ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۱ مطلب با موضوع «شاهنشاهی :: مظفریان،جلایریان،سربداران» ثبت شده است

تاریخ جلایریان 4

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه
تاریخ جلایریان(بخش چهارم)
سکه‌های‌ جلایریان‌، مانند سکه‌های‌ دوره‌ ایلخانی‌، غیرتصویری‌اند. معمولاً روی‌ سکه‌ها اسم‌ و لقب‌ سلاطین‌ و در حاشیه‌ آنها سال‌ و محل‌ ضرب‌ حک‌ می‌شد. پشت‌ سکه‌ها عباراتِ «لااله‌الااللّه‌» و «محمد رسول‌اللّه‌» را در وسط‌، و اسامی‌ خلفای‌ راشدین‌ را در حاشیه‌ نقش‌ می‌کردند. در یکی‌ از سکه‌های‌ حسن‌ بزرگ‌، اسامی‌ دوازده‌ امام‌ در حاشیه‌ نقش‌ بسته‌ است‌. در سکه‌های‌ سلطان‌ اویس‌ و سلطان‌ حسین‌ عباراتی‌ مانند حسبی‌اللّه‌ و الحمدللّه‌ نیز آمده‌ است‌. غیر از تعداد زیادی‌ از سکه‌های‌ حسن‌ بزرگ‌، که‌ نام‌ او بر آنها به‌ اویغوری‌ ثبت‌ گردیده‌، بقیه‌ مکتوبات‌ سکه‌ها به‌ زبان‌ عربی‌ و به‌ خط‌ کوفی‌ است‌. تزئینات‌ مختصر این‌ سکه‌ها اغلب‌ به‌ شکل‌ بیضی‌ و دایره‌ ساده‌ یا زنجیره‌ای‌ شکل‌ است‌ (همان‌، ص‌108ـ124؛ عانی‌، ص‌336ـ337).
  • سوشیانت

تاریخ جلایران 3

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۲ ب.ظ | ۱دیدگاه

جلایران (بخش سوم )

3) هنر و معماری‌ . هنر و معماری‌ دوره‌ جلایریان‌ در دوران‌ حکومتهای‌ ایلخانی‌ و تیموری‌، که‌ هر دو در بیشتر رشته‌های‌ هنری‌ و نیز معماری‌ صاحب‌سبک‌ و ممتاز بودند، شکل‌ گرفت‌. بررسی‌ و ارزیابی‌ همه‌ جانبه‌ اوضاع‌ فرهنگی‌ و هنری‌ دوره‌ جلایریان‌، حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ به‌رغم‌ دوره‌ کوتاه‌ حکومت‌ این‌ سلسله‌ و نزاعها و ناآرامیها، هنر اسلامی‌ نه‌ تنها دچار رکود و نقصان‌ نشد، بلکه‌ حلقه‌ اتصال‌ و پیوند هنر مغولی‌ و تیموری‌ گردید (حسن‌، ص‌91) و حتی‌ ــ به‌ دلیل‌ آنکه‌ پس‌ از سقوط‌ ایلخانان‌ هیچ‌ وقفه‌ جدّی‌ در رشد هنر اسلامی‌، پدید نیامدــ در برخی‌ رشته‌ها، از جمله‌ نگارگری‌ و خوشنویسی‌، موقعیت‌ مناسب‌ برای‌ تجربه‌های‌ تازه‌ و ابداع‌ مکاتب‌ جدید هنری‌ نیز فراهم‌ شد. سلاطین‌ جلایری‌ هنرمندان‌ برجسته‌ مقیم‌ تبریز و بغداد را جذب‌ کردند و فعالیتهای‌ هنری‌ را ادامه‌ دادند (ویلبر و گولومبک‌ ، ص‌66).

  • سوشیانت

تاریخ جلایریان 2

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

تاریخ جلایریان(بخش دوم)

با آغاز سلطنت‌ احمد، قدرت‌ امیرتیمور گورکان‌ در غرب‌ ایران‌ بیشتر شد. با انتشار اخبار فتوحات‌ او، امرای‌ جلایری‌ نزد سلطان‌ احمد گریختند. تیمور در 787 سلطانیه‌ را فتح‌ کرد و آن‌ را به‌ عادل‌ آقا، که‌ در شیراز بود، سپرد (حافظ ‌ابرو، بخش‌1، ص‌230ـ231؛ غیاثی‌، ص‌105؛ نظام‌الدین‌ شامی‌، ص‌97؛ خواندمیر، 1362ش‌، ج‌3، ص‌437). سلطان‌ احمد از بغداد به‌ تبریز رفت‌، اما اختلاف‌ او با عادل‌ آقا سبب‌ شد تا به‌ بغداد برگردد و در 787 یا 788 امیرتیمور تبریز را فتح‌ کرد (زین‌الدین‌بن‌ حمداللّه‌ مستوفی‌، ص‌121؛ خواندمیر، 1362ش‌، ج‌3، ص‌437ـ438). تیمور در حمله‌ دوم‌ خود (یورش‌ پنج‌ ساله‌) به‌ آذربایجان‌ در 795، از سلطان‌ احمد خواست‌ تا تسلیم‌ شود، اما وی‌ نپذیرفت‌ و از خواندن‌ خطبه‌ و زدن‌ سکه‌ به‌ نام‌ تیمور خودداری‌ کرد. تیمور نیز عزم‌ کرد با او بجنگد (ابن‌عربشاه‌، ص‌115ـ116؛ غیاثی‌، ص‌108ـ110؛ خواندمیر، 1362ش‌، ج‌3، ص‌455ـ456؛ اسناد و مکاتبات‌ تاریخی‌ ایران‌: از تیمور تا شاه‌ اسماعیل‌ ، ص‌64ـ67). سلطان‌ احمد از سلطان‌ مرادخان‌ عثمانی‌ تقاضای‌ اتحاد و کمک‌ کرد؛ اما او، با آنکه‌ موافق‌ وی‌ بودند، اقدام‌ مؤثری‌ نکرد ( اسناد و مکاتبات‌ تاریخی‌ ایران‌: از تیمور تا شاه‌ اسماعیل‌ ، ص‌28ـ30).

  • سوشیانت

تاریخ جلایریان 1

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۰ ب.ظ | ۱دیدگاه
تاریخ جلایریان (بخش اول)
 
1) تاریخ‌. نام‌ این‌ سلسله‌ از جلایر * ، یکی‌ از قبایل‌ مهم‌ و بزرگ‌ مغول‌، گرفته‌ شده‌ است‌. نیای‌ جلایریان‌، ایلکانویان‌، پسر جُوجی‌ تِرمِلَه‌ و از امیران‌ بزرگ‌ قبیله‌ جلایر در زمان‌ هولاکوخان‌ * (حک: 654ـ663، سرسلسله‌ ایلخانان‌ مغول‌ در ایران‌) بود که‌ همراه‌ او به‌ ایران‌ لشکر کشید (رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌1، ص‌67، 327) و در فتح‌ بغداد (656) نیز از فرماندهان‌ سپاه‌ هولاکو بود و به‌ فرمان‌ او بر بغداد نظارت‌ داشت‌ (جوینی‌، ج‌3، ص‌283، پانویس‌ 1؛ رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌2، ص‌1012، 1019؛ رشیدوو، ص‌152ـ153). در 657، ایلکانویان‌ به‌ دستور هولاکو در رکاب‌ یشموت‌ (اشموط‌)، پسر هولاکو، مأمور فتح‌ میافارقین‌ شد و سپس‌ واسط‌ و خوزستان‌ را تصرف‌ کرد (رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌2، ص‌1035؛ ابن‌فوطی‌، ص‌164؛ حمداللّه‌ مستوفی‌، ص‌590). ایلکانویان‌ پس‌ از مرگ‌ هولاکو نیز از امرای‌ برجسته‌ بود و در مراسم‌ جانشینی‌ اَباقاخان‌ (حک: 663ـ680، دومین‌ پادشاه‌ سلسله‌ ایلخانان‌) شرکت‌ داشت‌ (رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌2، ص‌1059). او ده‌ پسر داشت‌ که‌ در اشرافیت‌ نظامی‌ مغولان‌ مقام‌ و منزلتی‌ داشتند و برخی‌ از دخترانشان‌ عروس‌ دربار ایلخانان‌ بودند (همان‌، ج‌1، ص‌67، ج‌2، ص‌1189).
  • سوشیانت

جلایریان یا ایلکانان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۳۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

آل جلایر

پس از مرگ ایلخان ابوسعید بهادرخان که به انقراض سلسله هولاکویی انجامید، شماری از شاهزادگان و مدعیان دیگر مغول درصدد تسلط بر امپراتوری ایلخانی و یا بخشهایی از آن برآمدند و پیامد آن کشمکش‌های پیوسته برای کسب قدرت بود که پاره‌ای از آن به گونه حاکمیت آل جلایر (یا جلایریان) چهره نمود که قلمروشان به موازات بین النهرین، آذربایجان و بعدها شروان دامن گسترانیده بود. این سلسله با قدرتیابی شیخ حسن بزرگ در بغداد به سال۷۴۰ق/۱۳۴۰م آغاز شد. دوره اوج حکمرانی آل جلایر مقارن است با دوران حکومت شیخ اویس و با مرگش دوره زوال این سلسله آغاز می‌شود که مقارن است با حملات تیمور به ایران و بین النهرین و اوج گیری ترکمانان قراقویونلو.

  • سوشیانت

شاه منصور

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۱۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

شاه منصور

واپسین پادشاه سلسلهٔ آل مظفر که در سال ۷۹۵ (قمری) در نبرد با تیمور لنگ کشته شد و با مرگ وی، سلطنت آل مظفر به سرانجام خود رسید.

زندگی نامه

شاه منصور، فرزند شرف‏الدین مظفر و برادر زاده شاه شجاع بود. تاریخ نویسان، ولادت او را ۷۴۵ یا ۷۴۶ ق/ ۱۳۴۵ یا ۱۳۴۶م نوشته‏اند. شاه منصور پیش از آن که به جای سلطان زین العابدین بر تخت فرمانروایی مظفریان بنشیند، امارتشوشتر را داشت.

  • سوشیانت

شاهان حکومت مظفریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

حکمرانان حکومت مظفریان

قطب الدین شاه محمود 

زندگینامه

قطب الدین شاه محمود در جمادی‏الاول ۷۳۷ ق/ دسامبر ۱۳۳۶ م زاده شد. در توطئه دستگیری و نابینا کردن پدرش مبارزالدین محمد شرکت داشت. پس از آن که شاه شجاع بر تخت نشست، اصفهان و ابرقو به او سپرده شد. وی در دوره هفده ساله امارتش در اصفهان، زمانی مطیع فرمان شاه شجاع بود و برای مدتی نیز فارس را به کمک پدر زنش اولیس ایلکانی در تصرف داشت. شاه محمود ۳۸ سال و ۵ ماه و ۹ روز عمر کرد. پس از مرگ ۷۷۶ ق/ ۱۳۷۵ م چون فرزندی نداشت، گروهی از اهالی اصفهان هوادار فرمانروایی سلطان اولیس فرزند شاه شجاع و گروهی دیگر خواستار پیوستن اصفهان به قلمرو پادشاهی شاه شجاع شدند. بر اثر این دو دستگی شورشی در شهر درگرفت و مردم اصفهان چنان با هم به نزاع پرداختند که پیش از ۱۰ نفر بر جنازه شاه محمود برای نماز حاضر نشدند. اما شاه شجاع پس از آگاهی از مرگ برادر به اصفهان رفت و آن شهر را رسما" به قلمرو خود افزود.

  • سوشیانت

ابوالفوارس جلال‌الدین شاه شجاع

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۲۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ابوالفوارس جلال‌الدین شاه شجاع

 از سلاطین آل مظفر و مشهورترین فرد از  خاندان مظفریان است.

زندگینامه

وی در ‫۲۲ جمادی‌الثانی ‫۷۳۳ق / ۱۰ مارس ۱۳۳۳ (میلادی (در دهستان باستانی نشتیفان از توابع شهرستان خواف متولد شد. وی از جانب مادر به سلاطین قراختایی کرمان، نسب برمی کشید و نظر به همین نسب به رغم برادر بزرگترش به ولایتعهدی پدر منصوب شد. در دوره فرمانروایی پدرش مبارزالدین محمد، مأموریت‌هایی به وی واگذار شد که از جمله امارت کرمان در ۷۵۴ق / ۱۳۵۳)میلادی(بود. وی همچنین در فتح شیراز در زمان پدرش که منجر به برافتادن سلاطین آل اینجو شد، نقشی عمده داشت.

امیر مبارزالدین محمد مظفر، بانی سلسلهٔ آل مظفر و پدر شاه شجاع، چنان که در دیوان حافظ و دیگر منابع مشهود است، بسیار تندخو و زودخشم بود و در عقوبت دادن، سرعت و خشونت داشت. وی در بازگشت از سفر جنگی آذربایجان بر دو پسرش شاه شجاع و شاه محمود و خواهرزاده اش شاه سلطان خشم گرفت و دو پسر را به کوری و خواهرزاده را به کشتن بیم داد. پس آن سه تن، سحرگاهی در اصفهان، امیر محمد را فروگرفتند. شاه شجاع، بر اسب برنشست و بر سرش به نشان سلطنت، چتر گرفتند و امیرمحمد را به قلعه طبرک فرستادند و در آنجا کور ساختند.

  • سوشیانت

امیر مبارزالدین محمد

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۱۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

امیر مبارزالدین محمد

مبارزالدین محمد بن مظفر (۷۵۹-۷۱۸ ق/ ۱۳۵۸-۱۳۱۸ م) از سلاطین آل مظفر و حاکم بخشهایی از ایران در دوران بعد از حمله مغول بوده‌است.

اوایل کار

مبارزالدین محمد بن شرف‌الدین مظفر نشتیفانی خراسانی، در نیمه جمادی‏الثانی ۷۰۰ ق/ ۲۵ فوریه ۱۳۰۱ م در میبد یزد زاده شد. به هنگام درگذشت پدر بیش از سیزده سال نداشت. در این ایام، خواجه رشیدالدین فضل الله که از پدر مبارزالدین محمد، رنجشی در دل داشت، همه اموال آنان را مصادره کرد. مبارزالدین همراه خواهر بزرگش و امیر بدرالدین ابوبکر، برای چاره‏جویی روانه اردوی اولجایتو گردید. سلطان مغول وی را به نیکی نواخت و پایگاه پدر یعنی فرمانروایی میبد و نگهداری پاره‏ای از راههای کشور را بدو سپرد. مبارزالدین چهار سال در دربار اولجایتو به سر برد و چون سلطان ایلخانی در اول شوال ۷۱۶ ق/ ۱۸ دسامبر ۱۳۱۶ م درگذشت، به خدمت سلطان ابوسعید رفت. ابوسعید نیز او را با احترام پذیرفت و در ۷۱۷ق/ ۱۳۱۷ م به مقر حکومت خود میبد فرستاد.

  • سوشیانت

حکومت مظفریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

مظفریان

آل مظفر سلسله‌ای بود که در قرن هشتم هجری بیشتر بر جنوب ایران و گاه بر تمام ایران بزرگ بجز خراسان حکومت می‌کرد.

سرسلسله این دودمان امیر مبارزالدّین محمد بود. اجداد او از اهالی دهستان باستانی نشتیفان از توابع شهرستان خواف بودند. پدر او که امیر مظفر نام داشت نزد پادشاهان مغول به مراتب بالایی رسید. پس از مرگ پدر، امیر مبارزالدین محمد مورد توجه سلطان ابوسعید قرار گرفت و منصب پدر را به انضمام فرمانروایی یزد یافت.

پس از ابوسعید که مغولها ضعیف شدند، امیر مبارزالدین به فکر استقلال و جهانگشایی افتاد. او در سال ۷۴۱ کرمان و در ۷۵۴ شیراز را به متصرفات خود افزود و شیخ ابواسحاق اینجو فرمانروای شیراز را که سرداری لایق و دانشمند بود به قتل رسانید. حافظ در یکی از غزلهای مشهورش به سوگ ابو اسحاق می‌پردازد.

مبارزالدین به دلیل تندروی‌هایی که می‌کرد سرانجام به دست پسرانش شاه شجاع و شاه محمود و خواهرزاده و دامادش شاه سلطان اسیر و کور گردید و سپس در سال ۷۶۵ از دنیا رفت. پس از او فرزندش شاه شجاع به پادشاهی رسید و مشهور است که وی استبداد پدرش را از میان برداشت.

از دیگر پادشاهان این دودمان مجاهدالدین سلطان زین‌العابدین و شاه منصور بودند. شاه منصور در جریان حمله تیمور لنگ به شیراز کشته شد و باقی خاندان آل مظفر نیز در قمشه به دست تیمور قتل عام شدند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ