ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

تاریخچه ساری

سوشیانت | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ | ۴دیدگاه

دریاچه الندان

تاریخچه ساری

 

دیباچه
برای گفتن تاریخ ساری ابتدا اندکی به تاریخ مازندران (تپورستان) اشاره میکنیم تا بهتر ساری را بتوانیم آشناسازی کنیم و شناخت بهتری بسته به تاریخچه ساری پیدا کنیم.

تاریخچه مازندران

پیش از پانهادن آریاییان به ایران و مازندران مردم بومی این بخش از راه شکار و گله داری گذران زندگی می‌کردند. پژوهش‌های باستان شناسی در غارهای کمربند و هوتو بهشهر بودن آدمی  در مازندران را به حدود 9500 پیش از میلاد‌می‌رساند . آریایی نژادان کوچ خود را از سرزمین های شمال‌شرقی مرزهای کنونی ایران نزدیک به هزاره سوم پیش از میلاد آغاز کردند، با بومیان در آمیختند یا بر آنان ٿائق آمدند.

مازندران کنونی بخشی از سرزمین گسترده‌تری است که در نوشتارهای تاریخ از آن با نام «ٿرشوارگر» و «پتیسخوارگر» یاد کرده اند .

پژوهشگران ، مازندران و گیلان را برای هم جواری و نیز برای رخدادها طبیعی و جغراٿیایی همانند ، عموماً با هم نام می‌برند‌و همه بخش‌هایی که در اخشتر(جنوب) دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یک ناحیه‌می‌دانند . از این بخش در زمان هخامنشیان در سنگنبشته بیستون نام پتشواریش نام برده شده است . تبری ها و مردها تیره های آرمیده در  این بخش همواره همچون بهترین تیراندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرٿی می‌شوند.

استرابن جغراٿیانویس یونانی این بخش را به‌ نام «پرخواترس» نام می‌برد. تبری ها ومردها در جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در «گوگمل» حضور چشمگیری داشتند و مسئول نگاهبانی شاهنشاه و خاندان او بودند. اسکندر ٿاتح ایران نتوانست از راه جنگ تبرستان را بدست آورد.

  • سوشیانت

پژوهشی در نقش زبان فارسی برزبانهای شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پژوهشی درتاثیر ونقش زبان فارسی برزبانهای شبه قاره هند

بدون شک زبان فارسی یکی ازتاثیرگذارترین زبانها بر زبانهای شبه قاره هند است که بیش ازیک ونیم میلیاردنفر مردم شبه قاره به این زبانها تکلم می کنند واسناد زبان فارسی درهندوستان نشان می دهد که زبان فارسی هفتصدسال زبان اداری ونظامی هندوستان بوده وزبان فارسی برای چند سده دومین زبان رسمی هند و در دوره گورکانیان زبان رسمی و زبان فرهنگی و علمی به شمار می‌رفت.

بسیاری از نویسندگان و محققان از جمله میرسندرسی و محمدعجم معتقدند، زبان فارسی که درهند به قند پارسی نیز معروف است تا شروع دوره استعمار انگلیس درشبه قاره رواج داشت و دردوره استعمار در سال 1836میلادی ˈچارلز تری ویلیانˈ زبان انگلیسی را به جای زبان فارسی درشبه قاره هند رسمیت داد.

همانندی‌های فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینه ایران و شبه قاره دارد و شباهت نمادهای مذهبی ایرانیان باستان و هندی ها از جمله خدای میترا و همچنین وارونای ودا که معادل اهورای زرتشتی است و نمادهای آیین مهر یا میترا و صلیب شکسته و صلیب که نماد خورشید و گردونه مهر است و از همه مهمتر مشترکات زبانی و مراسم های اوستایی و ودایی است.

  • سوشیانت

زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند

« از میان ملل و نژادهای بسیاری که با هندوستان تماس داشته‌اند و در زندگانی و فرهنگ هند نفوذ کرده‌اند، قدیمی‌ترین و بادوام‌ترین آنها ایرانیان هستند.»(جواهر لعل نهرو)
● پیش در آمد:

زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور و زبان فرهنگی و علمی به‌شمار می‌رفته است. اما پس از استعمار انگلیسی‌ها در سال ۱۸۳۲ انگلیسی به تدریج جایگزین زبان  فارسی شد.
 زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت که  در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود که  با تأسیس امپراتوری گورکانی به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد………………………….
زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و اقبال لاهوری را در خود پروراند.
زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت. به گونه‌ای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی ودولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته می‌شد. لازم به ذکر است که هم‌اکنون در دانشگاه‌ها و کالج‌های هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی به‌فعالیت اشتغال دارند و بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی می‌پردازند.

  • سوشیانت

تاثیر شعر فارسی در شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

ترجمه و تاثیر شعر فارسی در شبه قاره هند

مقدمه:
از آنجا که ملل جهان به مناسبت های گوناگون همواره در تماس رفت و آمد بوده و هستند خواه‌ناخواه زبان و ادبیات و مسائل مختلف فرهنگی و آداب و رسوم آنان بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و این، امری طبیعی است. البته گاهی بسته به شرایط، این اثرگذاری بیشتر و زمانی کمتر است، به‌ویژه در کشورهایی مانند ایران و هند که وجوه مشترک تاریخی، زبانی و فرهنگی بسیار داشته‌اند این اثر کاملاً مشهود است. تشابهات و پیوندهایی که بین زبان های باستانی ایران و هند به علت منشا واحد رابطه خویشاوندی وجود دارد با مقایسه بعضی از واژه‌های دو زبان مانند کلمات پدر، مادر، برادر، دختر، سر، تن، بازو، دندان، پیل، گاومیش، جو، گندم و ... تأیید می‌شود.
در زمینه ادبیات هم اگر ادبیات فارسی را با بخش مهمی از ادبیات شبه‌قاره مقایسه کنیم آثار بسیاری را می‌بینیم که ترجمه‌ای از آثار فارسی هستند، یا تحت تأثیر آنها پدید آمده‌اند. برای نمونه در ادبیات اردو، در نظم و نثر، داستان و غیر داستان این تاثیر و نفوذ زبانی و ادبی کاملاً مشهود است. البته این تاثیرگذاری زبان و ادبیات فارسی فقط به زبان و ادبیات شبه قاره محدود نمی‌شود. بسیاری از زبان ها و آثار ادبی جهان تحت تأثیر زبان و ادبیات فارسی بوده‌اند و آثار بسیاری تحت تأثیر ترجمه آثار شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان پدید آمده است که در اینجا فقط به اختصار اشاره‌ای به نفوذ چند تن از بزرگان ادب فارسی ایران در شبه قاره به عنوان مشت نمونه خروار می‌کنیم.

  • سوشیانت

تاثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۷ ق.ظ | ۱دیدگاه

تاثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند

در حوزه زبان شناسی عمومی می توان همه زبانهای رایج در ایران دوره ماقبل اسلام را در گروه زبان فرس قدیم( پارسی کهن) قرار داد. کلمات مشترک در زبان سانسکریت، پهلوی، اوستایی زند، انگلیسی ، لاتین و فارسی میانه که حتی به زبان عربی هم راه یافته اند مانند:

روز زن نام نه – نیرو شکر کند(قند) فرزانه – لیمو مردن ستون ستاره – راز سر – کرباس یوغ دار در کوز هوس (خانه) زم – بگ دندان شطرنگ شمن و سمن(بت صنم) صابون ستون سکر – رایت سماق زعفران قهوه – زنجپیل طشت بدن لگ – هوس (خانه) در باقه (باغ گل) لوبیا گل – الکل – حنا و ... ریشه هریک از این کلمات را به هریک از این زبانهای فوق مرتبط کند و جالب اینکه بسیاری از فرهنگهای اروپایی و به تقلید از آنها لغتنامه های ایرانی و عربی این کلمات را به نادرستی از زبان عربی دانسته اند در حالیکه هیچکدام از این کلمات اصلا نه ریشه و نه سابقه تاریخی حضور در ادبیات عرب ندارند. اینگونه ریشه شناسی یک دایره باطل ایجاد می کند و سبب ریشه شناسی غیر واقعی یا جعلی می شود بنا براین در یک تقسیم بندی کلی، زبانهای اوستا، سانسکریت، پهلوی ، ودادی، زند ، مزدکی و ... را عموما در یک گروه اصلی بنام زبان "فرس قدیم" قرار داده اند فرس قدیم یعنی" پارسی کهن"و یا پارسی باستان و این در تقسیم کلی و زبانشناسی عمومی کاملا پذیرفته شده است حتی در حوزه تخصصی هم گاهی بین زبان اوستایی و سانسکریت و پهلوی تفاوت قائل نمی شوند. بطوریکه زبانشناسان متقدم عرب نویس و خود عربها هم بطور نمونه کلمه عشق را معرب شده از فرس قدیم گفته اند اما می دانیم که می توان ریشه واژه "عشق" را در" ایسک" اسک" سانسکریت و پهلوی و اشکانی هم یافت.

  • سوشیانت

تاثیر زبان و ادب فارسی برفرهنگ و ادب هندوستان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

تاثیر زبان و ادب فارسی برفرهنگ و ادب هندوستان
دو ملت  ایران و هند از یک  نژادهستند و ریشه زبانی مشترکی دارند. همچنین از دیر باز تعامل فرهنگی بین  این دو ملت  حاکم بوده و این تعامل با فتح هندوستان توسط سلطان محمود غزنوی  محکم تر شد. بعد از آن، شاعران ایرانی زیادی به هند رفتند و زبان فارسی زبان عرفان و تصوف شد. . اقامت شاعران، نویسندگان، عرفا و دانشمندان ایرانی  در هندوستان موجب شد تا بسیاری از هندی ها (هم هندو و هم مسلمان) به خوبی  با ادبیات فارسی آشنا شوند. حتی برخی از آنها شعرهای خود را به زبان فارسی سرودندو در سبک نوشتاری فارسی مهارت خاصی پیدا کردند.  اوج شکوفایی ادبیات فارسی در هندوستان با حکومت مغولها مقارن شد .طی حکمی در سال1582م زبان فارسی زبان رسمی هند شد.  بسیاری از پادشاهان مغول از جمله اکبر ، بابر و همایون که تبع شعر داشتند تبحر خاصی در زبان فارسی پیدا کردند وحتی به فارسی شعرسرودند. علاوه بر شعر، نثر پارسی نیز به شبه قاره هند نفوذ کرد  که بیشتر در قالب تاریخ نویسی، ملفوضات و نصیحت نامه بود. تا مدتها فارسی زبان ادبی هند بود  تا اینکه سرانجام با نفوذ بریتانیا در هندوستان، مسلمانان شمال هند زبان اردو را برای بیان افکار و عقاید خود انتخاب کردند.

  • سوشیانت

تاثیر زبان فارسی بر زبان عرب

سوشیانت | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

تاثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات عرب

 

زبانهای دنیا را 6 هزار دانسته اند. بعضی از این زبانها  بسیار به هم شبیه هستند.بنابراین همه زبانها را می توان  در 20 گروه عمده  جای داد. یکی از مهمترین گروههای زبانی هندو ایرانی است که تمامی زبانهای شبه قاره هند – ایران و اروپایی را دربرمی گیرد.

در تارخ ایران در روزگار ابن بطوطه  وی در تمام مناطق غیر عربی که سفر نموده با زبان فارسیمشکل گفتاری خود را حل می کرده است. حتی در چین و بلغارستان و ترکستان  کلماتی از فارسی وجود دارد و از این نظر با زبان یونانی قابل مقایسه است.

 زبان فارسی از  قدیم ترین زبانها و از گروه زبانهای هندو  ایرانی ( آرین )  است که  زبانی پیوندی است  این گروه زبانی مجموعه ای از  چندین  زبان را شامل می شود کهبزرگترین جمعیت جهان به این  گروه سخن می گویند  و صدها واژه مشترک میان فارسی و آنها وجود دارد.

  • سوشیانت

تاثیر ادبیات فارسی بر ادبیات عرب

سوشیانت | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

تاثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات عرب

هیچ زبانی در دنیا نیست که از دیگر زبان ها واژگانی وام نگرفته باشد، همه ی زبان ها از هم دیگر تاثیر و تاثر پذیرفته اند. زبانی که از زبان های دیگر وام نگرفته باشد، زبانی مرده است. هر اندازه زبان ها تاثیر بیش تری گرفته باشند زنده تر شده اند و این عیب و نقصی برای آن ها به شمار نمی رود. مهم ترین زبان کنونی جهان (انگلیسی ) تقریبن 75 درصد کلمه های خود را از دیگر زبان ها به ویژه انگلو، جرمن و لاتین گرفته است. اسپانیولی و پرتغالی 95 درصد زبان و ادبیاتشان یکی است، با این حال خود را دو زبان گوناگون می نامند .
زبان عربی و فارسی نیز از یکدیگر واژگان زیادی وام گرفته اند. در زبان فارسی بیش تر اصطلاحات فقهی ، مذهبی و حقوقی از زبان عربی گرفته شده است. اما زبان عربی نیز به نوبه خود واژگانی به صورت دست نخورده و واژگان زیادی به صورت برهم زده شده (به شکل قالب های معرب) از فارسی وام گرفته است. جوالیقی 838 کلمه و در کتاب المنجد 321 کلمه و ادی شیر در کتاب خود با نام «واژه های فارسی عربی شده» 1074 واژه را که زبان عربی از زبان فارسی وام گرفته است را توضیح داده اند. برای نمونه از کلمه ی پادشاه در زبان عربی ده ها کلمه ساخته شده است. واژه های اشتها، شهوت، شهی، شهیوات، شاهین، شیخ، بدشا، پاشا و باشا همگی از کلمه ی فارسی «پادشاه» گرفته شده است. استیناف از کلمه ی «نو» و کلماتی مانند: جناه، جنایی، جنحه و جنایت، از واژه ی «گناه» آمده است و کسی که با قاعده ها و قالب های زبان عربی آشنا باشد به آسانی می پذیرد که هامش و حاشیه از «گوشه» و شکایه از«گلایه» گرفته شده است . 

  • سوشیانت

نگاهی به قدمت زبان فارسی و تأثیر آن بر ادبیات عربی دوره ی جاهلیت

در دوران پیش از اسلام، شعر عرب به درجه ی ممتازی از فصاحت، سلاست و نفاست کلام رسیده بود. شاعران عصر جاهلی شعرهایی آفریده‌اند که پژوهش در آن، گره‌های پر پیچ و تاب فرهنگ عرب و تشکیل زبان عربی را باز می کند. در نظم جاهلی، عنصرهایی نیز هستند که ارزش بسیاری برای پیشبرد دانش دارند. این عنصرها در اصل متعلق به فارسی‌زبانان بوده و با سبب‌های گوناگون وارد زبان و فرهنگ عرب شده است. در دیوان شاعران جاهلی، واژه‌های فراوان فارسی دیده می‌شوند که سخنوران عرب‌زبانِ شبه‌جزیره آن ها را با معنای اصلی فارسی به کار می‌برده‌اند.

«اعشیٰ» یکی از مشهورترین شاعران جاهلی است که شجره‌اش میمون بن قیس بن جندل بن شراهیل بن عوف بن سعد بن ضبیعه بن قیس بن ثعلبه و تخلصش «ابوبصیر» است. او در سال ۵۲۹ میلادی ( ۹۴سال پیش از هجرت) زاده شده و در سال ٦۳۰ میلادی (۸ هجری) درگذشته است. از شجره‌نامه‌اش بر می‌آید که او عرب‌تبار است و با مردمان فارسی‌زبان نزدیکی ندارد. با وجود این در شعرهای این شاعر، واژه‌های فراوان فارسی با آب و رنگ گوناگون وارد شده است. ورود واژه‌های فارسی در نظم جاهلیت و وجود صنعت چامه‌سرایی در این نظم، ما را وادار کرد که عوامل تأثیر زبان و تمدن ایرانی در مدنیت عربی را پژوهش کنیم.

  • سوشیانت

تأثیر زبان و ادبیات فارسی ، در زبان عرب

سوشیانت | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

تأثیر زبان و ادبیات فارسی ، در زبان عرب

 این نوشته بر مبنای سخنان آقای دکتر محمدی استاد ادبیات دانشگاه تهران و رئیس کرسی زبان و  ادبیات دانشگاه لبنان در گفتگو با نماینده تلویزیون آن کشور تنظیم گردیده‌است.

هر بار که سخن از روا‌بط زبان عربی و فارسی به میان می‌آید ، نخستین چیزی که به ذهن می‌رسد ، موضوع وجود کلمات عربی در زبان فارسی و لزوم آموختن این زبان برای درک صحیح زبان و ادبیات فارسی می‌باشد.

همان‌طور که زبان عربی در برنامه رشته ادبیات ‌فارسی پایه و مایة استواری داشته و آموختن آن برای دانشجویان فارسی‌زبان جنبه الزام و اجبار دارد ،

دانشجویان زبان عربی نیز برای تکمیل معلومات خود به آموختن زبان و ادبیات فارسی نیازمندند ، زیرا که آگاهی آنان به این زبان و ادبیات آن ، ‌درهای تازه‌ای را به روی آنها خواهد گشود و در تحقیقات معنوی ، ادبی و تاریخی به آنان کمکهای شایان خواهد نمود.

ادبیات هر ملت ، ‌در واقع آمیخته‌ای از آداب مختلفی است که همه در یک قالب یعنی زبان که وسیله تعبیر و بیان آن قرار می‌گیرد ریخته شده‌است. آشنائی با عواملی که در ادبیات یک زبان از خارج تأثیر داشته برای علاقمندان به تحقیق در متون و شناخت اندیشه‌‌ها و آرائی که در آن وارد شده کمال ضرورت را دارد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ