ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایرانی» ثبت شده است

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش پنجم)

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۲دیدگاه

 

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

پایان کار یک سردار (بخش پنجم)


مدت کوتاه و کارهاى زیاداصلان غفارى در کتاب خود فصلى را به ناممکن بودناقدامات اسکندر در زمانى کوتاه ۱۲ سال اختصاص داده است و مى گوید: ممکن نیست کسىبتواند در مدت کوتاه عمر اسکندر مقدونى این همه کار انجام دهد.وى ابتدا به نقلاز کتاب مجمع التواریخ و القصص مى نویسد: پادشاهى اسکندر رومى ۱۴ و به روایتى ۱۲سال بود. اسکندر به مغرب و مشرق رسید و عالم بگردید و پادشاهان را قهر کرد و بروبحر به زیر پاى آورد و این به جز به عمر دراز نتوان کرد و الله اعلم 
وى سپس نقل دیگرى از یاقوت حموى نویسنده معجم البلدان مى آورد که او نیز اسکندر رازیر سؤال برده است . در کتاب مذکور جلداول صفحه ۲۳۵ آمده است: «اهل سیر گفته اند کهاسکندر بن فیلفوس رومى پادشاهانى را بکشت و بر بسیارى چیره گشت و کشورهاى بیشمارىرا تا اقصاى چین فتح کرد و سد را بنا و کارهاى زیادى نموده بمرد در حالیکه عمر او۳۲سال و ۷ ماه و در این مدت دمى نیاسوده بود. مؤلف گوید: اگر این موضوع راست باشدعجیب و مخالف عادت است. آنچه به گمان من مى رسد و خدا داناتر است اینکه مدت پادشاهىاو اوج نیکبختى او این مقدار بوده وعلما آن را به حساب عمر او گذاشته اند. سیر آفاقو طى منازل به همراهى لشگریان بخصوص اگر کندى حرکت قشون و احتیاج به کسب آذوقه وعلوفه و دفاع مدافعین قلاع وشهرها در نظر گرفته شود احتیاج به زمان دارد. این محالاست که با وجود داشتن سنى کمتر از ۲۰ سال بتواند در کشور خودنظم و نسق برقرار وهیبتش در دلها جا بگیرد و لشگریان گرد او جمع آیند و سردارى و سرورى به دست آورد واینکه تجربه و عقلى به هم رساند که آن همه حکمتها یى که به او نسبت مى دهند براى اوقابل درک باشدمحتاج به زمان دراز دیگرى است. پس در چه زمانى او سیر جهان و کشورگشایى ها و ایجاد شهرها و گماشتن دست نشاندگان را انجام داده است...« 

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش چهارم)

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ | ۱دیدگاه

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

اشتباه چند هزار کیلومتری (بخش چهارم)


دکتر احمد حامی به عنوان یک فرد فنی که تخصص ویژه ای در احداث راه ها،خطوط مواصلاتی و اهمیت ترابری داشته معتقداست جنگ های اسکندر بسیار سوال برنگیز است.وی درباره جنگ گرانیک اولین جنگ بزرگ اسکندر با قراولان ایران وجنگ ایسوس می گوید

آماده کردن خوراک،پوشاک،آب،خوابگاه،جنگ افزار و... برای 64500 تا 154500جنگنده،امروز کار بس دشواری است و دوهزار و سیصد سال پیش ممکن نبوده است.پیشامد جنگ گرانیک باید چنین بوده باشد که آلکساندرس جوان،از اینکه پدرش Philoppos کشته شده و مادرش Olympias او را فرزند پدرش نمی دانسته،رنج می برده و خجالت می کشیده و سرافکنده بوده،برای گریز از تحقیر شدن و پوشانیدن نقاط ضعف خانوادگی،خود را به آب وآتش زده و از خطر نهراسیده است.این جوان جنگجو با چند صد تن از مردان ماجراجوی همانند خودش،در تنگه هلس پونت(داردانل امروزی)از آب گذشته و در کناره آسیای کوچک پیاده شده و به روش راهزنان،به آبادی ها و شهر های آسیای کوچک باختر یدستبرد می زده است.از دستبرد زدن ها،مالی به چنگ آورده وبا مال غارتی،یاران تازه اجیر کرده و کم کم زورمند شده و کارش بالا گرفته است

  • سوشیانت

غوری‏ها

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

غوری‏ها
بعد از کوشانی‏ها و یفتلی‏ها، سومین گروه و طایفه‌ای که به خاطر تعلق داشتن به سلسله حاکمان مشهور مورد نزاع و پریشان رفتاری تاریخ نگاری در افغانستان قرار گرفته غوری‏ها میباشند. غوری‏ها را از لحاظ نژادی به طور کلی آریایی و غیر آریایی قلمداد می‏کنند و از لحاظ قومی برخی از نویسندگان پشتون و ترک تبار کوشیدند آن‏ها را پشتون و ترک معرفی کنند. عبدالحی جیبی، نجیب الله توروایانا و میرغلام محمد غبار، غوری‏ها را پشتون و زبانشان را پشتو می‏دانند. حبیبی غوریان را از طایفه سوری پشتون معرفی نموده و می‏نویسد: «زبان غوریان پشتو و دری بود و چون غوریان از طایفه سوری پشتون‌اند، لهذا در عصرشان اقوام پشتون از کوه‌های غور و جبال سلیمان به وادی‌های ترنک و ارغنداب و هیرمند و کابل و هریرود سرازیر شدند و در لشکرهای شاهان نیز در فتوحات همه اشتراک کردند. و بسی از قبایل و افراد و سران قبایل با شهنشاهان و جانشینان‌شان در هند باقی ماندند، که بقایای آنها تاکنون هم در سرتاسر هند فراوانند.»
نجیب الله توروایانا می‏نویسد:«غوری‏ها یا افغان [پشتون‏]های سوری که در مراکز فیروز کوه، آهنگران، مندیش و غیره تا حدود بامیان به سر می بردند به زبان پشتو متکلم و نگهدارنده کانون ادبی و فرهنگی این زبان بودند.»

  • سوشیانت

یفتلی‏ها (هیاطله)

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 یفتلی‏ها (هیاطله)
یفتلی‏ها (هیاطله) مردمانی بودند که مانند کوشانی‏ها درباره اصل و نسب‏شان دو دیدگاه عمده و متفاوت وجود دارد: دیدگاه اول این طایفه را از اقوام ایرانی (آریایی) و دیدگاه دوم از اقوام ترک می‏داند. استاد جلیل دوستخواه، گزارشگر و پژوهشگر کتاب «اوستا» در رابطه با هیاطله چنین می‏نویسد: «در اوستا «خویَونَ» یا «هُویَونَ» و در پهلوی (خُیون) یا «هُیون» و در فارسی «خیون» یا «هون» نام سرزمین و مردمی بوده است در آن سوی آمودریا (جیحون) که به احتمال زیاد یکی از اقوام ایرانی به شمار می‏آمده‏اند. در اوستا «خیون» از قبیله‌های تورانی شمرده شده و در ایاتکار زرایران ارجاسب پادشاه توران، از خیونان است.
از نخستین سده‏های میلادی (مساوی اواخر دوره اشکانی) که اقوام ترک تبار در این سرزمین و بخشهای گرداگرد آن، جانشین اقوام ایرانی شدند، به تدریج «خیون‏ها» یا «هیون‏ها» با ترکان و هفتالان یا هیاطله یکی به حساب آمدند.»
به نظر می‏رسد آنانی که هیاطله (خیون) را ترک تبار می‏دانند به خاطر آن باشد که این طایفه در اوستا از قبیله‌های تورانی معرفی شده است و توران که در شاهنامه فردوسی در برابر ایران قرار دارد، ترک پنداشته شده است. در حالی که محققان و مورخان مشهوری توران را ترک ندانسته بلکه آریایی تبار معرفی می‏کنند. استاد جلیل دوستخواه، در این رابطه می‏نویسد: «ترک خوانده شدن تورانیان و ترکستان نامیده شدن سرزمین توران که در متن‌های فارسی و عربی و از آن جمله در شاهنامه راه یافته، حاصل یک اشتباه تاریخی است که بر اثر مهاجرت اقوام ترک تبار آسیای میانه به سرزمین باستانی توران از روزگار اشکانیان به بعد پیش آمده است.»

  • سوشیانت

نظریه‌ی آریایی تباری کوشانی‏ها

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 نظریه‌ی آریایی تباری کوشانی‏ها
 اغلب منابع و محققان خارجی و افغانی کوشانی‏ها را آریایی تبار معرفی کرده اند. فهرستی از منابع و نظریات محققان موافق آریایی تباری کوشانی‏ها به شرح زیر است:
1-  میرغلام محمد غبار: آقای غبار کوشانی‏ها را شاخه‌ای از قوم تخار و تخارها را آریایی معرفی نموده می‏نویسد:« راجع به نژاد تخارها «میسیو لونگورت دیمس (Mrl.Domes) آلمانی در دایرةالمعارف اسلامی آلمانیا می‌نویسد که آن‌ها آریایی بوده‌اند و غالباً آلمان‌ها وطن اصلی نژاد هند و ژرمن «آریایی» را در آسیا، کوه‌های هندوکش و پامیر می‌دانند.»
غبار می‏افزاید: « تخارها در حدود دو قرن قبل المیلاد در بلخ نفوذ پیدا کردند و بعد از صد سال سکونت در باختر، طایفه‌ای از آن‌ها به نام کوشانی ترقی کرده و به تدریج قسمت عمده‌ی هندوستان را مسخر ساختند. سلاطین کوشانی از پیروان جدی دین بودا به شمار می‌رفتند. از قرن سوم بعدالمیلاد کوشانی‌ها به جانب بلخ رانده شده و در تحت سلطه‌ی ساسانیان درآمدند.»

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش سوم)

سوشیانت | پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۴۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

سردارى گرفتار در سرزمینهاى خیالى (بخش سوم)



نگاهى به روایت دکتر احمد حامى از داستان اسکندر روایت مرحوم دکتر احمد حامى به عنوان کسى که سازنده بسیارى از پلها و جاده هاى اصلى ایران در ۵۰ سال قبل بوده وهمچنین به عنوان کارشناس فنى مى تواند مورداستناد قرار گیرد. وى اگرچه تحت تأثیر عرق ملى به دنبال بررسى سفر جنگى اسکندر مقدونى رفته اما تقریباً در کتاب خود تحت عنوان «سفر جنگى اسکندر مقدونى به درون ایران و هندوستان بزرگترین دروغ تاریخ است». به بیراهه نرفته و بجز در برخى موارد، عمدتاً مستدل به این روایت پرداخته است وى در ابتداى کتاب خود مى گوید از سال ۱۳۱۶ خورشیدى که به خدمت وزارت راه درآمدم، بر آن شدم که راه سفر جنگى اسکندر را در ایران از نزدیک بررسى کنم راهى را که به نوشته اسکندرنامه، اسکندر و سپاهش در ایران پیموده اند، از کنار کرخه به شوش به دزفول به شوشتر به هفتگل به رامهرمز به بهبهان وازخرمشهر به ماهشهر به آغجرى به بهبهان و ارغون به دوگنبدان به فهلیان به ممسنى به کازرون به شیراز و از شیراز به اردکان فارس و از شیراز به مرودشت، و از بند امیر تا تخت جمشید را پیموده و بررسى کرده ام بارها ساختمان تخت جمشید را از دید طرح، جنس سنگ و روش ساختن رسیدگى کرده ام.

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش اول)

سوشیانت | پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۲۷ ب.ظ | ۸دیدگاه

 

بازخوانی دروغی 2300 ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

آنگاه که افسانه جاى تاریخ را مى گیرد (بخش اول)

 

از دید بسیاری از ایرانیان اسکندر مقدونی سرداری جنگی مشابه بسیاری از جنگاوران تاریخ است.شاید هیچکدام از ما ایرانی ها از اسکندر مقدونی و سفر جنگی وی به آسیا چیزی در حد۱۰سطرنیز ندانیم اما بد نیست بدانیم اسکندر مقدونی«افتخار تمدن غربی وپایه تفکرات غلط بسیاری از غربی ها نسبت به شرق(به ویژه ایران)است«. 
کودک،جوان و حتی تحصیل کردگان غربی همگان اسکندر را ستایش می کنند واو را به مانند یک «قدیس رزم آور»می دانند، شاید تا اینجای قضیه به ما ایرانی ها مربوط نباشد.«عده ای از مردم دنیا مایلندبا شخصیت خیالی به نام اسکندر مقدونی وفتوحاتش برای خود پشتوانه تاریخی بسازند
اما داستان به اینجا ختم نمی شود.غرب که چیزی بیش از 500 سال سابقه فرهنگ ساز ی وتمدن ندارد با کمک شخصیت دروغین اسکندر تمدن های 3تا 5 هزار ساله ایران،هند ومصر را منکوب می کند
قصه و افسانه هاى اسکندر که در کتابهاى درسى غرب به عنوان حقایق مسلم و تاریخ به مردم آنها باورانده شده، دیدغرب را به ایران و هند و مصر و تمدنهاى بین النهرین تغییر داده است .

  • سوشیانت

تاریخ ایران

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۲۹ ب.ظ | ۵دیدگاه

تاریخ ایران

برای آشکاراندن تاریخ ایران ابتدا اندکی به تاریخ پهنه ایران نمارِش میکنیم تا بهتر تاریخ ایران را بتوانیم آشناسازی کنیم و شناخت بهتری بسته به تاریخ ایران پیدا کنیم،تاریخ ایران از زمانی آغاز می شود که نخستین زندگی در پهنه ایران  و خاک سپنتای ایران آغاز شده است و نباید تاریخ ایران را، از زمان هخامنشیان به شمار بیاوریم ، چه اینکه تاریخ ایران بسیار پیشتر از آن آغاز شده است.

در جُستار تاریخ ایران هنگامی که سخن از تاریخ ایران می‌رود باید به این نکته نگرش داشت که آیا فردید تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که از سرآغاز تاریخ ایران تا کنون در مرزهای رامیاری ایران امروزی زیسته‌اند یا تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که خود را به گونه‌ای از روش‌های ایرانی می‌خوانده‌اند و در گیتاشناسیی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمین‌هایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بوده‌است در تاریخ ایران زیسته‌اند.

  • سوشیانت

میترا

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۱۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

میترا

“میترا” یکی از خدایان آریائیان ساکن در ایران و هند و آئینی است که در سده های نخست پیش و پس از مسیحیت یا نزدیک به دو هزار سال پس از گسیل آریاها به ایران پدیدار شده و دیگر تیره های آریائی که به اروپا کوچ کرده اند نامی از این خدا نبرده اند.
برای اولین بار هردوت در سفر به ایران از میترا نامبرده و جایگاه میترا را با “آفرودیت” خدای عشق یونان یکسان بیان داشته که اینرا میرساند وی در اروپا با چنین نامی تاکنون آشنا نبوده است.
از میترا در بین تیره آریایی پیش از زرتشت نیز نشانی یافت نشده و در هیچ زمانی برترین خدای آریائیان ایران و هند نبوده تا دینی بنام وی در آن زمان در میان مردم برپا شده باشد.

آریائیان پیش از زرتشت خدایان فراوانی را می پرستیدند که به آنان “دوا” به اوستائی “داوا” da e va یا فروغ آسمان میگفتند.شماری از پژوهشگران نام “هنوتییست” یا ” کاتنوتییست” را بدلیل پرستش خدایان فراوان برای آریاها برگزیده اند. آریاها با توجه به شرایط زمانی یا مکانی به یکی از این خدایان ارج بیشتری نهاده و آنرا سرور خدایان می دانسته اند.

  • سوشیانت

کارهای بلاش یکم

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

کارهای بلاش یکم، شاه انتخابی و یک ناسیونالیست ایرانی

سه روز پس از 13 فروردین در سال 52 میلادی (پنجم آوریل) که یونانیان رقم 13 را به عنوان عدد نحس وارد فرهنگ پاره ای از ملتها از جمله ایرانیان کرده اند، مهستان (سنای ایران) از میان شاهزادگان اشکانی و خانواده های وابسته، بلاش را که مادرش از مادهای ایران (کرد) بود به شاهی کشور برگزید و وی نیز برادرش تیرداد را شاه ارمنستان کرد. "تاریخ عمومی" از بلاش یکم به نام یک ناسیونالیست ایرانی یاد کرده است. وی نه تنها همه آیین ها و مراسم دوران هخامنشیان را احیاء کرد بلکه رعایت آنهارا به صورت قانون درآورد و به تصویب مهستان رساند. وی همه کارهای اقتباسی از دنیای هلنیک (یونانیان) را که از جانشینان اسکندر به یاد مانده بود ممنوع ساخت حتی بکار بردن حروف یونانی را که عادت شده بود بر سکه ها درج شود و همچنین اسامی و اصطلاحات یونانی را در قلمرو دولت ایران. او در استان تیسفون شهری ساخت به نام «بلاش کرد = بلاش گرد» و دستور جمع آوری متون «اوستا» را داد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ