

میترا

“میترا” یکی از خدایان آریائیان ساکن در ایران و هند و آئینی است که در سده های نخست پیش و پس از مسیحیت یا نزدیک به دو هزار سال پس از گسیل آریاها به ایران پدیدار شده و دیگر تیره های آریائی که به اروپا کوچ کرده اند نامی از این خدا نبرده اند.
برای اولین بار هردوت در سفر به ایران از میترا نامبرده و جایگاه میترا را با “آفرودیت” خدای عشق یونان یکسان بیان داشته که اینرا میرساند وی در اروپا با چنین نامی تاکنون آشنا نبوده است.
از میترا در بین تیره آریایی پیش از زرتشت نیز نشانی یافت نشده و در هیچ زمانی برترین خدای آریائیان ایران و هند نبوده تا دینی بنام وی در آن زمان در میان مردم برپا شده باشد.

آریائیان پیش از زرتشت خدایان فراوانی را می پرستیدند که به آنان “دوا” به اوستائی “داوا” da e va یا فروغ آسمان میگفتند.شماری از پژوهشگران نام “هنوتییست” یا ” کاتنوتییست” را بدلیل پرستش خدایان فراوان برای آریاها برگزیده اند. آریاها با توجه به شرایط زمانی یا مکانی به یکی از این خدایان ارج بیشتری نهاده و آنرا سرور خدایان می دانسته اند.

  • سوشیانت

بهشت و دوزخ در آیین زرتشت

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

بهشت و دوزخ در آیین زرتشت

بر پایۀ قانون اشا انسان برعکس موجودات دیگر، با توانایی اندیشیدن آفریده شده است و همین ویژگی، او را از سایر پدیده های هستی متمایز کرده است. به عبارت دیگر، اگر گوهر اندیشه و خرد را از انسان بگیرند در حقیقت ارزش های انسانی را از او گرفته اند. آشکار است که آزادی و اختیار ، مسئولیت را نیز به همراه دارد. که اگر جز این باشد ، پاداش یا کیفر، به هر گونه که هست بی داد و بی منطق است.

قانونِ عکس العمل ، بخشی از قانونِ اَشا است. رفتار انسان ، اختیاری است ولی بازتاب آن جبری و انکار ناپزیر است و این قانون، جزیی از نظام خلل ناپذیر حاکم بر هستی است. بهشت یا دوزخ، بازتاب طبیعی رفتار انسان به خود اوست.

اهورامزدا برای همه خوشبختی و رستگاری آرزو دارد، از این رو راه درست زیستن را به کسی که از خِرَدَش بهره می گیرد نشان داده است. آنها که کژاندیشی برگزینند، بدگفتاری و زشت کرداری به وجود می آورند، بر خلاف قانونِ اَشا گام بر می دارند بر اساس فرآیند کنش و واکنش نتیجۀ رفتار خود را دریافت خواهند کرد.

  • سوشیانت

مروری بر سلسله هخامنشی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۸ ق.ظ | ۰دیدگاه
پارسی ها و سلسله هخامنشی

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است.اینان دولتی تاسیس کردند که دولت قدیم را به استثنای دو ثلث یونان در تحت تسلط خود دراوردند , وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول مدت ۲۵ قرن متوالی, بلندی ها و پستی ها را پیمودند.

پارسی ها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران امده بودند.برای نخستین بار در سال نامه های اشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق.م نام کشور ( پارسوا )در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است.بعضی از محققین مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسو ا همان پارسی ها بوده اند.

البته کاملا محقق نیست که این نظریه درست باشد.تصور میشود اقوام پارسی پیش از انکه از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند , در این ناحیه توقف کوتاهی  نمودند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش , روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود , مستقر گردیدند.

  • سوشیانت

کارهای بلاش یکم

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

کارهای بلاش یکم، شاه انتخابی و یک ناسیونالیست ایرانی

سه روز پس از 13 فروردین در سال 52 میلادی (پنجم آوریل) که یونانیان رقم 13 را به عنوان عدد نحس وارد فرهنگ پاره ای از ملتها از جمله ایرانیان کرده اند، مهستان (سنای ایران) از میان شاهزادگان اشکانی و خانواده های وابسته، بلاش را که مادرش از مادهای ایران (کرد) بود به شاهی کشور برگزید و وی نیز برادرش تیرداد را شاه ارمنستان کرد. "تاریخ عمومی" از بلاش یکم به نام یک ناسیونالیست ایرانی یاد کرده است. وی نه تنها همه آیین ها و مراسم دوران هخامنشیان را احیاء کرد بلکه رعایت آنهارا به صورت قانون درآورد و به تصویب مهستان رساند. وی همه کارهای اقتباسی از دنیای هلنیک (یونانیان) را که از جانشینان اسکندر به یاد مانده بود ممنوع ساخت حتی بکار بردن حروف یونانی را که عادت شده بود بر سکه ها درج شود و همچنین اسامی و اصطلاحات یونانی را در قلمرو دولت ایران. او در استان تیسفون شهری ساخت به نام «بلاش کرد = بلاش گرد» و دستور جمع آوری متون «اوستا» را داد.

  • سوشیانت

اشوزرتشت نخستین پیام آور دموکراسی و حقوق بشر در جهان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۰۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

ای مردم بهترین سخنان را به گوش هوش بشنوید و با اندیشه ای روشن و ژرف بینی آنها را بررسی کنید . هر مرد و زن راه نیک و بد را شخصا برگزیند ، پیش از فرا رسیدن روز واپسین همه به پا خیزید و در گسترش آیین راستی بکوشید .

یسنا ۳۰ بند ۲

جهان امروز با آزاد اندیشی و حقوق بشر اداره می شود ، رهبران اکثر ممالک دنیا بر اساس دموکراسی ، کشور خود را اداره می کنند که همانا تصمیم گیری مردم هر سرزمین بر سرنوشت کشور خود می باشد .

حال اگر به گفته ی پیامبر بزرگ آریایی اشوزرتشت اسپیتمان که در بالا آمده است نگاهی بیاندازیم ، خواهیم فهمید که این مرد بزرگ اندیشمند در هزاران سال پیش و پیشتر از یونانیان بر این نکته تاکید بسیار داشته اند .

  • سوشیانت

افترای آتش پرست بودن زرتشتیان

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

زرتشتیان آتش پرست نیستند!!! قبله زرتشتیان به سوی نور است…

برای بسیاری از مردم ، اعم از عامی و فرهیخته این پرسش مطرح است که چرا زرتشتیان به هنگام نماز و نیایش رو به فروغ و روشنایی می نمایند؟

آنچه که در این نوشتار آمده ، چکیده نکاتی است که به هنگامه ای گوناگون نوشته یا گفته شده و هدفشان این بوده که توجه زرتشتیان را ، به ویژه به هنگام نماز و نیایش ، به سوی نور و فروغ روشن سازد.
هنگامی که نمازگزار ، در برابر نور و فروغ آتش ، آفتاب ، چراغ ، شمع ، آذرخش ، ماه و ستاره و دیگر فروغها ، به نیایش اهورامزدا می پردازد می داند که اهورامزدا نیازی به نماز نیست ، بلکه خود نیاز دارد تا با نیایش و نماز ، روان و درون خود را پاک و شادمان ساخته و به آن نیروی پرواز داده و تنگخانه دل را به فروغ اهورایی روشن سازد ؛ کما اینکه اشوزرتشت ، تن و روان ، و نیز اندیشه نیک و همه نیروی خود را به پیشگاه اهورامزدا نیاز میکند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ