ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخنگاران» ثبت شده است

چکیده‌ای در باره گاهشماری جلالی

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

گاهشمار جلالی

گاهشماری جلالی که به نام‌های «ملک‌شاهی»، «سلطانی» و «محدث» نیز نامیده می‌شود، یک نظام گاهشماری خورشیدیِ اعتدالی است که در زمان سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی (۴۸۵ تا ۴۶۵ هجری قمری) آغاز به تنظیم شده و نام‌های گوناگون آن نیز از نام و لقب‌های ملک‌شاه برگرفته شده است.

ساختار بنیادین این گاهشماری بر مبنای سنت‌های دیرین گاهشماری‌های ایرانی و با تأکید خاص بر انطباق نوروز یا روز نخست سال با نقطه اعتدال بهاری بوده است.

گاهشماری جلالی را می‌توان نتیجه و محصول نهایی کوشش‌های بسیار دیرینه و پرسابقه‌ ایرانیان برای دستیابی به تقویمی اعتدالی که حداکثر دقت و انطباق با تقویم طبیعی را داشته باشد، دانست. این گاهشماری، شکل نهایی‌ و اصلاح شده گاهشماری‌های «معتضدی»، «فارسیه»، «خراجی» و دیگر سامانه‌هایی است که در سده‌های سوم تا پنجم هجری برای تثبیت نوروز در اعتدال بهاری به کار می‌رفته‌اند و فاقد دقت کافی، و یا بدون قابلیت محاسباتی نظری برای سال‌های پیشین و پسین بوده‌اند. در آن زمان (یعنی در اواخر سده پنجم) تقویم یزدگردی نیز به دلیل فقدان کبیسه‌گیری‌های یک ماه در هر صد و بیست سال، عملاً از قاعده محاسباتی خود خارج شده؛ در حالیکه  در نظام اصلی خود نیز بدون دقت کافی بوده و تا یک ماه با تقویم طبیعی دچار اختلاف می‌شده است. گاهشماری هجری خورشیدی فعلی ایران نیز ادامه همان گاهشماری جلالی است و تاکنون دقیق‌تر از آن در جهان به وجود نیامده است.

  • سوشیانت

ماساگت

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

ماساگت یکی از اقوام ایرانی‌تبار و یک تیرهٔ سکایی نیمه‌صحراگرد در آسیای میانه بودند. سَکَ یا سَکا نامی ست که در منابع قدیمی برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفته‌است. پسوند -گِت در زبان سکایی علامت جمع بود و ماساگت به معنای ماساها است.

در روزگار مادها، سکاها فراوان به مرزهای ایران می‌تاختند. اینان گاه با آشور همپیمان می‌شدند و زمانی زیر فرمان خود مادها با آشوریان می‌جنگیدند. با آغاز کار هخامنشیان درگیریهای مرزی با سکاها دنباله داشت و بنا به برخی روایات در یکی از همین درگیریهای مرزی کورش بزرگ بنیاد گذار هخامنشیان در نبردی با گروهی از سکاهای شرقی به نام ماساژت‌ها کشته شد.

  • سوشیانت

سَکاها

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

سَکاها دسته‌ای از مردمان کوچ‌نشین آریایی و ایرانی‌تبار بودند که محل زندگی آنان از شمال به دشت‌های جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب می‌رسید. سکاها مردمانی جنگجو بودند و گهگاه به سرزمین‌های همسایه خود یورش می‌بردند. سکاها از شاخه‌های نژاد هند و اروپایی بودند که همواره در تاریخ قدیم ایران خودنمایی می‌کردند.در نوشته‌های هرودوت، بقراط، ارسطو، استرابون، و بطلمیوس اطلاعاتی در مورد سکاها داده شده است.

سکاها در زبان آشوری اشکوز نامیده می‌شدند و پارسیان و هندی‌ها آنان را سَکا می‌نامیدند. آن چنان که در کتیبه‌های هخامنشی نگاشته شده؛ سَکَ یا سَکا نامی است که در زبان پارسی باستان برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفته‌است. سنگ‌نبشتهٔ هخامنشی بیستون، از چهار دستهٔ سکا یاد کرده‌است:

  • سکا پَرَدرایه/داها -سکاهای آن سوی دریا: کریمه، دانوب
  • سکا تیگره‌خوده/ماساژت‌ها -سکاهای تیزخود، سکاهای ماورای سیحون
  • سکا هئومه‌ورگه/امیرجیان‌ها -سکاهای هوم‌نوش، سکاهای ماورای جیحون
  • سکا پَرَسوغودَم -سکاهای آن سوی سغد
  • سوشیانت

کادوسیان

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کادوسیان مردمانی بودند که در دورهٔ باستان در گیلان و شمال خاوری آذرآبادگان می‌زیسته‌اند. به نظر پروفسور رادیگر اشمیست آنها از اقوام ایرانی‌تبار بودند. زیستگاه آنها را مناطق کوهستانی و مه‌آلود شمال ایران و در کرانه دریای مازندران نوشته‌اند.

کادوسیان در زمان کورش بزرگ بخشی از سپاهیان هخامنشی را تشکیل می‌دادند و به کورش وفادار بودند. به گزارش پلوتارک اینان در میانه پادشاهی هخامنشیان بر ایشان شوریده‌اند. در زمان چیرگی سلوکیان بر ایران اینان را در سپاه سلوکی نیز می‌بینیم. برای نمونه در نبرد رافیا با مصر کادوسیان بخشی از جنگجویان سلوکی بوده‌اند.

  • سوشیانت

لولوبیان

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

لولوبی یا لولو نام قومی آسیایی است که حدود هزار سال پیش از مهاجرت مادها و آریایی‌ها، به برخی از نواحی غربی ایران (از جنوب آذربایجان کنونی تا کردستان) مهاجرت کرده و بیش از دوهزارسال در این نواحی می‌زیستند. این قوم در اواخر دوران خود دارای حکومت شده و با برخی از همسایگان خود در جنگ بوده‌اند.

تاریخچه

بسیار پیشتر از استقرار مادها، اقوامی با نام گوتی‌ها، لولوبی‌ها، میتانی‌ها و سپس کاسی‌ها به ترتیب از شمال به جنوب در نواحی غربی ایران می‌زیسته‌اند. این اقوام با آریایی‌ها نزدیکی قومی داشته و با هوریان و اکدی‌ها و سومری‌ها ارتباطاتی داشته‌اند. بنابراین لولوبی‌ها از نخستین گروه مهاجرینی بودند که در هزاره چهارم پیش از میلاد به فلات ایران مهاجرت کردند.

  • سوشیانت

الان ها

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

اَلان‌ها یکی از اقوام ایرانی‌تبار شمالی عهد باستان بودند. ریشه الانها در شرق دریای خزر است و نخست در تاریخ، در خوارزم، در سرزمینی که اکنون مرغزار خیوه‌است، به نام اٌرس نامیده می‌شدند، سپس به قفقاز مهاجرت کردند. نام الان صورتی از واژه آریا است. بازمانده این قوم که در اوستیا در مرز روسیه و گرجستان زندگی می‌کنند قومیت و زبان خود را ایرون می‌نامند.

حماسه نرت حماسه ملی مردمان ایرانی‌تبار قفقاز شمالی و مردمان بازمانده الان است.

تاریخ الان‌ها را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد.

  • از آغاز تا عصر مسیحیت و مهاجرت بزرگ
  • از پایان دوره پیشین تا حمله مغول
  • از حمله مغول تا کنون.
  • سوشیانت

نگاهی به ایل قاجار

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

ایل قاجار

 

ایل قاجار یکی از طایفه‌های ترکمان بود که بر اثر یورش مغول از آسیای میانه به ایران آمدند. آنان ابتدا در پیرامون ارمنستان ساکن شدند که شاه عباس بزرگ یک دسته از آنان را در استرآباد (گرگان امروزی) ساکن کرد و حکومت قاجاریه نیز از قاجارهای استرآباد تشکیل یافته است. بنیانگذار این سلسله آغامحمد خان است که رسماً در سال ۱۱۷۴ در تهران تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه قاجار، احمد شاه است که در سال ۱۳۰۴ برکنار شد و رضاشاه پهلوی، جای او را گرفت.

خاندان قاجار از خاندان‏های بزرگ ایران است. اعضای این خاندان، از نوادگان پسری شاهزادگان قاجار هستند. پس از اجباری شدن نام خانوادگی و شناسنامه در دورهٔ رضا شاه، هر کدام از شاخه‏های این خانواده نامی انتخاب کردند که اغلب برگرفته از نام یا لقب شاهزاده‏ای بود که نسب به او می‏رساندند. اکنون بسیاری از نوادگان قاجار در ایران، آذربایجان، اروپا و آمریکا زندگی می‏کنند.

  • سوشیانت

ایل کَلهُر

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

ایل کلهر یکی از شعب اصلی کرد ایران و از کهن‌ترین طوایف غرب ایران است.زیستگاه آنان در غرب ایران در استان کرمانشاه در شهرستانهای اسلام آباد غرب، گیلانغرب، بخشی از کرمانشاه، سرپل ذهاب، قصر شیرین، و شهرستان ایوان در استان ایلام می‌باشد، و از طرف مغرب به خاک کردستان عراق (مندلی و خانقین)، محدود می‌شود.

مسکن اولیه ی ایل کلهر همراه با گوران بزرگ در نواحی دامنه های شاهو قلعه ی پلنگان و دیگر نواحی این منطقه حضور داشته اند و در کردستان عراق نیز به طور سنتی در اطراف شهر زور خانقین کلار و دیگر نواحی گرمسیری جنوب کردستان عراق حضور داشته اند سپس طی یک سری حوادث و اتفاقات به جنوب شاهراه کرماشان ـ خانقین نقل مکان کرده و ساکن شده اند و مرکز اصلی ایل امروز در این جا می باشد ولی طوایف کلهر امروزه در تمام کردستان ایران و عراق به طور پراکنده و گاه متمرکز در تمام شهرهای کُردنشین ایران و عراق از جمله سقز، بوکان، مهاباد، ارومیه، ماکو، سنندج، ایلام، مهران و در عراق در سلیمانیه، کرکوک، کلار، حلبچه، نواحی گرمیان زندگی می کنند. اکنون قسمت اعظم ایل در استان کرماشان ساکن است.

  • سوشیانت

ایل خمسه

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۳۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

ایل خمسه، یکی از دو ایل مهم فارس (دیگری قشقایی ) است که از پنج تیره تشکیل شده است و به همین علت، خمسه (پنجگانه) نامیده میشود. ایلات خمسه که از ایلهای ترکزبان اینالو و بهارلو و نفر و ایل فارسی زبان باصری و ایل عربی لهجه عرب تشکیل شده است، اتحادیه نااستواری بوده است که در اواخر قرن سیزدهم هجری، بیشتر برای مقابله با قدرت سیاسی روزافزون ایل قشقایی ایجاد شد.

این اتحاد بنابر برخى‌ مقاصد سیاسى‌، اقتصادی‌ و نظامى‌، در 1278 ق‌ به‌ فرمان‌ ناصرالدین‌ شاه‌ در منطقه فارس‌ تشکیل‌ شد . خاستگاه‌ قومى‌ این‌ ایلها با یکدیگر متفاوت‌ است‌. ایلهای‌ اینانلو، بهارلو و نفر، ترک‌؛ ایل‌ عرب‌، عرب‌؛ و ایل‌ باصری‌، عمدتاً فارس‌ هستند. مردم‌، ایلات‌ خمسه‌ را کلاً عرب‌ مى‌شناختند که‌ احتمالاً به‌ دلیل‌ جمعیت‌ بیشتر مردم‌ ایل‌ عرب‌ در ایلات‌ خمسه‌ و نیروی‌ غالب‌ آنها بر عشایر دیگر بوده‌ است‌.

  • سوشیانت

دانش پزشکی در ایران باستان

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

 

دانش پزشکی در ایران باستان

بر طبق آیین و فرهنگ ایرانی نابود کننده تمام بدیها ،پلیدیها و کژاندیشی ها و زشتی ها همان کلام ایزدی (مانتره) است. نامهای خداوند(صد و یک نام خدا) مانتره می باشد. گاتها مقدسمانتره می باشد. یسنا مانتره می باشد ،‌ نماز مانتره می باشد ‌،اندیشه نیک،‌ گفتار نیک،‌ کردار نیک مانتره می باشد. تمام آموزشهای زرتشت مانتره می باشد. نیاکان ما معتقد بودند و ما نیز معتقدیم و ایمان داریم هرگاه که روح و روان و اندیشه سالم و شاداب است ، تن و بدن وزندگی نیز سالم و شاداب است. و هرگاه روح و روان و اندیشه رنجور و افسرده باشد تن و بدن و زندگی هر چقدر که قوی باشد رو به سستی می گذارد. و یکی دیگر از این درمانبخشها فراگیری دانش و ادب برای رسیدن به کمال انسانی می باشد.

رقیه بهزادی، نویسنده کتاب «قوم های کهن، در قفقاز، ماورای قفقاز، بین النهرین و هلال حاصلخیز» درباره تاریخچه علم پزشکی در ایران باستان نوشته است: «به سبب تقسیم دو گانهجهان به یک آفرینش خوب و یک آفرینش بد، همه بیماری های جهانی از پدیده های انگرمینو (منیوی بد) به شمار می آمد. در وندیداد، اهورامزدا اعلام می دارد که انگرمینو ۹۹ هزار و ۹۹۹ بیماری آفرید که شمار آن البته به صورت های مختلف تخمین زده شده است. در بخش های مختلف اوستا، شمار قابل ملاحظه ای از نام های بیماری ها حفظ شده است.»

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ